محل تبلیغات شما

وبلاگ سفیر تاریخ



بهترین لباس‌ها در جزیره الیس

تصاویر/ مهاجران ۱۰۰ سال پیش چه می‌پوشیدند؟

بین سال‌های ۱۹۸۲ و ۱۹۵۴ حدود ۱۲ میلیون مهاجر به جزیره "الیس" آمدند که با توجه به زمانی که در آن قرار داشتند بهترین لباس‌ها را می‌پوشیدند.

فرادید| عکس‌های رنگی مهاجران ۱۰۰ سال پیش نیویورک که به زیبایی لباس‌های محلی و ملی آن دوره را نشان می‌دهد.
 
بین سال‌های۱۹۵۴ تا ۱۹۸۲ حدود ۱۲ میلیون مهاجر به جزیره ی" الیس" آمدند که با توجه به زمانی که در آن قرار داشتند بهترین لباس‌ها را می‌پوشیدند.

این تصاویر در بخشی از کتاب The paper time machin چاپ شده و هنوز در حال جمع آوری است.
 
 
لباس سنتی دوره ی پادشاهی راش، مردمانی که امروزه به زبان اسلاوی صحبت می کنند.یک پیراهن گل دار با یک دامن و از جنس نایلون بوده که یک جلیقه پشمی روی آن پوشیده می شده است.
لباس سنتی دوره ی پادشاهی راش، مردمانی که امروزه به زبان اسلاوی صحبت می کنند.یک پیراهن گل دار با یک دامن و از جنس نایلون بوده که یک جلیقه پشمی روی آن پوشیده می شده است.
"Qeleshe" کلاهی بوده که به طور گسترده ای تحت تأثیر فرهنگ محلی بوده است و افراد روی سر می گذاشتند. جلیقه‌ای که در عکس دیده می‌شود با ابریشم و یا پارچه ی نخی بافته می‌شده و رنگ و تزئینات آن هم به منطقه‌ای که از آن استفاده می شده بستگی داشته است. بیشتر سربازان آلبانی از این لباس استفاده می کردند و با توجه به نوع دوخت و رنگی که استفاده می‌کردند شناخته می شدند.
لباس چوپانی در این عکس دیده  می شود که کت رویی آن را  از پوست گوسفند تهیه می شده و کلاهی از جنس کاه داشته است. کمربند این کت را هم ن و هم مردان استفاده می کردند و نوع کوچکتر آن را با پوست بره می‌دوختند.
لباس چوپانی در این عکس دیده می شود که کت رویی آن را از پوست گوسفند تهیه می شده و کلاهی از جنس کاه داشته است. کمربند این کت را هم ن و هم مردان استفاده می کردند و نوع کوچکتر آن را با پوست بره می‌دوختند.
"بوناد Bunad" کلاهی است که جزیی از لباس سنتی نروژی ها بوده و شکل و طرح آن وابسته به منطقه و سنت و موادی قابل دسترسی بوده که وجود داشته است. در روستای نروژ لباس ها معمولاٌ در خانه ها دوخته می شده و اکثرا هم از جنس پشم بوده است. تزئینات لباس هم بستگی به منطقه و آب و هوا داشته. در این روستاها دخترانی که ازدواج می کردند از کلاه برای پوشاندن موهایشان استفاده می کردند.
هویت الجزایری در قالب فرهنگ های مختلف در قومیت های بربر، عرب، آفریقا و مدیترانه دیده می شود. در این عکس عمامه کوفی در جلوی سر مثلثی بسته شده است. در بافت این عمامه از پشم شتر استفاده می کردند. یک نوع تونیک که معمولا پشمی، یا ابریشمی و یا نخی بوده است می پوشیدند. زیر عمامه هم کلاهی سر می کردند که تمام سر را به جز صورت می پوشانده و با توجه به منطقه ای که در آن استفاده می شده رنگ‌های مختلفی داشته است.
هویت الجزایری در قالب فرهنگ های مختلف در قومیت های بربر، عرب، آفریقا و مدیترانه دیده می شود. در این عکس عمامه کوفی در جلوی سر مثلثی بسته شده است. در بافت این عمامه از پشم شتر استفاده می کردند. یک نوع تونیک که معمولا پشمی، یا ابریشمی و یا نخی بوده است می پوشیدند. زیر عمامه هم کلاهی سر می کردند که تمام سر را به جز صورت می پوشانده و با توجه به منطقه ای که در آن استفاده می شده رنگ‌های مختلفی داشته است.
لباسی که در کلیسای  ارتودکس یونان شرقی مرسوم بوده و تغییر نکرده است. در این عکس کشیش یک ردای بلند تا مچ پا همراه با یک جلیقه پوشیده (این نوع لباس میان قزاق های ترک مرسوم بوده است). رنگ سیاه این لباس جلوه ای بی نظیر داشته است. کلاه محکم و ضخیمی هم همراه با این لباس در مراسم مذهبی می پوشیدند. (از نظر جنس پارچه)
لباسی که در کلیسای ارتودکس یونان شرقی مرسوم بوده و تغییر نکرده است. در این عکس کشیش یک ردای بلند تا مچ پا همراه با یک جلیقه پوشیده (این نوع لباس میان قزاق های ترک مرسوم بوده است). رنگ سیاه این لباس جلوه ای بی نظیر داشته است. کلاه محکم و ضخیمی هم همراه با این لباس در مراسم مذهبی می پوشیدند. (از نظر جنس پارچه)
عکسی که میبینید یک لباس قدیمی چوپانی است که از پشم سه یا ۴ گوسفند دوخته شده و برای داخل لباس از پوست گوسفند استفاده کردند. بلندی این لباس تا زانو بوده تا بتوانند به عنوان بالش وقتی بیرون و در هوای آزاد بودند استفاده کنند. آستین کت با زنگوله‌هایی تزئین می‌شده و یک نوار چرمی هم داشته است. برای تزئین لباس از چیزهای کوچک دیگری هم استفاده می‌کردند.
عکسی که میبینید یک لباس قدیمی چوپانی است که از پشم سه یا ۴ گوسفند دوخته شده و برای داخل لباس از پوست گوسفند استفاده کردند. بلندی این لباس تا زانو بوده تا بتوانند به عنوان بالش وقتی بیرون و در هوای آزاد بودند استفاده کنند. آستین کت با زنگوله‌هایی تزئین می‌شده و یک نوار چرمی هم داشته است. برای تزئین لباس از چیزهای کوچک دیگری هم استفاده می‌کردند.


شهر‌های استان یزد از قدیم محل کاروانسرا‌ها بوده اند و الان هم می‌توانید تجربه استراحت در اقامتگاه‌های بوم گردی و کاروانسرا‌های بازسازی شده را داشته باشید. اگر در پائیز به میبد سفر کنید می‌توانید به راحتی از آثار تاریخی منحصر به فرد این شهر کویری ایران لذت ببرید؛ بدون اینکه مجبور باشید دائما از آثار تاریخی به عنوان سایه‌بان استفاده کنید!
فرارو- اگر از آن دسته افرادی هستید که از گرما متنفرید، ولی عاشق سفر به قلب کویر ایران هستید، ایام ایام شماست. اگر در پائیز به میبد سفر کنید می‌توانید به راحتی از آثار تاریخی منحصر به فرد این شهر کویری ایران لذت ببرید؛ بدون اینکه مجبور باشید دائما از آثار تاریخی به عنوان سایه‌بان استفاده کنید! البته ناگفته نماند اگر از گرما متنفر نیستید هم باز سفر به میبد در پائیز لطف دیگری دارد.

قبل از سفر به میبد شاید پیشنهادات وسوسه کننده دیگری به گوشتان برسد؛ مثل تور یزد و میبد و کرمان و. توصیه ما این است که برای میبد وقت جداگانه‌ای بگذارید و خودتان را اسیر رفت و آمد‌های پشت سرهم نکنید.
 

میبد کجاست؟

شهر میبد در استان یزد در فاصله ۵۷۰ کیلومتری از تهران و ۵۶ کیلومتری از یزد قرار دارد. "میبد" در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار دارد. نام این شهر از " مهبود " سپهبد عصر ساسانی برگرفته شده که در عهد ساسانی میبد را گسترش داده است. میبدی‌ها فارسی دری حرف می‌زنند. می‌گویند این شهر ۷ هزار سال قدمت دارد. با توجه به بنا‌های تاریخی متعدد در این شهر هیچ بعید هم نیست. در بیشتر کوچه‌های میبد خانه‌های خشتی و گنبد‌های آجری به چشم می‌خورد و انگار همه چیز به رنگ خاک و گل است.
 
سفر به میبد؛ شهر جذاب کویر با کاروانسرا‌های تاریخیموقیعت جغرافیایی میبد یزد

جذابیت اصلی میبد در مکان‌های تاریخی آن است. اما "شهر کاشی" که به شهر جهانی زیلو هم معروف است خوراکی‌های خوش مزه‌ای هم دارد؛ قطاب، پشمک و باقلوای یزدی شیرینی‌های لذیذی هستند که جان می‌دهند برای سوغات بردن.

اگر نمی‌خواهید سوغات بخرید و می‌خواهید به خودتان حالی بدهید حتما به باغ بستنی سر بزنید. همچنین رستوران شاه عباسی یکی از معروف‌ترین رستوران‌های میبد است که طراحی سنتی و غذا‌های خاصی دارد. رستوران سنتی هتل حاج ملک، رستوران سنتی گلشن، رستوران شایان، رستوران مهمانپذیر ناصر و رستوران باران گزینه‌های دیگری برای غذای ایرانی هستند.
 

چطور و چگونه میبدگردی کنیم؟

برای شروع یک میبدگردی اساسی ابتدا باید به میبد برسیم! اگر با خودروی شخصی می‌خواهید به میبد بروید از تهران حدود ۶ ساعتی باید رانندگی کنید و می‌توایند بین راه در کاشان هم توقفی داشته باشید. از شهر یزد تا میبد هم با خودروی شخصی کمتر از یک ساعت راه دارید.

اگر می‌خواهید همین روز‌ها با قطار به میبد سفر کنید باید بجنبید. در سامانه رجا تعداد زیادی بلیط باقی نمانده است. اگر می‌خواهید آخر هفته به میبد سفر کنید می‌توانید با زیر ۶۰ هزار تومان سوار قطار ۴ ستاره شوید و ۶ ساعته به مقصد برسید.

برای سفر با اتوبوس هم تقریبا هزینه و مدت زمان سفر تفاوت زیادی ندارد. اگر قطار گیرتان نیامد می‌توانید از پایانه آزادی و جنوب در تهران هم راهی میبد شوید. از ترمینال صفه اصفهان هم با ۲۲ هزار تومان می‌توانید به میبد بروید.

اما اگر کلا قصد کرده اید یک سفر شهری خیلی راحت و بی دردسر بروید و هیچ کاری نکنید با هواپیما به یزد بروید و یک ساعته با تاکسی خود را به میبد برسانید. گفتن قیمت دقیق بلیط هواپیما کار من و بزرگتر از من نیست، ولی در هفته سوم مهر (۱۳ تا ۱۹ ام) نرخ بلیط حدودا بین ۲۲۰ تا ۳۵۰ هزار تومان است.

برای اقامت در میبد گزینه‌های زیادی دارید. شهر‌های استان یزد از قدیم محل کاروانسرا‌ها بوده اند و الان هم می‌توانید تجربه استراحت در اقامتگاه‌های بوم گردی و کاروانسرا‌های بازسازی شده را داشته باشید. قیمت‌ها متغیر است و برای اقامتگاه داخل و خارج شهر از ۶۵ تا ۲۶۰ هزار تومان جا پیدا می‌شود. می‌توانید در میبد در کاروانسرایی ۲۰۰ ساله اقامت داشته باشید با خشت و گل و بوته‌های زیبا. داخل شهر هتل سه ستاره با حدود قیمیت شبی ۱۳۰ هم هست.
 
یک پیشنهاد دیگر سفر با تور است که مساله اقامت هم با آنهاست، اما به سختی بتوانید تور میبد پیدا کنید. اکثر تور‌ها یزد و میبد و چندشهر دیگر را باهم می‌برند. تور ۳ روزه یزد و میبد با قطار و وعده‌های غذایی و اقامت حدود ۹۰۰ هزار تومان برایتان آب می‌خورد.


جاذبه‌های میبد؛ یک به یک

نارین قلعه؛ معروفترین جاذبه گردشگری میبد

نارین قلعه، بنایی خشتی در میدان شهرداری شهر است که به آن کهن‌دژ و یا دژ دالان هم می‌گویند. این قلعه روی تپه بلندی قرار گرفته که از آنجا تمام میبد زیبا معلوم است. قلعه، به شکل یک بیضی است و داخل آن اتاق‌های تو در تو، راه‌های زیرزمینی، مسجد، حمام، بازار و گذرگاه‌هایی هم ساخته شده که در قدیم به آن "مردم‌نشین" می‌گفتند. قدمت نارین قلعه میبد به دوران اشکانی می‌رسد. معماران این بنا برای نارین قلعه ۴ برج گرد بلند بالا تعبیه کرده‌اند که تنها بخش مرکزی آن‌ها برجای‌مانده است.
 
سفر به میبد؛ شهر جذاب کویر با کاروانسرا‌های تاریخی
 

برج کبوترخانه میبد یزد

برج کبوتر خانه میبد در عصر قاجار ساخته‌شده است. در آن دوران برای جلوگیری از ورود پرنده‌های وحشی، قلعه‌ای شش‌ضلعی ساخته شد که در لانه‌های داخل برج آن، چهار هزار کبوتر زندگی‌می‌کردند. کبوترخانه میبد دارای تزئینات قطار بندی آجری و گچی بسیار زیبایی است که شما را به فضایی متفاوت و جذاب می‌کشاند.
 
سفر به میبد؛ شهر جذاب کویر با کاروانسرا‌های تاریخی


یخچال خشتی میبد یزد؛ معماری زیبا و کاربردی

با ورود به این بنای عظیم و عریض  داخل گودالی شش متری خواهید شد. قطر دهانه‌ی آن در حدود ۱۳ متر است. این گودال در زمان صفویه، مخزن یخ بوده و نقش یخدان‌های امروزی را ایفا می‌کرده است. در این یخچال خشتی با پوشاندن کاه روی یخ ها، آن‌ها را تا تابستان نگه می‌داشتند. این بنا در بلوار قاضی میر سید میبد قرار دارد.
 
سفر به میبد؛ شهر جذاب کویر با کاروانسرا‌های تاریخی
 
 


شهر‌های استان یزد از قدیم محل کاروانسرا‌ها بوده اند و الان هم می‌توانید تجربه استراحت در اقامتگاه‌های بوم گردی و کاروانسرا‌های بازسازی شده را داشته باشید. اگر در پائیز به میبد سفر کنید می‌توانید به راحتی از آثار تاریخی منحصر به فرد این شهر کویری ایران لذت ببرید؛ بدون اینکه مجبور باشید دائما از آثار تاریخی به عنوان سایه‌بان استفاده کنید!
فرارو- اگر از آن دسته افرادی هستید که از گرما متنفرید، ولی عاشق سفر به قلب کویر ایران هستید، ایام ایام شماست. اگر در پائیز به میبد سفر کنید می‌توانید به راحتی از آثار تاریخی منحصر به فرد این شهر کویری ایران لذت ببرید؛ بدون اینکه مجبور باشید دائما از آثار تاریخی به عنوان سایه‌بان استفاده کنید! البته ناگفته نماند اگر از گرما متنفر نیستید هم باز سفر به میبد در پائیز لطف دیگری دارد.

قبل از سفر به میبد شاید پیشنهادات وسوسه کننده دیگری به گوشتان برسد؛ مثل تور یزد و میبد و کرمان و. توصیه ما این است که برای میبد وقت جداگانه‌ای بگذارید و خودتان را اسیر رفت و آمد‌های پشت سرهم نکنید.
 

میبد کجاست؟

شهر میبد در استان یزد در فاصله ۵۷۰ کیلومتری از تهران و ۵۶ کیلومتری از یزد قرار دارد. "میبد" در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار دارد. نام این شهر از " مهبود " سپهبد عصر ساسانی برگرفته شده که در عهد ساسانی میبد را گسترش داده است. میبدی‌ها فارسی دری حرف می‌زنند. می‌گویند این شهر ۷ هزار سال قدمت دارد. با توجه به بنا‌های تاریخی متعدد در این شهر هیچ بعید هم نیست. در بیشتر کوچه‌های میبد خانه‌های خشتی و گنبد‌های آجری به چشم می‌خورد و انگار همه چیز به رنگ خاک و گل است.
 
سفر به میبد؛ شهر جذاب کویر با کاروانسرا‌های تاریخیموقیعت جغرافیایی میبد یزد

جذابیت اصلی میبد در مکان‌های تاریخی آن است. اما "شهر کاشی" که به شهر جهانی زیلو هم معروف است خوراکی‌های خوش مزه‌ای هم دارد؛ قطاب، پشمک و باقلوای یزدی شیرینی‌های لذیذی هستند که جان می‌دهند برای سوغات بردن.

اگر نمی‌خواهید سوغات بخرید و می‌خواهید به خودتان حالی بدهید حتما به باغ بستنی سر بزنید. همچنین رستوران شاه عباسی یکی از معروف‌ترین رستوران‌های میبد است که طراحی سنتی و غذا‌های خاصی دارد. رستوران سنتی هتل حاج ملک، رستوران سنتی گلشن، رستوران شایان، رستوران مهمانپذیر ناصر و رستوران باران گزینه‌های دیگری برای غذای ایرانی هستند.
 

چطور و چگونه میبدگردی کنیم؟

برای شروع یک میبدگردی اساسی ابتدا باید به میبد برسیم! اگر با خودروی شخصی می‌خواهید به میبد بروید از تهران حدود ۶ ساعتی باید رانندگی کنید و می‌توایند بین راه در کاشان هم توقفی داشته باشید. از شهر یزد تا میبد هم با خودروی شخصی کمتر از یک ساعت راه دارید.

اگر می‌خواهید همین روز‌ها با قطار به میبد سفر کنید باید بجنبید. در سامانه رجا تعداد زیادی بلیط باقی نمانده است. اگر می‌خواهید آخر هفته به میبد سفر کنید می‌توانید با زیر ۶۰ هزار تومان سوار قطار ۴ ستاره شوید و ۶ ساعته به مقصد برسید.

برای سفر با اتوبوس هم تقریبا هزینه و مدت زمان سفر تفاوت زیادی ندارد. اگر قطار گیرتان نیامد می‌توانید از پایانه آزادی و جنوب در تهران هم راهی میبد شوید. از ترمینال صفه اصفهان هم با ۲۲ هزار تومان می‌توانید به میبد بروید.

اما اگر کلا قصد کرده اید یک سفر شهری خیلی راحت و بی دردسر بروید و هیچ کاری نکنید با هواپیما به یزد بروید و یک ساعته با تاکسی خود را به میبد برسانید. گفتن قیمت دقیق بلیط هواپیما کار من و بزرگتر از من نیست، ولی در هفته سوم مهر (۱۳ تا ۱۹ ام) نرخ بلیط حدودا بین ۲۲۰ تا ۳۵۰ هزار تومان است.

برای اقامت در میبد گزینه‌های زیادی دارید. شهر‌های استان یزد از قدیم محل کاروانسرا‌ها بوده اند و الان هم می‌توانید تجربه استراحت در اقامتگاه‌های بوم گردی و کاروانسرا‌های بازسازی شده را داشته باشید. قیمت‌ها متغیر است و برای اقامتگاه داخل و خارج شهر از ۶۵ تا ۲۶۰ هزار تومان جا پیدا می‌شود. می‌توانید در میبد در کاروانسرایی ۲۰۰ ساله اقامت داشته باشید با خشت و گل و بوته‌های زیبا. داخل شهر هتل سه ستاره با حدود قیمیت شبی ۱۳۰ هم هست.
 
یک پیشنهاد دیگر سفر با تور است که مساله اقامت هم با آنهاست، اما به سختی بتوانید تور میبد پیدا کنید. اکثر تور‌ها یزد و میبد و چندشهر دیگر را باهم می‌برند. تور ۳ روزه یزد و میبد با قطار و وعده‌های غذایی و اقامت حدود ۹۰۰ هزار تومان برایتان آب می‌خورد.


جاذبه‌های میبد؛ یک به یک

نارین قلعه؛ معروفترین جاذبه گردشگری میبد

نارین قلعه، بنایی خشتی در میدان شهرداری شهر است که به آن کهن‌دژ و یا دژ دالان هم می‌گویند. این قلعه روی تپه بلندی قرار گرفته که از آنجا تمام میبد زیبا معلوم است. قلعه، به شکل یک بیضی است و داخل آن اتاق‌های تو در تو، راه‌های زیرزمینی، مسجد، حمام، بازار و گذرگاه‌هایی هم ساخته شده که در قدیم به آن "مردم‌نشین" می‌گفتند. قدمت نارین قلعه میبد به دوران اشکانی می‌رسد. معماران این بنا برای نارین قلعه ۴ برج گرد بلند بالا تعبیه کرده‌اند که تنها بخش مرکزی آن‌ها برجای‌مانده است.
 
سفر به میبد؛ شهر جذاب کویر با کاروانسرا‌های تاریخی
 

برج کبوترخانه میبد یزد

برج کبوتر خانه میبد در عصر قاجار ساخته‌شده است. در آن دوران برای جلوگیری از ورود پرنده‌های وحشی، قلعه‌ای شش‌ضلعی ساخته شد که در لانه‌های داخل برج آن، چهار هزار کبوتر زندگی‌می‌کردند. کبوترخانه میبد دارای تزئینات قطار بندی آجری و گچی بسیار زیبایی است که شما را به فضایی متفاوت و جذاب می‌کشاند.
 
سفر به میبد؛ شهر جذاب کویر با کاروانسرا‌های تاریخی


یخچال خشتی میبد یزد؛ معماری زیبا و کاربردی

با ورود به این بنای عظیم و عریض  داخل گودالی شش متری خواهید شد. قطر دهانه‌ی آن در حدود ۱۳ متر است. این گودال در زمان صفویه، مخزن یخ بوده و نقش یخدان‌های امروزی را ایفا می‌کرده است. در این یخچال خشتی با پوشاندن کاه روی یخ ها، آن‌ها را تا تابستان نگه می‌داشتند. این بنا در بلوار قاضی میر سید میبد قرار دارد.
 
سفر به میبد؛ شهر جذاب کویر با کاروانسرا‌های تاریخی
 
 

کاروانسرا و چاپارخانه شاه عباسی میبد یزد

در کاروانسرا و چاپارخانه شاه عباسی ایوانی آجری می‌بینید که با چهار بادگیر زینت شده است. در وسط کاروانسرا حوضخانه‌ای هشت ضلعی قرار گرفته که نمای مشترکی به حجره‌های قدیمی اطرافش می‌دهد. در مجموعه‌ی کاروانسرای شاه عباسی می‌توانید وسایل خنک کننده و گرم کننده‌ی دوران صفویه را از نزدیک ببینید. همچنین دژی در کنار این مجموعه قرار دارد که به آن چاپارخانه می‌گفتند و محل نگه داری اسب‌های چاپار بوده است.
 
سفر به میبد؛ شهر جذاب کویر با کاروانسرا‌های تاریخی
 

روستای مزرعه کلانتر

خانه‌های این بافت ازلحاظ معماری سبک خاصی دارد. هرکدام از خانه‌ها دارای دالان‌های طولانی است و پلان‌های دوخانه چنان باهم طراحی‌شده است که از فضای پشت‌بام نمی‌توان آن‌ها را از هم تفکیک کرد. درختان توت، پسته و انار، در میان خانه‌ها و در اراضی اطراف، بر زیبایی روستا می‌افزاید. روستای مزرعه کلانتر به دلیل داشتن زیارتگاه‌های زرتشتی، هند کوچک نامیده می‌شود.
 
سفر به میبد؛ شهر جذاب کویر با کاروانسرا‌های تاریخی

قلعه‌ی مهرجرد، آب انبار کلار، زورخانه‌ی پوریای ولی، مسجد جامع میبد، موزه زیلو، موزه سفال، کاروانسرای شمسی، خانه‌ی تاریخی سالار، برج محمودآباد و قلعه بارچین از جاذبه‌های دیدنی این شهر فوق تاریخی هستند.

پیش روی شما جنگلی انبوه خود نمایی می‌کند که پلکانی سنگی از دل آن به ارتفاعات راه باز کرده است. تعداد این پله‌ها حدودا هزار تاست. بالا رفتن در ابتدا کار سختی به نظر می‌رسد، اما هیچ سختی بی پاداش نیست.
فرارو- همه زیبایی جنگل و دریای شمال را دیده‌اند، اما برای سفر به تاریخ گیلان، باید سراغ شهر فومن بروید. فومن یکی از قدیمی‌ترین شهر‌های استان گیلان و از جمله مکان‌های باستانی ایران به شمار می‌رود که قدمت ست در آن به دوران پیش از اسلام بازمی‌گردد. با این تفاسیر تماشای شکوه تاریخ در دامن طبیعت چشم به راه شماست.

فومن مسیر رسیدن به ارتفاعات غربی و جنوب غربی گیلان را فراهم می‌کند. خود فومن، اما یک دشت جلگه‌ایست که دور تا دور آن در شالیزار و زمین‌های کشاورزی محصور شده است. مرکز شهر مملو از مجسمه‌های زیباست؛ از همین رو فومن را با لقب "شهر مجسمه"ها هم می‌شناسند.

آب هوای معتدل این شهر که با فاصله بسیار کمی به ارتفاعات خوش آب هوا می‌رسد این شهر را به مقصدی ایده آل برای گردشگری به ویژه در فصل پاییز تبدیل کرده است.

شهر فومن فاصله کمی با جنگل‌های انبوه مسیر ماسوله دارد که در پاییز غوغای رنگ‌ها، منظره جادویی در جنگل ایجاد می‌کند. خود شهر فومن پر از ساختمان‌های قدیمی با شیروانی‌های سفالی است که یادآور قدمت وتاریخ این شهر است. شاید کیومرث صابری فومنی یا شیون فومنی که از چهره‌های ادبی معصر ایران هستند در یکی از همین خانه‌های زیبا ست داشتند. هرکجای این شهر که قدم بگذارید مردم مهمان نواز به زبان گیلکی پذیرای شما هستند.
 
سفر به فومن؛ شهر تاریخی قلعه، پله، مجسمه و کلوچه
شهر فومن

به فومن که می‌روید از صنایع دستی خاص این شهر غافل نشوید. عروسک‌های بافتنی و حصیر بافی این منطقه که به صورت خاص در روستای ماسوله به فروش می‌رسد شهره عام و خاص است. به علاوه از هرچه بگذریم از کلوچه‌های خوشمزه فومن که با مغز گردو درست شده اند نمی‌توان گذشت.
 
البته فومن، طرفدار خوراکی و غذا‌های گیلانی را به هیچ وجه دست خالی نمی‌گذارد. اینجا زادگاه اسکیمو (آلاسکا) یکی از خوشمزه‌ترین بستنی‌های سنتی ایران است که باب میل کسانی است که عاشق ترشیجات هستند. اگر اهل کباب چنجه و جگر باشید جای درستی را انتخاب کرده‌اید. به علاوه فومن به قهوه خانه‌های سنتی اش معروف است. میتوانید املت صبحگاهی خود را در کنار یک استکان چای خوش عطر گیلان در همین قهوه خانه‌ها نوش جان کنید.

شهر سرسبز و تاریخی فومن از هر طرف به یکی از جاذبه‌های مهم گردشگری ایران می‌رسد و در این روز‌های نسبتا خنک پاییزی از همیشه دیدنی‌تر است. وسوسه ایستادن بر بلندای قلعه رودخان و تماشای رنگ‌های سرخ و زرد پاییزی بهانه خوبیست تا همین الان راهی فومن شوید.
 

چطور راهی فومن شویم؟

فومن در ۲۷ کیلومتری رشت قرار دارد و از سمت غرب  با صومعه سرا همسایه است. برای رسیدن به فومن از تهران باید ۳۵۶ کیلومتری برانید. می‌توانید با هواپیما یا قطار به مقصد رشت استفاده کنید و از آنجا به فومن بروید.
 
سفر به فومن؛ شهر تاریخی قلعه، پله، مجسمه و کلوچه
اگر ماشین شخصی ندارید نگران نباشید تور‌های گردشگری مختلفی عازم این منطقه هستند. قیمت تور دو روزه تهران به فومن با گردشگری در ماسوله و شاندرمن برای مهر ماه ۹۸ بین ۱۱۵ تا ۳۰۰ هزار تومان آب می‌خورد. البته با افزایش روز‌های اقامت و کیفیت خدمات این قیمت بالاتر هم می‌رود.
 

چرا فومن؟

تنوع مکان‌های دیدنی در مسافت بسیار کوتاه با هزینه‌های معقول و به صرفه درکنار طبیعت بکر و زندگی روستایی فومن را به مقصدی فوق العاده برای سفر پاییزی تبدیل کرده است.

سفر به فومن هر سلیقه‌ای را راضی خواهد کرد. پیشنهاد ما این است که صبح را کنار پارک زیبای فومن و با تماشای درختان چناری که سر به آسمان می‌سایند با خوردن کلوچه فومن، عسل تازه و رشته خشکار شروع کنید.

بعد از گشت و گذار در شهر می‌توانید به سمت ییلاقات حرکت کنید و تا شب آنجا بمانید. در ییلاقات فومن اقامت گاه‌های گردشگری مناسبی در کنار مسافر خانه و مهمانپذیر‌ها وجود دارد که میتوانید شب را همانجا سپری کنید.


دیدنی‌های فومن؛ یک به یک

ماسوله روستای شگفت انگیز پلکانی

مهم نیست در کدام فصل سال به این منطقه فوق العاده سفر می‌کنید حتما با دیدن تعداد گردشگران خارجی شگفت زده خواهید شد. این روستای تاریخی از معدود مکان‌هایی است که از ۱۰۰۰ سال پیش زندگی به همان صورت در آن جریان دارد. به علت شیب زیاد ارتفاع پایینترین خانه و بالاترین خانه در این روستای پلکانی ۱۲۰ متر است! ماسوله اولین شهر تاریخی زنده کشور است که به ثبت میراث ملی ایران هم رسیده است و به خوبی از آن محافظت می‌شود. بهتر است شما هم هنگام سفر به این روستای تاریخی در کنار لذت بردن از منظره آبشار و کوهستان مه آلود از طبعیت و میراث تاریخی محافظت کنید.

هنگام سفر به ماسوله می‌توانید از آب گوارای چشمه‌های متعدد این روستا بنوشید یا به بقاع متبرکه واقع در آن سر بزنید. اما یک بخش فوق جالب ماجرا، گشت و گذار در بازارچه سنتی ماسوله است. در این بازارچه میتوانید انواع و اقسام صنایع دستی و زیورآلات سنتی این مکان از جمله محصولات بافتنی و پشمی مختلف را خریداری کنید. البته موقع خرید مطمئن شوید که کالایی که خریداری می‌کنید تولید هنرمندان همین منطقه باشد نه محصول وارداتی چینی!

هیجان انگیزترین قسمت سفر به ماسوله، اما امکان اقامت در یکی از همین خانه‌های سنتی است که پنجره‌های رو به کوهستانش با گلدان‌های شمعدانی تزئین شده است. قیمت این اقامت گاه‌ها از شبی ۱۳۰ هزار تومان شروع می‌شود.
 
سفر به فومن؛ شهر تاریخی قلعه، پله، مجسمه و کلوچه


قلعه رودخان دژی در میان جنگل‌های انبوه

اگر به فیلم‌های تاریخی علاقه دارید سفر به قلعه رودخان بهترین فرصت برای تجربه حضور در چنین مکانی است. یک دژ و قلعه تاریخی که در ۲۰ کیلومتری جنوب غربی فومن و بالای روستای رودخان در ارتفاعات البرز بنا شده است.

برای رسیدن به قلعه رودخانه از فومن باید از روستا‌های گشت، کرد محله، سیاه کش، گوراب پس، ملسکام، سعید آباد به روستای رودخان برسید از آنجا حدود ۳ کیلومتر جاده خاکی در پیش دارید و بعد از آن باید خوردرو را پارک کرده و باقی مسیر را پیاده بروید. پیش روی شما جنگلی انبوه خود نمایی می‌کند که پلکانی سنگی از دل آن به ارتفاعات راه باز کرده است. تعداد این پله‌ها حدودا هزار تاست. بالا رفتن در ابتدا کار سختی به نظر می‌رسد، اما هیچ سختی بی پاداش نیست.
 
رسیدن به ارتفاع ۷۱۵ متری از سطح دریا و تماشای منظره بکر جنگل‌های انبوه خستگی راه را از تنتان بیرون می‌کند. در انتهای مسیر این پلکان سنگی قلعه‌ای به وسعت ۵۰۰ متر بنا شده است که قدمت آن را به دوران ساسانیان نسبت می‌دهند. برای صعود به این قلعه حتما کفش و لباس مناسب بپوشید و البته هزینه ورودی قلعه که حدود ۳ هزار تومان است را همراه داشته باشید.

اگر قصد سفر به قلعه رودخان را دارید بهتر است صبح زود راه بیافتید تا بعد از صعود و هنگام بازگشت به تاریکی شب و جنگل نخورید.
 
سفر به فومن؛ شهر تاریخی قلعه، پله، مجسمه و کلوچه
 

غار خون فوشه

نرسیده به قلعه رودخان و در ارتفاعات کوهستانی قلعه‌ای ۳ هزار ساله به نام "خون فوشه" جا خوش کرده است. اگر اهل طبعیت پیمایی و غار نوردی هستید دیدن این غار تاریخی که از جمله غار‌های ریزشی و دالانی است تجربه جدیدی خواهد بود.

بقعه سبزقبا، ییلاق زودل سر، منطقه حافظت شده گشت رودخان و سیاهمزگی، چشمه معدنی علی زاخونی و زمزمه و . از دیگر مکان‌های دیدنی است که می‌توانید در سفر به فومن به آن‌ها سر بزنید. به علاوه فومن سر آغاز مسیر رسیدن به کوهستان‌های جنگی جنوب غربی گیلان است که همگی از زیباترین و بی نظیرترین مناظر طبیعی ایران هستند بنابراین هرچه زودتر سفر به فومن را در لیست سفر‌های پاییزه خود قرار دهید و با یک دست لباس گرم راهی جنگل‌هایی که رد پای تاریخ دارند شوید.
 
سفر به فومن؛ شهر تاریخی قلعه، پله، مجسمه و کلوچه

منبع: https://fararu.com/fa/news/415039/%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D9%88%D9%85%D9%86-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D9%82%D9%84%D8%B9%D9%87-%D9%BE%D9%84%D9%87-%D9%85%D8%AC%D8%B3%D9%85%D9%87-%D9%88-%DA%A9%D9%84%D9%88%DA%86%D9%87

اگر استفاده از کرم ضد آفتاب را لاکچری می‌دانید، کویر نظرتان را عوض خواهد کرد. آفتاب در کویر بسیار شدید است؛ برای اینکه دچار آفتاب سوختگی نشوید حتما از کلاه و ضد آفتاب استفاده کنید. کلاه خنکتان هم می‌کند. عینک آفتابی علاوه بر محافظت در مقابل اشعه خورشید جلوی نفوذ گرد و خاک به چشمتان را هم می‌گیرد.
فرارو- احتمالا برای شما هم پیش آمده که بعد از کلی برنامه ریزی و هزینه برای یک سفر، فراموش کردن یک چیز کوچک یا ناآگاهی از شرایط منطقه باعث شده سفر به شما خوش نگذرد. ممکن است شنیده باشید جزیره هرمز جای زیبایی است و در تعطیلات تابستان به جنوب بروید و به زیبایی آب پز شوید. یا اینکه در فصل زمستان به جنگل ابر بروید و یخ زده و ابر ندیده برگردید. یا در برخی تعطیلات رسمی به مناطقی بروید که نتوانید هیچ یک از جاذبه‌های آن را ببینید و حتی تاکسی هم پیدا نکنید.

اگر همه این نکات را رعایت کنیم و دائم یک تقویم و یک برنامه هواشناسی هم دم دستمان باشد هیچ چیز، تجربه سفر نمی‌شود. از آنجایی که سفر آنقدر گران شده و وقت آنقدر تنگ که بعید است بیش از یک بار بتوانید برخی مقاصد را ببینید، توصیه می‌کنیم از قبل از هر سفری از تجارب اینکاره‌ها استفاده کنید. باور کنید اینکه مثلا همراه نبردن یک دمپایی چقدر می‌تواند یک سفر طبیعتگردی را زهر مارتان کند، با تجربه به دست می‌آید نه تخیل. مخصوصا اگر برای سفر به جنگل‌های لرستان کلی خرج کرده باشید، آنوقت به رودخانه برسید و نتوانید راحت داخل آب زلال منطقه قدم بزنید.

این‌ها که خوب است، کویر با شما از این شوخی‌ها ندارد. اگر خود را خوب برای سفر به کویر آماده نکرده باشید این فقط ذوق شما نیست که کور می‌شود، ممکن است دیگر نه بتوانید به کویر سفر کنید نه به جای دیگر! البته همیشه به این تلخی‌ها نیست و ممکن است همین ناقص بودن وسایلتان باعث شود با همسفران بیشتر گرم بگیرید و بهانه‌ای برای رفاقت داشته باشید، اما معمولا برعکس قضیه صادق است. پس خود را لوک خوش شانس فرض نکنید و به نکات سفر به کویر توجه کنید:
 
نکاتی که اگر رعایت کنید کویر خوش می‌گذرد
 

کی به کویر برویم کی نرویم؟

مطمئنا اگر در کویر ایران قوم و خویشی ندارید یا اینکه به سونای کاملا خشک روباز علاقه ندارید در تابستان به کویر نمی‌روید. اما اگر بخواهید بهترین فصل سال برای کویر را انتخاب کنید دقیقا سه ماه اول پائیز یعنی همین روز‌ها بهترین موقع است. البته ظاهرا پائیز ۹۸ تا اوایل نیمه سوم قصد خنک شدن ندارد، پس کمی صبر کنید هم بد نیست. چون اختلاف دمای روز و شب کویر زیاد است بهتر است در پائیز کویرنوردی کنید که نه سیخ بسوزد نه کباب. یکی دو ماه اول بهار هم بد نیست.

بهترین زمان برای شروع طبیعت گردی در کویر، سحر و همچنین پیش از غروب آفتاب است. کله ظهر کویر پیمایی نکنید، زیر آفتاب نباشید و بیشتر به تماشا بنشینید؛ چرا که در این وقت از روز بدن به سرعت آب خود را از دست داده و احساس ضعف می‌کنید.
 

در سفر به کویر چه چیز‌هایی حتما باید همراهمان باشد؟

آب: ضروری بودن آب در کویر نیازی به توضیح ندارد. در سفر به شمال ایران شاید اگر آب همراهتان نباشد بالاخره بتوانید زمین را بکنید و به آب برسید، ولی در کویر از این خبر‌ها نیست. تجربه نشان می‌دهد برای یک روز کویر حداقل باید ۴ لیتر آب همراه داشته باشید. از آنجایی که کسی با خود گالن ۴ لیتری آب نمی‌برد سه تا آب معدنی بزرگ بخرید تا خیالتان راحت شود. یعنی روزی ۷۵۰۰ تومان. اگر قمقمه با خود ببرید که بهتر! هم خرج نمی‌کنید هم محیط زیست آلوده نمی‌شود.

کلاه و ضد آفتاب و عینک آفتابی: اگر استفاده از کرم ضد آفتاب را لاکچری می‌دانید، کویر نظرتان را عوض خواهد کرد. آفتاب در کویر بسیار شدید است؛ برای اینکه دچار آفتاب سوختگی نشوید حتما از کلاه و ضد آفتاب استفاده کنید. کلاه خنکتان هم می‌کند. عینک آفتابی علاوه بر محافظت در مقابل اشعه خورشید جلوی نفوذ گرد و خاک به چشمتان را هم می‌گیرد.

اسکارف: طبیعتگرد‌ها و کوهنورد‌ها با اسکارف به خوبی اشنا هستند. یک تکه پارچه رنگی رنگی که از سرما و گرما و سوختن محافظتتان می‌کند. در کویر برای جلوگیری از نفوذ گرد و خاک می‌توانید با اسکارف مناسب دهان و بینی خود را بپوشانید.
 
نکاتی که اگر رعایت کنید کویر خوش می‌گذرد

لباس مناسب: در سفر به کویر، لباس بدون جیب و درز‌های اضافه و ترجیحا آستین دار به دردتان می‌خورد مخصوصا اگر به سمت رمل‌های شنی بروید. در تپه‌های شنی اگر لباستان مناسب نباشد، تا مدت‌ها بعد از برگشتن از سفر، درز‌های لباس پر از شن است. حتما باید با خودتان لباس گرم داشته باشید. تفاوت دمای شب و روز در کویر بسیار زیاد است. همچنین لباس بدون درز شما را از گزش جانوران در امان نگه می‌دارد. لباس‌های سربازی به دلیل جیب‌های فراوان، بند بالای مچ، ضخامت در ناحیه نشیمن‌گاه و زانو‌ها بسیار برای کویرنوردی مناسب هستند.

همچنین لباس کتان برای کویر نوردی بسیار مناسب است. کتان رطوبت بدن را جذب می‌کند و مدت زیادی خیس باقی می‌ماند. به این ترتیب بدن شما خنک می شوید و گرما زده نخواهید شد؛ بنابراین هنگام کویر نوردی بد نیست لباس نازک کتان و به رنگ روشن بپوشید.

قطب نما، نقشه یا جی پی اس: هرچند بهتر است با تور و یا افراد بلد راهی کویر شوید، ولی وسایل جهت یابی به شما کمک می‌کند اگر راه را گم کردید، مسیر را پیدا کنید. یادگیری کار با این ابزار هم ساده است و با یک سرچ ساده، جهت یاب می شوید.

مواد غذایی مناسب: گرمای هوا و راه رفتن روی شن شما را خسته و گرسنه می‌کند. علاوه بر یک وعده اصلی مقوی بهتر است خوراکی‌های مقوی نیز با خود به کویر بیاورید. می‌توانید از شکلات، بادام زمینی یا به طور کلی آجیل، ورقه‌های نازک گوشت نمک زده شده و … استفاده کنید.

چراغ قوه، کیسه خواب و چادر: اگر قرار است شب را در خود کویر بگذرانید، بدون این لوازم باید از این کار پرهیز کنید. وقتی چادر خود را برپا می‌کنید سعی کنید که به هیچ وجه در آن را باز نگذارید تا هیچ جانوری نتواند به داخل آن برود.

لوازم بهداشتی و جعبه کمک‌های اولیه: اگر در کویر قصد کمپ کردن دارید، به علت استفاده از دستشویی‌های صحرایی بهتر است دستمال‌های مرطوب و ژل ضد عفونی کننده دست بدون نیاز به آب همراه خود داشته باشید. داروهیا ضروری از جمله مسکن و کِرِم قبل و بعد از گزیدگی را  همراه چسب زخم، باند کشی، بتادین و … با خود به کویر ببرید.
 
نکاتی که اگر رعایت کنید کویر خوش می‌گذرد
 

نکاتی که باید در هنگام سفر به کویر رعایت کنیم

نوشیدن آب: پیاده روی در کویر حسابی شما را تشنه می‌کند. باید آبی که همراه دارید را مدیریت کنید و جرعه‌های کم حجم و منطم بنوشید. یکی از بهترین راه‌ها برای از بین نرفتن آب بدن و کمتر تشنه شدن پوشاندن سر است.

آرام راه رفتن: آرام راه رفتن باعث می‌شود کمتر انرژی بسوزایند، کمتر عرق کنید، کمتر خسته شوید و بتوانید مسافت طولانی تری را طی کنید.

اطلاع دادن به آشنایان: اگر تکی یا با گروهی کم تعداد سفر می‌کنید مکان، زمان حرکت و زمان بازگشتتان را به دوستانتان بگویید. در این صورت اگر در مسیر گم شدید آن‌ها می‌توانند تیم جستجوگر و نجات را به دنبال شما بفرستند.

تخمین درست مسافت: فاصله‌ها در کویر معمولا بسیار فریبنده است. مثلا شاید شما نقطه‌ای را ببینید و با خود خیال کنید که تنها یکصد متر تا شما فاصله دارد، در حالی که فاصله اصلی آن شاید نزدیک به ۵۰۰ متر باشد. با دقت به این نکته مصرف مواد غذایی و آب را بهتر مدیریت کنید.

جانوران در کویر: هر کویری جانوران مخصوص به خود را دارد. جانورانی که در کویر هستند معمولا خزندگان، بندپایان، پرندگان و البته برخی از داران نظیر روباه می‌باشند. معمولا حیوانات تا احساس خطر نکنند، به شما حمله نمی‌کنند، اما بهتر است حواستان باشد. مثلا یکی از خطرناک‌ترین سوسمار‌های ایران یعنی بزمجه‌ها در کویر آران و بیدگل زندگی می‌کنند.

استراحت: گزارش نکات سفر به کویر را با استراحت تمام می‌کنیم. یکی از مهمترین نکات سفر به کویر این است که در زمان‌های مشخص استراحت کنید. این کار انرژی شما را تقسیم کرده و موجب می‌شود برای ادامه مسیر کم نیاورید.
 
نکاتی که اگر رعایت کنید کویر خوش می‌گذرد

منبع: https://fararu.com/fa/news/414922/%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%B9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%B4-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D8%B0%D8%B1%D8%AF


باستان شناسان می‌گویند مرواریدی ۸۰۰۰ ساله که در حین حفاری در ابوظبی کشف شده است قدیمی‌ترین در جهان است. این مروارید را می‌توان یکی از ارزشمندترین اکتشافات سال‌های اخیر در جهان دانست.

این مروارید طبیعی در حین کاوش در جزیره ماراوا، خارج از پایتخت امارات متحده عربی کشف شد.

به گزارش ایران،  این مروارید قدیمی‌ترین سنگ طبیعی است که بنا بر آزمایشات لایه‌های کربن به دوره نوسنگی زمین و حدود ۸ هزار سال پیش باز می‌گردد.

محمد خلیفه آل مبارک» از کارشناسان ابوظبی است: این نخستین بار نیست که مروارید باستانی در امارات بدست آمده، اما می‌توان با قاطعیت گفت: مروارید بدست آمده از آنچه که تاکنون کشف شده قدیمی‌تر است.»

کارشناسان معتقدند که مروارید‌های باستانی در گذشته‌های دور در ازای سرامیک‌های بسیار تزئین شده و کالا‌های دیگر دربین النهرین (عراق باستان) معامله می‌شدند. برخی از مروارید‌ها نیز به احتمال زیاد توسط مردم محلی به عنوان جواهرات خریداری و مورد استفاده قرار می‌گرفت.


منبع: https://fararu.com/fa/news/415600/%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3


تیم منتخب رکوردداران بازی ملی/ کاپیتان‌ها به صف


در تیم باثبات‌ترین بازیکنان تاریخ ایران نام‌های بزرگی دیده می‌شوند، بازیکنانی که نزدیک به یک دهه برای تیم ملی به میدان رفتند.

وبسایت رسمی برنامه نود - حضور یک دهه‌ای در تیم ملی اصلا کار آسانی نیست و در فوتبال ایران هم بازیکنانی توانستند به این افتخار برسند.

به گزارش وب سایت نود، انجام بازیهای ملی پرشمار در سالهای اخیر باعث شده تا تعداد بازیهای ملی بازیکنان عصر کنونی نسبت به بازیهای ملی بازیکنان سالهای دور به مراتب بیشتر باشد.

در تاریخ تیم ملی ایران 6 بازیکن موفق شدند تعداد بازیهای ملی خود را سه رقمی کنند که همه آنها هم بازیکنانی‌اند که تا همین چند سال پیش عضو تیم ملی بودند.

با توجه به جدول بازیهای ملی، تیم منتخب رکوردداران بازی ملی انتخاب شده است. ملاک بازی‌های ملی هم آمار عمومی است که در "ویکی پدیا" منتشر شده است.

هر چند شاید بر اساس برخی مراجع دیگر در تعداد بازیهای ملی برخی بازیکنان یکی دو تا تغییر ایجاد شود اما این تغییرات اندک باعث عوض شدن ترکیب تیم مردان باثبات تاریخ ایران نخواهد شد؛

دروازه‌بان: احمدرضا عابدزاده

دروازه‌بان بزرگ تاریخ فوتبال ایران همچنان باسابقه‌ترین شماره یک به شمار می‌رود. عابدزاده حدودا 11 سال پیراهن تیم ملی را برتن داشت و در این مدت 79 بازی ملی انجام داد. در بین 10 بازیکن تیم ملی با بیشترین بازی ملی، هیچ دروازه‌بانی دیده نمی شود و عابدزاده نفر سیزدهم است. پس از خداحافظی عابدزاده، ابراهیم میرزاپور و مهدی رحمتی به رکورد 79 بازی احمدرضا نزدیک شدند اما میرزاپور در عدد 71 متوقف شد و رحمتی 76. رحمتی اگر با کارلوس کی‌روش دچار مشکل نمی‌شد هم اکنون جای عابدزاده را در این تیم می گرفت.

مدافع راست: حسین کعبی

خودش می گوید می توانست به 200 بازی ملی هم برسد البته الان هم وضعیتش بد نیست. مدافع سپیدرود رشت با اینکه 7 سال است در تیم ملی بازی نکرده اما با 84 بازی ملی نفر نهم رکوردداران بازی در تیم ملی محسوب می‌شود. کعبی 9 سال برای ایران بازی کرد و طبق سن شناسنامه‌اش در سن 26 سالگی از تیم ملی کنار رفته است!

مدافع وسط: جلال حسینی

تنها مدافع ایرانی که  عضو باشگاه صدتایی هاست با 116 بازی ملی. او نفر چهارم در بین رکوردداران بازی ملی است. او امسال در یازدهمین سال حضورش در تیم ملی با یک شوک بزرگ روبرو شد؛ خط خوردن و از دست دادن جام جهانی. آیا پرونده حسینی در تیم ملی بسته شده است؟

مدافع چپ: احسان حاج صفی

تنها عضو این تیم منتخب که هم اکنون در عضویت تیم ملی قرار دارد. احسان در 10 سال حضورش در تیم ملی 97 بازی ملی انجام داده و به زودی وارد باشگاه صدتایی‌ها می‌شود. با توجه به اینکه حاج صفی 28 ساله است و در تیم ملی از جایگاه خوبی برخوردار است احتمالا بازیهای ملی بیشتری را تجربه خواهد کرد و می‌تواند در رده بالاتری در جدول رکوردداران تیم ملی قرار بگیرد. او فعلا هفتم است.




 

اسدالله عسگر اولادی، تمدار و فعال اقتصادی ایرانی، امروز دار فانی را وداع گفت. وی جز اولین حلقه ای است که به اجازه امام خمینی مسئولیت اتاق بازرگانی را در ابتدای انقلاب اسلامی عهده دار شد.

اخبار فراوانی پیرامون ثروت عسگراولادی منتشر می شد تا جایی که یک دهه قبل نام وی را در فهرست پولدارترین تاجران ایرانی قرار دادند.

وی البته هیچ گاه از صحبت درباره زندگی شخصی اش امتناع نمی کرد. به صراحت درباره راه پولدار شدنش سخن می گفت و البته جوانان را همواره به کوشش و کار و تلاش دعوت می کرد. وی که به تاجری متشرع شهرت داشت، وقتی درباره شکل کار کردنش توضیح می داد، می گفت که هیچ گاه از بانکی وام نگرفته است و هیچ گاه نیز بیش از یک هفتم سرمایه اش را به کسی نسیه نمی دهد چرا که فکر ورشکستگی را می کند. تاجر ایرانی که بر خودروی آخرین سیستم سوار می شد و در خیابان فرشته زندگی می کرد، قیمت زیره در جهان را تعیین می کرد. وی در کار تجارت پسته، زیره، بادام و خرما. اسدالله عسگراولادی به گفته خودش در سن ۱۲ سالگی وارد بازار شد و تا آخرین روزهای زندگی نیز کار کرد . به این ترتیب از سال ۱۳۲۴ به شکل حرفه ای وارد بازار کار شده است. 

عسگراولادی از زبان خودش 

 درباره زندگی شخصی اش گفته است: من اسدالله عسگراولادی هستم و سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شدم. خانواده‌ام متدین و در سطح پایین جامعه بودند و با قشر ثروتمندان سروکار نداشتند. شغل پدرم پیشه‌وری بود و مغازه عطاری داشت. ما سه برادر بودیم که هر سه از سن ۱۲ ـ ۱۳ سالگی کار در بازار تهران را شروع کردیم. روزها کار و شب‌ها درس. پس از گذراندن کنکور در رشته ادبیات پذیرفته شدم اما عصرهایی که فرصت داشتم به دانشکده اقتصاد هم می‌رفتم چون ساختمان‌های دانشکده مقابل هم بود. گاهی سر کلاس‌های دانشکده حقوق هم می‌رفتم. آن موقع رفتن به سایر دانشکده‌ها آزاد بود و مثل امروز کنترل و حراست هم در کار نبود. کارم را از صفر شروع کردم. اولین حقوقی که در دوره شاگردی گرفتم روزی ۲ ریال بود که می‌شد ماهی شش تومان. تلاشم شبانه‌روزی و کار سخت بود. اولین تجارتم را با خرید یک کیسه کنجد به قیمت ۵۳ تومان از بازار تهران شروع کردم و آن کیسه کنجد را به نانوایی سر محل به قیمت ۷۰ تومان فروختم و این اولین سود من در تجارت بود. این مربوط به سال ۱۳۲۷ است. تا سال ۱۳۳۴ کارمند بودم و در یک شرکتی کار می‌کردم که فعالیتش در زمینه صادرات بود. به صادرات علاقه‌مند شدم اما پول نداشتم. تنها دارایی‌ام خانه‌ای بود که در خیابان شهید مصطفی خمینی به مبلغ ۵۶۰۰ تومان خریده بودم. در آن خانه من و دو خواهر و پدر و مادرم زندگی می‌کردیم. اولین ماشینم که در سال ۱۳۳۳ خریدم یک فولکس به مبلغ ۵۹۰۰ تومان بود که با همین ماشین چند کیسه خواربار از بازار می‌خریدم و بین نانوا و بقال توزیع می‌کردم. سال ۱۳۳۴ تصمیم گرفتم تاجر شوم. به اتاق بازرگانی رفتم که کارت بازرگانی بگیرم، اما سنم اقتضا نمی‌کرد. چون حداقل باید ۲۴ ساله می‌بودم.


گفت‌و‌گو با دختر استاد رسام ارژنگی

خاندان ارژنگی از خاندان‌های پیشینه دار ایران در شهر تبریز بود که نقش مهمی در سیر تحولات نگارگری و نوگرایی در هنر مملکت ما داشت؛ چنانکه در خاطرات مرحوم استاد رسام ارژنگی» آمده، یکی از اسلاف این خاندان در دوره قاجار، از هنرمندان بزرگ تبریز در زمان عباس میرزا ولیعهد بوده است و تابلو‌هایی از جنگ ایران و روس برحسب امرعباس میرزا ساخته بود که در سال ۱۳۳۰ قمری افسران روس آن‌ها را از باغ شمال تبریز به روسیه بردند.»

باید توجه داشت که این سَلَف خاندان ارژنگی از واقعه‌ای تصویر برداشت که نطفه آگاهی جدید ایرانیان به‌دنبال این نبرد بسته شد، همچنان که سیدجواد طباطبایی در کتاب مکتب تبریز و مبانی تجددخواهی» متذکر شده است: به دنبال شکست ایران در جنگ‌های ایران و روس» بود که اصلاحات و نوسازی ایران از تبریز، دارالسلطنه ولیعهد ایران، عباس میرزا، آغاز شد.» بنابراین از دیدگاه نگارنده این سطور، شاید بتوان این تابلو‌ها را، مبین نوعی تجدد هنری قلمداد کرد که حداقل از حیث موضوع، نو و جدید بود و موضوع همین تابلو‌ها یعنی جنگ‌های ایران و روس بود که ایرانیان را به تأمل درباره این نبرد واداشت و آغازی شد بر اصلاحات و نوسازی ایران؛ از قضا نقاش این تابلو‌ها هم تبریزی بود و بر این اساس، شاید بشود شهر تبریز را از پیشگامان تجدد هنری در ایران نیز دانست، همان‌طور که دکتر طباطبایی در کتاب نامبرده، از این شهر به آستانه دوران جدید» به‌عنوان مفهومی عام تعبیر کرده است.

اما ماهیت این نقاشی‌ها به یقین برای راقم معلوم نشد! شاید این تابلو‌ها همان دو نگاره مهمی باشد که امروز در موزه هرمیتاژ سنت پترزبورگ نگهداری می‌شود و در وبگاه موزه و در معرفی این نگاره‌ها نیز نامی از نقاش این دو تابلوی بزرگ نرفته است. جالب است که این دو تابلو، هر دو به یک سبک کشیده شده و هر دو نیز از آذربایجان به روسیه منتقل شده است. به‌هر حال هویت این تابلو‌ها بحث بیشتری می‌طلبد، اما اگر همان باشد که توسط یکی از اسلاف خاندان ارژنگی کشیده شد، بواسطه نشان دادن ارتش نوین عباس میرزا، جهازات جنگی جدید، اونیفرم سربازان و آرایش‌های نظامی نوین، موضوع مهم و جدیدی دارد.

اما یکی دیگر از هنرمندان بزرگ این خاندان، ابراهیم آقامیر»، نقاش مظفرالدین میرزا ولیعهد در تبریز، بنابر گفته همان خاطرات رسام ارژنگی شاید نخستین کسی بود که نقاشی را در تفلیس و مسکو فراگرفته بود» و زبان‌های روسی و فرانسوی را خوب می‌دانست و از متجددین زمان خود به حساب می‌آمد. فرزند بزرگ او یعنی میرمصوِر ارژنگی» نیز در روسیه و تفلیس درس هنر خوانده بود و با آمدنش به ایران موجد سبک نوینی در طراحی فرش ایرانی شد که در ادامه درباره آن بحث خواهیم کرد.


گفت‌وگو شهیدان عبدالحمید و مهدی اسماعیلی

 			 				 					برای شهادت عبدالحمید بی‌تابی کردم و برای مهدی سکوت!

گفتگو با اکرم اسماعیلی، خواهر شهیدان عبدالحمید و مهدی اسماعیلی برایم بسیار جالب بود. این خواهر شهید می‌گوید: پیکر عبدالحمید را که دیدم، دستانش پر از خاک بود. در آخرین لحظات حیاتش به خاک چنگ زده بود. خشکی لب‌هایش نشان می‌داد بیشتر از یک روز آب نخورده بود. حمید را در بد شرایطی دیدم. آنقدر بی‌تابی کردم که خبرش به گوش مهدی رسید. مهدی گفت راضی نیستم در شهادت من اینطور شیون کنی. مهدی که شهید شد، صدایم درنیامد.»
هشت سال دفاع مقدس مملو از صحنه‌های دل کندن از عزیزان بود؛ مادران و پدرانی که چند فرزند شهید داشتند، نوعروسانی که خیلی زود همسر شهید می‌شدند، خواهری که به برادرانش عشق می‌ورزید و هر دو برادر را در جنگ از دست داد و خود نیز در جبهه‌های جنگ حاضر شد. گفت‌وگوی ما شهیدان عبدالحمید و مهدی اسماعیلی را پیش رو دارید. عبدالحمید در عملیات الی‌بیت‌المقدس و مهدی در کربلای ۵ آسمانی شدند.

خانواده‌ای که دو شهید می‌دهد باید پیشینه‌ای از فعالیت‌های انقلابی داشته باشد.
ما اصالتاً خوزستانی و ساکن استان مرکزی هستیم. پدرمان کارمند شرکت نفت بود و معمولاً چند صباحی به خاطر مأموریت‌های کاری ایشان، مجبور به مهاجرت و اسکان در استان‌های دیگر می‌شدیم. ما آن زمان به مدرسه اسلامی می‌رفتیم. از سال ۵۴ به بعد برادرهایم فعالیت‌های انقلابی خودشان را شروع کردند. پخش اعلامیه و حضور در مساجد و جلسات مستمر از عمده فعالیت‌هایشان بود. من آن زمان محصل بودم. همه ما از این دست فعالیت‌ها داشتیم، اما هیچ کدام جلوی همدیگر بروز نمی‌دادیم. برادرم مهدی علاقه خاصی به انقلاب داشت. همان سال ۵۴ فعالیت‌هایش را آغاز کرد. به ما هم که در خانه بودیم، کار‌هایی را می‌سپرد. گاهی نان زیادی تهیه می‌کرد و به خانه می‌آورد و از ما می‌خواست با آن‌ها لقمه نان و پنیر درست کنیم یا سیب‌زمینی‌های پخته را لقمه بگیریم. می‌گفت فردا راهپیمایی داریم. اگر مردم حین راهپیمایی در جایی گیر کردند و مجبور شدند ساعت‌ها پنهان شوند یا شرایط خاصی برایشان پیش آمد، از این لقمه‌ها بتوانند استفاده کنند. گاهی هم نوار‌های سخنرانی امام را به خانه می‌آورد تا ما آن‌ها را پیاده کنیم.

خود شما هم فعالیت انقلابی داشتید؟
من و برادرم مهدی با تشکیل سپاه، وارد سپاه شدیم. من از همان ابتدا در دفتر حزب با شهید بهشتی در امور فرهنگی همکاری داشتم. کمی بعد همراه با دوستانم دوره امدادگری را گذراندیم و آموزش‌های لازم را دیدیم که با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان امدادگر در مناطق جنگی حضور پیدا کردم. با آغاز جنگ همه اهل خانه ما راهی جبهه شدند. پدرم به منطقه اعزام شد.
عبدالحمید دیگر شهید خانواده‌مان از سال ۵۹ یعنی از اولین روز‌های جنگ تا زمان شهادتش در عملیات الی‌بیت‌المقدس حضور داشت و برادرم مهدی که پاسدار بود، از همان ابتدای جنگ تا زمان شهادتش در عملیات کربلای ۵ به جبهه رفت. خانه اول مهدی مناطق جنگی بود.

اولین شهید خانه‌تان کدام برادر بود؟
برادرم عبدالحمید که متولد ۱۳۳۷‌بود.

چطور برادری بود؟ کمی از شاخصه‌های اخلاقی‌اش بگویید.
از همان دوران کودکی شاد و بشاش بود. علاقه فراوانش به امیرالمؤمنین (ع) باعث شد تا توجه و مطالعه زیادی بر خطبه‌های نهج‌البلاغه داشته باشد. مخلص کلام عاشق امام علی (ع) بود. آنقدر عاشق بود که در عملیات الی‌بیت‌المقدس و با رمز علی‌بن‌ابیطالب (ع) به شهادت رسید. در میلاد امام علی (ع) هم به خاک سپرده شد. پدر به عبدالحمید پول تو جیبی می‌داد تا برای خودش لباس بگیرد. بعد از مدتی می‌دید همچنان عبدالحمید با همان لباس قبلی است، می‌گفت: مگر من پول ندادم لباس بگیری؟! بعد‌ها متوجه می‌شدیم با آن پولی که به او می‌دادیم، مایحتاج خانواده‌های نیازمند را تهیه می‌کرد. عبدالحمید بعد از اخذ دیپلم فنی به هنرستان رفت و با توجه به نیاز مناطق محروم به معلم، برای تدریس به روستا‌های محروم رفت. برادرم حقوق و پاداشی که برای این کارش می‌گرفت، تماماً برای روستاییان هزینه می‌کرد. برایشان موتوربرق و موتورآب می‌گرفت تا مشکلشان حل شود. کلاس‌های درسشان را باز‌سازی و از شهر مواد مورد نیازشان را تهیه می‌کرد. برادرم عبدالحمید خیلی باسلیقه بود. یک مقطعی در جبهه سنگرهایشان نم داشت. وقتی آمده بود مرخصی مقداری نایلون خرید و به جبهه برد. برای اینکه بچه‌ها اذیت نشوند، تمام سنگر را نایلون‌کشی کرده بود.

اطراف منطقه‌شان زمین بایر بود. عبدالحمید تخم گل، سبزی و خیار گرفت و در آن زمین بایر کاشت. همیشه دنبال این بود که بقیه را خوشحال کند. می‌گفت بچه‌ها روحیه‌شان کسل نباشد. دنیا ارزش ندارد که آدم بخواهد زانوی غم بغل بگیرد و ناراحت باشد. خدا شادی را خلق کرده تا بنده‌هایش شاد باشند و باقی عمرشان را روحیه بگیرند. شاد بودن یکی از ناب‌ترین ویژگی‌های عبدالحمید بود.


عملکرد سازمان افسران حزب توده»
گفت‌و‌گو با مجید تفرشی

پس‌ از تأسیس حزب توده در مهر ۱۳۲۰ و از همان آغاز فعالیت حزب، چند نفر از افسران که گرایش‌های مارکسیستی داشتند، به این حزب روی آوردند و بتدریج با افزایش اعضای تشکیلات نظامیان حزب توده، زمینه ایجاد یک سازمان مستقل برای نظامیان توده‌ای پدید آمد. سازمانی که وجود آن نه توجیه قانونی در قوانین جاری داشت و نه حضورش موافق مرامنامه خود حزب توده بود! اما با تمام نگرانی‌هایی که از حضور و وجود سازمان افسران حزب توده ایران» در دل تشکیلات نظامی کشور پدید آمده بود، این سازمان تأثیرات مهمی بر حوادث تاریخ معاصر مملکت ما داشت؛ چنانکه قیام افسران خراسان در مرداد ۱۳۲۴ و همچنین با اعلام موجودیت فرقه دموکرات آذربایجان در ماه بعد و پیوستن بسیاری از افسران سازمان نظامی حزب توده به فرقه و حمایت سازمان نظامیان با تمام امکانات از فرقه دموکرات، نمونه‌هایی از نقش تأثیر‌گذار سازمان افسران در حوادث میانه‌های دهه بیست بود.‌

اما نقش مهم دیگر سازمان افسران حزب توده در تاریخ معاصر ایران مربوط به ایام نهضت ملی شدن صنعت نفت است‌. با توجه به اینکه از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، توطئه‌هایی برای سقوط حکومت دکتر محمد مصدق پدید آمده بود و از سویی دیگر نیروی اجرایی این توطئه‌ها، نظامیان بودند، سازمان افسران حزب توده در شناسایی و خنثی‌سازی و معرفی این توطئه‌ها نقش چشمگیری داشت. بنابراین اگرچه این سازمان، غیر قانونی و به ظاهر مخفی بود، نقش مهمی در نجات دولت دکتر مصدق ایفا کرد که مهم‌ترین آنها کشف و خنثی‌سازی برنامه کودتای ۲۵ مرداد بود. باری، متن پیش رو نیز گفت‌و‌گویی است با دکتر مجید تفرشی، تاریخ نگار، سند پژوه و پژوهشگر مسائل معاصر که عملکرد سازمان افسران حزب توده را در کودتای ۲۸ مرداد، پیش و پس از آن مورد بررسی قرار می دهد که در ادامه می‌خوانید.

ظاهراً پیش از کودتای ۲۸ مرداد، از جمله در ۲۵ مرداد توطئه کودتا وجود داشت. نقش سازمان افسران حزب توده در خنثی کردن این کودتا یا توطئه‌ها چه بود؟
گفته شده که در جریان عملیات براندازی دولت دکتر محمد مصدق در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، سازمان مخفی نظامی حزب توده، یکی از عوامل تأثیرگذار در خنثی‌سازی این عملیات بوده است. ولی از چند و، چون این تلاش اطلاع کاملاً دقیقی در دست نیست. اولاً، شبکه‌های مخفی نظامی حزب توده با هم ارتباط مشخص و سازمان یافته‌ای نداشتند و بعضاً به‌صورت مجزا با رهبری حزب توده در ارتباط بودند. ثانیاً، در سال‌های پس از مرداد ۱۳۳۲ و به‌دنبال انتقاد‌های جدی که به عملکرد حزب توده در سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ شد، تلاش شد تا نقش سازمان نظامی حزب در مواجهه با کودتا پررنگ‌تر و تأثیرگذارتر از واقعیت جلوه کند.

باید توجه داشت که اولاً در مقطع سرنوشت ساز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، طرفداران واقعی، نه تاکتیکی، دولت مصدق در بین اعضای سازمان مخفی نظامی حزب توده در اقلیت و از نظر سازمانی منفرد بودند و ثانیاً بیشتر حامیان مصدق در آن سازمان، در رده جدی عملیاتی و میدانی نبوده و اغلب وظیفه نگهبانی و محافظت از اداره نخست‌وزیری یا منزل شخص نخست‌وزیر را برعهده داشتند.

سازمان افسران با تمام آمادگی که در جهت خنثی کردن کودتا‌ها داشت (حداقل طبق روایت محمدعلی عمویی در کتاب درد زمانه)، نتوانست در کودتای ۲۸ مرداد کاری به پیش ببرد. علت موفق نبودن سازمان افسران در خنثی‌سازی کودتای ۲۸ مرداد چه بود؟
به نظر می‌رسد که سازمان افسران آمادگی کاملی در آگاهی از کودتا و توان مقابله با آن نداشت و در این مورد اغراق شده است. علت از پیش نرفتن اقدام سازمان نظامی حزب در مقابله با کودتا، اول نداشتن انسجام و اقتدار لازم و کافی بود. دوم، نداشتن ارتباط سازمانی لازم با یکدیگر. سوم، نداشتن امکانات عملیاتی در مناطق و مراکز حساس و چهارم، تشتت در تصمیم‌گیری رهبری حزب توده که بخشی از آن به‌دلیل تشتت ناشی از فقدان ارتباط کلاسیک و سیستماتیک حزب توده با شوروی، به‌دلیل بروز جنگ قدرت در مسکو، پس از مرگ استالین بود.

تا قبل از قیام سی تیر ۱۳۳۱، حزب توده از مصدق پشتیبانی کامل و آشکار نمی‌کرد و در ت تعریف شده از سوی مسکو همچنین دستورالعملی وجود نداشت. به‌همین دلیل هم به‌طور سازمانی، سازمان مخفی نظامی حزب هم از دولت مصدق حمایت نمی‌کرد. ولی افرادی شخصاً دلبسته مصدق و جبهه ملی بودند. بعد از سی تیر و بازگشت مصدق به قدرت، حزب بتدریج به مصدق نزدیک شد و اتفاقاً همین روند، یکی از دلایل جدی نگرانی ان قم و تهران از عملکرد دولت و اختلافات شان با مصدق بود.

از دیدگاه شما با تمام کمک‌هایی که سازمان افسران برای خنثی کردن توطئه‌ها می‌کرد، هدف نهایی اش چه بود؟ هدف نجات دکتر مصدق بود یا بازکردن جای پای قدرتی برای حزب توده در حکومت؟
به گمان من، در آن مقطع، اغلب رهبران حزب توده و سازمان نظامی، علاقه‌مند به نجات مصدق از کودتا بودند. ولی اصالتاً به طور ایدئولوژیک و اصولی، نهایت آرزوی خود را ادامه حیات آن دولت نمی‌دانستند و خواهان تشکیل یک دولت سوسیالیستی به شیوه شوروی و تحت هدایت حزب مادر بودند. از نظر آنان، طبق تجربیات دیگر کشورها، این آرزوی نهایی یا می‌توانست به شیوه کامل و یکجا حاصل شود یا بتدریج از طریق مشارکت در یک دولت ائتلافی با دیگر احزاب و جریان‌های غیرکمونیستی. لازمه هر یک از این دو رویکرد، جلوگیری از کودتا و حفظ بقای ولو موقتی دولت مصدق بود.
اینکه مصدق تا چه حد از این قصد و تلاش سازمان نظامی حزب توده مطلع بود یا در صورت اطلاع از آن رضایت داشت، موضوعی کاملاً مشخص نیست. ولی از خلال خاطرات به جا مانده از اعضای ارشد جبهه ملی و حزب توده، چنین به‌نظر می‌رسد که کیانوری پیشنهاد همکاری علیه کودتا را به مصدق داده بود، ولی مصدق نه موضوع کودتا را جدی گرفته بود و نه امکان این همکاری را.

نکته جالبی که وجود دارد این است که حزب توده از این توطئه‌های پیش از ۲۸ مرداد با عنوان کودتا» یاد می‌کند. آیا این لفظ بیشتر یک نوع بار تحریک‌آمیز نداشت که به قول مظفر بقایی در رومه شاهد حزب توده با مطرح کردن داستان کودتا» قصد ایجاد وحشت عمومی و تبلیغ شدید روی آن» را داشت؟ یا اینکه واقعاً طبق تعاریفی که از کودتا می‌شناسیم، این تحرکات هم مصداق قصد کودتا بود؟
برای حزب توده که در مرداد ۱۳۳۲ هم یک حزب جدی و دارای اعضای فراوان آشکار و پنهان فعال در نقاط و دوایر مختلف نظامی و غیرنظامی ایران بود و هم رسماً مطابق قانون، همچنان تشکلی غیرقانونی محسوب می‌شد، اعلام خطر در مورد آینده کشور و خطر آنی کودتا، نوعی ابراز وجود و تلاش برای جلب نظر دولت مصدق از طریق اعلام خطر و دلسوزی محسوب می‌شد.
واقعیت این است که خطر کودتا وجود داشت و سوای ارزش تبلیغی اعلام خطر در مورد آن برای حزب توده، رهبری حزب کاملاً آگاه بود که در صورت بروز کودتا و موفقیت آن، خواه ناخواه، حزب و هوادارانش با مصدق و هوادارانش هر دو قربانی وضع پیش آمده خواهند شد و هدف کودتاچیان داخلی و خارجی، هر دو دسته خواهند بود. از این نظر به گمان حزب، ازدواج ولو مصلحتی حزب توده و مصدق، امری ناگزیر بود.

تا پیش از قیام سی تیر، سازمان افسران طبق خط مشی رهبری حزب توده با دولت مصدق برخورد می‌کرد و در کتاب غلامحسین بقیعی نمونه‌هایی از برخورد اعضای سازمان افسران با دولت مصدق آمده است. اما تلقی دکتر مصدق در این زمان با سازمان افسران چه بود؟ آیا سندی یا نشانه‌ای در این رابطه وجود دارد؟
در مقطع آغازین نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران و دور نخست صدارت دکتر مصدق، حزب توده با مخالفت و تردید به اصل جنبش و رهبری مصدق نگاه می‌کرد. مطبوعات جدی حزب توده، در آغاز معتقد بودند که نهضت ملی اقدامی توسط بورژوازی لیبرال به رهبری یک تمدار فئودال محافظه کار و نسبتاً ترقی خواه (مصدق) و یک [به زعم ایشان]واپسگرای وابسته (آیت‌الله کاشانی) است. مطبوعات دیگر حزبی از قبیل: چلنگر نیز در مقالات، اشعار و کاریکاتور‌های خود، آشکارا مصدق و کاشانی و حسین فاطمی را مزدور و نوکر بریتانیا و امریکا خطاب می‌کردند.
در این مقطع مصدق نیز به شوروی و حزب توده اعتماد نداشت و نزدیک شدن به حزب را نه قبول داشت، نه لازم و به مصلحت خود و نهضت نفت می‌دانست. مصدق کاملاً آگاه بود که اتخاذ هرگونه ت مماشات و دوستی با حزب توده، موجب بروز نگرانی نیرو‌های مذهبی و رهبری آن و دشمنان و رقبای غربی از سوی دیگر می‌شد.

بسیاری دکتر مصدق را تمداری قانون مدار می‌شناسند. از طرفی می‌دانیم که حضور سازمان افسران در ارتش نه جایگاه قانونی در کشور داشت و نه حضورش در ارتش، موافق مرامنامه خود حزب بود. از دیدگاه شما چرا دکتر مصدق نسبت به نفوذ سازمان افسران در ارتش سکوت می‌کرد؟ آیا این با قانون مداری دکتر مصدق در تناقض نبود؟ آیا اصلاً می‌شود تصور کرد که دکتر مصدق از سازمان افسران و فعالیت آن‌ها بی‌اطلاع بود؟
نه دکتر مصدق و نه دیگر ت ورزان جدی آن روزگار، هیچ کدام به‌طور کلی از وجود بخش نظامی مخفی حزب توده بی‌اطلاع نبودند و ضمناً کمتر کسی از دامنه و عمق فعالیت آن سازمان مطلع بود. باید توجه داشته باشیم که پیش از سازمان مخفی نظامی حزب توده، اساساً موجودیت خود حزب توده در دوره پس از بهمن ۱۳۲۷ غیرقانونی بود و با وجودی که در مقاطعی تحت عناوینی از قبیل: شورای متحده کارگری و دیگر تشکل‌های صنفی و ی و فرهنگی فعالیت می‌کردند، ولی در دوره حکومت مصدق و بخصوص بعد از سی تیر ابایی از حضور ی و رسانه‌ای کاملاً آشکار با نام حزب توده نبود.
از سوی دیگر، به‌طور کلی و بخصوص در یک سال پایانی عمر دولت مصدق و زمانه بروز اختلاف‌ها و ریزش‌ها در جبهه ملی، مشکلات با دربار و جدایی راه با کاشانی و جناح مذهبی نهضت ملی و بالا گرفتن مشکلات خارجی و چالش‌های بین‌المللی چه در جدال حقوقی و مذاکرات و مناقشات ملی شدن نفت ایران و چه در مواجهه با فعالیت‌های مخفی مأموران امنیتی وابسته به امریکا و بریتانیا در ایران، مصدق اولویت را به مبارزه با حزب توده و سازمان نظامی مخفی نمی‌داد و شاید حتی در ماه‌های پایانی عمر دولتش از اسفند ۱۳۳۱ تا مرداد ۱۳۳۲، با اشارات عناصر رادیکال جبهه ملی، به حمایت ضمنی سازمان نظامی در روز مبادا و زمانه استیصال نیز به‌عنوان یک گزینه می‌اندیشید.

خلیل ملکی در زمستان ۱۳۲۵ وجود سازمان افسران را برخلاف مرامنامه حزب می‌دانست و در آن زمان خواستار انحلال سازمان نظامی بود که مدتی منحل هم شد. آیا خلیل ملکی که در زمان نهضت ملی مخالف حزب توده و از نزدیکان دکتر مصدق بود، نسبت به غیر قانونی بودن سازمان افسران به ایشان هشداری نمی‌داد؟
موضع خلیل ملکی درباره موجودیت سازمان نظامی در حزب توده، کاملاً اصولی و بر مبنای منافع ملی و مصالح حزبی بود. البته اختلافات اساسی نظری و عملی ملکی با رهبری و جریان غالب در حزب توده ورا و فرای وجود سازمان مخفی نظامی بود، ولی این مسأله نیز نقطه بروز جدی آن اختلافات بود که درنهایت هم به جدایی ناگزیر ملکی و یارانش از حزب منجر شد. مسأله مهم برای ملکی، اطاعت حزب توده از شوروی و آموزه‌های استالینیستی و توجه نکردن جدی و لازم به منافع ملی ایران بود.
تعطیلی موقت سازمان نظامی حزب توده نیز در سال ۱۳۲۵ عملاً به‌طور جدی به وقوع نپیوست و صرفاً اقدامی موقت، نمایشی و تبلیغاتی بود برای ساکت کردن منتقدان حامی ملکی و دیگر معترضان، درباره ت‌های حزبی و بحران پیش آمده ناشی از پیوستن اعضای نظامی و ی حزب توده به میرجعفر پیشه‌وری فرقه دموکرات در آذربایجان و دیگر جریان‌های جدایی‌طلب از ایران.

بعد از قیام سی‌تیر که اختیارات مصدق (حتی در بخش نظامی) بیشتر هم شد، آیا اقدامی برای کنترل سازمان افسران صورت گرفت؟
در مقطع بعد از سی تیر ۱۳۳۱، سازمان نظامی مخفی حزب توده از نظر تعداد اعضا و شبکه‌ها در درون نیرو‌های مسلح، گسترش بیشتری یافته بود و عرصه فعالیتش هم وسیع‌تر شده بود. دسته‌هایی از اعضای جبهه ملی، جریان‌های جدا شده از مصدق و گروه‌های راستگرا و منتقد دولت، از کاشانی گرفته تا ملکی و بقایی و دربار و افسران بازنشسته، مدت‌ها درباره خطرات وجودی سازمان نظامی مخفی حزب توده هشدار داده بودند و ابراز نگرانی می‌کردند. ولی دولت مصدق و تا حدی وزیر کشور و دکتر غلامحسین صدیقی که اتفاقاً شخصیتی قانوندان و قانونمدار هم بود، یا این خطر را جدی نمی‌گرفتند، یا در اولویت برخورد نمی‌دانستند یا اساساً تصور می‌کردند که در نبود یک سازمان مخفی حامی جبهه ملی، شاید وجود چنین سازمانی، ولو در دل حزب توده، درنهایت روزی به کار خواهد آمد و بنابراین بجز موارد موردی و محدود، برخورد جدی با آن صورت نگرفت.


پاسخ: با نگاهی به سیره امیر مومنان علی علیه السلام به نحوه حکومت داری آن حضرت پی خواهیم برد اما نکته اساسی این است که کسب حکومت و حفظ آن هدف اصلی امام(ع) نبود. حضرت علی (علیه السلام) قبل و بعد از رسیدن به حکومت،

پاسخ: با نگاهی به سیره امیر مومنان علی علیه السلام به نحوه حکومت داری آن حضرت پی خواهیم برد اما نکته اساسی این است که کسب حکومت و حفظ آن هدف اصلی امام(ع) نبود. حضرت علی (علیه السلام) قبل و بعد از رسیدن به حکومت، large_index.jpg
رفتار ی اش را در چارچوبی مشخص منضبط کرده بود و خود را به فراتر رفتن از آن مجاز نمی دانست. کتاب خدا و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) چارچوب رفتار ی و اجتماعی و فردی امام (علیه السلام) به شمار می آمد. حضرت (علیه السلام) آن قدر به این امر اهمیت می داد که در شورای عمر پیشنهاد عبدالرحمن بن عوف را نپذیرفت و راه برای خلافت عثمان گشوده شد.
عبدالرحمن به امام(علیه السلام) گفت: چنانچه در کنار کتاب و سنت نبوی به سنت شیخین (ابوبکر و عمر) وفادار بمانی، باتو بیعت خواهم کرد. حضرت واپسین شرط وی را نپذیرفت و از حکومت بازماند.(الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج ۲، ص ۲۲۳ )امام(ع) در حکومت‌داری خود، از شیوه‌های خاصّی استفاده می‌کرد و بدین‌گونه نبود که تنها از اعمال قدرت در رسیدن به اهداف صحیح حکومتی بهره بگیرد؛ بلکه به روش‌های ذیل نیز تمسک می‌جست:
۱. عقلانیت و استدلال‌گرایی: محور اصلی حکومت علوی، حق و عدل است و معیار برقراری این محور نیز، عقل و استدلال می‌باشد. امام به شخصی که در جنگ جمل گرفتار حیرت شده بود و نسبت به حقّانیت طرفین نزاع که از اصحاب پیامبر(ص) بودند دچار شک و تردید گردید، فرمود: تو دچار اشتباه شده‌ای. به درستی که حق و باطل توسط شخصیّت مردان شناخته نمی‌شوند. ابتدا حق را بشناس، آن‌گاه اهلش را هم می‌شناسی، و باطل را بشناس، آنگاه اهلش را هم می‌شناسی.»[۱] منطق امام در برخورد با خوارج نیز، منطق استدلال و دفع شبهات و تحکیم عقلانی بنیادهای صحیح دینی آن‌ها بود.
۲. م با مردم و مشارکت دادن آن‌ها در تصمیم‌گیری‌ها: امام در موارد گوناگونی با اصحاب[۲]خود م می‌کرد. برای نمونه در جریان جنگ جمل، جنگ صفین و عزیمت آن‌ها به طرف شام، با سپاه خود م کرد. و در محروم کردن معاویه از حاکمیّت شام نیز با افراد صالح م نمود. و این شیوه برای تحقق بخشیدن به مشروعیّت جامعه شناختی و مقبولیت مردمی، بسیار مؤثر است.[۳]
۳. اجرای مساوی و عادلانه و استثناناپذیر قوانین: علی(ع) در تقسیم بیت‌المال، اجرای حدود الهی و سایر حقوق و قوانین عدالت علوی را اجرا می‌کند و هیچ کسی حتّی برادرش عقیل را از این قاعده مستثنا نمی‌سازد.[۴]
۴. اهمیّت دادن به افکار توده‌ی مردم و انتقادها: وظیفه‌ی حکومت نسبت به مردم این است که از حقوق آنان دفاع کند و اهداف حکومت را تحقق بخشد و مردم را از موقعیت و واقعیت‌های موجود مطّلع سازد تا ذهنیت‌های منفی به حدّاقل برسند؛ ولی با وجود این، به انتقادها و نظرات مخالفان نیز گوش فرا دهد و علی(ع) نیز به این روش حکومت‌داری، عمل می‌کرد.
۵. بهره‌گیری از گذشته و تاریخ عبرت‌آموز و استفاده از سنّت‌های خوب گذشته: علی(ع) به مالک فرمود: آیین پسندیده‌ای را به هم مریز که بزرگان این امت، بدان رفتار نموده‌اند و مردم بدان وسیله به هم پیوسته‌اند و رعیت با یک‌دیگر سازش کرده‌اند و آیینی را قرار مده که چیزی از سنّت‌های نیک گذشته را زیان رساند تا پاداش از آن نهنده‌ی آن سنّت باشد و گناه شکستن آن بر تو ماند.»[۵][۳۰] امام در بهره گرفتن از تاریخ عبرت آموز، به وقایع تاریخی استناد می‌کرد و می‌فرمود: چنان در کارهایشان نگریسته و در سرگذشت‌هایشان اندیشیده که گویی یکی از ایشان گردیده، بلکه با آگاهی‌ای که از کارهایشان به دست آورده است، گویی چنان است که با نخستین تا پسینشان به سر برده است.»[۶]
۶. حق پرسش دادن به دیگران: سیره‌ی امام در حکومت‌داری این بوده که حق پرسش‌‌گری را برای مردم دانسته و آن‌ها را به سؤال کردن ترغیب می‌نمود.[۷]
۷. ارزش نهادن به عهد و پیمان‌ها: علی(ع) همیشه نسبت به وعده‌های خود پای‌بند بود؛ حتّی به مالک سفارش می‌کند که اگر با دشمنت پیمانی نهادی و در ذمّه‌ی خود او را امان دادی به عهد خویش وفا کن و آن‌چه را بر ذمّه داری، ادا نما و خود را چون سپری در برابر پیمانت برپادار؛ زیرا مردم بر هیچ چیز از واجب‌های خداوند چون بزرگ شمردن وفای به عهد سخت هم‌داستان نباشند با همه هواهای گوناگون که دارند و رأی‌های مخالف یک‌دیگر که در میان آرند و مشرکان نیز جدای از مسلمانان وفای به عهد را میان خود لازم می‌شمردند؛ اگر چه زیان پایان ناگوار پیمان‌شکنی را بردند. پس در آن‌چه به عهده گرفته‌ای، خیانت مکن و پیمانی را که بسته‌ای، مشکن.[۸]
۸. رعایت اخلاق حسنه: امام به اخلاق نیکو، متخلق بود و کارگزارانش را نیز بدان توصیه می‌کرد.[۹] ضراربن‌حمزه به اصرار معاویه، علی(ع) را چنین توصیف می‌کند: به خدا سوگند، که دوراندیش و نیرومند بود؛ سخن به فضل می‌گفت و به عدل، حکم می‌نمود، علم از اطرافش فرو می‌ریخت و حکمت بر زبانش جاری بود؛ از دنیا و زیورش وحشت داشت و با شب و تاریکی‌اش مأنوس بود. به خدا سوگند، دارای اشک فراوان و تفکّر زیاد بود و به علّت بخشش فراوان دستش را خالی می‌کرد و از نفس خویش وحشت داشت؛ لباس‌های خشن و غذاهای سخت او را خوش می‌آمد و در میان ما همانند یکی از ما بود. اگر از او می‌پرسیدیم، پاسخ‎مان می‌داد و اگر نزدش می‌رفتیم، ابتدا سلام می‌نمود و اگر دعوتش می‌کردیم، نزدمان می‌آمد. با این حال، به خدا سوگند، با این نزدیکی‌اش به ما و قربی که به ما داشت، به علّت هیبتش، با او سخن نمی‌گفتیم و به خاطر عظمتی که نزد ما داشت، با او ابتدا به سخن در نمی‌آمدیم. اگر لبخندی می‌زد دندان‌هایش همانند مروارید به رشته کشیده بود. افراد توانا نمی‌توانستند باطل او را طمع کنند و انسان‌های ضعیف از عدل او مأیوس نمی‌شدند.»[۱۰]
۹. روش تعلیم و آموزش: سراسر نهج البلاغه حاکی از تعلیم و آموزش علی(ع) به اصحابش است. حقوق آن‌ها و مسائل اعتقادی و اخلاقی و احکام را به آن‌ها آموزش می‌داده و دشمن و دوست را برای آن‌ها معرّفی می‌کرد.
۱۰. از بین بردن فتنه‌ها و زمینه‌های آن‌ها: یکی از روش‌های حکومتی علوی، فتنه‌شناسی و نابود کردن فتنه‌ها و بسترهای آن‌ها بود. فتنه آن‌جایی تحقق می‌یابد که حق و باطل آمیخته گردند. منشأ فتنه که هوس‌های فتنه‌گران و بدعت‌های دینی بود، مورد مخالفت شدید آن حضرت قرار می‌گرفت. امام می‌فرماید: وقتی که فتنه‌ها روی می‌آورند، شبهه ایجاد می‌کنند و زمانی که روی می‌گردانند، آگاهی می‌دهند، فتنه هم‌چون بادها دور می‌زند و به برخی از شهرها برخورد می‌کند و از کنار برخی می‌گذرد.»[۱۱] از آن رو شبهه را شبهه می‌نامند که شباهت به حق دارد: دوستان خدا، روشنی‌شان در این شبهه‌ها یقین است و راه‌نمایشان، مسیر هدایت؛ ولی دشمنان خدا، گم‌راهی‌شان آن‌ها را به شبهه‌ها فرا می‌خواند و راه‌نمایشان کوری آن‌هاست.»[۱۲]
۱۱. مردم داری
حکومت امام علی(ع) با مردم رفتاری نیک داشت. آن حضرت هرگز طاقت شـنیدن اخبار ناگوار بدرفتاری با مردم را نداشت، زیرا او معتقد بـود هـمـان طوری که حکومت بر مردم حقی دارد مردم نیز بر حکومت حـقـی دارنـد. وقـتی خبر برخورد نادرست استان داران و یا فرمان داران بـا مـردم را مـی شـنید، سخت خشمگین می شد و با آنان تند بـرخـورد می کرد. هنگامی که امام علی(ع) مالک اشتر را به استان داری مـصـر مـنـصوب فرمود، در حکم انتصابش که دستورالعمل بسیار مـهـمی بود، چنین فرمود: (.واشعر قلبک الرحمه للرعیه والمحبه لـهـم والـلطف بهم ولاتن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم فانهم صـنـفـان: اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق[۱۳] مهربانی و خـوش رفـتـاری و نیکویی با رعیت را در دل خود جای ده، مبادا به آنـان چـون جـانـور درنده باشی، خوردنشان را غنیمت بدانی، زیرا آنـان دو دسته اند: یا برادر دینی تو هستند یا در آفرینش مانند تو هستند.
۱۲. خدامحوری
اسـاس حـکـومـت امـام عـلی(ع) خدامحوری بود. در گفتار، رفتار و کـردارش به خدا می اندیشید و حکومت را وسیله می پنداشت نه هدف. او بـا حکومت، احکام خدا را اجرا می کرد و مردم را با منبع فیض آشـنـا و بـه سـوی حق می کشاند و نور الهی را در کالبد آنان می دمـید. امام(ع) بعد از بیعت مردم با او در خطبه ای فرمود: انی اریـدکم لله؛ من شما را برای دین خدا می خواهم.
ایشان هم چنین در پـاسخ یکی از اعضای شورا که از ایشان پرسید آیا تو به آن چه کـه قرآن و سنت رسول الله و سنت شیخین است، عمل می کنی؟ فرمود: من به قرآن و سنت حضرت رسول(ص) و اجتهاد خود عمل می کنم.
امام علی(ع) برای استنباط و کشف احکام خدا به دنبال خواست مردم نـبـود بـلـکه خواست خدا را در نظر داشت، اما برای اجرا و تحقق امـور حـکـومـت بـه م و نقد و انتقاد مردم ارزش فراوانی می داد. وی مـردم را به سوی خدا هدایت می کرد و زیر پرچم عدالت می کـشاند و لذا می فرمود: بر حلقه بینی دشمن چنگ افکنم، هرچند به حق میل نداشته باشد و کشان کشان به آبشخور عدالت می برم[۱۴]
پی نوشت
۱- مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه‌ی علی(ع)، انتشارات صدرا، تهران، چاپ دهم، ۱۳۶۹، ص ۱۳۴.
۲- نهج البلاغه، حکمت، ۴۲۰.
۳- وقعه الصفین؛ ص ۹۲، بحارالانوار، ج ۳۸، ص ۱۸۰.
۴- نهج البلاغه، خطبه‌ی‌۱.
۵- همان نامه‌ی، خطبه‌ی ۵۳.
۶- نهج البلاغه، نامه‌ی‌ ۵۳، و نیز ر، ک: خطبه‌ی ۸۳، ۹۹، ۱۱۱.
۷- همان، خطبه‌ی ۱۶۱، نامه‌ی ۵۰.
۸- همان، نامه‌ی ۵۳.
۹- نهج البلاغه، نامه‌ی ۵۳.
۱۰ هاشم معروف حسینی، سیرة الائمه الاثنی عشر، ص ۲ـ۳۳۱ و مروج الذهب، ج ۲، ص ۴۲۱.
۱۱- نهج البلاغه ، خطبه‌ی ۹۳.
۱۲ همان، خطبه‌ی ۳۸.
۱۳. نهج البلاغه، نامه ۵۳
۱۴. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۶

فرارو- دکتر علی شریعتی؛ ". و حسین (ع) با همه هستی‌اش آمده است تا در محكمه جنایت تاریخ به‌ سود كسانی كه هرگز شهادتی به سودشان نبوده است و خاموش و بی دفاع می‌مردند، شهادت بدهد. اكنون محكمه پایان یافته است و شهادت حسین (ع) و همه عزیزانش و همه هستی‌اش با بهترین امكانی كه در اختیار جز خدا هست، رسالت عظیم الهی‌اش را انجام داده است."

آنها كه رفتند، كاری حسینی كردند، و آنها كه ماندند، باید كاری زینبی كنند، وگرنه یزیدی‌اند»

حسین وارث آدم
اكنون شهیدان مرده‌اند، و ما مرده‌ها زنده هستیم. شهیدان سخنشان را گفتند، و ما كرها مخاطبشان هستیم، آنها كه گستاخی آن‌ را داشتند كه ـ وقتی نمی‌توانستند زنده بمانند ـ مرگ را انتخاب كنند، رفتند، و ما بی‌شرمان ماندیم، صدها سال است كه مانده‌ایم. و جا دارد كه دنیا بر ما بخندد كه ما ـ مظاهر ذلت و زبونی ـ بر حسین(ع) و زینب(س) ـ مظاهر حیات و عزت ـ می‌گرییم، و این یك ستم دیگر تاریخ است كه ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم.
 
امروز شهیدان پیام خویش را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند، تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند.
 
در فرهنگ ما، در مذهب ما، در تاریخ ما، تشیع، عزیزترین گوهرهایی كه بشریت آفریده است، حیات بخش ترین ماده‌هایی كه به تاریخ، حیات و تپش و تكان می‌دهد، و خدایی ترین درسهایی كه به انسان می‌آموزد كه می‌تواند تا خدا» بالا رود، نهفته است و میراث همه این سرمایه‌های عزیز الهی به دست ما پلیدان زبون و ذلیل افتاده است.
 
ما وارث عزیزترین امانت‌هایی هستیم كه با جهادها و شهادت‌ها و با ارزش‌های بزرگ انسانی، در تاریخ اسلام، فراهم آمده است و ما وارث اینهمه هستیم، و ما مسؤول آن هستیم كه امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشیم. وكذالك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء علی الناس و یكون الرسول علیكم شهیدا» خطاب به ماست.
 
ما مسئول این هستیم كه با این میراث عزیز شهدا و مجاهدانمان و امامان و راهبرانمان و ایمانمان و كتابمان، امتی نمونه بسازیم تا برای مردم جهان شاهد باشیم و شهید باشیم و پیامبر(ص) برای ما نمونه و شهید باشد.
 
رسالتی به این سنگینی، رسالت حیات و زندگی و حركت بخشیدن به بشریت، بر عهده ماست، كه زندگی روزمره‌مان را عاجزیم!
 
خدایا! این چه حكمت است؟
 
و ما كه در پلیدی و منجلاب زندگی روزمره جانوریمان غرقیم، باید سوگوار و عزادار مردان و ن و كودكانی باشیم كه در كربلا برای همیشه، شهادتشان و حضورشان را در تاریخ و در پیشگاه خدا و در پیشگاه آزادی به ثبت رسانده‌اند.
 
خدایا این باز چه مظلومیتی بر خاندان حسین؟
 
اكنون شهیدان كارشان را به پایان رسانده‌اند. و ما شب شام غریبان می‌گرییم، و پایانش را اعلام می‌كنیم و می‌بینیم چگونه در جامعه گریستن بر حسین (ع)، و عشق به حسین (ع)، با یزید همدست و همداستانیم؟ او كه می‌خواست این داستان به پایان برسد.
 
اكنون شهیدان كارشان را به پایان برده‌اند و خاموش رفته‌اند، همه‌شان، هر كدامشان، نقش خویش را خوب بازی كرده‌اند. معلم، مؤذن، پیر، جوان، بزرگ، كوچك، زن، خدمتكار، آقا، اشرافی و كودك، هر كدام به نمایندگی و به‌عنوان نمونه و درسی به همه كودكان و به همه پیران و به همه ن، و به همه بزرگان و به همه كوچكان! مردنی به این زیبایی و با اینهمه حیات را انتخاب كرده‌اند.
 
اینها دو كار كردند، این شهیدان امروز دو كار كردند، از كودك حسین (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاری قرآن تا آن معلم اطفال كوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خویشاوند یا بیگانه، و تا آن مرد اشرافی و بزرگ و باحیثیت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابر شهادت ایستادند تا به همه مردان، ن، كودكان و همه پیران و جوانان همیشه تاریخ بیاموزند كه باید چگونه زندگی كنند ـ اگر می‌توانند ـ و چگونه بمیرند ـ اگر نمی‌توانند.
 
این شهیدان كار دیگری نیز كردند: شهادت دادند با خون خویش ـ نه با كلمه ـ شهادت دادند، در محكمه تاریخ انسان. هر كدام به نمایندگی صنف خودشان. شهادت دادند كه در نظام واحد حاكم بر تاریخ بشری ـ نظامی كه ت را و اقتصاد را و مذهب را و هنر را، و فلسفه و اندیشه را و احساس را و اخلاق را و بشریت را همه را ابزار دست می‌كند تا انسان‌ها را قربانی مطامع خود كند و از همه چیز پایگاهی برای حكومت ظلم و جور و جنایت بسازد ـ همه گروه‌های مردم و همه ارزش‌های انسانی محكوم شده است.
 
یك حاكم است بر همه تاریخ، یك ظالم است كه بر تاریخ حكومت می‌كند، یك جلاد است كه شهید می‌كند و در طول تاریخ، فرزندان بسیاری قربانی این جلاد شده‌اند، و ن بسیاری در زیر تازیانه‌های این جلاد حاكم بر تاریخ، خاموش شده‌اند، و به قیمت خونهای بسیار، آخور آباد كرده‌اند و گرسنگی‌ها و بردگی‌ها و قتل عام‌های بسیار در تاریخ از ن و كودكان شده است، از مردان و از قهرمانان و از غلامان و معلمان، در همه زمانها و همه نسلها.
 
و اكنون حسین (ع) با همه هستی‌اش آمده است تا در محكمه تاریخ، در كنار فرات شهادت بدهد:
 
شهادت بدهد به سود همه مظلومان تاریخ. شهادت بدهد به نفع محكومان این جلاد حاكم بر تاریخ.
 
شهادت بدهد كه چگونه این جلاد ضحاك، مغز جوانان را در طول تاریخ می‌خورده است.با علی اكبر (ع) شهادت بدهد!
 
و شهادت بدهد كه در نظام جنایت‌ و در نظامهای جنایت چگونه قهرمانان می‌مردند. با خودش شهادت بدهد!
 
و شهادت بدهد كه در نظام حاكم بر تاریخ چگونه ن یا اسارت را باید انتخاب می‌كردند و ملعبه حرمسراها می‌بودند یا اگر آزاد باید می‌ماندند باید قافله‌دار اسیران باشند و بازمانده شهیدان، با زینبش!
 
و شهادت بدهد كه در نظام ظلم و جور و جنایت، جلاد جائر بر كودكان شیرخوار تاریخ نیز رحم نمی‌كرده است. با كودك شیرخوارش!
 
و حسین (ع) با همه هستی‌اش آمده است تا در محكمه جنایت تاریخ به‌ سود كسانی كه هرگز شهادتی به سودشان نبوده است و خاموش و بی دفاع می‌مردند، شهادت بدهد.
 
اكنون محكمه پایان یافته است و شهادت حسین (ع) و همه عزیزانش و همه هستی‌اش با بهترین امكانی كه در اختیار جز خدا هست، رسالت عظیم الهی‌اش را انجام داده است.

در این تشیعی كه، اكنون به این شكل كه می‌بینیم درآمده است و هر كس بخواهد از آن تشیع راستین جوشان بیدار كننده، سخن بگوید، پیش از دشمن، به دست دوست قربانیش می‌كنند، درسهای بزرگ و پیامهای بزرگ، و غنیمت‌های بسیار و ارزش‌های بزرگ و خدایی و سرمایه‌های عزیز و روح‌های حیات بخش به جامعه و ملت و نژاد و تاریخ نهفته است.
 
یكی از بهترین و حیات‌بخش‌ترین سرمایه‌هایی كه در تاریخ تشیع وجود دارد، شهادت است.
 
ما از وقتی كه، به‌گفته جلال سنت شهادت را فراموش كرده‌ایم، و به مقبره‌داری شهیدان پرداخته‌ایم، مرگ سیاه را ناچار گردن نهاده‌ایم» و از هنگامی كه به جای شیعه علی (ع) بودن و از هنگامی كه به‌جای شیعه حسین (ع) بودن و شیعه زینب (س) بودن، یعنی پیرو شهیدان بودن»، ن و مردان ما» عزادار شهیدان شده‌اند و بس، در عزای همیشگی مانده‌ایم!
 
چه هوشیارانه دگرگون كرده‌اند پیام حسین (ع) را و یاران بزرگ و عزیز و جاویدش را، پیامی كه خطاب به همه انسانهاست.
 
این كه حسین (ع) فریاد می‌زند ـ پس از این كه همه عزیزانش را در خون می‌بیند و جز دشمن و كینه توز و غارتگر در برابرش نمی‌بیند ـ فریاد می‌زند كه آیا كسی هست كه مرا یاری كند و انتقام كشد؟» هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمی داند كه كسی نیست كه او را یاری كند و انتقام گیرد؟ این سؤال، ‌سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست. و این سؤال انتظار حسین (ع) را از عاشقانش بیان می‌كند و دعوت شهادت او را به همه كسانی كه برای شهیدان حرمت و عظمت قایلند اعلام می‌نماید.
 
اما این دعوت را، این انتظار یاری از او را، این پیام حسین (ع) را ـ كه شیعه می‌خواهد» و در هر عصری و هر نسلی، شیعه می‌طلبد ما خاموش كردیم به این عنوان كه به مردم گفتیم كه حسین (ع) اشك می‌خواهد. ضجه می‌خواهد و دگر هیچ، پیام دیگری ندارد. مرده است و عزادار می‌خواهد، نه شاهد شهید حاضر در همه جا و همه وقت و پیرو».
 
آری، این چنین به ما گفته‌اند و می‌گویند!
 
هر انقلابی دو چهره دارد: چهره اول: ‌خون، چهره دوم: پیام.
 
و شهید یعنی حاضر، كسانی كه مرگ سرخ را به دست خویش به عنوان نشان دادن عشق خویش به حقیقتی كه دارد می‌میرد و به عنوان تنها سلاح برای جهاد در راه ارزشهای بزرگی كه دارد مسخ می‌شود انتخاب می‌كنند، شهیدند حی و حاضر و شاهد و ناظرند، نه تنها در پیشگاه خدا كه در پیشگاه خلق نیز و در هر عصری و قرنی و هر زمان و زمینی.
 
و آنها كه تن به هر ذلتی می‌دهند تا زنده بمانند، مرده‌های خاموش و پلید تاریخند، و ببینید كه آیا كسانی كه سخاوتمندانه با حسین (ع) به قتلگاه خویش آمده‌اند و مرگ خویش را انتخاب كرده‌اند، در حالی كه صدها گریزگاه آبرومندانه برای ماندنشان بود، و صدها توجیه شرعی و دینی برای زنده ماندنشان بود، توجیه و تاویل نكرده‌اند و مرده‌اند، اینها زنده هستند؟ آیا آنها كه برای ماندشان تن به ذلت و پستی رها كردن حسین (ع) و تحمل كردن یزید دادند؟ كدام هنوز زنده‌اند؟
 
هركس زنده بودن را فقط در یك لش متحرك نمی‌بیند، زنده بودن و شاهد بودن حسین (ع) را با همه وجودش می‌بیند، حس می‌كند و مرگ كسانی را كه به ذلت‌ها تن داده‌اند، تا زنده بمانند، می‌بیند.
 
آنها نشان دادند، شهید نشان می‌دهد و می‌آموزد و پیام می‌دهد كه در برابر ظلم و ستم، ای كسانی كه می‌پندارید: نتوانستن از جهاد معاف می‌كند»، و ای كسانی كه می‌گویید: پیروزی بر خصم هنگامی تحقق دارد كه بر خصم غلبه شود»، نه! شهید انسانی است كه در عصر نتوانستن و غلبه نیافتن، با مرگ خویش بر دشمن پیروز می‌شود و اگر دشمنش را نمی‌كشد، رسوا می‌كند.
 
و شهید قلب تاریخ است، هم‌چنان‌كه قلب به رگهای خشك اندام، خون، حیات و زندگی می‌دهد. جامعه‌ای كه رو به مردن می‌رود، جامعه‌ای كه فرزندانش ایمان خویش را به خویش از دست داده‌اند و جامعه‌ای كه به مرگ تدریجی گرفتار است، جامعه‌ای كه تسلیم را تمكین كرده است، جامعه‌ای كه احساس مسؤولیت را از یاد برده است، و جامعه‌ای كه اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است، و تاریخی كه از حیات و جنبش و حركت و زایش بازمانده است، شهید همچون قلبی، به اندام‌های خشك مرده بی‌رمق این جامعه، خون خویش را می‌رساند و بزرگ‌ترین معجزه شهادتش این است كه به یك نسل،‌ ایمان جدید به خویشتن را می‌بخشد.
 
شهید حاضر است و همیشه جاوید. كی غایب است؟
حسین (ع) یك درس بزرگ‌تر ازشهادتش به ما داده است و آن نیمه‌تمام گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است. حجی كه همه اسلافش، اجدادش، جدش و پدرش برای احیای این سنت، جهاد كردند. این حج را نیمه‌تمام می‌گذارد و شهادت را انتخاب می‌كند، مراسم حج را به پایان نمی‌برد تا به همه حج‌گزاران تاریخ، نمازگزاران تاریخ، مؤمنان به سنت ابراهیم، بیاموزد كه اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین (ع) نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوی است. در آن لحظه كه حسین (ع) حج را نیمه‌تمام گذاشت و آهنگ كربلا كرد، كسانی كه به طواف، هم‌چنان در غیبت حسین، ادامه دادند، مساوی هستند با كسانی كه در همان حال، بر گرد كاخ سبز معاویه در طواف بودند، زیرا شهید كه حاضر نیست در همه صحنه‌های حق و باطل، در همه جهادهای میان ظلم و عدل، شاهد است، حضور دارد، می‌خواهد با حضورش این پیام را به همه انسان‌ها بدهد كه وقتی در صحنه نیستی، وقتی از صحنه حق و باطل زمان خویش غایبی، هركجا كه خواهی باش!
 
وقتی در صحنه حق و باطل نیستی، وقتی كه شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه‌ات نیستی، هركجا كه می‌خواهی باشد، چه به نماز ایستاده باشی، چه به شراب نشسته باشی، هر دو یكی است.
 
شهادت حضور در صحنه حق و باطل همیشه تاریخ» است.

ای فرزند آدم! بیاد آر آن جا را که روزگار تو را به زمین زند و در گور تو خوابگاه تو است. و یاد کن آن روزی را که در پیشگاه پروردگار قرار گیری؛ اعضای تو بر ضررت گواهی دهند.

مشرق-امام حسین علیه السلام فرمود:

یَا ابْنَ آدَمَ تَفَکَّرْ وَ قُلْ أَیْنَ مُلُوکُ الدُّنْیَا وَ أَرْبَابُهَا الَّذِینَ عَمَرُوا وَ احْتَفَرُوا أَنْهَارَهَا وَ غَرَسُوا أَشْجَارَهَا وَ مَدَّنُوا مَدَائِنَهَا فَارَقُوهَا وَ هُمْ کَارِهُونَ وَ وَرِثَهَا قَوْمٌ آخَرُونَ وَ نَحْنُ بِهِمْ عَمَّا قَلِیلٍ لَاحِقُونَ یَا ابْنَ آدَمَ اذْکُرْ مَصْرَعَکَ وَ فِی قَبْرِکَ مَضْجَعَکَ وَ مَوْقِفَکَ بَیْنَ یَدَیِ الله تَشْهَدُ جَوَارِحُکَ عَلَیْکَ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ تَبْلُغُ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ وَ تَبْدُو السَّرَائِرُ وَ یُوضَعُ الْمِیزَانُ لِلْقِسْطِ یَا ابْنَ آدَمَ اذْکُرْ مَصَارِعَ آبَائِکَ وَ أَبْنَائِکَ کَیْفَ کَانُوا وَ حَیْثُ حَلُّوا وَ کَأَنَّکَ عَنْ قَلِیلٍ قَدْ حَلَلْتَ مَحَلَّهُمْ وَ صِرْتَ عِبْرَةً لِلْمُعْتَبِرِ وَ أَنْشَدَ شِعْراً؛

ای فرزند آدم! اندیشه کن و بگو پادشاهان دنیا کجایند و آنان که دنیای ویران را آباد کردند کجایند؟ آن ها که نهرهای آب را روان ساختند، شهرها بنا کردند با ناراحتی همه را گذاشتند و رفتند گروه دیگر وارث آنان شدند. ما هم در آینده نزدیکی به آنان ملحق می شویم. ای فرزند آدم! بیاد آر آن جا را که روزگار تو را به زمین زند و در گور تو خوابگاه تو است. و یاد کن آن روزی را که در پیشگاه پروردگار قرار گیری؛ اعضای تو بر ضررت گواهی دهند؛ آن روز که گام ها بلغزد و جان ها به گلوگاه رسد گروهی روسفید و جمعی سیه رو باشند و رازهای نهفته آشکار شود؛ میزان دادگری نهاده گردد. ای فرزند آدم! به یاد آر خوابگاه پدران و نیاکانت و فرزندانت را که چطور بودند و چگونه فرود آمدند و گویا تو هم در آینده نزدیکی به همان مکان ایشان فرود خواهی آمد و برای دیگران عبرت و پند خواهی شد.

سپس این شعر را سرود:

أَیْنَ الْمُلُوکُ الَّتِی عَنْ حِفْظِهَا غَفَلَتْ

حَتَّی سَقَاهَا بِکَأْسِ الْمَوْتِ سَاقِیهَا

تِلْکَ الْمَدَائِنُ فِی الْآفَاقِ خَالِیَةً

عَادَتْ خَرَاباً وَ ذَاقَ الْمَوْتَ بَانِیهَا

أَمْوَالُنَا لِذَوِی الْوُرَّاثِ نَجْمَعُهَا

وَ دُورُنَا  الدَّهْرِ نَبْنِیهَا

إرشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 03

منبع: https://www.mashreghnews.ir/news/642503/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B3%D8%AE%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B9%D8%A8%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%86

حضرت آیت الله سبحانی به پرسشی درباره ازدواج فرزندان آدم پاسخ داده اند.

به گزارش مجله شبانهباشگاهخبرنگاران، وبلاگ قراجه در جدیدترین نوشته خود آورده است:

حضرت آیت الله سبحانی به پرسشی درباره ازدواج فرزندان آدم پاسخ داده اند.  متن پرسش و پاسخ به این شرح است:

ازدواج فرزندان آدم و حوا چگونه صورت گرفته است؟!، در حالى كه همگى خواهر و برادر بودند؟!

پاسخ: در این مورد در روایات و سخنان دانشمندان پاسخهایى  به آن داده شده كه در اینجا ـ بدون گزینش ـ مطرح مى كنیم:

1. ازدواج آنها با خودشان انجام گرفته و مجوز آن، ضرورت آغاز آفرینش و نبودن همسرى دیگر بوده است.

2. خداوند براى هر یك از پسران و دختران، زوجى از فرشتگان آفرید، و اولاد آنها با یكدیگر به صورت پسر عمو و دختر عمو درآمدند و تكثیر نسل صورت گرفت.

3. آنها با نسل هاى باقى مانده از انسانهاى پیشین ازدواج كرده اند. درست است كه شجره انسان كنونى به آدم ابو البشر مى رسد، ولى آدم، نخستین انسانى نیست كه بر این پهنه گام نهاده، بلكه پیش از او انسانهایى در روى زمین زندگى مى كرده و منقرض شده اند [1]; چیزى كه هست، بقایایى از آنها در روى زمین وجود داشت كه به تكثیر نسل كمك كرد.

چون مسأله مربوط به ما قبل تاریخ مى باشد اظهار نظر قطعى در باره ى آن بسیار مشكل است.

منبع: https://www.yjc.ir/fa/news/4253560/%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85-%D9%88-%D8%AD%D9%88%D8%A7-

تاریخچه باشگاه فجر شهید سپاسی

این باشگاه در سال 1367 و پس از به شهادت رسیدن مجید سپاسی به پاس زنده نگه داشتن ارزش ها و یاد آن شهید اسلام توسط سردار جعفر جعفری با خریدن امتیاز تیم یکتا که در آن زمان در لیگ دسته 1 شیراز حضور داشت شروع به فعالیت کرد.

این تیم در سال 73 با قهرمانی در لیگ استان فارس به زیر گروه منطقه جنوب راه یافت و پس از آن هم به لیگ دسته دوم کشوری راه پیدا کرد.

در سال 75 با نائب قهرمانی در لیگ دسته 2 به لیگ آزادگان راه یافت.

فجر در طول تاریخ فوتبال ایران همواره از باشگاه های بازیکن ساز ایران بوده و بازیکنانی نظیر علی سامره، سید مهدی رحمتی، هاشم بیگ زاده، امیدرضا روانخواه، فراز فاطمی، سوشا مکانی، غلامرضا رضایی، سیاوش اکبرپور، مهدی و مهرداد کریمیان، مهرزاد معدنچی، ایوب کلانتری، امین متوسل زاده، رضا حقیقی، محمدمهدی نظری و. را به جامعه فوتبال ایران تحویل داده است.

افتخارات باشگاه:

قهرمان جام حذفی کشور در سال 79- 80

یک دوره حضور در جام باشگاه های آسیا

نایب قهرمان جام حذفی کشور در سال 80-81 و در سال 81- 82

عنوان بهترین تیم شهرستانی و مقام چهارمی در لیگ آزادگان سال 1378

تیم اخلاق سال 1382

قهرمان لیگ جوانان کشور در سال 1380 ( به امید خدا امسال هم قهرمان خواهد شد)

قهرمان لیگ امید کشور در سال 1382

 

کادر فنی و مدیریتی تیم:

محمود یاوری (سرمربی) - محمود خرمزی ( مربی) - مجید نجفی ( مربی دروازه بانان) - داریوش صبوری ( مربی بدنساز) - حجت الله رنجبر ( پزشک) - محمد عاری (سرپرست) - علی محمد دهقان (تدارکات) - جعفر جعفری ( مدیر عامل)

بازیکنان تیم:

وحید شیخ ویسی - امید خلیلی - خالد شفیعی - علیرضا جلیلی - هادی ایمانی - سعید قزل - محمد مهدی نظری - هادی دغاغله - محمد آفند - حمید جوکار - علی لطیفی - جابر انصاری - محمدرضا حسینی - صالح خلیل آزاد - فرشید اسماعیلی - مجتبی ترشیز - علی مولایی - محمد انصاری - مسلم فیروزآبادی - حسین فاضلی - حسین کاظمی - محمد خزایی - محسن نیسانی - حسین خسروی - مسعود ریگی - امین شجاعیان - جلال الدین علی محمدی - حکیم حزبایی پور - یونس شاکری


آشنایی با باشگاه شاهین بوشهر

همشهری آنلاین - محمد ملاحسینی:باشگاه شاهین بوشهر در سال ۱۳۲۹ تاسیس شد

شاهین بوشهر یک تیم حرفه‌ای است و در سال ۱۳۸۶ تحت پوشش سازمان انرژی اقتصادی پارس قرار گرفت و به نام شاهین پارس جنوبی بوشهر تغییر نام داد.

در سال ۱۳۸۸شاهین پارس جنوبی بوشهر با شکست۱ بر صفر مقابل شهرداری تبریز به عنوان آخرین تیم به لیگ برتر فوتبال کشور صعود کرد تا بوشهر برای اولین بار نماینده‌ای در این لیگ داشته باشد.

آخرین حضور شاهین بوشهر در سطح اول فوتبال کشور به سال ۱۳۷۷ بازمی‌گردد.

این تیم در لیگ ۱۳۸۹- ۱۳۸۸ یکی از تیم‌های حاضر در لیگ برتر ایران بود و پس از توافق نهایی با مسئولان باشگاه شاهین پارس جنوبی، محمود یاوری رسما به عنوان سرمربی جدید تیم فوتبال این باشگاه انتخاب شد.

تیم شاهین بوشهر در سال ۱۳۹۱ - ۱۳۹۲ به لیگ دسته دوم سقوط کرد.


منبع: https://www.hamshahrionline.ir/news/91777/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%B4%D9%87%D8%B1


تاریخچه باشگاه تراکتور سازی


باشگاه فوتبال تراکتورسازی تبریز یک باشگاه فوتبال ایرانی است که در سال ۱۳۴۹ شمسی با حمایت کارخانه تراکتورسازی در تبریز بنیان‌گذاری شد.

تراکتورسازی در سال ۱۳۵۴ به جام تخت جمشید صعود کرد. این تیم در جام تخت جمشید ۱۳۵۴ شرکت کرد و در میان ۱۶ تیم، شانزدهم شد و سقوط کرد. پس از یک سال دوری از سطح اول لیگ فوتبال ایران، در جام تخت جمشید ۱۳۵۶ شرکت کرد و پنجم شد. در این دوران مربی تراکتورسازی حسین فکری بود و بازیکنانی چون پرویز مظلومی، عباس کارگر و ابراهیم کیان طهماسبی در این تیم بازی می‌کردند. تراکتورسازی در جام تخت جمشید ۱۳۵۷ هم حاضر بود و تا پیش از تعطیلی مسابقات به دلیل وقوع انقلاب، در جدول نهم بودند.
این باشگاه در جام حذفی ۱۳۵۶ نیز به فینال راه یافت اما از ملوان بندرانزلی باخت و نایب‌قهرمان شد. در این سال‌ها ماشین‌سازی نیز به عنوان تیمی از شهر تبریز و قدرتی موازی با تراکتورسازی در فوتبال ایران حاضر بود.

در سال ۱۳۶۰ به دلیل وقوع جنگ ایران و عراق، لیگ فوتبال ایران تعطیل بود و تنها جام‌های استانی برگزار می‌شد و تراکتورسازی در لیگ فوتبال تبریز بازی می‌کرد. در سال ۱۳۶۵، تیم استان آذربایجان شرقی متشکل از بازیکنان تراکتورسازی و ماشین‌سازی به فینال لیگ استانی قدس راه یافت، ولی از تیم استان اصفهان شکست خورد و دوم شد. در این سالها بازیکنانی مانند احد شیخ لاری، حسین قوی‌فکر، غلامرضا باغ‌آبادی و امیر داداش‌ضیایی بازیکنان برجسته تراکتورسازی بودند که در تیم ملی فوتبال ایران نیز بازی کردند. در سالیان پایانی این دهه، واسیلی گوجا مربی اهل رومانی به تراکتورسازی پیوست.

واسیلی گوجا، تیم‌های پایه تراکتورسازی را زیر نظر گرفت و به کارهای بنیانی باشگاه پرداخت. تراکتورسازی متحول شد و دوران موفقی را گذراند.آنان در لیگ آزادگان ۱۳۷۱ در گروه یک بالاتر از استقلال و کشاورز اول شدند، اما در پلی‌آف با باخت به پاس تهران، به مقام سوم رسیدند.در این تیم که بهترین نتیجه تاریخ تراکتورسازی در لیگ را به دست‌آورد؛ کریم باقری، سیروس دین‌محمدی و حسین خطیبی حضور داشتند. اسماعیل حلالی و علی باغمیشه نیز از آن تیم به تیم ملی فوتبال ایران راه یافتند. تراکتورسازی در سال ۱۳۷۳ با باخت به بهمن در جام حذفی، برای بار دوم در این جام دوم شد. با رفتن بازیکنان کلیدی از تیم، دوران افت باشگاه آغاز شد. محمدحسین ضیایی، جای گوجا را گرفت و بازیکن–مربی تیم شد. باشگاه در لیگ آزادگان ۱۳۷۹، آخر می‌شود ولی با این وجود سال بعد به حکم فدراسیون فوتبال ایران در لیگ حرفه‌ای تازه‌تاسیس شرکت می‏‎کند. آنان در لیگ برتر فوتبال ایران ‎۸۰-۸۱ با مربیگری رضا وطنخواه و محمود یاوری باز هم در لیگ آخر شدند، و این بار به دسته پایین‌تر سقوط کردند.

تراکتورسازی هفت فصل را در لیگ دسته اول فوتبال ایران سپری کرد، و نتوانست به جام خلیج فارس صعود کند. تراکتورسازی در این هفت سال تنها یک بار به پلی‌آف رسید، و با باخت به شیرین‌فراز کرمانشاه فرصت صعود را از دست داد. در این سالیان ارنست میدندروپ، فرشاد پیوس، احد شیخ لاری از مربیان باشگاه بودند. سرانجام فراز کمالوند در فصل ۸۸-۸۷ پس از ۸ سال انتظار تراکتورسازی را به لیگ برتر آورد
تراکتورسازان تبریز موفق شدند با نائب قهرمانی در یازدهمین دوره رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران در سال ۱۳۹۱، سهمیه حضور در مسابقات جام باشگاه‌های آسیا را کسب کنند.

در سال 1332 توسط زنده یاد محمود حریری باشگاهی در اصفهان به نام شاهین راه اندازی شد و در سال 1346 در تهران تغییر نام داد تا با نام سپاهان پرچم دار ورزش و باشگاه داری در اصفهان باشد.

به گزارش گروه ورزش باشگاه خبرنگاران از اوایل سال 1372 این باشگاه تحت حمایت کارخانه سیمان سپاهان قرار گرفت و با نام باشگاه فرهنگی ورزشی سیمان سپاهان به فعالیت خود ادامه داد.

در سال 1379 و پس از یک دوره رایزنی گسترده توسط مسئولین استان و توافق مجتمع فولاد مبارکه اصفهان، "باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه" که به عنوان یک باشگاه سازمان یافته در اصفهان از سالها قبل فعالیت می کرد تیم فوتبال سپاهان را زیر پوشش خود قرار داد تا فعالیتهای فرهنگی و ورزشی آن با نام باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه سپاهان ادامه یابد.

در حال حاضر این باشگاه در رشته های ورزشی فوتبال، هندبال، کاراته، شطرنج، شنا، بسکتبال، جودو، تیراندازی معلولین و جانبازان، والیبال، تکواندو، تنیس روی میز، وزنه برداری، ژیمناستیک، کشتی، دومیدانی و کوهنوردی در قسمت آقایان و رشته های هندبال، بسکتبال، کاراته، بدمینتون، شطرنج، تنیس روی میز، شنا، فوتسال و آمادگی جسمانی در قسمت بانوان فعالیت می کنند.

شایان ذکر است باشگاه فولاد مبارکه سپاهان در سال 1379 از طرف سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران به عنوان باشگاه نمونه کشور معرفی و در سال 1381 نیز به عنوان باشگاه برتر در جشنواره بهترینها از طرف جامعه ورزش و مطبوعات کشور معرفی گردید.

در سال 1382 به عنوان اولین تیم شهرستانی ضمن سنت شکنی، قهرمان سومین دوره لیگ حرفه ای فوتبال ایران شد و در سال 1384 نیز به عنوان باشگاه نمونه کشور در زمینه هندبال معرفی گردید.
 
شایان ذکر است در سال 1386 به لحاظ کسب نتایج درخشان در عرصه فوتبال که همانا با احراز نایب قهرمانی آسیا و راهیابی به مسابقات جام باشگاههای جهان در سال 2007 میلادی همراه بود، درجشنواره برترین های باشگاهی فوتبال ایران از سوی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برگزار گردید عنوان نخست را کسب نمود.
 
گفتنی است از سال 1382 تیم فوتبال فولاد مبارکه سپاهان افتخار 7 دوره حضور در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا را در کارنامه خود دارد.

شایان ذکر است که باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه سپاهان در سال 1388 در جشنواره 100 برند استان اصفهان، برند برتر استان معرفی گردید و در سال 1389 نیز از سوی فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال جهان وابسته به فیفا، تیم فوتبال فولاد مبارکه سپاهان در دهه اول قرن بیست و یکم عنوان برترین تیم ایرانی و هشتمین تیم قاره آسیا و دویست و سی و هفتمین تیم جهان را بدست آورد.
عناوین برتر باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه سپاهان
 
1. باشگاه نمونه کشور ، سال 1379( از سوی سازمان تربیت بدنی)
2. باشگاه برتر کشور ، سال 1381 ( از سوی جامعه ورزش ومطبوعات کشور )
3. باشگاه برترکشور ، سال 1386( در هشتمین آئین برترینهای ورزش ایران ) – از سوی سازمان صدا وسیمای کشور
4. قهرمان مسابقات فوتبال لیگ برتر کشور در فصل 82-81 و راهیابی به مسابقات لیگ قهرمانان آسیا
5. قهرمان مسابقات فوتبال جام جذفی کشور در فصل 83-82 و راهیابی به مسابقات لیگ قهرمانان آسیا.
6. قهرمان مسابقات فوتبال جام جذفی کشور در فصل 85-84 و راهیابی به مسابقات لیگ قهرمانان آسیا.
7. قهرمان مسابقات فوتبال جام جذفی کشور در فصل 86-85 و راهیابی به مسابقات لیگ قهرمانان آسیا.
8. نایب قهرمان مسابقات فوتبال لیگ قهرمانان آسیا در سال 2007 میلادی ( 1386)
9. راهیابی به مسابقات فوتبال جام باشگاه های جهان بعنوان نخستین تیم ایرانی در تاریخ فوتبال کشور در سال 2007 میلادی (1386)
10. نایب قهرمان مسابقات فوتبال لیگ برتر کشور در فصل 87-86 و راهیابی به مسابقات فوتبال لیگ قهرمانان آسیا
11. مقام چهارم مسابقات فوتبال لیگ برتر کشور در فصل 88-87 و راهیابی به مسابقات لیگ قهرمانان آسیا
12. قهرمان مسابقات فوتبال لیگ برتر کشور در فصل 89-88 و راهیابی به مسابقات فوتبال لیگ قهرمانان 2011 آسیا
13. رتبه 52 برترین های فوتبال باشگاهی جهان در رده بندی فیفا در سال 1386
14. قهرمان مسابقات فوتبال لیگ دسته اول باشگاه های کشور (سپاهان نوین ) در فصل 87-86 و راهیابی به مسابقات لیگ برتر کشور
15. قهرمان مسابقات فوتبال لیگ باشگاه های کشور در رده سنی امید، جوانان، نوجوانان و نونهالان
16. قهرمان سیزده دوره مسابقات هندبال لیگ برتر و جام حذفی کشور ( فصل 76-1375 تا 91-1390)
17. نایب قهرمانی مسابقات هندبال باشگاه های آسیادر سال 1383 تهران
. مقام سوم مسابقات هندبال باشگاه های آسیا در سال 1387 کویت
19. قهرمان شش دوره مسابقات کاراته سوپر لیگ برتر کشور درسالهای 85 ، 86 ، 87 ،90،89،88
20. قهرمان سه دوره مسابقات بسکتبال لیگ برتر بانوان کشور
21. قهرمان شش دوره مسابقات بدمینتون لیگ برتر بانوان کشور
22. قهرمان سه دوره مسابقات شنا لیگ برتر بانوان کشور
23. قهرمان چهار دوره مسابقات کاراته لیگ برتر بانوان کشور
24. قهرمان مسابقات هندبال لیگ برتر بانوان کشور
25. نخستین باشگاه دارنده گواهینامه مدیریت کیفیت 2000-9001 ISO و ارتقاء درسال 1388 به 2008-9001 ISO از شرکت SGS سوئیس
26.    نخستین و تنها باشگاه دارنده گواهینامه مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای 2007-001 OHSAS درحوزه باشگاه داری ایران و خاورمیانه از شرکت توف نورد آلمان
27. نخستین باشگاه دارنده گواهینامه مدیریت آموزشی 10015 ISO از شرکت  SGS سوئیس
28. انتخاب باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد مبارکه سپاهان بعنوان برند برتر استان در جشنواره 100 برند برتر استان اصفهان
29. انتخاب تیم فوتبال فولاد مبارکه سپاهان بعنوان برترین تیم ایران و هشتمین تیم قاره آسیا در دهه اول قرن بیست و یکم از نگاه سایت آمار و تاریخ فوتبال جهان وابسته به فیفا
30.قهرمان مسابقات فوتبال لیگ برتر کشور فصل90-89
31.ثبت رکورد سه دوره قهرمانی متوالی مسابقات فوتبال لیگ برتر کشور( فصل 89-88 ، 90-89 و 91-90)
32.اهداء جام قهرمانی دائمی مسابقات فوتبال لیگ برتر کشور به لحاظ ثبت رکورد سه دوره قهرمانی در این مسابقات
33.قهرمان مسابقات کاراته جام باشگاههای جهان در سال 2011 میلادی (90-1389) - ترکیه
34. دریافت کاپ اخلاق مسابقات لیگ برتر کشور توسط تیم کاراته امید فولاد مبارکه سپاهان در سال 1390
35.انتخاب تیم فوتبال فولاد مبارکه سپاهان بعنوان برترین تیم ایران در سال 2011 میلادی با کسب 111/5 امتیاز و قرار گرفتن در رده 128 جهان و ششم آسیا از نگاه سایت رسمی آمار و تاریخ فوتبال جهان وابسته به فیفا
36.کسب مقامهای اول تا سوم توسط تیمهای صنعت فولاد،کارگری و بسیج فولاد مبارکه سپاهان در مسابقات استانی و کارگری
37.کسب عنوان قهرمانی توسط تیمهای فوتبال امید،جوانان و نونهالان فولادمبارکه سپاهان در فصل 91-90 و عنوان نایب قهرمانی توسط تیم نوجوانان
38.قهرمان مسابقات فوتبال لیگ برتر کشور فصل 91-90 برای سومین سال متوالی

منبع: https://www.yjc.ir/fa/news/4317989/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DB%8C-%D9%81%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D9%87-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86

فیلم عملیات ادعایی کشتن البغدادی که توسط آمریکا منتشر شده است

کد ویدوئو:

<div id="video-display-embed-code_821392" ><script type="text/JavaScript" src="https://snn.ir/fa/news/play/embed/801451/821392?width=800&height=600"></script></div>

لینک دانلود:

https://snn.ir/fa/news/801451/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%BA%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA


کشوری که در جنگ جهانی اول از ۱۸ میلیون جمعیتش ۹ میلیون نفر آن قربانی شدند!


لینک دانلود:

https://snn.ir/fa/news/802002/%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%DB%B1%DB%B8-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA%D8%B4-%DB%B9-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%A2%D9%86-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF


شکست همیشگی آمریکا از ایران در میدان رزم/ زمین و هوا و دریا عرصه تحقیر ایالات متحده

رویارویی آمریکا با ایران در عرصه نظامی یک ویژگی بارز دارد که اکنون کلید بازدارندگی و امنیت پایدار کشور است و آن ویژگی شکست همیشگی» آمریکا در تقابل با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است.

شکست همیشگی آمریکا از ایران در میدان رزم/ زمین و هوا و دریا عرصه تحقیر ایالات متحده

گروه ی خبرگزاری فارس: انقلاب اسلامی و نیروهای مسلح برآمده و تربیت شده در مکتب آن نه‌تنها خط مقدم مقابله با تهدیدات گوناگون تدارک دیده شده علیه مردم، نظام و کشور ایران هستند، بلکه سرتاسر جهان اسلام و محور مقاومت را می‌توان عرصه پیکار و مقابله آنها با دسیسه‌ها و فتنه‌گری از سوی دشمنان بویژه آمریکا برشمرد.

تفاوت رویارویی آمریکا با ایران در عرصه نظامی با سایر عرصه‌ها را می‌توان یک ویژگی بارز دانست که این ویژگی اکنون کلید بازدارندگی» و امنیت پایدار» کشور در منطقه پر تنش غرب آت و آن ویژگی شکست همیشگی» آمریکا در تقابل با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است.

به مناسبت سیزدهم آبان سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و روز استکبارستیزی، خبرگزاری فارس در گزارش‌هایی به بررسی شکست‌های آمریکا در عرصه‌های مختلف پرداخته است که در این گزارش به بررسی شکست‌های ایالات متحده در رویارویی نظامی می‌پردازیم.

بیشتر بخوانید: نگاهی به شکست‌های آمریکا از ایران در میدان ت

** نادر مهدوی؛ زننده اولین سیلی به آمریکا

ماجرای رویارویی مستقیم ایران و آمریکا، پس از عملیات والفجر۸ آغاز شد؛ آنجاکه با فتح فاو و تسلط ایران بر اوضاع جبهه‌ها و به دست آوردن موقعیت برتر در جنگ، آمریکا که بیم از ادامه یافتن فتوحات ایران در جبهه ها داشت، ناچارا به بهانه حفاظت از نفتکش‌های شرکای منطقه‌ای خود و در قالب ناتو وارد خلیج فارس شد.

تصور آمریکایی‌ها از آمدن به خلیج فارس این بود که خواهند توانست موازنه قدرت را به نفع عراق تغییر دهند و ایران را هم در جبهه‌ها و هم در منطقه در موضع انفعالی قرار دهند، اما دیری از آمدن آمریکا به منطقه نگذشته بود که دریافتند راه سختی پیش روی خود دارند و به اهداف خود نخواهند رسید.


اسکورت نفتکش کویتی توسط ناوهای آمریکایی





آفتاب:
خبرگزاری دانشجو نوشت:

حسین روا زاده روز گذشته در جمع دانشجویان حاضر در هفدهمین دوره طرح ولایت كه از دیروز در دانشگاه فردوسی مشهد آغاز شده است، با اشاره به بیماری فشار خون گفت: هنگامی كه انسان دچار فشار خون بالا می‌شود به طور خدادادی خون از بینی خارج می‌شود این مسئله كه با رفتن فشار بالا باید از فرد خون بگیریم آیا در علم بوده است؟

وی دانشگاه را فاقد علم و تفكر دانست و افزود: علم فقط قابل ارتقاست و دارای ارزشی الهی است، صهیونیست‌ها داشته‌های علمی خود را مدتی بعد تكذیب می‌كنند كه علم از نظر آنها قابل تكذیب است و اگر تفكر هم در دانشگاه‌ها باشد كه نیست، ما در دانشگاه‌های كشور اجازه تفكر نداشتیم و اگر داشتیم امام خمینی (ره) در میان این همه دانشگاه بر روی دانشگاه امام صادق تاكید نمی‌كردند.

استاد دانشگاه تفكر می‌كرد بالای سر دانشگاه نمی‌نوشتند سمپوزیوم دندانپزشكی

این كارشناس طب سنتی خاطرنشان كرد: اگر استاد دانشگاه تفكر می‌كرد بالای سر دانشگاه نمی‌نوشتند سمپوزیوم دندانپزشكی، و البته با كمی تحقیق متوجه می‌شویم كه معنی كلمه سمپوزیوم در دایرةالمعارف، محیطی است كه در آن مشروب‌خوری می‌كنند.

روازاده با اشاره به اینكه چرا اساتید ما در سر كلاس‌های دانشگاه به جای اینكه بگویند 3000 قبل می‌گویند 3000 قبل از میلاد مسیح، یك استاد از خودش بپرسد و تفكر كند كه چرا این امر قبل از بعثت رسول اكرم (ص) نباشد و می‌گویند میلاد مسیح.

وی در ادامه بهترین پل ارتباطی كه امروز مسلمانان به سمت كفر بروند را مسیحیت دانست و تاكید كرد: صهیونیست‌ها در این زمینه موفق عمل كرده‌اند آنها به راحتی مسلمانان را از مسیحیت به كفر می‌برند.

این كارشناس طب سنتی بیان داشت: اگر در دانشگاه‌ها قدرت تفكر وجود داشت، چرا امام (ره) دستور دادند اسم فروشگاه‌های كوروش را در میدان كندی عوض كنند و به جای آن اسم قدس را بگذارنند؛ چرا ما هنگامی كه اسم كوروش را بر می‌داریم سایت‌های غربی و رادیو اسرائیل ما را می‌كوبند؛ اما زمان اهانت پیامبر (ص) آن افراد را تشویق می‌كنند.

وی گفت:‌ در قبل از انقلاب می‌نوشتند سخنان علی (ع) و سخنان كوروش و هنگامی كه نگاه می‌كردیم سخنان كوروش به فرموده های حضرت علی (ع) برتری داشت و آنها می‌خواستند با این كار كم‌كم بگویند علی (ع) را می‌خواهی چه كار؟ ما ایرانی هستیم و كوروش داریم تا از این طریق زیرآب اسلام توسط یك مشت كلیمی زده شود؛ اما غافل از اینكه بسیجی تا ته جریان را در نیاورد، آرام نمی گیرد.

روازاده با اشاره به نام تخت جمشید گفت:‌ چرا جمشید را مطرح نمی‌كنید مگر سال شمسی، جام جم و عید نوروز متعلق به جمشید نیست، بزرگان ما از جمشید حرف زدند؛ اما هیچ‌كدام در مورد كوروش سخنی نیاوردند و حتی ائمه (ع) یك كلام در مورد كوروش سخنی نگفتند.

خاطرات تبعید رهبر انقلاب به ایرانشهر به روایت دو شاهد عینی/ هفته وحدت، سوغات یک تبعید بود!

در روزهای سخت بعد از سیل ایرانشهر، یک اتفاق مهم افتاده‌ بود؛ همه مردم از اهل سنت و شیعه جذب آقا شده‌ بودند چون ایشان در کمک‌رسانی به مردم، تبعیض قائل نمی‌شدند. هر چیزی که از یزد و مشهد و. می‌رسید، آقا به‌طور مساوی میان شیعه و سنی توزیع می‌کردند.

خاطرات تبعید رهبر انقلاب به ایرانشهر به روایت دو شاهد عینی/ هفته وحدت، سوغات یک تبعید بود!

مجله فارس پلاس؛ مریم شریفی: پیش خودشان گفته‌بودند تبعید یک شیعه به شهری که اکثریت ساکنانش را  اهل تسنن تشکیل می‌دهند، ترفند خوبی برای منزوی کردن اوست. حساب و کتاب‌هایشان می‌گفت: سم‌پاشی بدخواهان خارجی و عوامل داخلی‌شان آنقدر روابط شیعه و سنی در سیستان و بلوچستان را تیره و تار کرده که هیچ‌کس در ایرانشهر به این تبعیدی دردسرساز شیعه روی خوش نشان نخواهد داد. حساب همه‌چیز را کرده‌بودند جز کیمیای محبت. سیل غیرمنتظره تابستان سال 57 آمد و تمام معادلات را در پرونده تبعید آن خستگی‌ناپذیر بر هم زد. او داوطلبانه، پرچمدار امدادرسانی به سیل‌زدگان مظلوم ایرانشهری شد و در تمام آن 50 روز سخت که برای رفع مشکلات آن‌ها به آب و آتش می‌زد، لحظه‌ای به این فکر نکرد که کمک‌ها به دست سیل‌زدگان شیعه می‌رسد یا اهل تسنن. به علمای اهل سنت ایرانشهر پیشنهاد کرده‌بود فاصله میان دو روایت عید میلاد پیامبر مهربانی(ص) در نگاه شیعه و اهل تسنن را به‌عنوان هفته وحدت» جشن بگیرند اما سیل، پیشدستی کرد در چراغانی دل‌ها با ریسه محبت. و همین محبت و نوعدوستی بی‌ریا، باطل‌السحر نقشه‌های ساواک و شهربانی شد و تبعیدی ناآشنای دیروز را به ناجی مهربان و دوست‌داشتنی بدل کرد که قلعه دلی نمانده‌بود که فتح نکرده‌باشد.

42 سال از آن روزها می‌گذرد و پرچم محبت آیت‌الله سید علی ‌ای همچنان بر فراز قلعه دل‌های اهالی ایرانشهر و همه سیستان و بلوچستان بالاست و هنوز هم یادآوری خاطرات ایام تبعید ایشان در سال‌های 56 و 57، کام مردمان باصفای آن دیار را شیرین می‌کند. به بهانه هفته وحدت، پای صحبت احمد بامِری» و عبدالغنی دامِنی»، از اهالی باصفای سیستان و بلوچستان نشسته‌ایم تا برایمان درباره مشاهداتشان از فعالیت‌های وحدت‌آفرین مهمان عزیز آن روزهایشان بگویند.

 

سید حسن خان سجادی»، ایستاده، نفر دوم از سمت چپ

دیدار در بَزمان» به یاد قهرمانان مبارزه با استبداد

ازوقتی یادش می‌آید، برایش از ناسازگاری اجدادش با اهالی استبداد و ظلم گفته‌اند؛ از سید حسن خان سجادی»، جد مادری‌اش که همقطار شهید مدرس در مجلس و از مخالفان رضاخان بود، از ایل و تبارش که همیشه حامی و پناه مردان دین بودند. احمد بامِری» 55 ساله غبار می‌گیرد از خاطرات نوجوانی‌اش و ما را می‌برد به روزهایی که یک تازه‌وارد، حال و هوای شهرشان را عوض کرد: آقا که به ایرانشهر تبعید شدند، من یک نوجوان 14 ساله بودم. ما در شهر بَزمان» در جنوب غربی استان سیستان و بلوچستان زندگی می‌کردیم. این شهر که در حدود صد کیلومتری ایرانشهر قرار دارد، اولین مکانی بود که آقا بعد از استقرار در ایرانشهر، برای گسترش ارتباطاتشان با مردم در آن حضور پیدا کردند. آن روز را خوب یادم است. ساعت حدود 9:30، 10 صبح بود که آقا به‌اتفاق تعدادی از آقایان ازجمله آقای معین الغربا» که منطقه بود و در زاهدان ست داشت، به بزمان آمدند و در قدم اول به منزل پدر من، رودین خان بامری» سر زدند که همیشه محل مراجعه ونی بود که در ایام محرم و ماه رمضان برای تبلیغ به منطقه می‌آمدند.

من در را باز کردم. از جمع افرادی که پشت در بودند، فقط آقای معین الغربا را می‌شناختم چون رفت‌وآمدش به آن منطقه زیاد بود. سراغ پدرم را که گرفتند، داخل رفتم و به زبان خودمان به پدرم گفتم: بابا! تعدادی از شیخ»ها آمده‌اند. پدرم گفت: بگو بفرمایند داخل. درِ این خانه همیشه به روی آقایان باز است. برگشتم و پیغام پدرم را رساندم اما این بار خود آقا گفتند: بچه جان! بگو پدرت بیاید. ما از آن ون نیستیم! آقا چون به آن منطقه تبعید شده‌بودند، انگار می‌خواستند اول ببینند پدرم تمایل دارد با ایشان تعامل داشته‌باشد و در آن شرایط حساس کشور در اواخر سال 56 آیا ترس و واهمه‌ای از این کار ندارد؟ خلاصه به پدرم گفتم: داخل نمی‌آیند. پدرم دم در آمد و تا آقا را دید، گفت: سید جان! قربان جدت شوم. شما عمامه پیغمبر بر سرتان است. چرا داخل نمی‌آیید؟ آقا گفتند: شما نمی‌ترسید که تعدادی از ونی که فعالیت ی دارند، به خانه‌تان بیایند؟ پدرم در جواب گفت: من حاضرم خونم در راه امام حسین(ع) ریخته‌شود. آقا دست روی شانه پدرم گذاشتند و خطاب به همراهانشان که اگر درست یادم باشد، آقای راشد یزدی» هم در میانشان بود، گفتند: آقایان! جای ما در همین خانه است.»

 

احمد بامری»

رودین خان! هنوز شهید نشدی که یک خیابان به یادت نامگذاری کنیم؟!

مِهر آن سید ناشناس همین‌قدر ساده در دل رودین خان و اهل خانه و ایل و اقوامش افتاد و هرچه گذشت، بیشتر و ماندگارتر شد. احمد آقا دوباره برمی‌گردد به آن روز فراموش‌نشدنی و می‌گوید: یادم است آن روز آقا نماز را در مسجد همان محدوده خواندند و ناهار هم در منزل ما ماندند. ساعت حدود 3 بعدازظهر بود که عزم رفتن کردند. پدرم گفت: نمی‌گذارم بروید. این رسم ما نیست. مهمان باید یکی دو روزی بماند و ما ببریمش برای سیر و سیاحت در این محدوده و از او پذیرایی کنیم. آقا گفتند: باید به ایرانشهر برگردیم چون سر ساعت 5 باید در شهربانی باشم و اعلام حضور کنم. پدرم پرسید: چرا؟ جریان چیست؟ تازه آن موقع بود که ما متوجه شدیم آقا به ایرانشهر تبعید شده‌اند.


احادیثی گهربار درباره وحدت

وحدت,حدیث درباره وحدت,احادیثی درباره وحدت

احادیثی گهربار درباره وحدت

حدیث (1) پیامبر صلى‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله:
اِعلَموا اَنَّ اللّه‏َ تعالى قَد فَرَضَ عَلَیكُم الجُمُعَةَ فَمَن تَرَكَها فى حَیاتى وَ بَعدَ مَماتى وَ لَهُم اِمامٌ عادِلٌ اِستِخفافا بِها وَ جُحودا لَها فَلا جَمَعَ اللّه‏ُ شَملَهُ وَ لا بارَكَ لَهُ فى اَمرِهِ اَلا وَ لا صَلاةَ لَهُ اَلا وَ لا زَكاةَ لَهُ اَلا وَ لا حَجَّ لَهُ اَلا وَ لا صَومَ لَهُ اَلا وَ لا بَرَكَةَ لَهُ حَتّى یَتوبَ؛

بدانید كه خداوند متعال نماز جمعه را بر شما واجب ساخته است پس آنان كه در زندگى و پس از مرگ من، از روى سبك شمردن و یا انكار، آن را ترك كنند، با وجود این‏كه پیشواى عادلى دارند، خداوند وحدتشان نبخشد و در كارشان بركت ندهد، آگاه باشید نه زكات، نه نماز، نه حج و نه روزه آنان پذیرفته است. بدانید كه زندگى آنان بركتى نخواهد داشت، مگر توبه كنند.
عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة ج‏2، ص 54 ، ح146

 

———————————————

حدیث (2) امام على علیه السلام :
الْإِنْصَافُ یَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ یُوجِبُ الِائْتِلَاف‏
انصاف، اختلافات را از بین مى ‏برد و موجب الفت و همبستگى مى ‏شود.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص394 ، ح9116

 

———————————————
حدیث (3) حضرت زهرا سلام الله علیها:
فَجَعَلَ اللهُ…طاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا أماناً لِلفِرقَة
خدا اطاعت و پیروی از ما (اهل بیت) را سبب برقراری نظم (اجتماعی) برای ملت (امت اسلامی) و امامت (و رهبری) ما را (عامل وحدت) برای در امان ماندن از تفرقه قرار داده است.
احتجاج(طبرسی) ج1 ، ص99 {شبیه این حدیث در وافی ج5 ، ص1064}

 

———————————————
حدیث (4) امام على علیه ‏السلام :
ـ وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ تَفسیرِ السُّنَّةِ وَ الْبِدْعَةِ وَ الْجَماعَةِ وَ الْفُرْقَهِ ـ : اَلسُّنَّةُ ـ و اللّه‏ِ ـ سُنَّةُ مُحمِّدٍ صلى ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله وَ الْبِدْعَةُ ما فارَقَها وَ الْجَماعَةُ ـ وَ اللّه‏ِ ـ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْحَقِّ وَ اِنْ قَلّوا وَ الْفُرقَةُ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ كَثُروا؛
در پاسخ به پرسش از معناى سنّت، بدعت، جماعت و تفرقه فرمودند: به خدا سوگند، سنّت، همان سنّت محمّد صلى‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله است و بدعت آنچه خلاف آن باشد و به خدا قسم، جماعت، همدست شدن با اهل حق است هر چند اندك باشند و تفرقه، همدستى با اهل باطل است هر چند بسیار باشند.
كتاب سلیم بن قیس الهلالی ج‏2، ص 964

 

———————————————
حدیث (5) پیامبر صلى‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله :
ایّاكُمْ وَ التَّلَوُّنَ فى دینِ اللّه‏ِ فَاِنَّ جَماعَةً فیما تَـكْرَهونَ مِنَ الْحَقِّ خَیْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فیما تُحِبّونَ مِنَ الْباطِلِ وَ اِنَّ اللّه‏َ سُبْحانَهُ لَمْ یُعْطِ اَحَدا بِفُرْقَةٍ خَیْرا مِمَّنْ مَضى وَ لا مِمَّنْ بَقىَ ؛
از چند رنگى و اختلاف در دین خدا بپرهیزید، زیرا یكپارچگى در آنچه حق است ولى شما آن را ناخوش مى ‏دارید، از پراكندگى در آنچه باطل است اما خوشایند شما مى ‏باشد، بهتر است. خداى سبحان به هیچ یك از گذشتگان و باقى ماندگان بر اثر تفرقه و جدایى خیر و خوبى عطا نكرده است.
نهج البلاغه، از خطبه 176

 

———————————————
حدیث (6) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم :
عَلَیْكُمْ بِالْجَمَاعَةِ؛ فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ عَلَى الْفُسْطَاط
 به جماعت (یكپارچگى) روى آرید همانا دست خدا با جماعات است
مجازات النبویه ص34

 

———————————————

حدیث (7)  قال الامام الصادق ( علیه السلام) :
صدقة یحبها الله اصلاح بین الناس إذا تفاسدوا و تقارب بینهم إذا تباعدوا.
امام صادق ( علیه السلام) فرمود:
ایجاد وحدت هنگام پیدایش اختلاف، و تباهی امت و نزدیک کردن آنها در هنگام جدائی، صدقه ایست که خداوند آن را دوست دارد.
الکافی، جلد 2، ص .209

 

———————————————
حدیث (8)  قال الامام علی ( علیه السلام) :
ایاکم و التفرق فإذا نزلتم فانزلوا جمیعا و إذا ارتحلتم فارتحلوا جمیعا.
امام علی ( علیه السلام) فرمود:
از تفرقه و جدایی بپرهیزید، سپس هرگاه در جائی فرود آمدید، همگی فرود آئید و هرگاه کوچ کردید، با هم کوچ کنید.
نهج البلاغه، وصیت 11

منبع:aviny.com

hawzah.net

 گرد آوری مطالب : iranbanou.com



شهید حاج‌بهزاد قائدی بارده را تا چند سال پیش کمتر کسی می‌شناخت. او بدون بیان سابقه جانبازی و جبهه‌اش در یکی از محلات شهر اراک به صورت گمنام زندگی می‌کرد و کسی نمی‌دانست حاج‌بهزاد یک پایش را در دفاع مقدس از دست داده و جانباز شیمیایی ۷۰ درصد است. حتی خانواده‌اش هم اطلاع دقیقی از سابقه رزمندگی و جانبازی‌اش نداشتند. او با خدا معامله کرده بود و از بیان جانبازی‌هایش شرم داشت. شهید قائدی را چندین سال پس از شهادتش در سال ۱۳۸۹ شناختند. بنیاد شهید پس از شهادتش برایش پرونده تشکیل داد و شهادتش را احراز کرد. موسی انصاری، فرمانده سپاه شهرکرد، پیگیر معرفی حاج‌بهزاد به جامعه است تا این الگوی اخلاقی به مردم معرفی شود. انصاری شیفته تواضع و نیت خالص شهید قائدی است و در گفتگو با جوان» از این شهید بزرگوار می‌گوید.

اولین شهادت
حاج‌بهزاد در تاریخ ۲۶/ ۸ /۱۳۳۳ در روستای بارده از توابع استان چهارمحال و بختیاری متولد شد. پدرش در پالایشگاه آبادان استخدام می‌شود و خانواده برای امرار معاش به خوزستان و آبادان می‌روند. دوران کودکی و نوجوانی ایشان در آبادان سپری می‌شود و برای سال آخر دبیرستان به اهواز نقل مکان می‌کنند و در محله لشکرآباد ساکن می‌شوند. به خاطر زندگی در استان خوزستان زبان عربی را یاد می‌گیرد و پس از انقلاب فعالیت‌های انقلابی انجام می‌دهد. شهید قائدی قبل از انقلاب عضو تیم ملی بوکس ایران بود. حتی به مسابقات خارج از کشور اعزام می‌شود و مدال و مقام آسیایی و بین‌المللی هم می‌آورد. پس از انقلاب وقتی بوکس منع می‌شود ایشان از مسابقات کنار می‌کشد و در کنار نیرو‌های پاسدار و بسیجی مشغول کار می‌شود.

ورزشکار بودن و دانستن زبان عربی در کار نظامی خیلی کمکش می‌کند. حاج‌بهزاد با شجاعت خاصی مرتب به گشت‌های اطلاعاتی می‌رود. چون زبان عربی‌اش خوب بوده به عنوان نیروی اطلاعاتی وارد خاک عراق می‌شود. در حین یکی از شناسایی‌هایش در کشور عراق پایش روی مین می‌رود و مجروح می‌شود. عراقی‌ها او را می‌گیرند و به عنوان اسیر می‌برند. ایشان سال ۱۳۶۱ به اسارت دشمن درمی‌آید. چون داخل خاک عراق جانباز می‌شود و به کشور برنمی‌گردد و کسی هیچ اطلاعی از او ندارد احتمال می‌دهند که ایشان شهید شده و خبر شهادتش را به خانواده‌اش اعلام می‌کنند و برایش مجلس ختم می‌گیرند. رومه کیهان در تاریخ سه‌شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۶۱ این‌گونه تیتر می‌زند: بهزاد قائدی، مشتزن سابق تیم ملی شهید شد.» نشریات ورزشی خبر شهادت بوکسور سابق تیم ملی را اعلام می‌کنند و برایش مراسم گرفته می‌شود.

جانبازی
پای حاج‌بهزاد را در اسارت به خاطر رعایت نکردن مسائل بهداشتی و درمانی از زانو قطع می‌کنند. او دو سال پس از اسارت آزاد می‌شود و به وطن برمی‌گردد. کسی از دلیل آزادی ایشان اطلاع دقیقی ندارد. مشخص نیست به خاطر بلد بودن زبان عربی او را آزاد کرده‌اند یا اینکه در جریان مبادله اسرای جانباز و بیمار به میهن بازگشته است.
بازگشت ایشان باعث خوشحالی خانواده و دوستانش می‌شود. این بار رومه کیهان در تیتر خوشحال‌کننده‌ای در تاریخ شنبه ۷ مهر ۱۳۶۳ می‌نویسد: میعاد با بهزاد قائدی- شهید زنده در کیهان ورزشی». خبرنگار خوش‌ذوق کیهان ورزشی در متن خبرش چنین می‌آورد: وقتی رزمنده بهزاد وارد دفتر رومه شد با تبسم گفت هدف بنده از آمدن به دفتر مجله کیهان ورزشی فقط آن بود که به اطلاع برسانم متأسفانه افتخار پیوستن به خیل شهیدان اسلام نصیب این حقیر نشده است.»

حاج‌بهزاد پس از آزادی با وجودی که یک پایش را از دست داده باز هم عازم مناطق عملیاتی می‌شود. در یکی از عملیات‌ها جانباز ۷۰ درصد شیمیایی می‌شود. به مرور دوباره فعالیت‌های ورزشی‌اش را از سر می‌گیرد و مربی بوکس استان خوزستان می‌شود. به استخدام شرکت نفت هم درمی‌آید. چون همسرش اهل شهر اراک بود به این شهر کوچ می‌کند و بقیه عمرش را در این شهر زندگی می‌کند. حاج‌بهزاد در شرکت نفت کار می‌کرد و آنجا هم به عنوان مربی بوکس و داور در استان خوزستان فعالیت داشت.

ناجی یک محل
زندگی حاج‌بهزاد از اینجا به بعد تماشایی است. ایشان به محله تخت‌سید در روستای کرهرود استان مرکزی کوچ می‌کند. ایشان به خاطر جانبازی هایش هیچ‌گاه به بنیاد شهید مراجعه نمی‌کند و هیچ درصدی نمی‌گیرد. از سابقه جبهه‌اش جایی سخن نمی‌گوید و به صورت گمنام شروع به خدمت‌رسانی به مردم روستا می‌کند.
همسرش می‌گوید ایشان دنبال کار‌های جانبازی‌اش نرفته بود و دنبال این مسائل نبود که بخواهد پیگیر کار‌های جانبازی و سابقه جبهه‌اش باشد. او برای قطع پا و شیمیایی شدن یک بار هم به بنیاد شهید مراجعه نکرده بود. زمانی که پسرش در محل کارش استخدام شد یک برگه از سابقه رزمندگی پدرش نداشت.

همسر شهید در خاطره‌ای تعریف می‌کرد، چهار ماه پس از شهادت حاج‌بهزاد در خانه را می‌زنند و می‌گویند که با سید کار دارند. همسرش به خاطر پادرد از طبقه بالا می‌گوید که سید از دنیا رفته و نیست. آن شخص وقتی این جمله را می‌شنود از حال می‌رود. وقتی حال شخص بهتر می‌شود و همسر شهید می‌خواهد نسبتش را با حاج‌بهزاد بداند، او می‌گوید حاج‌بهزاد نیست و چهار ماه است که اجاره خانه‌ام را نداده‌ام. همسر سید تازه متوجه می‌شود که شوهرش اجاره خانه آن شخص را می‌داده و هیچ‌کس از این موضوع خبر نداشته است.

به تمام خانواده‌های مستضعف روستا سر می‌زد و کمک‌شان می‌کرد. حاجی را به عنوان ناجی محله می‌شناختند. وقتی وارد محله می‌شد ۲۰ تا بستنی می‌خرید و به بچه‌هایی که در کوچه بازی می‌کردند بستنی می‌داد. رسالتی پدرانه بر عهده داشت و به پیر و جوان خدمت می‌کرد. خانواده‌اش می‌گویند هیچ کدام از مدال‌های ورزشی اش را ما ندیدیم. زمانی که مدال می‌آورد قبل از اینکه به خانه برسد همه را اهدا می‌کرد. خانواده از صحبت‌های رؤسای فدراسیون بوکس متوجه قهرمانی‌های سید می‌شوند. خانواده‌اش هیچ اطلاعی از فعالیت‌ها و کارهایش نداشتند. خانواده و دوستان و آشنایان بعد از شهادتش تازه فهمیدند او چه کسی بوده و به همین خاطر رفقایش به دنبال زنده کردن نام سید افتادند. آزادگانی که در تکریت عراق با حاج رضا بوده‌اند در اردبیل برایش یادواره می‌گیرند. یک افسر عراقی هم کتابی چاپ کرده و نوشته که برخورد ایشان چه تأثیر عمیقی رویش گذاشته است.

دومین شهادت
حاج‌بهزاد یک برادر به نام بهفر قائدی داشت. زندگی ایشان هم خیلی جالب است. برادرش هم ۱۰ سال جانباز شیمیایی بالای ۷۰ درصد بود و فقط با اکسیژن تنفس می‌کرد. به خاطر نزدیکی به بیمارستان ساسان خانه‌اش را به تهران می‌آورد. وقتی ایشان هم به رحمت خدا می‌رود هیچ‌کس متوجه جانبازی‌اش نمی‌شود و به عنوان فوتی به خاک می‌سپارند، اما بعداً متوجه می‌شوند او هشت سال در جبهه حضور داشته و جانباز شیمیایی بوده. این دو برادر آنقدر در عالم دیگری بودند که دنبال پرونده و درصد نرفتند و خودشان را کاملاً وقف انقلاب و خدمت به مردم کردند.
۱۳۸۹ حاج‌بهزاد وصیت کرده بود پیکرش را در تخت‌سید به خاک بسپارند. ایشان در صبح روز جمعه سال ۱۳۸۹ به خیل شهدا می‌پیوندد و طبق وصیتش همان جا دفن می‌شود. هر دو برادر در اوج گمنامی و مظلومیت از دنیا می‌روند و بعد‌ها بنیاد شهید دو برادر را شهید اعلام می‌کند. زمانی که شهادت بهفر قائدی محرز می‌شود بنیاد شهید استان تهران سنگ قبر او را عوض و نام شهید روی سنگ حک می‌کند.

هیچ‌کس تا چند سال پیش اطلاعی از شهید قائدی نداشت و در اوج گمنامی بود. خودش می‌خواست شناخته نشود. جالب این که الان به خوبی در حال شناخته شدن است. در اربعین آزادگان برایش یادواره می‌گیرند. پس از شهادتش رومه‌ها تیتر زدند: رزمنده‌ای که دو بار به شهادت رسید.» یعنی یک بار در سال ۱۳۶۱ که برایش مراسم گرفتند و بار دیگر هم زمانی که بنیاد شهید شهادتش را احراز کرد.

مظلومیت دو برادر
وقتی به خانواده شهید سر زدیم گفتند شما اولین نفری هستید که به ما سر می‌زنید. خانواده هم هیچ چشمداشتی و هیچ خواسته و توقعی از کسی نداشتند. در این سال‌ها سختی زیادی کشیده و چیزی از کسی نخواسته بودند. خانواده شهید هم خیلی مظلوم است. آنقدر افتاده و بی‌توقعند که هیچ انتظاری از کسی یا جایی ندارند.
همسر شهید تعریف می‌کرد که یک روز بیرون رفته بودم و دیدم عکس بزرگ حاج‌بهزاد را در خیابان زده‌اند. من تعجب کردم که چرا عکس شوهرم را در خیابان زده‌اند. ایشان نمی‌دانست که مردم شوهرش را می‌شناسند. همسر شهید می‌گوید اطلاعات من از شوهرم صفر است و هر چیزی که از ایشان می‌دانم از صحبت‌های دیگران است. حتی پسرش هم می‌گفت من چیزی از پدرم نمی‌دانم و هر چیزی که می‌دانم را بعد از شهادتش متوجه شدیم.

پسر حاج‌بهزاد می‌گوید شما بروید سراغ عمویم تا ببینید او چه شخصیتی بوده است. می‌گوید باز پدر من را دوستانش معرفی کرده‌اند، ولی عمویم کسی را نداشته تا او را به جامعه معرفی کند. به خاطر شیمیایی شدن فرزندی هم نداشت. شهید بهفر قائدی ۱۰ سال در بیمارستان ساسان بستری بود و سختی‌های زیادی کشید. هیچ کس را نداشت که کمکش کند و در اوج غربت به شهادت رسید. حاج‌بهزاد دنبال کار‌های برادرش بود که عمرش قد نداد. دو برادر مقام والا و بزرگی داشتند. در دوران دفاع مقدس که بسیاری از رزمندگان گمنام بودند این دو برادر هم در گمنامی مجاهدت کردند و سال‌ها پس از پایان دفاع مقدس نیز همچنان ناشناخته ماندند. این‌ها الگو‌هایی هستند که باید به جامعه معرفی شوند. ما در سپاه استان دنبال این هستیم که یادبودی برای ایشان بگیریم. سنگ مزارش را پیگیر هستیم و می‌خواهیم خاطراتش را از طریق بسیج ورزشکاران منتشر کنیم.

اگر به محله کرهرود و تخت‌سید بروید همه حاج‌رضا را می‌شناسند. یک روز سرهنگی را فرستادند تا درباره شهید تحقیق کند. او تعریف می‌کرد وقتی به محله رسیدم و از هر کسی درباره حاج‌رضا سؤال پرسیدم گریه کرد و گفت او یک ناجی برایمان بود. می‌گفتند او همانند یک فرشته برای مردم محله نازل شده بود.

این مطلب نخستین بار بیستم مهر ماه 1398 در رومه جوان منتشر شده است.


منبع: https://www.tabnak.ir/fa/news/929364/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%86%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF


عملکرد سازمان افسران حزب توده»
گفت‌و‌گو با مجید تفرشی

پس‌ از تأسیس حزب توده در مهر ۱۳۲۰ و از همان آغاز فعالیت حزب، چند نفر از افسران که گرایش‌های مارکسیستی داشتند، به این حزب روی آوردند و بتدریج با افزایش اعضای تشکیلات نظامیان حزب توده، زمینه ایجاد یک سازمان مستقل برای نظامیان توده‌ای پدید آمد. سازمانی که وجود آن نه توجیه قانونی در قوانین جاری داشت و نه حضورش موافق مرامنامه خود حزب توده بود! اما با تمام نگرانی‌هایی که از حضور و وجود سازمان افسران حزب توده ایران» در دل تشکیلات نظامی کشور پدید آمده بود، این سازمان تأثیرات مهمی بر حوادث تاریخ معاصر مملکت ما داشت؛ چنانکه قیام افسران خراسان در مرداد ۱۳۲۴ و همچنین با اعلام موجودیت فرقه دموکرات آذربایجان در ماه بعد و پیوستن بسیاری از افسران سازمان نظامی حزب توده به فرقه و حمایت سازمان نظامیان با تمام امکانات از فرقه دموکرات، نمونه‌هایی از نقش تأثیر‌گذار سازمان افسران در حوادث میانه‌های دهه بیست بود.‌

اما نقش مهم دیگر سازمان افسران حزب توده در تاریخ معاصر ایران مربوط به ایام نهضت ملی شدن صنعت نفت است‌. با توجه به اینکه از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، توطئه‌هایی برای سقوط حکومت دکتر محمد مصدق پدید آمده بود و از سویی دیگر نیروی اجرایی این توطئه‌ها، نظامیان بودند، سازمان افسران حزب توده در شناسایی و خنثی‌سازی و معرفی این توطئه‌ها نقش چشمگیری داشت. بنابراین اگرچه این سازمان، غیر قانونی و به ظاهر مخفی بود، نقش مهمی در نجات دولت دکتر مصدق ایفا کرد که مهم‌ترین آنها کشف و خنثی‌سازی برنامه کودتای ۲۵ مرداد بود. باری، متن پیش رو نیز گفت‌و‌گویی است با دکتر مجید تفرشی، تاریخ نگار، سند پژوه و پژوهشگر مسائل معاصر که عملکرد سازمان افسران حزب توده را در کودتای ۲۸ مرداد، پیش و پس از آن مورد بررسی قرار می دهد که در ادامه می‌خوانید.

ظاهراً پیش از کودتای ۲۸ مرداد، از جمله در ۲۵ مرداد توطئه کودتا وجود داشت. نقش سازمان افسران حزب توده در خنثی کردن این کودتا یا توطئه‌ها چه بود؟
گفته شده که در جریان عملیات براندازی دولت دکتر محمد مصدق در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، سازمان مخفی نظامی حزب توده، یکی از عوامل تأثیرگذار در خنثی‌سازی این عملیات بوده است. ولی از چند و، چون این تلاش اطلاع کاملاً دقیقی در دست نیست. اولاً، شبکه‌های مخفی نظامی حزب توده با هم ارتباط مشخص و سازمان یافته‌ای نداشتند و بعضاً به‌صورت مجزا با رهبری حزب توده در ارتباط بودند. ثانیاً، در سال‌های پس از مرداد ۱۳۳۲ و به‌دنبال انتقاد‌های جدی که به عملکرد حزب توده در سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ شد، تلاش شد تا نقش سازمان نظامی حزب در مواجهه با کودتا پررنگ‌تر و تأثیرگذارتر از واقعیت جلوه کند.

باید توجه داشت که اولاً در مقطع سرنوشت ساز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، طرفداران واقعی، نه تاکتیکی، دولت مصدق در بین اعضای سازمان مخفی نظامی حزب توده در اقلیت و از نظر سازمانی منفرد بودند و ثانیاً بیشتر حامیان مصدق در آن سازمان، در رده جدی عملیاتی و میدانی نبوده و اغلب وظیفه نگهبانی و محافظت از اداره نخست‌وزیری یا منزل شخص نخست‌وزیر را برعهده داشتند.

سازمان افسران با تمام آمادگی که در جهت خنثی کردن کودتا‌ها داشت (حداقل طبق روایت محمدعلی عمویی در کتاب درد زمانه)، نتوانست در کودتای ۲۸ مرداد کاری به پیش ببرد. علت موفق نبودن سازمان افسران در خنثی‌سازی کودتای ۲۸ مرداد چه بود؟
به نظر می‌رسد که سازمان افسران آمادگی کاملی در آگاهی از کودتا و توان مقابله با آن نداشت و در این مورد اغراق شده است. علت از پیش نرفتن اقدام سازمان نظامی حزب در مقابله با کودتا، اول نداشتن انسجام و اقتدار لازم و کافی بود. دوم، نداشتن ارتباط سازمانی لازم با یکدیگر. سوم، نداشتن امکانات عملیاتی در مناطق و مراکز حساس و چهارم، تشتت در تصمیم‌گیری رهبری حزب توده که بخشی از آن به‌دلیل تشتت ناشی از فقدان ارتباط کلاسیک و سیستماتیک حزب توده با شوروی، به‌دلیل بروز جنگ قدرت در مسکو، پس از مرگ استالین بود.

تا قبل از قیام سی تیر ۱۳۳۱، حزب توده از مصدق پشتیبانی کامل و آشکار نمی‌کرد و در ت تعریف شده از سوی مسکو همچنین دستورالعملی وجود نداشت. به‌همین دلیل هم به‌طور سازمانی، سازمان مخفی نظامی حزب هم از دولت مصدق حمایت نمی‌کرد. ولی افرادی شخصاً دلبسته مصدق و جبهه ملی بودند. بعد از سی تیر و بازگشت مصدق به قدرت، حزب بتدریج به مصدق نزدیک شد و اتفاقاً همین روند، یکی از دلایل جدی نگرانی ان قم و تهران از عملکرد دولت و اختلافات شان با مصدق بود.

از دیدگاه شما با تمام کمک‌هایی که سازمان افسران برای خنثی کردن توطئه‌ها می‌کرد، هدف نهایی اش چه بود؟ هدف نجات دکتر مصدق بود یا بازکردن جای پای قدرتی برای حزب توده در حکومت؟
به گمان من، در آن مقطع، اغلب رهبران حزب توده و سازمان نظامی، علاقه‌مند به نجات مصدق از کودتا بودند. ولی اصالتاً به طور ایدئولوژیک و اصولی، نهایت آرزوی خود را ادامه حیات آن دولت نمی‌دانستند و خواهان تشکیل یک دولت سوسیالیستی به شیوه شوروی و تحت هدایت حزب مادر بودند. از نظر آنان، طبق تجربیات دیگر کشورها، این آرزوی نهایی یا می‌توانست به شیوه کامل و یکجا حاصل شود یا بتدریج از طریق مشارکت در یک دولت ائتلافی با دیگر احزاب و جریان‌های غیرکمونیستی. لازمه هر یک از این دو رویکرد، جلوگیری از کودتا و حفظ بقای ولو موقتی دولت مصدق بود.
اینکه مصدق تا چه حد از این قصد و تلاش سازمان نظامی حزب توده مطلع بود یا در صورت اطلاع از آن رضایت داشت، موضوعی کاملاً مشخص نیست. ولی از خلال خاطرات به جا مانده از اعضای ارشد جبهه ملی و حزب توده، چنین به‌نظر می‌رسد که کیانوری پیشنهاد همکاری علیه کودتا را به مصدق داده بود، ولی مصدق نه موضوع کودتا را جدی گرفته بود و نه امکان این همکاری را.

نکته جالبی که وجود دارد این است که حزب توده از این توطئه‌های پیش از ۲۸ مرداد با عنوان کودتا» یاد می‌کند. آیا این لفظ بیشتر یک نوع بار تحریک‌آمیز نداشت که به قول مظفر بقایی در رومه شاهد حزب توده با مطرح کردن داستان کودتا» قصد ایجاد وحشت عمومی و تبلیغ شدید روی آن» را داشت؟ یا اینکه واقعاً طبق تعاریفی که از کودتا می‌شناسیم، این تحرکات هم مصداق قصد کودتا بود؟
برای حزب توده که در مرداد ۱۳۳۲ هم یک حزب جدی و دارای اعضای فراوان آشکار و پنهان فعال در نقاط و دوایر مختلف نظامی و غیرنظامی ایران بود و هم رسماً مطابق قانون، همچنان تشکلی غیرقانونی محسوب می‌شد، اعلام خطر در مورد آینده کشور و خطر آنی کودتا، نوعی ابراز وجود و تلاش برای جلب نظر دولت مصدق از طریق اعلام خطر و دلسوزی محسوب می‌شد.
واقعیت این است که خطر کودتا وجود داشت و سوای ارزش تبلیغی اعلام خطر در مورد آن برای حزب توده، رهبری حزب کاملاً آگاه بود که در صورت بروز کودتا و موفقیت آن، خواه ناخواه، حزب و هوادارانش با مصدق و هوادارانش هر دو قربانی وضع پیش آمده خواهند شد و هدف کودتاچیان داخلی و خارجی، هر دو دسته خواهند بود. از این نظر به گمان حزب، ازدواج ولو مصلحتی حزب توده و مصدق، امری ناگزیر بود.

تا پیش از قیام سی تیر، سازمان افسران طبق خط مشی رهبری حزب توده با دولت مصدق برخورد می‌کرد و در کتاب غلامحسین بقیعی نمونه‌هایی از برخورد اعضای سازمان افسران با دولت مصدق آمده است. اما تلقی دکتر مصدق در این زمان با سازمان افسران چه بود؟ آیا سندی یا نشانه‌ای در این رابطه وجود دارد؟
در مقطع آغازین نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران و دور نخست صدارت دکتر مصدق، حزب توده با مخالفت و تردید به اصل جنبش و رهبری مصدق نگاه می‌کرد. مطبوعات جدی حزب توده، در آغاز معتقد بودند که نهضت ملی اقدامی توسط بورژوازی لیبرال به رهبری یک تمدار فئودال محافظه کار و نسبتاً ترقی خواه (مصدق) و یک [به زعم ایشان]واپسگرای وابسته (آیت‌الله کاشانی) است. مطبوعات دیگر حزبی از قبیل: چلنگر نیز در مقالات، اشعار و کاریکاتور‌های خود، آشکارا مصدق و کاشانی و حسین فاطمی را مزدور و نوکر بریتانیا و امریکا خطاب می‌کردند.
در این مقطع مصدق نیز به شوروی و حزب توده اعتماد نداشت و نزدیک شدن به حزب را نه قبول داشت، نه لازم و به مصلحت خود و نهضت نفت می‌دانست. مصدق کاملاً آگاه بود که اتخاذ هرگونه ت مماشات و دوستی با حزب توده، موجب بروز نگرانی نیرو‌های مذهبی و رهبری آن و دشمنان و رقبای غربی از سوی دیگر می‌شد.

بسیاری دکتر مصدق را تمداری قانون مدار می‌شناسند. از طرفی می‌دانیم که حضور سازمان افسران در ارتش نه جایگاه قانونی در کشور داشت و نه حضورش در ارتش، موافق مرامنامه خود حزب بود. از دیدگاه شما چرا دکتر مصدق نسبت به نفوذ سازمان افسران در ارتش سکوت می‌کرد؟ آیا این با قانون مداری دکتر مصدق در تناقض نبود؟ آیا اصلاً می‌شود تصور کرد که دکتر مصدق از سازمان افسران و فعالیت آن‌ها بی‌اطلاع بود؟
نه دکتر مصدق و نه دیگر ت ورزان جدی آن روزگار، هیچ کدام به‌طور کلی از وجود بخش نظامی مخفی حزب توده بی‌اطلاع نبودند و ضمناً کمتر کسی از دامنه و عمق فعالیت آن سازمان مطلع بود. باید توجه داشته باشیم که پیش از سازمان مخفی نظامی حزب توده، اساساً موجودیت خود حزب توده در دوره پس از بهمن ۱۳۲۷ غیرقانونی بود و با وجودی که در مقاطعی تحت عناوینی از قبیل: شورای متحده کارگری و دیگر تشکل‌های صنفی و ی و فرهنگی فعالیت می‌کردند، ولی در دوره حکومت مصدق و بخصوص بعد از سی تیر ابایی از حضور ی و رسانه‌ای کاملاً آشکار با نام حزب توده نبود.
از سوی دیگر، به‌طور کلی و بخصوص در یک سال پایانی عمر دولت مصدق و زمانه بروز اختلاف‌ها و ریزش‌ها در جبهه ملی، مشکلات با دربار و جدایی راه با کاشانی و جناح مذهبی نهضت ملی و بالا گرفتن مشکلات خارجی و چالش‌های بین‌المللی چه در جدال حقوقی و مذاکرات و مناقشات ملی شدن نفت ایران و چه در مواجهه با فعالیت‌های مخفی مأموران امنیتی وابسته به امریکا و بریتانیا در ایران، مصدق اولویت را به مبارزه با حزب توده و سازمان نظامی مخفی نمی‌داد و شاید حتی در ماه‌های پایانی عمر دولتش از اسفند ۱۳۳۱ تا مرداد ۱۳۳۲، با اشارات عناصر رادیکال جبهه ملی، به حمایت ضمنی سازمان نظامی در روز مبادا و زمانه استیصال نیز به‌عنوان یک گزینه می‌اندیشید.

خلیل ملکی در زمستان ۱۳۲۵ وجود سازمان افسران را برخلاف مرامنامه حزب می‌دانست و در آن زمان خواستار انحلال سازمان نظامی بود که مدتی منحل هم شد. آیا خلیل ملکی که در زمان نهضت ملی مخالف حزب توده و از نزدیکان دکتر مصدق بود، نسبت به غیر قانونی بودن سازمان افسران به ایشان هشداری نمی‌داد؟
موضع خلیل ملکی درباره موجودیت سازمان نظامی در حزب توده، کاملاً اصولی و بر مبنای منافع ملی و مصالح حزبی بود. البته اختلافات اساسی نظری و عملی ملکی با رهبری و جریان غالب در حزب توده ورا و فرای وجود سازمان مخفی نظامی بود، ولی این مسأله نیز نقطه بروز جدی آن اختلافات بود که درنهایت هم به جدایی ناگزیر ملکی و یارانش از حزب منجر شد. مسأله مهم برای ملکی، اطاعت حزب توده از شوروی و آموزه‌های استالینیستی و توجه نکردن جدی و لازم به منافع ملی ایران بود.
تعطیلی موقت سازمان نظامی حزب توده نیز در سال ۱۳۲۵ عملاً به‌طور جدی به وقوع نپیوست و صرفاً اقدامی موقت، نمایشی و تبلیغاتی بود برای ساکت کردن منتقدان حامی ملکی و دیگر معترضان، درباره ت‌های حزبی و بحران پیش آمده ناشی از پیوستن اعضای نظامی و ی حزب توده به میرجعفر پیشه‌وری فرقه دموکرات در آذربایجان و دیگر جریان‌های جدایی‌طلب از ایران.

بعد از قیام سی‌تیر که اختیارات مصدق (حتی در بخش نظامی) بیشتر هم شد، آیا اقدامی برای کنترل سازمان افسران صورت گرفت؟
در مقطع بعد از سی تیر ۱۳۳۱، سازمان نظامی مخفی حزب توده از نظر تعداد اعضا و شبکه‌ها در درون نیرو‌های مسلح، گسترش بیشتری یافته بود و عرصه فعالیتش هم وسیع‌تر شده بود. دسته‌هایی از اعضای جبهه ملی، جریان‌های جدا شده از مصدق و گروه‌های راستگرا و منتقد دولت، از کاشانی گرفته تا ملکی و بقایی و دربار و افسران بازنشسته، مدت‌ها درباره خطرات وجودی سازمان نظامی مخفی حزب توده هشدار داده بودند و ابراز نگرانی می‌کردند. ولی دولت مصدق و تا حدی وزیر کشور و دکتر غلامحسین صدیقی که اتفاقاً شخصیتی قانوندان و قانونمدار هم بود، یا این خطر را جدی نمی‌گرفتند، یا در اولویت برخورد نمی‌دانستند یا اساساً تصور می‌کردند که در نبود یک سازمان مخفی حامی جبهه ملی، شاید وجود چنین سازمانی، ولو در دل حزب توده، درنهایت روزی به کار خواهد آمد و بنابراین بجز موارد موردی و محدود، برخورد جدی با آن صورت نگرفت.

این در حالی بود که در ۱۳ ماه پایانی عمر دولت مصدق و به مدد قیام پیروزمند سی‌ام تیر، برخلاف ادوار گذشته، مصدق خود مستقیماً بر ارتش و وزارت دفاع ملی کنترل و نظارت کامل داشت و رسماً نمی‌شد همانند سال‌های قبل، مسئولیت و عملکرد فرماندهی و بدنه ارتش و نیرو‌های مسلح را به پای اطاعت کورکورانه آنان از شاه، نهاد سلطنت، دربار و نهاد‌های وابسته به آنان نوشت.

گرچه طبق گفته محمدحسین خسروپناه، در ایام نهضت ملی، سازمان افسران سازمان‌یافته‌ترین جریان درون ارتش بود»، اما در آن زمان غیر از سازمان افسران، گروه‌های دیگری هم در ارتش بودند. مثل معدود افرادی که با آیت‌الله کاشانی یا بقایی تماس داشتند یا افرادی که به جبهه ملی گرایش داشتند. تا چه میزان در آن شرایط توقع ارتشی یکدست می‌رفت؟
ارتش ایران در سال پایانی عمر دولت دکتر مصدق، همانند ملت و تگران کشور، از نظر دیدگاه و رویکرد چند پاره بود. اگرچه آمار دقیق و چندان قابل اعتمادی درباره باور‌های ی پرسنل نیرو‌های مسلح در آن دوران وجود نداشت، ولی می‌توان گفت که بیشترین اعضای ارتش یا از نظر ی بی‌طرف و تابع حکومت و دولت بودند یا به تعریف رایج و کلاسیک خود را سرباز پادشاه می‌دانستند. بقیه نیز یا گرایش‌های جدی ملی داشتند یا دلبسته گرایش‌های دینی (اعم از مذهبی سنتی غیری، حمایت از مرجعیت سنتی شیعه، آیت‌الله کاشانی یا فداییان اسلام) داشتند.
با این حال باید دانست که سوای بحث تعداد طرفداران هر دسته، سازمان نظامی مخفی حزب توده، با همه ضعف‌ها و تشتت‌ها، سامان یافته‌ترین و آماده‌ترین تشکل مخفی نظامی در ایران بود. در این قبیل شرایط، انسجام و آمادگی، در کنار حضور در مواضع حساس و تعداد اعضای تأثیرگذار، می‌تواند عامل تعیین‌کننده و سرنوشت‌سازی در جریان عملیات براندازی، کودتا یا ضدکودتا باشد. عاملی که حزب توده یا نخواست یا نتوانست در روز‌های ۲۵ تا ۲۸ مرداد از آن بدرستی استفاده کند.‌

می‌دانیم که ناصرخان قشقایی و به کل ایل قشقایی بعد از ۲۸ مرداد، مخالف دولت کودتا بود و سازمان افسران هم نسبت به همکاری با قشقایی‌ها امید‌هایی داشت. از سویی دیگر ناصرخان بعد‌ها بواسطه هراس از فراگیر شدن و رفتن به سوی کمونیسم از همکاری با توده ای‌ها دست کشید. امید توده ای‌ها و سازمان افسران از کجا نشأت می‌گرفت؟
اگر در سوابق ی و عملکرد فعالیت ایل قشقایی و رهبری آن، بخصوص در قرن بیستم و تحولات انقلاب مشروطیت و تحولات پس از آن دقت کنیم، درمی‌یابیم که ایلخانان قشقایی و متحدان آنان ضمن مشارکت فعال و همه جانبه در رخداد‌های ی، بر اساس مصالح ایلی و تا حدی منافع ملی، گزینه‌های خود را منحصر به جناحی خاص نمی‌کردند و ضمناً در مقاطعی حساس نقش عنصر مرضی‌الطرفین مرتبط با همه، برای حل معضلات و رفع بن‌بست‌های ی را برعهده داشتند.
پسران صولت الدوله و برادران قشقایی (محمد ناصر، ملک منصور، محمد حسین و خسرو) در مجموع رویکرد حامی دولت مصدق را در پیش گرفته بودند، ولی ضمناً تا حدودی و البته با فراز و نشیب، ارتباط خود را با کاشانی، حزب توده و حتی دربار حفظ کرده بودند. حفظ ارتباط با حزب توده و سازمان نظامی مخفی آن نیز در همین راستا و در جهت یافتن راهکاری واقع بینانه در جهت تغییر وضع موجود باید ارزیابی شود.

ضمناً باید توجه داشت که از بین چهار برادر قشقایی، ناصرخان و خسرو خان بیشتر با حزب توده تماس داشتند که بعداً نیز ارتباط ناصرخان کم رنگ‌تر شد و روابط خسروخان با حزب توده بیشتر ادامه یافت که آن هم به این دلیل بود که رفتار نادرستی از سران حزب توده در اروپا دید. ضمناً با کاهش اجباری یا خودخواسته شدت فعالیت ی قشقایی‌ها ضد حکومت شاه، عملاً این ارتباط به حداقل ممکن رسید یا قطع شد.
از طرفی رهبری حزب توده و سازمان مخفی نظامی آن نیز مسأله مسلح و پا به رکاب بودن قشقایی‌ها، عاملی بالقوه بود برای ائتلاف موردی جهت تدارک شورش و قیام‌های مسلحانه و تحرکات نظامی علیه حکومت کودتایی فضل‌الله زاهدی و پس از آن هم به‌دلیل نبود شرایط و محافظه کاری و مصلحت‌اندیشی قابل درک سران ایل قشقایی، هیچ گاه جنبه جدی و عملی به خود نگرفت.

روشن است که جریانی شبیه سازمان افسران حزب توده، قانوناً در کشور‌های بسیار دموکراتیک هم تحمل نمی‌شوند، چه برسد به حکومت پهلوی بعداز کودتا. آیا می‌شود متصور شد که کودتای ۲۸ مرداد، با وجود همه جنبه‌ها و پیامد‌های منفی که برای کشور داشت، از این جهت دارای اهمیت بود که نقطه پایانی بر این ت مماشات با حزب توده و سازمان غیر قانونی مرتبط با آن (سازمان افسران) بود؟
از نظر من، سازمان نظامی مخفی حزب توده، به طور بنیادین و بخصوص به‌دلیل وابستگی رهبری حزب به حزب مادر و اتحاد جماهیر شوروی، در عمل خطری جدی برای تمامیت ارضی و منافع ملی ایران به‌شمار می‌رفت. از این جهت نباید مماشاتی با آن صورت می‌گرفت و از بین رفتن آن نیز اقدامی مثبت بود. ولی در این مورد باید سه نکته را در نظر داشت. نخست آنکه حزب توده ایران، از نظر ساختار و تشکیلات (نه از نظر صداقت و سمت‌گیری غیرملی رهبری و تا حدی بدنه آن، در جهت منافع همسایه شمالی) حزب‌ترین حزب تاریخ ی ایران بوده است و ضمن مخالفت با عملکرد و کارنامه آن، نمی‌توان منکر اهمیت تاریخی و نقش تأثیرگذار آن در مقاطع مختلف تحولات اجتماعی، ی و فرهنگی ایران معاصر شد. دوم آنکه در سال‌های بین ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵، درست یا نادرست، حزب توده عمده‌ترین مفر روشنفکری ترقی‌خواه ایران به حساب می‌آمد. بسیاری از روشنفکران دگراندیش مخالف وضع موجود کشور به نحوی و در ابعاد گوناگون به‌عنوان حزب یا هوادار و دلبسته، گرایش توده‌ای پیدا کردند. برخی بر این باور ماندند و برخی از آن سرخورده شده و از حزب بیرون زدند. ولی نمی‌توان همه آن‌ها را به‌عنوان خائن و وطن فروش به یک چوب راند. سوم اینکه در سازمان مخفی نظامی حزب توده، بسیاری از اعضا و فعالان دلبسته ایران و منافع ملی بودند و ضمن اینکه حتماً راه نادرستی را برگزیدند، در قضاوت تاریخی نباید این دسته پاکباخته را همگام و یک جا در کنار اغلب اعضای رهبری حزب که آگاهانه یا بر اساس آموزه‌های نظری یا در ورطه عمل در خدمت بیگانگان قرار گرفتند داوری کرد. بدنه سازمان نظامی مخفی حزب توده به خطا رفتند، به منافع ملی ایران لطمه زدند، ولی از عمق فاجعه رهبری حزب و وابستگی آنان آگاه نبودند و قصد خیانت نداشتند. هر‌چند واقعیت این است که درعرصه ت، ما بیش از انگیزه و نیت با انگیخته و محصول طرف هستیم.

گفت‌وگو از: مجید بجنوردی

این مطلب نخستین بار در رومه ایران منتشر شده است.


منبع: https://www.tabnak.ir/fa/news/9904/افسران-ضد-کودتا


ج ـ احمد شاه و تغییر سلطنت در ایران :

در زمان پادشاهى احمد شاه (1288 ه‍ . ش تا 1304 ه‍ . ش ) مردم ایران حوادث زادى را پشت سر گـذاشـتـنـد.

قـراردادهـاى بـیـگـانـگـان (157) در مـورد ایـران و اشـغـال كـشـورمـان از سوى متفقین در جنگ اوّل جهانى از یكسو و هرج و مرج و شورشهاى داخلى از سوى دیگر، زمینه هاى دیكتاتورى را فراهم كرده بود. رضا خان میر پنج كه از سوى احمد شاه لقـب (سردار سپه ) گرفته بود، هر روز قدرتمندتر مى شد و راه را براى به دست گیرى سـلطـنت آماده مى كرد. او ابتدا شعار جمهورى خواهى از سر داد، امّا پس از مدت كوتاهى از آن دست كـشـیـده ، بـه پادشاهى روى آورد و كم كم زمینه هاى خلع احمد شاه را كه مدت طولانى در اروپا بود، فراهم كرد.(158) سـرانـجـام ، در نـهـم آبـان 1304 گـروهـى از نمایندگان ماده واحده اى تقدیم مجلس كرده و با تصویب آن سلطنت را از پادشاهان قاجار خلع كرده و به رضا خان پهلوى واگذار كردند. بدین تـرتـیـب ، بـسـاط حـكـومـت قـاجـار از صـحـنـه تـاریـخ ایران برچیده و حكومت پهلوى جانشین آن شد.(159)

دوره رضا خان

یكى از حوادث مهّم تاریخ ى معاصر ایران ، چگونگى به قدرت رسیدن رضاخان پهلوى و دیـكـتـاتـورى شـانـزده سـاله اوسـت . پـس از انـقـلاب اكـتـبـر روسـیـه در سـال 1917 م / 1296 ه‍ . ش و خـارج شـدن آن كـشـور از صـحـنـه رقـابـت سـیـاسى در ایران ، انـگـلسـتـان در صـدد بـرآمد كه قدرتهاى متعدد محلّى و جنبشها و نهضتهاى ملّى و مذهبى را نابود كـرده ، یـك قـدرت مـركـزى قـوّى و مـقـتـدر و طـرفـدار خـود در ایـران تشكیل دهد تا در پناه آن ، بهتر بتواند منافع و تسلط خود را در كشورمان حفظ كند.

در راسـتـاى اجـراى ایـن سـیـاسـت ، پـس از مـطـالعـات مقدماتى از میان افرادى كه براى چنین امر خـطـیرى در نظر گرفته شده بودند، (رضا خان پهلوى ) برگزیده شد. وى كه یك سرهنگ تیپ قزاق ایران و فردى فرصت طلب بود، با آنها همگام شده ، كم كم پله هاى ترقّى را یكى پـس از دیـگـرى طـى كـرده ، بـه قـدرت رسـیـد. دوران حـكـومت او همراه با استبداد، سركوبى و قـتـل و غـارت مـردم از یـكسو و رواج فرهنگ بیگانه و غربى از سوى دیگر است كه در این درس به گوشه هایى از آنها اشاره خواهیم كرد.

اوضاع ى ـ اجتماعى ایران در اواخر سلطنت احمد شاه

پـس از پـیـروزى انقلاب مشروطیت و استقرار حكومتهاى بظاهر مشروطه و ملّى ، مردم ایران انتظار اسـتـقـلال ، آزادى و رفـاه بـیشتر مادى و تاءمین حداقل زندگى را داشتند، امّا پس از مدتى كه از عـمـر مـشـروطـه گـذشـت ، نـه تـنـهـا چـنین وضعى حاصل نشد، بلكه روز به روز بر مشكلات ، گـرفـتـاریها و تنگناهاى آنها افزوده شد. با ظهور قدرت تجارى و اقتصادى آلمان در ایران ، كـشـور مـا درگـیـر مـنـاقـشـاتِ فـزایـنـده مـنـافـع مـتـضـاد دولتـهاى روس ، انگلیس و آلمان شد. قـبـل از شـروع جـنـگ جهانى اوّل ، اختلاف میان آلمان و روسیه از یكسو و انگلیس و آلمان از سوى دیـگـر، ایـران را بـه صـحـنـه رقـابـت اقـتـصـادى و سـیـاسـى ایـن كـشـورهـا تبدیل كرد كه مشكلات و گرفتاریهاى مردم را افزایش داد.(160) در آغـاز جـنـگ جـهـانـى اوّل ، هـر چـنـد دولت ایـران بـى طـرفـى كشورمان را اعلام كرده بود، امّا كـشـورهـاى درگـیـر در جـنـگ آن را نـادیده گرفته و ایران را مورد قرار دادند. روسیه و انـگلستان از شمال و جنوب و دولت عثمانى از شمال غرب ، ایران را مورد تاخت و تاز قرار داده و بـه صـحـنـه درگـیـرى بـیـن خـود تـبـدیـل كـردنـد. در ایـن زمـان كـه استقلال كشور دستخوش مان قرار گرفته بود، دولت ایران از نظر ى در ناتوانى كـامـل بـه سـر مـى بـرد و قـادر بـه هـیـچ گـونـه واكـنـشـى در مقابل آنها نبوده ، كشور در حال هرج و مرج و بحران بود.(161) در چـنـیـن مـوقـعـیـتـى ، اوضاع اقتصادى به شدت رو به وخامت گراییده ، تسلط بیگانگان بر شـریـانـهـاى حـیـاتـى كـشـور هـم باعث تشدید بحران ى و اقتصادى شده بود. خرابیهاى ناشى از جنگ و اشغال كشور و قطع روابط بازرگانى با خارج ، مردم را به ستوه آورده بود. خزانه كشور خالى شده ، كشاورزى به حالت ركود در آمده ، قیمت نیازمندیهاى روزانه به چندین بـرابـر رسـیـده بـود و در نـتـیـجه قحطى و گرسنگى بیشتر بخشهاى كشور را فرا گرفته بـود. مـشـكـلات نـاشـى از اشـغال بیگانگان از یكسو و شیوع بیماریهاى مسرى و واگیر و بى كفایتى دولتمردان كشور از سوى دیگر، باعث شده بود تا افرادى در گوشه و كنار كشور با انـگـیـزه مـقـابـله بـا مـتـجـاوزان و بـازگـردانـدن استقلال ى كشور دست به شورش زده ، نهضتهایى را بر پا كنند.(162) مـیـرزا كـوچـك خـان جـنـگـلى با تشكیل كمیته اتحاد اسلام در گیلان ، شیخ محمد خیابانى با بر پایى كمیته ملّى در تبریز با مان در حال نبرد بودند. همچنین سرهنگ محمّدتقى خان پسیان در خـراسـان سـر به شورش زده ، علیه حكومت مركزى ایران مبارزه مى كرد. دلیران دشتستان و تـنـگـسـتـان نـیـز در جـنـوب عـلیـه نـیـروهـاى مـتـجـاوز انـگـلیـسـى بـه مـبارزه برخاستند تا در مقابل آنان از اسلام و استقلال و تمامیت ارضى كشور دفاع كنند. همه این رویدادها و مشكلات باعث شـد كـه رضـاخـان خـود را در ظـاهـر بـه عـنـوان نـاجـى ایران مطرح كرده ، به كمك و با حمایت كامل انگلیسیها در فكر به دست گیرى قدرت در ایران باشد.(163)

كودتاى سوم اسفند 1299 ه‍ . ش

پـس از مـخـالفـتـهـا و جنبشهاى مردمى براى مقابله با حضور بیگانگان در ایران بویژه حضور استعمارگر انگلیس ، و مخالفت شدید با قرار داد 1298 ه‍ . ش / 1919 وثوق الدوله ـ كاكس ، انـگـلیـس دریـافـت كـه نـمـى تـوانـد قـدرت خـود را بـطـور مـسـتـقـیـم بـر ایـران تـحـمیل كند. به همین دلیل ، تصمیم گرفت به صورت غیر مستقیم و از طریق تمركز قدرت در ایـران ، بـه وسـیله یكى از افراد فرصت طلب این كار را به انجام برساند. خروج روسیه از صـحـنـه رقـابـت سـیـاسـى ایـران و شـكـسـت كـامـل آلمـان در جـنـگ اوّل جـهـانـى ، راه اجـراى چـنـیـن سـیـاسـتـى را براى آن كشور هموار كرد؛ فقط آنچه اهمیت داشت ، چگونگى انتخاب و به قدرت رساندن فرد مورد نظر آنها بود.(164) سرانجام ، پس از بررسیها و تماسهاى مختلف با افراد متعدّد و مورد نظر، سرهنگ (رضاخان ) و سـیـد ضـیـاالدیـن طـبـاطـبـایـى را براى این امر مهمّ در نظر گرفتند تا با كمك این دو با یك كـودتـاى بـدون خـونـریـزى قـدرت را در دسـت گـرفـتـه ، حـكـومـت مـورد نظر خود را در ایران تـشـكـیـل دهـند.


زمینه هاى نهضت مشروطیت

الف ـ زمینه هاى داخلى

1 ـ نهضت تنباكو:

یـكـى از مـهـمـتـریـن زمینه هاى داخلى نهضت مشروطیت ، قیام تنباكو است . زمانى كه ظلم و استبداد سراسر ایران را فرا گرفته و حكومت استبدادى ناصر الدین شاه قاجار بر مردم ایران سایه افـكـنـده بود و به دنبال واگذارى امتیاز توتون و تنباكوى ایران به یك شركت انگلیسى به نـام (رژى )، مـردم در سـراسـر ایران دست به اعتراض و قیام زدند و با رهبرى و هدایت عُلما و ون مبارزه ریشه دارى را آغاز كردند، شاه و اطرافیان او كه با دریافت رشوه هاى كلان ، ایـن امـتـیـاز را بـه بـیـگـانـگـان اعطا كرده بودند، قصد داشتند به هر وسیله اى كه شده نهضت تـنـبـاكـو را سـركـوب كـنـنـد، امـّا مـردم پس از صدور فتواى آیت اللّ ه العظمى میرزاى شیرازى یـكـپارچه از آن اطاعت كردند و رژیم ناصر الدین شاه به ناچار تسلیم خواست مردم شد و امتیاز را لغو كرد.(111) پـیـروزى نـهـضـت تـنـبـاكـو از یـكـسـو بـاعـث فـرو ریـخـتـن تـرس از اسـتـبـداد پـادشـاهـان و زوال مـقـام و عـظـمـت آنها شد و از سوى دیگر مردم ایران فهمیدند كه با وحدت كلمه و تكیه بر مـبـانـى ارزشـى اسـلام و رهـبـرى روحـانـیـت مـى تـوان در مقابل هر گونه استبداد به مقاومت پرداخته ، آن را به زانو در آورد. این مساءله یكى از موارد مهم زمینه هاى داخلى نهضت مشروطیت بود و الهام بخش ‍ این نهضت شد.

ـ ظلم و استبداد پادشاهان قاجار:

پـادشـاهـان قاجار همانند سایر شاهان ایران ، یگانه قدرت مطلق كشور بودند و قدرت آنها از طـریـق سـلسـله مـراتـب بـه حاكمان ، شاهزادگان ، خوانین ، اربابان محلّى و مقامهاى دولتى مى رسـیـد. مـال ، مـقـام و دارایـى شـاهـان از هـر گـونـه تـجـاوزى مـصـون بـود، در حالى كه جان ، مـال و نـامـوس مردم ، هیچ گونه تضمین و تاءمینى در مقام قدرت آنها نداشت و حتّى نمى توانست خـارج از اراده پـادشـاهـان بـاشد. شاه در واقع نقش قوّه مقننه ، قضاییه و مجریه را داشت و به راحـتـى مـى تـوانست دست به هر اقدامى زده و از مردم به زور مالیات و خراج گرفته ، آنها را زندانى یا اعدام كند.(112) دوره طـولانـى پـادشـاهـى نـاصـر الدیـن شـاه و مـظـفـر الدیـن شـاه ، بـه دلیـل اعـطـاى امـتـیـازات و واگـذارى مـنابع كشور به بیگانگان و سفرها و ولخرجیهاى آنها به اروپا از یكسو و امتیاز توتون و تنباكو و پرداخت خسارت به شركت رژى از سوى دیگر، باعث خـالى شدن خزانه كشور و در نتیجه افزایش فشار به مردم شد. همچنین فساد و رشوه خوارى و آزادى عمل كارمندان دولت و حاكمان محلّى براى دریافت مالیات (خراج ) بر مشكلات مردم افزود. ایـن در حـالى بود كه مردم و علما و روشنفكران هر روز نسبت به این وقایع آگاه و آگاه تر مى شـدنـد و تـحـمـّل ایـن هـمـه ظـلم و سـتـم و اسـتـبـداد را نداشتند و علیه آنها دست به اعتراض مى زدند.(113)

3 ـ فقر و بیچارگى مردم :

تهاى استعمارى روس و انگلیس در ایران كه به واسطه اعطاى امتیازات ، منابع مهّم مالى ، مـعـدنـى و اقـتـصـادى ایـران را در اخـتـیـار گـرفـتـه بـودنـد از یـكـسو، مشكلات طبیعى و فقدان وسـائل حـمـل و نـقـل داخـلى و بـلایـاى آسـمـانـى از سـوى دیـگـر، بـاعـث سـقـوط و زوال اقـتصاد ایران در زمان قاجاریّه شده بود در نتیجه در این برهه از تاریخ ایران ، مردم در فـقـر و بـیـچـارگـى دسـت و پـا مـى زدنـد و عـدّه زیـادى هـر سال براى پیدا كردن كار به كشورهاى دیگر مى رفتند.(114) ایـران از نـظـر تـجـارت خـارجـى تـا ایـن زمـان از وضـعـیت خوبى برخوردار بود، امّا به علّت پـیـشـرفـت عـلم و صـنـعت در اروپا، افزایش ‍ تولید در سطح انبوه و نیاز به بازارهاى جدید، صـادرات كـالاهـاى اروپا به ایران سرازیر شد. این در حالى بود كه كالاهاى تولیدى داخلى قـابـل رقـابـت بـا آنها نبود. از این رو، تعادل صادرات و واردات ایران از میان رفته و صنایع داخلى رو به ركود و ضعف نهاده ، از رونق افتاد. عدّه اى كه در گذشته از این راه امرار معاش مى كـردنـد، بـیـكـار شده ، به تعداد بیكاران و بیچارگان افزوده شد. این فقر و فلاكت همراه با عـیـاشـیـهـا و خـوشـگذرانیهاى پادشاهان ، درباریان و والیان زمینه هاى مساعد و مناسب را براى مشروطیت آماده كرد.(115)

4 ـ نقش مطبوعات :

یـكـى از زمـیـنـه هـاى مهّم نهضت مشروطیت و مشروطه طلبى در زمان قاجاریّه كه بیش از ابزارهاى دیـگـر مـؤ ثـر واقع شد، نقش ‍ مطبوعات و رسانه هاى گروهى بود. رومه ها و نشریات به عـنـوان یـك وسـیـله ارتباط جمعى نقش مهمّى در تغییر و تحوّلات اجتماعى معاصر و بویژه نهضت مشروطیت داشته اند.(116) )بعد از اقدامات امیر كبیر جهت تاءسیس دارالفنون در ایران و اعزام عدّه اى دانشجو به اروپا و آشـنـایـى آنـهـا بـه فـن چاپ و نشر و فراگیرى آن و برگشت به ایران ، براى اوّلین بار (مـیـرزا صـالح شـیـرازى ) اقـدام بـه انـتـشـار روزنـامـه در سـال 1216 ه‍ . ش ‍ (زمـان مـحـمـد شـاه در ایـران ) كـرد و بـدیـن طـریـق رومه نگارى از دست دولتـمـردان بـه دسـت روشـنـفـكـران غرب گرا افتاد.(117) این رومه ها و نشریات داخـلى و خـارجـى بـه حـكـومـت قـاجـاریـّه حمله كرده ، از وضع ى و اجتماعى ایران انتقاد مى كـردنـد و خـواستار حكومت قانون بودند. این نشریات نقش مهمّى در بسط و توسعه افكار جدید در ایـران داشـتند؛ به این معنى كه آشنایى مردم از پیشرفتها و تحوّلات مهمّ در اروپا باعث شد كـه از نـوع حـكـومـت اسـتـبدادى ایران ، فقر و عقب ماندگى و ولخرجیهاى پادشاهان قاجاریّه نیز انتقاد كرده ، خواستار الغاى حكومت استبدادى در ایران باشند.(1) مـطـبـوعـات داخـلى و خـارجـى كـه در زمینه آگاهى و بیدارى مردم در صدر مشروطیت نقش بیشترى داشـتـنـد عـبـارت بـودنـد از: (اخـتـر)، (عـروة الوثـقـى )، (قـانـون )، (حـبـل المـتـیـن )، ثـریـا،

آزاد، مـدیـر مـظـفـرى ، نـداى وطـن ، كـشـكـول ، عـدالت ، الحـدیـد، لسـان الغـیـب ، غـیـرت و مـسـاوات . بـیشتر این نشریات توسط روشنفكران طرفدار غرب منتشر مى شدند.

5 ـ فعالیّت گروهها و انجمنها:

هر چند ممكن است در طول تاریخ ایران شاهد فعالیت گروهها و انجمنهاى آشكار و پنهان باشیم ، امـّا تـا اوایـل مـشـروطـیـت هیچ مجمع مخفى یا آشكار سازمان یافته اى در ایران وجود نداشت . در واقـع ، ازایـن تـاریـخ اسـت كـه كـم كـم گـروهـهـا و انـجـمـنـهـاى آشـكـار و پـنـهـان شكل گرفته ، تجمع و فعالیتهاى مردم را علیه حكومت سازماندهى مى كردند.(119) گـروهـهـا و انـجـمـنـهـا در نـخـسـتـیـن مـراحـل نـهـضـت مـشـروطیت به وسیله روشنفكران و ون شـكـل گـرفـتند و سهم مهمّى در این نهضت ملّى و مردمى داشتند، تا حدّى كه مى توان گفت نهضت مشروطیت مدیون شكل گیرى و فعالیتهاى سرّى و آشكار این گروهها بود.(120) یـكـى از اوّلیـن كـسـانـى كـه در ایـن راه پـیـشـقـدم شـد و اقـدام بـه تـشـكـیل انجمنى كرد (میرزا ملكم خان ناظم الدوله ) بود. وى از عاملان و سرسپردگان انگلیس بـوده و در سـراسـر زنـدگـى خـود بـراى آن كـشـور جـاسـوسـى كـرد. او مـوفـّق شـد در سال 1237 ه‍ . ش / 58 م ، فراموشخانه را در ایران تاءسیس كند. علاوه بر فراموشخانه گـروههاى دیگرى مانند انجمن مخفى ، انجمن ملّى ، كمیته انقلاب ، انجمن شهرستانها، مجمع سرّى فـرامـاسـونـهـا و مـجـمـع (آدمـیـّت )، قـبـل از نـهـضـت مـشـروطـیـت در ایـران تـشـكـیـل شـده و نـقـش ‍ مـهـمـّى در رهـبرى ، هدایت و روشنگرى مردم داشته اند. بسیارى از رهبران مـشـروطـه مـانـنـد آیـت الله (طـبـاطـبـایـى )، (بـهـبـهـانـى )، (مـلك المـتـكـلمـیـن ) و (سـیـد جمال واعظ) عضو این گروهها و انجمنها بودند.(121)

6 ـ تلاش علما و ون :

بـدون هـیـچ شـك و تـردیـدى بـاید گفت كه نقش اساس و كلیدى در نهضت آزادى خواهانه و ضد اسـتبدادى مشروطه ، بر عهده عُلما و ون بود. آنها با نفوذ روحانى و معنوى خود در جامعه مـذهـبـى ایران توانستند نهضتى را علیه حكومت ظالمانه قاجاریّه به راه اندازند كه بعدها باعث تحوّلات زیادى در ساختار ى و اجتماعى ایران شد.(122) بـزرگـتـریـن و مـهـمـتـریـن چـهـره هـاى روحـانـى مـشـروطـه خـواه را مـى تـوان (سـیـد جمال الدین اسد آبادى )، (شیخ فضل الله نورى )، ( خراسانى )، (حاج شیخ عبد اللّ ه مازندرانى )، (سید محمد طباطبایى )، (سید عبد الله بهبهانى )، (ملك المتكلمین ) و (میرزا مـحـمـد حـسـن نـایـیـنـى ) نـام بـرد.

هـر كـدام از ایـنـهـا بـه شـكل خاصى مخالف حكومت استبدادى و خواهان نظام حكومتى مشروطه بودند. بعضى از این علما و روحـانـیـون بـزرگ بـا نـوشـتـن كـتـابـها و مقالات ، زمینه هاى فكرى مشروطیت را فراهم كرده و بـعـضـى دیـگر با شركت و هدایت و رهبرى نهضت مشروطیت نقش بسزایى در پیروزى و تداوم آن داشتند.(123)

7 ـ روشنفكران غربگرا:

از زمـیـنـه هـاى فـكـرى مهّم نهضت مشروطیت ، روشنفكران آزادیخواه و غربگرا بودند. نفوذ افكار غـرب گـرایى در ایران از نظر تاریخى به زمان شاهزاده (عباس میرزا) بر مى گردد، زیرا در ایـن زمـان بـه عـلّت پـیـشرفتهاى علمى و صنعتى ، تحوّلات مهمّى در اروپا صورت گرفته بـود. (عـبـاس مـیـرزا) و پـیـشكارش (میرزا ابوالقاسم قائم مقام ) به این نتیجه رسیدند كه اگـر ایـران بخواهد با كشورهاى اروپایى مقابله كند، باید از نظر نظامى و صنعتى دست به نـوسـازى بـزنـد. به همین دلیل در سال 1190 ه‍ .


رقابت بیگانگان در ایران

رقـابـت بـیـگـانـگـان در ایـران از زمـان صـفـویـّه كـم و بـیـشوجـود داشـت ، امـّا بـه دنـبـال انـقـلاب كـبـیـر فـرانـسـه و تـحـولات مـهـّماروپـا در اواخـر قـرن هـیـجـدهـم و اوایـل قـرن نـوزدهم وارد مرحله جدیدى شد. هر چنداین رقابتها با حضور چند كشور قدرتمند آن زمـان در ایران ادامه داشت ، ولى رقابتدو كشور همسایه شمالى و جنوبى یعنى روس و انگلیس ملموستر و شدیدتر بود و به همیندلیل فقط به رقابت آن دو كشور در ایران مى پردازیم .

روس و انـگـلیـس در نـتـیـجـه رقـابـت در ایران ، توانستند امتیازاتاقتصادى ، ى و نظامى زیادى كسب كنند كه ما از میان آنها فقط به امتیازات مهّم اقتصادىو قراردادهاى ى كه باعث غـارت مـنـابـع مـلّى و تـقـسـیـم كـشـور بـه دو حـوزهنـفـوذ و اشغال ایران در جنگ جهانى اوّل شد اشاره مى كنیم .

هـر چـنـد ایـن امـتیازات هر كدام در جاى خود مهّم بودند، ولى بعضى ازآنها مهمتر از بقیه بوده و اثـرات تـخـریـبـى بـیشترى بر نظام اقتصادى ى وفرهنگى ایران داشتند. از این رو، از مـیـان امـتیازات كسب شده توسط روس و انگلیستنها به مهمترین آنها كه اثرات داخلى و خارجى جبران ناپذیر داشتند، اشاره مى شود.

امتیازات اقتصادى انگلستان

الف ـ امتیاز رویتر:

یـكـى از اوّلیـن و مـشـهـورتـرین امتیازاتى كه در ایران به بیگانگان داده شد، امتیاز (رویتر) بـود.

ایـن امـتـیـاز از آن جـهـت بـا اهـمـیـّت اسـت كـه سـرآغـاز فـصـل جـدیـدى از كـسـب امـتـیـازات اقـتـصـادى و تـجـارى بـود و بـه دنـبـال آن امـتـیـازات دیـگـرى بـه روسـیه و انگلستان واگذار شد كه هر كدام از آنها خسارتها و مشكلات زیادى را براى ایران به وجود آورد.(55) بـه مـوجـب ایـن امـتـیـاز، بـهـره بـردارى و اسـتـخـراج كـلیـه مـعـادن ایـران از جـمـله مـعـادن ذغـال سـنـگ ، آهـن ، مـس ، سـرب ، نـفـت و هـر مـعـدن دیـگـرى كـه در ایـران قابل بهره بردارى بود ـ به استثناى طلا، نقره و سنگهاى قیمتى و معادن متعلق به افراد ـ به مدت هفتاد سال و با شرایط آسان به (بارون جولیوس دو رویتر) یهودى آلمانى تباركه به تابعیت انگلیس در آمده بود، در سال 1250 ه‍ . ش / 72 م واگذار شد.(56) ایـن امـتـیـاز كـه در زمـان نـاصر الدین شاه و صدارت (میرزا حسین خان سپهسالار) و با واسطه گـرى و دلالى مـیـرزا مـلكـم خـان بـه انـگـلیـسـیـهـا داده شـد و بـه مـعـنـاى فـروش كـامل ایران و غارت منابع و ثروت ملّى مردم ایران بود، با مخالفت شدید روسیه از یك سو، و مـردم و عـلمـاى شیعه از داخل به ویژه مجتهد بزرگ (حاج ملا على كنى ) از سوى دیگر، رو به رو شـد و بـنـاچـار قـبـل از اجـرا، لغـو شـد و تـلاش رویـتـر بـراى اجـراى آن بـه جـایـى نرسید.(57)

ب ـ امتیاز بانك شاهنشاهى ایران :

بعد از لغو امتیاز استخراج معادن ایران توسط ناصر الدین شاه ، رویتر از این امر نگران بود. وى از طـرح دعـوا عـلیـه ایـران به خاطر لغو امتیازش دست بر نداشت و این موضوع را به مدت هـفـده سـال دنـبـال كـرد تـا سـرانـجـام تـوانـسـت امـتـیـاز بـانـك شـاهـنـشـاهـى را در سال 1268 ه‍ . ش / 89 كسب كند.(58) نـاصر الدین شاه سالها قبل از ایجاد بانك شاهنشاهى توصیف بانكهاى اروپایى و نقش آنها را در پـیـشـرفـت اقـتـصـادى شـنـیـده بـود و تـمـایـل داشـت چـنـیـن مـؤ سـسـه هـایـى در ایـران نـیـز تـشـكـیـل شـود. زمـانـى كـه وى در تـدارك سـفـر دوم خـود بـه اروپـا بـود، نـیـاز شـدیـد بـه پـول پـیدا كرد تا هزینه عیاشیها و مخارج بیهوده خود را تاءمین كند. به همین جهت با دادن امتیاز تـاءسیس

بانك شاهنشاهى به رویتر موافقت كرد تا هم هزینه سفرش فراهم شود هم به دعاوى هفده ساله رویتر خاتمه دهد.(59) بـه موجب این امتیاز به (رویتر) و شریكان او، اجازه تاءسیس بانك شاهنشاهى ایران با داشتن حق انحصارى انتشار اسكناس به مدت شصت سال در ایران داده شد. وى حقّ داشت علاوه بر تهران در شـهـرسـتـانـهـا نـیـز شـعـبـه هـاى بـانـك دایـر كـنـد. رویـتـر نـیـز مـتـعـهـد شـد پـس از تـشـكـیـل بـانـك مـبـلغ چـهـل هـزار لیـره انـگـلیـسـى بـه مـدّت ده سـال بـا بـهـره شـش درصد به ناصر الدین شاه ـ جهت سفر به اروپاـ قرض بدهد. این بانك عـلاوه بـر انجام عملیات بانكى مى توانست با هزینه خود یا دیگرى در تمام كارهاى صنعتى و تـجـارى سـرمـایـه گـذارى كـند؛ همچنین حقّ استخراج و بهره بردارى از تمام معادن ایران بجز مـعـادن فـات قـیـمـتـى و مـعـادنـى كـه قـبـلا به دیگران واگذار شده بود، را دوباره به دست آورد.(60)

ج ـ امتیاز تنباكو (رژى ):

در سـال 1269 ه‍ . ش / 90 مـیلادى هنگامى كه ناصر الدین شاه و صدر اعظم او در مسافرت سـوّم در لنـدن بـه سـر مـى بـردنـد، نـیـاز شـدیـد بـه پـول پـیـدا كـردنـد. سـیـاسـتـمـداران انـگـلیس كه منتظر چنین فرصتى بودند تا امتیاز دیگرى بگیرند، پیشنهاد دریافت امتیاز توتون و تنباكوى ایران را ارائه كردند كه مورد موافقت شاه و صدر اعظم او ـ امین السلطان ـ قرار گرفت .(61) نـاصـر الدیـن شـاه پـس از بـازگشت به ایران (ماژور تالبوت ) را به ایران دعوت كرده ، خـریـد و فـروش تـوتـون و تـنـبـاكـوى ایـران را در داخـل و خـارج بـه مـدت پـنـجـاه سـال بـه او واگـذار كـرد.

تـالبـوت در پـى ایـن امـتـیـاز، شـركـت رژى را تـشـكیل داده ، در شهرهاى بزرگ شروع به فعالیت كرد.

خسارتهاى اقتصادى به دولت و ملّت ایـران ، بـویـژه به تاجران و كشاورزان و بازاریان جزء از یك سو، و فعالیتهاى فرهنگى و ضـد اسـلامى و رواج فساد و بى بند و بارى عاملان شركت از سوى دیگر، باعث نهضت تنباكو در شهرهاى بزرگ ایران از جمله تهران ، فارس ، اصفهان ، تبریز و . شد.(62) مـردم شـهـرهـاى بـزرگ كـه از مـبـارزات خـود نـتـیـجـه اى نـگـرفـتـه بـودنـد؛ متوسل به علماى نجف بخصوص آیت اللّ ه العظمى میرزا حسن شیرازى شدند و با ذكر ضررهاى مـادى و معنوى مردم مسلمان ، خواستار اقدام جدى از سوى وى شدند. این عالم بزرگ پس از اینكه نـتـیـجـه اى از اقـدامـات مـسـالمـت آمـیـز خـود نـگـرفـت ، فـتـواى مـنـع اسـتـعـمـال دخـانـیـات را صـادر كـرد. پـس از صـدور فـتواى تحریم تنباكو، مردم ایران بطور یـكـپـارچه از ایشان اطاعت كرده سرانجام ناصر الدین شاه مجبور به لغو آن شد و پانصد هزار لیـره وام بـا بـهـره شش درصد از بانك شاهنشاهى انگلیس جهت پرداخت به شركت رژى دریافت كـرد، در ضـمـن كُل گمركات جنوب به عنوان ضمانت پرداخت وام در اختیار انگلیس قرار گرفت .(63)  


جنگ دوم

الف ـ نقض عهدنامه گلستان و شروع جنگ دوم :

بـعـد از پـایـان جـنـگ اوّل ایـران و روس ، بـه مـدت سـیـزده سـال بـین دو كشور آتش بس و صلح برقرار بود. فتحعلیشاه در این سالها تلاش زیادى كرد تـا از راهـهـاى مـسـالمت آمیز و ى شهرهاى تصرف شده را به آغوش ایران باز گردانده ، كسب حیثیت كند، امّا همه كوششهاى او، به علت سرسختى و لجاجت روسها در بازپس دادن شهرهاى ایـران نـقـش بـر آب شـد.(44) كـمـیـسـیـون مـرزى طـبـق عـهـدنـامـه صـلح گـلسـتـان یـك سـال بـعـد از انـعـقـاد صـلح (1193ه‍ .ش / 14 م .) تـشـكـیـل شـد و چندین بار در ایران و روسیه تشكیل جلسه داد، ولى موفق به تعیین حدود مرزها نشد. ننگ جدایى چندین شهر حاصلخیز ایران از یكسو و فشار افكار عمومى داخلى از سوى دیگر دولتـمـردان ایـران بـویـژه فـتـحـعـلیـشـاه و عباس میرزا را وادار كرد كه در صدد استرداد مناطق اشغال شده بر آیند. به همین دلیل ، وقوع جنگ دوم اجتناب ناپذیر شد.(45) روسـهـا بـراى ادامـه ت توسعه طلبى خود، تعیین حدود مرزها را در عهدنامه گلستان بعمد مـبـهـم گـذاشـتـه بـودنـد؛ بـه هـمـیـن دلیـل طـى فـاصـله دو جـنـگ هـمـواره بـه دنـبـال فـرصـت مـنـاسـبـى بـودنـد تـا اهـداف و مـقـاصـد تـوسـعـه طـلبى خود را در خاك ایران دنـبـال كـنـند.

اختلافهاى قدیمى مرزى و مذهبى بین ایران و عثمانى بهانه لازم را به روسها داد تـه دو كـشـور را بـه جـنـگ و كـشـتـار كـشـانـده ، از مـوقـعـیـت پـیـش آمـده سـوء اسـتفاده كنند. به دنـبال شروع جنگ ایران و عثمانى ژنرال (یرمولوف ) از فرصت استفاده كرد و چندین نقطه از خـاك ایـران را در (بالغ لو) و (گوگ چاى ) تصرف كرد (1204 ه‍ . ش / 25 م .) دولت ایـران این را نقض ‍ آشكار عهدنامه صلح گلستان مى دانست و بطور جدّى به آن اعتراض كـرد، امـّا مـذاكـرات دو طـرف در ایـن مـورد نـتـیـجـه اى نـداد و جـنـگ دوم ایـران و روس در سال 1205 ه‍ . ش / 26 م آغاز شد.(46)

ب ـ مراحل جنگ دوم :

جنگ دوم ایران و روس به مدت 5/1 سال طول كشید و داراى سه مرحله جدا بود.

مـرحـله اول ـ اعـلام جهاد و پیروزى ایران : روسها با استفاده از ابهامهاى صلح گلستان به سر حدات ایران كرده ، به آزار مردم مسلمان پرداختند. مردم ایران و شهرهاى تصرف شده كه از ایـن وضـع خـیـلى نـگـران بـودنـد و شـاه و دربـاریـان را نـیـز از حل آن عاجز مى دیدند، به ون و عُلما كه همیشه در لحظه هاى سخت پشتیبان مردم بوده اند، مـتـوسـل شـدند. به همین علت آقاى سید محمد طباطبایى مجتهد كه از علماى شیعه در كربلا بود، حـوزه درس را تـعطیل كرده ، به ایران آمد و به اتفاق مراجع بزرگ ، حكم جهاد علیه روسیه را صادر كردند.(47) جـنـگ حـالت حـمـاسـى و مـقـدس بـه خـود گـرفـت و بـا شـركـت عـلمـاى طـراز اوّل ایران در آن ، شور و شوق وصف ناپذیرى پیدا كرد. مردم شهرهاى اشغالى نیز با فتواى عـلمـا قـیام كردند. مبارزه جهادى با روسها باعث شدكه در كمتر از حدود دو ماه ، همه جبهه هاى جنگ شـاهـد پـیـروزى سـپـاهـیـان اسـلام شـود. اغـلب نـاحـیه ها و شهرهاى ایران كه به موجب عهدنامه گـلسـتـان از ایـران جـدا شـده بود، دوباره به آغوش كشورمان بازگشت . همه رزمندگان كه از سـراسـر كـشـور جـهت رهایى مردم مسلمان دربند حركت كرده بودند، به رهبرى علما و فرماندهان خود یك هدف را دنبال مى كردند و آن شكست دشمن م و پیروزى اسلام بود.(48) مـرحـله دوم ـ ركـود و شـكـسـت : حـركـت سـراسـرى مـردم در مـرحـله اوّل جـنـگ كه با فتواى عُلما و مراجع بزرگ و تعطیل درس حوزه و حضور در جبهه جنگ و شور و حـال حـمـاسـى كـه داشت ، با فرماندهى و مدیریت صحیح مى توانست منجر به پیروزى نهایى ایـران و شـكـسـت كامل روسها شود، امّا حوادثى چند باعث شد كه سردمداران ایران نتوانند از این موقعیت بى سابقه و استثنایى استفاده كنند. كه به مهمترین موارد آن در اینجا اشاره مى شود.

اشـتـبـاهـهـاى عـمـده و غـیـر قـابـل جـبـران عـبـاس مـیـرزا: اشـتـبـاه اوّل وى تاءخیر در فتح قلعه استراتژیك و حساس شوشى بود. این اشتباه باعث شد كه روسها نیروى زیادى در آنجا متمركز كنند.


جنگ اوّل

الف ـ وصیت پتر كبیر، عامل اصلى جنگ :

روسـیـه تـزارى از زمـانـهـاى گـذشـته با همه وسعتى كه از نظر جغرافیایى داشت ، به علّت مـوقـعـیـت ویـژه خود به دریاى آزاد مناسب ، راه نداشت . این كشور هر چند به دریاى سیاه ، خلیج فـنـلانـد، سـواحـل شـمـالى اقـیـانـوس كـبیر و منجمد شمالى دسترسى داشت ، ولى این دریاها و اقـیانوسها در موقعیتى بود كه نمى توانست اهداف این كشور را تاءمین كند. زمامداران روسیه از دیـر بـاز بـه مـنـظـور اجـراى سـیاستهاى توسعه طلبانه بازرگانى و ى خود در صدد بودند كه این كمبود بزرگ كشور خود را به شكلى بر طرف كنند. پتر كبیر كه بخوبى به اهـمـیـّت ایـن مـوضـوع پـى برده بود، به فكر چاره افتاد و چهار روش را براى راه یابى به آبـهـاى گـرم پـیـشـنـهـاد كـرد كـه مـهـمـتـریـن آنـها براى رسیدن به آبهاى گرم خلیج فارس بـود(29) وى در زمـان امـپـراتورى خود موفق به این كار نشد، از این رو وصیت كرد كه بعد از او این ت ادامه پیدا كند.

روسـیـه بـعـد از پـتـر كـبـیـر بـه دلیـل مـشـكـلات داخـلى و خـارجـى بـه مـدت هـفـتـاد سـال نـتوانست این ت را دنبال كند، تا اینكه كاترین دوم در زمان آغا محمد خان قاجار و بعد از كـشتار و قتل عام او در گرجستان تصمیم به اجراى وصیت پتر كبیر گرفت ، امّا مرگ به وى فـرصـت چـنـیـن كـارى را نـداد. پـُل اول نـیـز كـه بـعـد از او بـه قـدرت رسـیـد، در مـقـابـل ایـران سـیـاسـت سـازش و مـسـالمـت را در پـیـش گـرفـت . وى بـعـد از مـدّت كوتاهى به قـتـل رسـیـد تـا ایـنـكـه پسرش الكساندر اوّل در سال 01 م / 10 ه‍ . ش قدرت را در دست گـرفـت . وى بـر خـلاف پـدرش سـیـاسـت تـوسـعـه طـلبـى (وصـیـت پـتـر كـبـیـر) را در مقابل ایران در پیش گرفت .(30)

ب ـ الحاق گرجستان به روسیه ، آغاز رسمى جنگ

بـعـد از مـرگ هراكلیوس (آراكلى خان ) حاكم گرجستان ، پسرش گرگین خان جانشین پدر شد. روسـهـا به بهانه قرضه هایى كه به گرگین خان داده بودند، تفلیس پایتخت گرجستان را اشـغـال و گـرگـیـن خـان و خـانـواده اش را بـه روسـیـه تـبـعـیـد كـردنـد و یـك ژنـرال روسـى بـه نـام (سـیـسـیـانـُف ) را كـه از نـژاد گـرجـى بـود، بـه فـرمـانـدارى كـُل گـرجـسـتـان مـنصوب كردند. در سال 1179 ه‍ . ش / 00 م گرگین خان در زیر فشار و تـهـدیـد روسـهـا مـجـبـور بـه امضاى قرار دادى شد كه به موجب آن از حكومت گرجستان به نفع روسـیـه تـزارى دسـت كـشـیـد. در سـال 11 ه‍ . ش / 02 م الكـسـانـدر اوّل گـرجـسـتـان را جـزئى از خـاك روسـیـه اعـلام كـرد و بـدیـن شـكـل ، قـسـمـتـى از خـاك ایـران ، ضـمـیـمـه روسـیـه شـد. تـزار روس یـك سال بعد، گنجه را نیز تصرف و دستور حمله به دیگر شهرهاى ایران در قفقاز را صادر كرد. بدین ترتیب جنگ اوّل به طور رسمى آغاز شد.(31) فـتـحـعـلیـشـاه كه در این زمان سرگرم سركوبى اُولاد نادر شاه بود، مُطلع شد كه روسها به قـفـقـاز حـمله كرده اند و بعد از تصرف گرجستان متوجّه ایروان و قره باغ (قرا باغ ) و گنجه شـده ، پـس از تـصـرف ایـن شـهـرهـا با مسلمانان وحشیانه رفتار مى كنند. وى به عباس میرزا ـ ولیـعـهـد ـ دسـتـور داد كـه جـهـت مـقـابـله بـا روسـهـا بـا سـپـاهـى عـازم قـفـقـاز شـود. جـنـگ در سـال 14 ه‍ . ش / 05 م شـدت بـیـشـتـرى بـه خود گرفت و روسها باكو را به تصرف درآورده و به انزلى دست درازى كردند.(32) فتحعلیشاه كه از تهاى روز اروپاییان بى خبر بود، تصور مى كرد با اتّحاد با آنها مى تـوانـد روسـها را از خاك ایران خارج كند، از این رو ابتدا قصد اتحاد با انگلستان را داشت ، امّا بـه عـلت شرایط سنگین انگلیسیها، از آنها منصرف شده به ناپلئون ، امپراتور فرانسه روى آورد. وى كـه مـنـتـظر فرصتى بود تا از طریق اتّحاد با ایران بتواند به هندوستان حمله كند، مـعـاهـده (فـین كین اشتاین )(33)


مـهـمـترین مساءله دوران پادشاهى محمد شاه هرات بود. هرات همیشه جزئى از ایران بود امّا حاكم آن شـهـر، مـدتـى بـود كه از دربار ایران سرپیچى مى كرد. محمد شاه دستور حمله به آنجا را داد؛ سـربـازان ایـران چـنـدیـن مـاه آنـجـا را در مـحـاصـره خـود داشـتـند كه سرانجام با تهدید و اشـغـال جـنـوب ایـران (جـزیـره خـارك ) بـه وسـیـله انـگـلیـس ، از مـحـاصـره آنـجـا دسـت كشیدند.(15) همچنین فتنه آقا خان محلاتى ، پیشواى فرقه اسماعیلیه و سید على محمد باب شیرازى (بابیه ) نیز از حوادث مهم دوران پادشاهى محمد شاه است .(16)

د ـ ناصر الدین شاه :

پس از فوت محمد شاه ، ناصر الدین میرزا ولیعهد هیجده ساله او با لیاقت و كاردانى امیر كبیر بـه تـهـران آمـده ، بـا نـام نـاصـر الدیـن شـاه بـه پـادشـاهـى رسـیـد و مـدت پـنـجـاه سال بر ایران حكومت كرد.(17) وى با توجه به شناختى كه نسبت به امیر كبیر داشت ، او را بـه صـدارت رسـانـد. عـده اى از دربـاریـان و اطـرافـیـان شـاه از روز اول شروع به مخالفت با امیر كردند، امّا وى كه از پیشرفت و ترقّى ملتهاى مغرب زمین اطلاع كامل داشت ، دست به اصلاحات وسیعى در ایران زد. از جمله اقدامات مهم او تاءسیس دارالفنون ، انـتـشـار روزنـامـه ، اعـزام دانـشـجو به اروپا جهت فراگیرى علوم جدید، ایجاد امنیت در سراسر كشور، جلوگیرى از تعدّى و ظلم ، تعادل بودجه ، نظم دادن به نیروهاى نظامى كشور، ترویج كشاورزى و صنعت ، از میان برداشتن رشوه خوارى ، محدود ساختن نفوذ روس و انگلیس در ایران و صـدهـا اقـدام دیـگـر را مـى تـوان نـام بـرد كـه در مـدت سـه سـال صـدارت خود انجام داد. سرانجام با توطئه اطرافیان شاه ، بویژه مَهد عُلیا، مادر ناصر الدیـن شـاه ، از صـدارت عـزل و بـه كـاشـان تـبـعـیـد شـد و بـه قتل رسید.() بـا آنـكـه اكـثـریت قریب به اتفاق جمعیت ایران از فقر و گرسنگى رنج مى بردند، امّا ناصر الدیـن شـاه و اطـرافـیـانـش در طـول 25 سـال آخـر پـادشاهى خود، سه بار به اروپا مسافرت كـردنـد و هـر بـار چـنـدین ماه با پولهایى كه از كشورهاى بیگانه قرض گرفته بودند به خـوشـگـذرانـى پـرداخـتـنـد و هـزیـنـه كـلانـى را بـه مـردم فـقـیـر ایـران تحمیل كرده ، باعث وابستگى بیشتر كشور به بیگانگان شدند.(19) در دوران حكومت پادشاهان قاجار، امتیازات زیادى به بیگانگان داده شد، تا جایى كه بعضى از مـورخـان ، آن دوره را تـاریخ امتیازات ایران نامیده اند.(20) تعداد زیادى از این امتیازات در زمـان پـادشـاهـى ناصر الدین شاه به بیگانگان واگذار شد. شرایط بعضى از آنها، چنان خـفـّت بـار بـود كـه مـردم ایـران و عـُلمـا زیـر بـار آن شـرایـط نـرفـتـنـد و در مقابل آنها قیام كرده ، باعث لغو آنها شدند.

امـتـیـاز رویـتـر: ایـن امـتـیـاز در سـال 72 م بـه یك فرد انگلیسى به نام (بارون ژولیوس رویـتـر) داده شـد. بـه مـوجـب ایـن امـتیاز، انحصار ایجاد راه آهن از دریاى خزر تا خلیج فارس ، استخراج همه معادن كشور بجز طلا، نقره و جواهرات ، استفاده از جنگلهاى ایران ، تاءسیس بانك ، ایـجـاد پـُسـت و.

بـه ایـن فـرد داده شـد. امـا چـون اجـراى چـنـیـن امـتـیـازى بـه مـعـنـاى فروش كامل ایران بود، با مخالفت مردم و عُلما رو به رو شد و بناچار لغو گردید.(21)

امـتـیاز رژى : به موجب این قرارداد، خرید و فروش توتون و تنباكو در ایران و خارج به مدت پـنـجـاه سـال به (ماژور تالبوت ) انگلیسى داده شد. اعطاى این قرار داد استعمارى منجر به نـهـضـت تـنـبـاكـو و فـتـواى مـشـهـور مـرجـع شـیـعـیـان مـیـرزاى شـیـرازى و در نـهـایـت ، لغـو آن شد.(22) امتیاز تاءسیس بانك شاهنشاهى : به موجب این امتیاز، حق تاءسیس بانك و انتشار اسكناس به مدت شـصـت سـال به رویتر داده شد. وى با این امتیاز مى توانست علاوه بر تهران در شهرستانهاى ایران نیز شعبه بانك دایر كند و به عملیات بانكى مبادرت ورزد.(23) سـرانـجـام ، نـاصـر الدیـن شـاه هـنـگـام بـرگـزارى جـشـن پـنـجـاهـمـیـن سـال سـلطـنـت خود در حرم حضرت عبدالعظیم ، به دست میرزا رضا كرمانى ، یكى از شاگردان سید جمال الدین اسد آبادى به قتل رسید.


دوره هاى تاریخ ایران تاریخچه اجمالى پادشاهان قاجاریّه

در طـول دویـسـت سال تاریخ معاصر ایران ، بویژه در زمان حكومت پادشاهان قاجاریّه تحوّلات مـهـمـّى در صحنه ى ایران رخ داده است . در این دوره كه همزمان با تحوّلات و پیشرفتهاى مـهـمّ در صـنـعـت ، عـلم و تـكـنـولوژى در اروپـاسـت ؛ ایـران بـه دلیـل كـشـت و كـشـتـار و هـرج و مـرج و ظـلم و سـتـم پـادشـاهـان از یك سو و آغاز رقابت ى قـدرتـهـاى بـزرگ اروپایى از سوى دیگر با اروپا فاصله زیادى پیدا كرد و دچار ركود در زمینه هاى مادّى و معنوى شد.

دوره هاى تاریخ ایران

بطور كلى در یك تقسیم بندى اجمالى ، تاریخ ایران را مى توان به دو دوره تقسیم كرد.

الف ـ تاریخ ایران قبل از اسلام :

ایـن دوره از زمـان ورود آریـایـیـهـا بـه ایـران شـروع شـده و تـا زمـان آخـرین پادشاه ساسانى (یـزدگـرد سوم ) ادامه مى یابد. از این تاریخ به بعد، اسلام به عنوان دین رسمى كشور، در ایـران رواج پـیـدا كـرد و بـتدریج فرهنگ و تمدن و ملّیت ایران را تحت تاءثیر خود قرار داده و جزو جدایى ناپذیر زندگى مردم ایران گردید.

ب ـ تاریخ ایران بعد از اسلام :

تاریخ ایران بعد از اسلام نیز خود به دو دوره تقسیم مى شود:

1 ـ عـهـد مـیـانـه (وسـط): ایـن دوره از زمـان سـقـوط سـاسـانـیـان در سـال 31 ه‍ . ق / 651 م ، شـروع شده و تا پایان حكومت زندیه ادامه داشته است (1209 ه‍ . ق / 1793 م / 1172 ه‍ . ش ). در ایـن دوره امـویـان ، عـبـاسـیـان ، طـاهـریـان ، عـلویـان ، صفاریان ، سـامـانـیـان ، آل زیـار، آل بـویه ، غزنویان ، سلجوقیان ، اتابكان ، خوارزمشاهیان ، ایلخانیان (مغولان )، تیموریان ، صفویه ، افشاریه و زندیه هر كدام بر تمام یا بخشى از ایران حكومت كرده اند.(1) 2 ـ تـاریـخ مـعـاصـر (عـهـد مـعـاصر): این دوره از زمان به قدرت رسیدن آغا محمد خان قاجار در سال 1209 ه‍ . ق شروع شده و تا زمان حال ادامه دارد. این دوره حكومت قاجاریّه و سلسله پهلوى را در بـر مى گیرد و در سال 1357 ه‍ . ش با پیروزى انقلاب اسلامى ، نظام جمهورى اسلامى جایگزین حكومت موروثى پادشاهى شد.

تاریخچه اجمالى پادشاهان قاجار

هـمه مورخان ، اتفاق نظر دارند كه اصل و نسب ایل قاجار ترك بوده و به وسیله مغولان از حدود آسیاى میانه به ایران آورده شدند(2) و در ارمنستان كه در آن روز جزئى از ایران بود، سـكـونـت گـزیـدنـد. و بعدها به علت ضعف حكومت مغولان در ایران به سوریه رفته ، در آنجا سـاكـن شـدنـد، دوبـاره در زمـان حكومت تیموریان ، به وسیله امیر تیمور لنگ ، به ایران آورده شـدنـد و در حـدود آذربـایـجـان و قـفـقـاز پـراكـنـده شـده ، مـذهـب تـشـیـع را قـبـول كـردنـد. شـاه عـبـاس صـفـوى آنـهـا را بـه سـه دسـتـه تـقـسـیـم كـرد؛ دسـتـه اوّل را در مـرو، دسـتـه دوّم را در گـرجـسـتـان ، آذربـایجان و ایروان و دسته سوّم را در دو طرف رودخانه گرگان مستقر كرد.

ایـل قـاجـار از دسـتـه سـوم هستند. آنان مردمى شجاع و جنگجو بوده و از شاهان صفوى حمایت مى كردند؛ به همین دلیل شاه عباس آنها را در آن مناطق قرار داد تا ایران را از تاخت و تاز تركمنها و اُزبـكـهـا در امـان دارنـد.(3) جـهـت آشـنـایـى بـا ایـن فـصـل از تاریخ ایران مرور كوتاهى بر زندگى پادشاهان قاجار مى شود و ضمن آن مهمترین حوادث ى و اجتماعى این دوره بررسى مى گردد.

الف ـ آغا محمد خان :

آغـا مـحـمـد خـان فرزند محمد حسن خان از طایفه قاجار بود. وى در سن پنج سالگى به دستور عـادل شـاه افـشـار مـقـطـوع النسل شد. او پس از قتل پدرش به دست كریم خان زند مدت پانزده سـال به عنوان گروگان نزد وى به سر برد. وى مردى كینه توز، شجاع و جنگجو بود و در زمان پادشاهى خود توانست استقلال ى و تمامیت ارضى ایران را حفظ كند.(4) آغـا مـحـمـد خـان پس از سركوبى همه مدعیان حكومت ، به كرمان كه مردمش ، لطف على خان زند را پـنـاه داده بـودنـد، حـمـله كـرد و پـس از چـنـد مـاه مـحـاصـره ، آنـجـا را تـصـرف نـمـود و قـتـل عـام فـجـیـعـى بـه راه انـداخـت . او تـمـام مـردان كرمان راكور كرد، و لطفعلى خان را پس از دستگیرى ابتدا نابینا ساخت و بعد به قتل رساند.(5) در عـصـر پـادشـاهـى آغـا مـحـمـد خـان قـفـقـاز جـزیى از ایران بود، امّا حاكمان شهرهاى آن منطقه نافرمانى كرده ، به دولت ایران مالیات نمى پرداختند. از این رو، آغا محمد خان به آنجا حمله كـرد و بـا آنـكـه مـردم تـفـلیـس پـایـتـخـت گـرجـسـتـان بـه اسـتـقـبـال او آمـده بـودنـد، دسـتـور قـتـل عـام آنـهـا را صادر كرد و عده زیادى از مردم آنجا را به قـتـل رسـانـده ، یـا بـه اسـارت درآورد.


عذرخواهی بازیگر هالیوودی از مردم ایران/ گروگان گرفته شده‌ایم!

در ادامه واکنش چهره‌های سرشناس هنری به ترور سردار حاج قاسم سلیمانی توسط دولت ترامپ، یک بازیگر هالیوودی به نمایندگی از ۵۲ درصد مردم آمریکا» از مردم ایران عذرخواهی کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، رز مک‌گوان که یکی از مخالفان سرسخت ترامپ است در واکنش به اقدام تروریستی دولت آمریکا در به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی، در صفحه توئیتر خود با استفاده از هشتگ به ایران نقل مکان کنید» جنجال آفرید.

او با استفاده از هشتگ سلیمانی» در انتهای توئیت خود نوشت: ایران عزیز، ایالات متحده به کشور، پرچم و مردم شما بی‌احترامی کرده است. ۵۲ درصد از ما (مردم آمریکا) عمیقاً معذرت‌خواهی می‌کنیم. ما با ملت شما صلح می‌خواهیم. ما توسط یک رژیم تروریستی گروگان نگه داشته شده‌ایم. نمی‌دانیم چطور باید فرار کنیم. لطفاً ما را نکشید».

او در ادامه با هجوم نظرات مخالف روبه‌رو شد و به خاطر تمام واکنش‌های بدی که دریافت کرد و از جمله به او گفته شد خودش باید به ایران نقل مکان کند»، توئیت قبلی را پاک کرد و متن جدیدی نوشت.

در متن جدیدش این بازیگر گفت: قبول، من ترسیدم، چون ممکن است جنگی جدید در راه باشد. بعضی مواقع اشکالی ندارد که بابت افرادی که در قدرت هستند، بترسیم. این حق ماست. این چیزی است که سربازان شجاع بسیاری برای آن جنگیده‌اند. این دموکراسی است. من نمی‌خواهم هیچ سرباز آمریکایی دیگری کشته شود. همین».

جان کیوزاک بازیگر دیگری بود که به ترور شهید سلیمانی واکنش نشان داد و نوشت: می‌دانیم این کاری است که دیکتاتورها وقتی در یک گوشه گیر می‌افتند برای شروع کردن جنگ می‌کنند. ما پیروی نخواهیم کرد».

کتی گریفین بازیگر و کمدین نوشت: دونالد ترامپ با این حرکت به شدت احمقانه و بدون فکر که یک عمل جنگی بود تمام آمریکایی‌ها در سراسر دنیا را در خطری عظیم قرار داده است».


وحید زمانی نیا که در کنار سردار سلیمانی به فیض شهادت رسید تکواندوکار بود.

به گزارش گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، شهید تکواندوکار سروان وحید زمانی نیا بامداد جمعه توسط تروریست‌های آمریکایی به فیض شهادت رسید. وحید زمانی نیا پاسدار اهل ری و محافظ سردار سلیمانی بود.

تکواندوکار ایرانی همراه با سردار سلیمانی شهید شد

شهید زمانی‌نیا متولد سال ۱۳۷۱ و فرزند برومندی از دیار شهرری استان تهران بود که بامداد جمعه ۱۳ دی در حالی که سردار حاج قاسم سلیمانی را همراهی می‌کرد، توسط نیرو‌های تروریست ارتش آمریکا مورد هدف قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل شد.

انتهای پیام/

منبع: https://www.yjc.ir/fa/news/7197465/%D8%AA%DA%A9%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%88%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%D8%AF


الجزیره بررسی کرد؛

کارشناسان معتقدند استراتژی ایرانی‌ها برای مواجهه با واشنگتن، مبتنی بر اجتناب از منازعه مستقیم نظامی و اتخاذ گام‌های مؤثر در جهت به دردسر انداختن آمریکاست.

سناریو‌های نحوه واکنش ایران به شهادت سردار سلیمانیبه گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان، شبکه الجزیره در مطلبی نظر کارشناسان را راجع به واکنش‌های احتمالی ایران به ترور سردار شهید قاسم سلیمانی در پی حمله هوایی آمریکا به فرودگاه بغداد و عرصه‌های منازعه احتمالی ایران و آمریکا جویا شده است.

نور الدین الدغیر»، خبرنگار شبکه الجزیره در این باره گفت اهداف احتمالی حمله می‌تواند منطقه بسیار وسیعی را از خلیج فارس تا عراق، سوریه، لبنان، یمن و حتی شبه قاره هند دربرگیرد.

به گفته وی، مقامات ایرانی از نقشه اهداف متعلق به پایگاه‌های نظامی آمریکا در آب‌های خلیج فارس سخن گفته‌اند که تهران آن‌ها را بالغ بر ۳۰ هدف نظامی برآورد کرده است.


بیشتر بخوانیدبرگزاری بیش از ۷۰ تجمع در آمریکا در اعتراض به ترور سردار سلیمانی


فیصل عبدالساتر»، نویسنده و تحلیلگر ی لبنانی هم معتقد است که ایران از مساحت جغرافیایی گسترده‌ای که در منطقه در اختیار دارد، بهره خواهد برد. ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن به صورت مستقیم یا از طریق متحدان و وفاداران خود نفوذ دارد و این امر، واکنش تهران به این حمله تروریستی را ساده‌تر می‌کند.

عبدالساتر افزود پاسخ ایران می‌تواند از افغانستان و پاکستان نیز صورت گیرد. به علاوه، این پاسخ می‌تواند از طریق عملیاتی با ماهیتی امنیتی علیه منافع آمریکا در منطقه صورت گیرد.

ریچارد گوایتس»، استراتژیست امنیتی و نظامی آمریکایی، وقوع منازعه مستقیم نظامی مستقیم میان دو طرف را بعید دانست. از دیدگاه وی، استراتژی ایرانی‌ها برای مواجهه با آمریکا مبتنی بر اجتناب از منازعه مستقیم نظامی و اتخاذ گام‌های جداگانه و مؤثر برای به دردسر انداختن آمریکا و تضعیف موقعیت آن در منطقه است. با این حال، این گام‌ها تا جایی برداشته خواهد شد که بهانه‌ای برای یک حمله نظامی گسترده به آمریکا ندهد.

در پی حمله بامداد جمعه آمریکا به کاروان الحشد الشعبی در نزدیکی فرودگاه بغداد، سردار سرلشکر قاسم سلیمانی به همراه ابومهدی المهندس، معاون الحشد الشعبی و چند تن دیگر از یاران ایشان به شهادت رسیدند.

حمله ناجوانمردانه نیرو‌های م و تروریست آمریکایی به الحشد الشعبی و شهادت سردار سرلشکر قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، از سوی کشورها، گروه‌ها، مقامات، شخصیت‌ها و رسانه‌های جهان محکوم شد.

مراسم تشییع پیکرهای شهدا دیروز با حضور گسترده مردم عراق در کاظمین، بغداد، کربلای معلی و نجف اشرف برگزار شد. پیکر سردار سلیمانی بامداد امروز وارد اهواز شد.

انتهای پیام/


منبع: https://www.yjc.ir/fa/news/7196928/%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7


گزارش لحظه به لحظه تابناک»؛
سپاه پاسداران آغاز این عملیات را تایید کرد و به مقامات آمریکایی نسبت به واکنش مشابه در قبال پاسخ ایران، هشدار جدی داد. این عملیات با نام عملیات شهید سلیمانی، با رمز مقدس یا زهرا(س) آغاز شده و پایگاه عین الاسد، بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا و محل استقرار چهار هزار آمریکایی در عراق هدف قرار گرفته است.این برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم است که یک دولت به شکل رسمی به یک پایگاه آمریکا حمله کرده و پاسخ حملات آمریکا را به شکل رسمی» داده است
کد خبر: ۹۴۹۹۸۸

حمله موشکی گسترده سپاه پاسداران به پایگاه نظامی آمریکا در عراق / هر سرزمینی، به هر ترتیب مبدأ اقدامات خصمانه و گرانه علیه ایران قرار گیرد، هدف قرار خواهد گرفت
حملات سنگین موشک‌های بالستیک نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به پایگاه عین‌الاسد در عراق که محل استقرار نیرو‌های آمریکایی است، آغاز شد. سپاه پاسداران با صدور اطلاعیه ضمن تایید این عکس العمل ایران به حمله تروریستی آمریکا، نسبت به واکنش آمریکا هشدار داد.

به گزارش تابناک»، سپاه پاسداران با صدور اطلاعیه‌ای آغاز عملیات متقابل ایران را تایید کرد و به مقامات آمریکایی نسبت به واکنش مشابه در قبال پاسخ ایران، هشدار جدی داد. این عملیات با نام عملیات شهید سلیمانی، با رمز مقدس یا زهرا(س) آغاز شده و بنابر اعلام سپاه پاسداران پایگاه عین الاسد، بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا و محل استقرار چهار هزار آمریکایی در عراق هدف قرار گرفته است.
 
این برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم است که یک دولت به شکل رسمی به یک پایگاه آمریکا حمله کرده و پاسخ حملات آمریکا را به شکل رسمی» داده است.

پایگاه عین الاسد در عراق، یک فرودگاه نظامی با باند فرود به طول 4000 متر بود که پس از اشغال عراق، به یک پادگان-شهر نظامی امریکایی تبدیل شد و واشنگتن روی آن حساب ویژه باز می کند و به نوعی آن را مرکز فعالیت های خود در عراق و تاحدودی منطقه قرار داده یا آنطور که العالم تیتر زده بود، آن را "پایتخت امریکا در عراق" کرده است. این پایگاه هوایی که پس از پایگاه هوایی البلد (نزدیک فرودگاه بغداد)، دومین پایگاه هوایی عراق است، 50 کیلومتر مربع مساحت و 30 کیلومتر محیط دارد و در آن امکاناتی نظیر واحد مسی، مسجد، مدرسه ابتدایی و راهنمایی هم بوده است.

پس از اشغال آن از سوی امریکایی ها، این پایگاه همچون یک شهر در آمده است. سال 2006، خبرنگار بی بی سی که به درون این پایگاه رفته بود، آن را چنین توصیف کرد: قسمتی از پایگاه که برای امریکایی ها بود، وضعیت بهتری داشت و آسفالت ها سالم تر بود. آن ها تلاش کرده بودند آن جا را مثل یک منطقه حومه نشین امریکا در بیاورند. برای این که سربازان دیوانه نشوند، آنجا رستوران، سینما، کافی شاپ هم هست. هیچ چیز حتی آب سربازان امریکایی مستقر در عین الاسد هم از عراق نیست و تمام آن از امریکا می آید».

در اطلاعیه سپاه پاسداران خطاب به ملت ایران درباره این حمله چنین آمده است:

امت اسلامی دغدار، ملت بزرگ و شهیدپرور ایران اسلامی

زمان تحقق وعده صادق فرارسید و به اذن خداوند متعال بامداد امروز در پاسخ به عملیات جنایتکارانه و تروریستی نیروهای م آمریکایی و انتقام ترور ناجوانمردانه و شهادت مظلومانه فرمانده قهرمان و فداکار نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سردار پرافتخار سپهبد پاسدار شهید حاج قاسم سلیمانی و یارانش، رزمندگان شجاع نیروی هوافضای سپاه طی عملیاتی موفق به نام عملیات شهید سلیمانی، با رمز مقدس یا زهرا(س) با شلیک ده‌ها فروند موشک زمین به زمین، پایگاه هوایی اشغالی ارتش تروریستی و م آمریکا موسوم به عین‌الاسد را در هم کوبیدند که جزئیات آن متعاقباً به استحضار ملت شریف ایران و آزادگان جهان اسلام خواهد رسید.

سپاه پاسداران انقلاب اسلام به تبریک این پیروزی بزرگ به امت اسلامی و مردم فداکار و عظیم الشان ایران اسلامی اعلام می دارد.

1- به شیطان بزرگ، رژیم سفاک و مستکبر آمریکا هشدار می دهیم هر شرارت مجدد و یا تحرک و دیگر با پاسخ‌های دردناک‌تر و کوبنده‌تری مواجه خواهد شد.

2- به دولت‌های متحد آمریکا که پایگاه‌های خود را در اختیار ارتش تروریستی این کشور قرار داده‌اند اخطار داده می‌شود هر سرزمینی، به هر ترتیب مبدأ اقدامات خصمانه و گرانه علیه جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد، هدف قرار خواهد گرفت.

3- به هیچ وجه رژیم صهیونیستی را در این جنایات جدای از رژیم جنایتکار آمریکا نمی‌دانیم.

4- به مردم آمریکا توصیه می‌کنیم برای پیشگیری از خسارت‌های بیشتر، سربازان آمریکایی را از منطقه فراخوانده و اجازه ندهند با نفرت افزایی روزافزون رژیم ضدمردمی حاکم بر ایالات متحده جان نظامیان آن کشور بیش از این به خطر افتد.

و ما نصر الا من عندالله العزیز الحکیم»

منبع: https://www.tabnak.ir/fa/news/949988/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%D9%84-%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%85


ایدئولوژی آرماگدون چیست؟
آرماگدون

مسیحیت به سه شاخه كاملاً جدا و مخالف یكدیگر یعنی كلیسای كاتولیك روم، ارتدكس و پروتستان تقسیم شده است. این سه كلیسا در اعتقادات دینی و مراسم عبادی كاملاً از یكدیگر جدایند و مانند سه دین مختلف عمل می كنند و حتی انجیل كلیسای پروتستان با انجیل كلیسای كاتولیك تفاوت زیادی دارد. یكی از ویژگی های كلیسای پروتستان رابطه بسیار نزدیك آنها با دولت های اروپایی می باشد و این دولت ها برای ترویج مسیحیت پروتستان از مبلغان خود در كشورهای جهان سوم حمایت های گسترده مالی، تبلیغاتی و ی می كنند؛ به عنوان مثال در انگلیس دولت و كلیسای پروتستان از هم جدا نیست و ملكه انگلیس در رأس دولت و كلیسا قرار دارد.

در یك قرن گذشته جریان جدیدی كه در بین پروتستان ها فوق العاده قدرتمند شده است مكتب نوظهور مبلغان انجیل» می باشد. قبل از جنگ جهانی دوم این مكتب نوظهور به بنیادگرایی معروف است در جامعه آمریكا نفوذ فراوانی دارد.

آنچه مشخص است اینکه این نحله فکری، بنیاد محکم الهی و آسمانی ندارد و بر اساس یکسری شواهد و حدس و گمانها، پایه ریزی شده است

اصول و مبانی جریان مبلغان انجیل در آمریكا و انگلیس حمایت همه جانبه عقیدتی و ی از صهیونیسم می باشد و آنها اعتقاد دارند كه پیروان كلیسای پروتستان برای ظهور دوباره مسیح باید چند خواسته مسیح را كه در تفاسیر انجیل در قرن بیستم به عنوان پیشگویی های انجیل بیان شده، عملی نمایند. پیروان این مكتب خود را از مبلغان انجیل می دانند و اعتقاد دارند پیروان این مكتب، مسیحیان دوباره تولد یافته می باشند كه فقط اینان اهل نجات خواهند بود و دیگران هلاك خواهند شد. از ویژگی های ممتاز پیروان این مكتب اعتقاد راسخ و تعصب خاص به صهیونیسم می باشد و تعصب این مسیحیان به صهیونیسم بیش از صهیونیست های یهودی مقیم اسرائیل و آمریكا می باشد. اما یک ایدئولوژی بسیار مهم و مقدسی که پیروان صهیونیسم مسیحی، به آن اعتقاد دارند، واقعه آرماگدون است. این ایدئولوژی در واقع یک نحله فکری خاص است که دارای نگرشی آخرامانی است و بنیادگرایان مسحی علاقه زیادی به این موضوع داشته و به همین خاطر، به طرق مختلف به ارائه اطلاعات و تبلیغات وسیعی در این رابطه پرداخته اند.

قدس، فلسطین

آنچه مشخص است اینکه این نحله فکری، بنیاد محکم الهی و آسمانی ندارد و بر اساس یکسری شواهد و حدس و گمانها، پایه ریزی شده است.

آرماگدون در تفکر صهیونیسم مسیحی همان نبرد آخرامان است که امروزه در دو منطقه اروپا و آمریکا، هفتاد میلیون هوادار سرسخت دارد که برای استحکام بخشیدن به بنیانهای فکری و نظری خود، هر تلاشی چه در عرصه ملی و بین المللی انجام می دهند تا از ساحت عقیده خود دفاع کنند.

                                    آرماگدون چیست؟

آرماگدون واژه ای عبری است به معنای تپه شریفان یا کوه. تپه ای که در جنوب شرقی هیفا در قسمت شمالی کشور فلسطین قرار دارد و در محدوده کرانه های باختری رود اردن واقع شده است. گفته شده که در گذشته مکانی استراتژیک در مسیر و تقاطع شمال به جنوب و شرق به غرب بوده است. آنچه قابل توجه است اینکه این منطقه بسیار محدود و کوچک است. به هر حال آنچه مهم است اینکه امروزه این مکان به عنوان مکانی برای جنگ آخرامان بنیادگرایان انتخاب شده است. منطقه آرماگدون در غرب رود اردن و در میان الجلیل و السامره در دشت یزرعین قرار دارد. جاییکه حتی ناپلئون بناپارت نیز روزگاری درباره آن گفته که در آن بزرگترین نبرد جهان رخ می دهد.

مسحیت

اما بنیادگرایان مسیحی معتقدند برای ظهور و بازگشت دوم مسیح، جنگی هسته ای و اتمی در محل آرماگدون به وقوع می پیوندد که دارای فجایع بسیار زیادی است و به واسطه این نبرد عظیم، اکثر شهرهای جهان دچار تخریب و نابودی خواهد شد.

در کتاب مقدس تنها یک بار در مکاشفات یوحنا، فصل16، آیه 16، نسبت به این مکان سخن گفته شده است. به این صورت که:" .و آنها را در جایی گرد آورد که به زبان عبرانی آرماگدون می نامند."

در عهد عتیق هیچ نشانی از این صحرا و واقعه آرماگدون وجود ندارد. پس تنها در رویای مکاشفات انجیل در عهد جدید یک بار آمده  و در منابع اسلامی همچون قرآن و روایات هیچ سخنی از آرماگدون بیان نشده است. حال آنکه در میان مجموعه عظیم روایاتی که در دست داریم تنها شش هزار روایت مختص به موضوع آخرامان و مهدویت می باشد اما همانطور که گفته شد نامی از این جنگ در این میان به چشم نمی خورد.

در عهد عتیق هیچ نشانی از این صحرا و واقعه آرماگدون وجود ندارد

این ادعا وجود دارد که در نبرد مورد نظر دو نیرو با یکدیگر وارد درگیری می شوند که یکی نیروهای شر و بی ایمان می باشند که فرماندهی آنها را فردی به دجال بر عهده دارد که ضد مسیح است و شریکان او عبارتد از اعراب، مسلمان و حامیان روسی که ارتشی چهارصد میلیونی را تشکیل می دهند.

جری فالول، که یکی از مبلغان سرسخت و جدی مسیحیت صهیونیستی می باشد و در کاخ سفید هم هواداران بسیاری دارد، در این رابطه چنین می گوید:" روسیه و هم پیمانان آنها(ایران، آفریقای جنوبی(حبشه)، آفریقای شمالی(لیبی)، اروپای شرقی(جومر)، قفقاز) در خیل سپاهیان شر قرار دارند و این جنگ فراگیر و اتمی است و عده زیادی از بین خواهند رفت.

صهیونیست

اما گروه مقابل نیروهای خیر می باشند که همان حامیان اسرائیل هستند که به رهبری مسیح وارد جنگ می شوند و اینان دارای خصوصیتی ویژه هستند و آن اینکه حامل نور و خیر و خوبی هستند. اما نتیجه جنگ این است که مسیح، اولین ضربه را با سلاح های کشنده ی خود، بر نیروهای شر وارد می کند و این ارتش را از بین خواهد برد به گونه ای که گفته شده آنچنان حمام خونی به را افتد که تا افسار اسبان در آن فرو خواهد رفت.

در جایی دیگر جری فالول به طرز موذیانه و با زیرکی، با استفاده از برخی از روایات کتاب مقدس و البته با تفسیری شخصی با کمک ظن خود، از قول خداوند چنین عباراتی را بیان می کند:

"بیایید و قربانی که را برای شما آماده کرده ام، بخورید. به کوه های اسرائیل بیایید و گوشت بخورید و خون بنوشید! گوشت جنگاوران را بخورید و خون رهبران جهان را بنوشید که مانند قوچ ها و بره ها و گاوهای پرواری شده اند.

نهایتا جنگ آرماگدون با ایمان آوردن یهود به مسیح، به عنوان منجی ایشان، به پایان خواهد رسید، پس از آنکه دو سوم آنها در این نبرد از بین می روند. سپس مسیح، مومنان به خویشتن را همراه خود به آسمانها می برد و اینان از بالای آسمان در حالیکه در راحتی و خوشی هستند، نظاره گر نبرد آرماگدون خواهند بود و بعد از اتمام جنگ به همراه مسیح به زمین بازمی گردند تا برای مدتی طولانی زندگانی سرشار از سعادت و آسایش را سپری کنند.

به نظر می رسد در توصیفاتی که از جنگ هسته ای شده است، چاشنی اوهام و خیالات نیز راه یافته است. با بررسی دقیق تر بهتر است به طور همه جانبه به شرح این موضوع بپردازیم.


شاه نعمت‌الله ولی یا شاه ولی شاعر و عارف قرن هشتم و بنیانگذار سلسله نعمت‌اللهی. وی عرفان و تصوف را نزد شیخ عبدالله یافعی فراگرفت. او در درجه اول عارفی غزل‌سرا بود که از شعر برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده می‌کرد.

او علاوه بر تحصیل علوم مرسوم،‌ به عبادت، ریاضت و هدایت مردم مشغول بود و طریقتی جدید در تصوف ایجاد نمود. سلسله نعمت اللهی پس از او به هند منتقل شد؛ اما با روی کار آمدن حکومت قاجار، سلسله نعمت‌اللهی به ایران بازگشت.

درباره مذهب شاه نعمت‌الله اختلاف است. عده‌ای تشیع او را قطعی می‌دانند و عده‌ای دیگر برای سنی بودن وی به شواهدی استناد کرده‌اند. مهم‌ترین اثر وی دیوان اشعاری است که مشتمل بر دوازده هزار بیت است. از او رساله و اشعاری درباره مهدی موعود به جای مانده است.

شاه نعمت‌الله به شهر‌های مختلفی سفر کرد و ۲۵ سال آخر عمر خود را در ماهان از شهرهای کرمان گذراند و در همانجا از دنیا رفت.

سید امیر نورالدین نعمت‌الله بن میرعبدالله معروف به شاه نعمت‌الله ولی در چهاردم ربیع الاول سال ۷۳۱ق در حلب و طبق قولی در کوهبنان از شهرهای کرمان به دنیا آمد. برخی محققین، او را از نوادگان امام باقر(ع) دانسته‌اند.

وی به نقاط مختلفی چون عراق، حجاز، هرات، ماوراء‌ النهر، شیراز و کرمان مسافرت کرد. او در مسافرتی که به مکه داشت، با شیخ عبدالله یافعی آشنا شد و به مدت هفت سال مبادی تصوف و عرفان را نزد او آموخت. شاه ولی هنگام سیر و سیاحت در اطراف کرمان، گذرش به منطقه خوش آب و هوای ماهان افتاد. در آنجا قصد اقامت کرد و ۲۵ سال آخر عمر خود را در آن دیار گذراند.

نعمت الله در سال ۸۳۴ق از دنیا رفت و در ماهان به خاک سپرده شد. به دستور احمد بهمنی، پادشاه دکن و از مریدان وی، در سال ۸۴۰ق گنبد و بارگاهی بر مزار او ساخته شد.

از او یک فرزند به نام سید خلیل‌الله باقی ماند. پس از درگذشت نعمت‌الله بنا به وصیت او، تنها فرزندش جانشین سلسله عرفانی او شد.

جایگاه در شعر و عرفان

نعمت‌الله ولی عارف و شاعر قرن هشتم هجری است. وی در درجه اول عارفی بود که از شعر و غزل برای بیان مسائل تصوف و پرورش شاگردان استفاده می‌کرد.[۱۵] به اعتقاد ادوارد براون ایران‌شناس انگلیسی، نعمت‌الله بیشتر در تصوف و عرفان شهرت داشت تا شعر و شاعری. او به سبب پیروی از مکتب محی‌الدین عربی، به اصطلاحات خاص عرفان او کاملا مسلط بود و به کار بردن این اصطلاحات را در آثار خود امری عادی می‌دانست.

نعمت‌الله مانند دیگر شاعران قرن هشتم و نهم به غزل بیشتر توجه داشت و آن را برای بیان معانی عرفانی مناسب‌تر می‌دانست. سبک غزلیات شاه‌ولی منحصر به فرد بود اما در قصیده سرایی از سبک خاقانی تقلید می‌کرد.

به سبب ارتباط پادشاه دکن (بهمنشاهیان)؛ شهاب‎الدین احمد اول با نعمت‌ الله ولی، او نوه خود نورالله را به دکن فرستاد. حضور او و خانواده‌اش باعث محبوبیت نعمت‌الله و نوادگانش نزد حاکمان هندوستان، رواج سلسله نعمت‌اللهی و رونق شعر و ادب فارسی در آن دیار شد.

مذهب

در مذهب نعمت‌الله اختلاف است. افرادی مانند عبدالرزاق کرمانی، صنع‌الله نعمت‌اللهی و مستوفی بافقی تشیع نعمت‌الله را مسلّم می‌دانستند. در مقابل حمید فرزام معتقد است با اینکه او به امام علی(ع) و فرزندانش ارادت داشت؛ اما سنی مذهب بود. برای سنی بودن وی به موارد زیر استناد شده است:

  1. شاگردی شیخ عبدالله یافعی سنی مذهب به مدت هفت سال.
  2. سلسله مشایخ شاه ولی به تصریح خود وی به احمد غزالی و حسن بصری می‌رسد که تشیع آنها رد شده است.
  3. نعمت‌الله در رساله نسبت خرقه، از امام علی(ع) با لقب محیی السنة و الجماعة.» یاد کرده است.
  4. او در رساله مراتب الآلهیه از خلفای راشدین و همچنین از ابوحنیفه، مالک بن انس، محمد بن ادریس شافعی و احمد بن حنبل با احترام یاد کرده است.
  5. وجود اشعاری در دیوان او مانند:
ره سنّی گزین که مذهب ماست
ورنه گُم‌گشته‌ای و در خللی
رافضی کیست؟ دشمن بوبکر
خارجی کیست؟ دشمنان علی
هر که او هر چهار دارد دوست
امت پاک مذهب است و ولی
دوستدار صحابه‌ام بتمام
یار سنّی و خصم معتزلی

سلسله نعمت‌اللهی

نوشتار اصلی: سلسله نعمت‌اللهی

نعمت الله بنیانگذار سلسله نعمت‌اللهی است. او علاوه بر تحصیل علوم رسمی به ریاضت و عبادت و تعلیم و ارشاد مردم مشغول بود و در هرجا که اقامت داشت، به این امر توجه می‌نمود و طرز تفکر او موجب شد که در اندک زمانی مشهور شود و صوفیان و سالکان طریقت دور او جمع شوند. او در تصوف طریقتی جدید ایجاد کرد و پیروان سایر طریقت‌ها را تحت تاثیر خود قرار داد.

پس از ولی، تنها فرزندش سید خلیل‌الله راه پدر را ادامه داد. سید خلیل‌الله پس از مدتی اقامت در خانقاه ماهان، به دکن رفت و در همانجا درگذشت. اخلاف و پیروان نعمت‌الله، بعد از او به هند رفتند و سلسله نعمت‌اللهی را در آن دیار گسترش دادند.

از اوایل قرن سیزدهم، پس از به وجود آمدن حکومت قاجار مشایخ سلسله نعمت‌اللهی تدریجا از هندوستان به ایران رفتند و این طریقه تصوف را در ایران گسترش دادند. پس از آن سلسله‌های دیگری شکل گرفت که همه از پیروان طریقه نعمت‌اللهی بودند. معروف‌ترین این سلسله‌ها عبارتند از:

  • کوثریه
  • اخوّت (صفی علیشاهیه)
  • گنابادیه
  • شمسیه
  • مونس علیشاهیه

مهدی در کلام شاه نعمت‌الله

شاه نعمت‌الله ولی در اشعار و آثار خود به ظهور مهدی موعود و شخصیت او توجه داشت. او با تکیه بر روایات اهل سنت رساله‌ای با عنوان مهدیه» درباره ظهور مهدی نوشته است. همچنین از قصیده‌های معروف شاه ولی، قصیده‌ای طولانی درباره علایم ظهور است که با این بیت شروع می‌شود:

قدرت کردگار می‌بینم
حالت روزگار می‌بینم

او غیر از قصیده مزبور، در اشعار و آثار دیگر خود نیز از مهدی و نشانه‌های ظهور او یاد کرده است. از جمله:

هادی کز نسل او مهدی هویدا می‌شود
شاید ار گویند او را اهل حق نور هدی

پیشگویی‌های شاه نعمت‌الله

ادوارد براون معتقد است که غالب ایرانی‌ها از این‌گونه اشعار که مشتمل بر غیب‌گویی و اشاره به حوادث آینده هستند، به نفع خود استفاده کرده‌اند. مثلا بابیه بر این باور بودند که سال ظهور باب در اشعار شاه ولی ذکر شده است.

آثار

مهم‌ترین اثر شاه نعمت‌الله دیوان اشعار اوست که مشتمل بر دوازده هزار بیت از قصیده‌ها، غزل‌ها، مثنوی‌ها و رباعیات است. قدیمی‌ترین نسخه خطی دیوان شاه نعمت‌الله در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود. این کتاب بارها در تهران و کرمان چاپ شده است.

برخی دیگر از آثار شاه ولی عبارت است از:

  • منظومة فی تحقیق الایمان
  • رساله نصایح منظومه
  • ارواح شاه نعمت‌الله
  • خوابنامه
  • رساله شرح فصّ الاول من فصوص الحکم
  • رساله برزخیه
  • رساله مکاشفات
  • رساله منشآت
  • رساله نفسیه (معرفت نفس)
  • رساله مهدیه

مطالعه بیشتر

  • کتاب تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت‌الله ولی» تالیف دکتر حمید فرزام، به صورت مبسوط و مفصل به شرح زندگی و آثار شاه نعمت‌الله پرداخته است. این کتاب توسط انتشارات سروش و به همت مرکز کرمان‌شناسی چاپ شده است. عمده مطالب این مقاله، از کتاب مزبور گرفته شده است.

پانویس


  • براون، از سعدی تا جامی، ۱۳۳۹ش، ص۶۸۳.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۰.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۲۲.

  • نعمت‌اللهی، طرائق الحقائق، ۱۳۱۹ق، ج۳، ص۱.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۲۷.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۶۰-۱۰۵.

  • زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۹۳.

  • مستوفی بافقی، جامع مفیدی، ۱۳۴۰ش، ج۳، ص۳۱.

  • Rieu, Catalogue of the Persian Manuscripts, 1966, vol. 2, p. 634-635.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۱۲۸.

  • نعمت‌اللهی، طرائق الحقائق، ۱۳۱۹ق، ج۳، ص۸.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۱۹۷.

  • مستوفی بافقی، جامع مفیدی، ۱۳۴۰ش، ج۱، ص۴۴.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، صفحه نوزده.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۵۷.

  • براون، از سعدی تا جامی، ۱۳۳۹ش، ص۶۸۶.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۵۸.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۵۸.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۱.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۶۱.

  • طباطبا، ۱۳۵۵، ۶۵؛ فرشته، ۱۲۸۱، ۱/۳۲۹.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۰.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۵۸۷.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۵۹۸.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۵۹۱-۵۹۸.

  • شاه نعمت‌الله ولی، دیوان اشعار، ۱۳۳۷ق، ص۶۸۲.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، صفحه نوزده.

  • زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۹۳.

  • رک: فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۱۵۸.

  • مستوفی بافقی، جامع مفیدی، ۱۳۴۰ش، ج۱، ص۴۴

  • هندوشاه استرآبادی، تاریخ فرشته، ۱۲۸۱ق، ج۱، ص۳۲۹.

  • زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۹۳.

  • نعمت‌اللهی، طرائق الحقائق، ۱۳۱۹ق، ج۳، ص۷۶-۷۷.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۸.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۹.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۷۵.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۷۴.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۷۲.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۷۳.

  • براون، از سعدی تا جامی، ۱۳۳۹ش، ۶۸۶-۶۸۷.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۴۶.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، مقدمه، صفحه چهل و شش.

  • فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۴۶.

    1. فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۳۵۰-۳۵۵.

    یادداشت‌ها


    1. در نسخه‌های جدید سنی» به مستی» تحریف شده است. ولی در دیوان نعمت‌الله ولی چاپ سنگی کرمان، چاپ ۱۳۳۷ق، به واژه سنی آمده است. (فرزام، تحقیق در احوال شاه نعمت‌الله، ۱۳۷۹ش، ص۵۹۲، پاورقی سوم.)

    منابع

    • براون، ادوارد گرانویل، از سعدی تا جامی، ترجمه علی‌اصغر حکمت، تهران، بی‌نا، چاپ دوم، ۱۳۳۹ش.
    • زرین کوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران، انتشارات آریا، ۱۳۴۴ش.
    • شاه نعمت‌الله ولی، دیوان اشعار، به تصحیح سید ابوالقاسم وفی‌علیشاه سیرجانی، کرمان، طبع سنگی، ۱۳۳۷ق.
    • طباطبا، سیدعلی‎بن‎عزیزالله، برهان مآثر، به کوشش سیدهاشمی، دکن، جامعه دهلی، ۱۳۵۵ق.
    • فرشته، محمدقاسم‎بن‎هندوشاه، تاریخ، لکهنو، نولکشور، ۱۲۸۱ق.
    • فرزام، حمید، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت‌الله ولی، تهران، انتشارات سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
    • مستوفی بافقی، محمد مفید، جامع مفیدی، به کوشش ایرج افشار، تهران، کتابفروشی اسدی، ۱۳۴۰ش.
    • نعمت‌اللهی، معصومعلی، طرائق الحقائق، تهران، بی‌نا، ۱۳۱۹ق.
    • هندوشاه استر آبادی، محمد قاسم، تاریخ فرشته، هند، بی‌نا، ۱۲۸۱ق.
    • Rieu, Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, vol II, Oxford, 1966.


    راز ترور کندی در مرد ایرلندی»


    اسکورسیزی» در این فیلم به ترور کندی اشاره می‌کند؛ یکی از رازآمیزترین اتفاقات تاریخ آمریکا که هنوز هم درباره آن تئوری‌های مختلفی گفته می‌شود. او مافیا را از مهم‌ترین متهمان قتل کندی معرفی کرده و به رابطه آن‌ها با پدر کندی اشاره می‌کند.

    محسن ظهوری: مافیایی‌ها پس از سال‌ها دوباره دور هم جمع شده‌اند؛ مارتین اسکورسیزی»، رابرت دنیرو»، آل پاچینو»، جو پشی» و هاروی کایتل». یک جمع شناخته‌شده و پرآوازه، دوباره ما را با مرد ایرلندی» وارد دنیایی کرده‌اند که مدت‌ها فراموش شده بود. دنیایی که با فیلم پدرخوانده» در سال ۱۹۷۲ میلادی به اوج رسید؛ فیلمی که مافیا را در سینمای جهان پرآوازه کرد. و نه فقط مافیا که آل پاچینو» و رابرت دنیرو» هم آغاز محبوبیتشان را با سری پدرخوانده» کلید زدند. دو بازیگری که به سختی نقش‌های خود را در این فیلم به دست آورده بودند.

    پاچینو» ی جوان را گرچه در تئاتر می‌شناختند، اما در سینما تازه‌کار بود. تهیه‌کننده برای نقش مایکل» پسر کوچک دون ویتو کورلئونه» بازیگری معروف می‌خواست و پاچینو» به اصرار فورد کاپولا» کارگردان پدرخوانده» این نقش را گرفت. او در این فیلم درخشید و نامزد جایزه اسکار شد. رابرت دنیرو» هم برای بازی در نقش سانی» پسر بزرگ کورلئونه» تست داده بود، اما حریف رقیبش جیمز کان» نشد. بازی درخشان او در یاد فورد کاپولا» ماند تا دو سال بعدش نقش جوانی ویتو کورلئونه» را در پدرخوانده ۲» به او بدهد. این نخستین همکاری دو بازیگر مهم سینما در یک فیلم شد که برای دنیرو» یک اسکار به ارمغان آورد و برای پاچینو» یک نامزدی دیگر در این جایزه.

    حالا پس از ۴۵ سال دوباره این دو بازیگر کنار هم قرار گرفته‌اند؛ در فیلمی مافیایی به کارگردانی فیلمسازی که مثل دوستش فورد کاپولا» ی سازنده پدرخوانده‌» ها، فیلم‌های ماندگار مافیایی ساخته. مارتین اسکورسیزی» از مهم‌ترین فیلمسازان جهان است و فیلم‌هایش در رده بهترین‌های تاریخ هستند. او حالا در مرد ایرلندی» داستانی واقعی از مافیای دهه هفتاد روایت کرده؛ به‌خصوص روایتی از زندگی و مرگ جیمی هوفا» که هنوز هم یک معماست. مردی که پیشتر، زندگی او در فیلم هوفا» با بازی به یادماندنی جک نیکلسن» بر پرده سینماها رفته بود.

    هوفا» از رهبران اتحادیه‌های کارگری در آمریکا بود که در دادوستد با مافیا به چهره‌ای قدرتمند تبدیل شد. او سال ۱۹۷۵ ناپدید می‌شود و تا امروز هیچ نشانی از او به دست نیامده. چند سال پیش ماروین اِلکایند» راننده یکی از سردسته‌های مافیای دیترویت، درباره چگونگی مرگ و محل جنازه جیمی هوفا» گفت، اما منبع اسکورسیزی» برای فیلم این مرد نیست، او رمان شنیده‌ام خانه‌ها را رنگ می‌کنی» نوشته چار برَنت» را به فیلم تبدیل کرده و روایت متفاوتی از هوفا» ارائه داده که خودتان باید ببینید.

    هوفا» بیشترین شهرتش را در جدال با کندی» ها به دست آورد. وقتی جان اف کندی» به ریاست‌جمهوری رسید، برادرش رابرت» را به سمت دادستان کل ایالات متحده منصوب کرد و او هم دستگیری جیمی هوفا» را در رأس کارهایش گذاشت. اسکورسیزی» در فیلم مرد ایرلندی» نکات مهمی درباره این دوره تاریخی به ما می‌گوید. اینکه مافیا چه نقشی در انتخاب کندی» به ریاست‌جمهوری داشته و چرا در زمان او ارتشی از چریک‌های کوبایی به کاسترو حمله می‌کنند.

    اسکورسیزی» به ترور کندی هم در این فیلم اشاره می‌کند؛ یکی از رازآمیزترین اتفاقات تاریخ آمریکا که هنوز هم درباره آن تئوری‌های مختلفی گفته می‌شود. مثل فیلمی از اولیور استون» که قتل او را کار دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی خود امریکا نشان می‌دهد. گرچه اشاره اسکورسیزی» به کسانی که احتمالاً رئیس‌جمهور آمریکا را ترور کرده‌اند، باورپذیرتر از چیزی است که استون» گفته. اسکورسیزی» مافیا را از مهم‌ترین متهمان قتل کندی معرفی کرده و به رابطه آن‌ها با پدر کندی اشاره می‌کند.

    همین موارد است که مرد ایرلندی» را به یکی از مهم‌ترین فیلم‌های امسال تبدیل کرده. اسکورسیزی» در این فیلم دست به یک تاریخ‌نگاری منحصربه‌فرد در سینما زده و با انتخاب رابرت دنیرو» در نقش یک مافیایی کارراه‌انداز به عنوان راوی قصه و آل پاچینو» برای ایفای نقش جیمی هوفا» یکی از بهترین بازی‌های این دو را در سینما پدید آورده. دو ستاره مشهور سینما که پس از قسمت دوم پدرخوانده»، تنها در دو فیلم دیگر کنار هم حضور داشتند؛ در مخمصه» ساخته مایکل مان» که رودرروی هم قرار گرفتند و درامی جنایی و پرکشش را جلو بردند. و در قتل عادلانه» ساخته جان اَوْنِت» که همکار هم هستند ولی در آخر مجبور می‌شوند رودرروی هم قرار گیرند.

    حالا مرد ایرلندی» دوباره این دو ستاره بزرگ را کنار هم گذاشته. آن هم در فیلمی جذاب و پر از سکانس‌های درخشان و به یادماندنی.

    منبع: عصر ایران

    آدرس:http://tarikhirani.ir/fa/news/8321/%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%84%D9%86%D8%AF%DB%8C-


    زر ماکارون

    ۱۰ نکته‌ای که درباره دیوار برلین نمی‌دانید!

    دیوار برلین یکی از نمادهای جنگ سرد است که سال ۱۹۸۹ فرو ریخت. اما واقعیت‌های جالبی در مورد ساخت و فرو ریختن این دیوار وجود دارد که خواندن آنها شما را هیجان‌زده می‌کند.

    قریب به ۳۰ سال دیوار بتنی برلین به عنوان مظهری از پرده آهنین ایستاده بود و جلوی فرار کردن شهروندان را از شرق کمونیست برلین به سمت برلین غربی سرمایه‌داری می‌گرفت. هر چند در شب ۹ نوامبر ۱۹۸۹ میلادی مقامات رسمی آلمان شرقی به ناگهان درهای مرزی را گشودند و هزاران آلمانی روی دیوار شروع به شادی کردند و البته با چکش و تیشه به جان دیوار افتادند. در ادامه با ما همراه باشید تا با ۱۰۰ واقعیت شگفت‌انگیز در مورد این نماد جنگ سرد آشنا شوید.

    ۱- دیوار برلین به خاطر یک اشتباه فرو ریخت

    در جریان کنفرانس خبری که در عصر روز ۹ نوامبر ۱۹۸۹ برگزار شد، گونتر شبافسکی» از دفتر ی آلمان شرقی بدون مقدمه اعلام کرد که محدودیت‌ها روی ویزای مسافرتی برچیده خواهد شد. وقتی از او سوال کردند که این ت جدید چه موقع اجرا می‌شود در پاسخ او گفت: به سرعت و بدون هیچ تاخیری! اما در حقیقت این ت قرار بود که روز بعد ابلاغ شود و همچنان نیازمند عبور از فرایند طولانی صدور ویزا بود. پاسخ گیج‌کننده شبافسکی و گزارش غلط رسانه‌ها باعث شد تا هزاران نفر از شهروندان برلین شرقی به سمت دیوار بروند. در ایستگاه بازرسی خیابان بُرن‌هولمر»، هارالد جاگر» افسر مسئول با گروه زیادی از افراد مواجه شد. او در انتظار پاسخ از مقامات ارشد بود و تنها چیزی که می‌شنوید توهین بود. از طرف دیگر او روز بعد منتظر دریافت آزمایش تشخیص سرطان خود نیز بود. هارالد که عصبی و درمانده بود مرز را با تشخیص خودش باز کرد و سایر ایستگاه‌ها نیز همین کار را کردند.

     دیوار برلین چینش تصویر

    ۲- دیوار برلین ۱۵ سال پس از جنگ سرد ساخته شد

    بیش از ۲ میلیون نفر از شهروندان آلمان شرقی که بیشترشان کارگران و متخصصان حرفه‌ای بودند بین سال‌های ۱۹۴۹ و ۱۹۶۱ به آلمان غربی گریختند. اتحاد جماهیر شوروی درخواست‌های آلمان شرقی مبنی بر ساخت دیوار در سال ۱۹۵۳ را رد کرده بود اما با رسیدن آمار فرارها به ۱۰۰۰ نفر در روز، در تابستان ۱۹۶۱ رهبر شوروی نیکیتا خروشچف» سرانجام دستور ساخت را داد. ساکنان برلین در صبح ۱۳ آگوست ۱۹۶۱ در حالی از خواب برخواستند که یک دیوار ساخته شده از سیم خاردار بین شرق و غرب برلین فاصله انداخته بود. در روزهای بعد آلمان شرقی شروع به ایجاد مانع بتنی کرد.

    دیوار برلین

    ۳- دیوار برلین در حقیقت ۲ دیوار بود

    ۴۳ کیلومتر از دیواری که برلین را به شرق و غرب تقسیم کرده بود شامل ۲ دیوار بتنی بود که بین آنها ۱۴۰ متر فاصله قرار داشت که به نام نوار مرگ شناخته می‌شد. در این فاصله برجک‌های نگهبانی، سنگرها، سگ‌های نگهبان، نورافکن‌ها و مسلسل‌ قرار داشت.

    دیوار برلین

    ۴-بیش از ۱۰۰ نفر در حین عبور از دیوار جان باختند



      5نکته طلایی برای پیشگیری از ابتلا به کرونا

    بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت شستن دست‌ها یکی از بهترین روش‌ها برای پیشگیری از ابتلا به کرونا است.

    سرویس اجتماعی جوان آنلاین: با توجه به خبر منتشر شده در زمینه ابتلای دو نفر ایرانی، به ویروس کرونا در کشور رعایت نکات بهداشتی به عنوان خط مقدم پیشگیری از ابتلا به کرونا به شمار می‌رود.

    ویروس کرونا علایمی شبیه آنفولانزا یعنی آب‌ریزش بینی، تب و سوزش گلو را از خود نشان می‌دهد. نسل تازه این ویروس در شهر ووهان چین شیوع پیدا کرد و تاکنون در سراسر جهان هزاران نفر را گرفتار کرده است.

    بر اساس اعلام محققان راه قطعی برای از بین بردن این ویروس وجود ندارد و بهترین راه پیشگیری از ابتلا به این بیماری رعایت کردن نکات بهداشتی است.

    دست‌های خود را بشویید

    بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت شستن دست‌ها یکی از بهترین روش‌ها برای پیشگیری از ابتلا به کرونا است. سازمان جهانی بهداشت توصیه می‌کند دست‌های خود را اگر آلوده است با آب جاری و صابون بشویید و اگر دست‌ها آلوده نیست آن‌ها را به طور مرتب شسته یا با دستمال مرطوب الکلی تمیز کنید.

    شستن دست‌ها بعد از سرفه یا عطسه هنگام مراقبت از فرد بیمار قبل، در حین و بعد از تهیه غذا قبل از غذا خوردن، بعد از استفاده از سرویس بهداشتی، بعد از تماس با حیوانات ضروری است.

    از دیگران در مقابل بیماری محافظت کنید

    هنگام سرفه یا عطسه دهان و بینی خود را با دستمال بپوشانید، دستمال را پس از استفاده فوراً درون کیسه پلاستیکی گذاشته و به سطل زباله بیندازید، دست‌های خود را پس از سرفه یا عطسه کردن یا هنگام مراقبت از فرد بیمار با آب و صابون بشویید.

    زمانی که نشانه‌هایی از سرفه و تب در بدن خود مشاهده کردید از ارتباط نزدیک، دست دادن و روبوسی با دیگران پرهیز کنید.

    از انداختن آب دهان در مکان‌های عمومی پرهیز کنید، اگر علایمی مانند تب، سرفه و تنگی نفس در خود مشاهده کردید بعد از انجام دادن اقدامات اولیه پزشکی مراقبت‌های بهداشتی را به مراتب رعایت کنید.

    بهداشت مواد غذایی

    بر اساس توصیه سازمان جهانی بهداشت تخته گوشت و چاقوی مورد استفاده برای گوشت خام جدا از تخته گوشت و چاقوی مورد استفاده برای مواد غذایی پخته شده باشد.

    دست‌های خود را در فواصل مابین لمس مواد غذایی خام و مواد غذایی پخته بشویید.

    از خوردن گوشت حیواناتی که به دلیل بیماری فوت کرده‌اند، پرهیز کنید.

    در مناطقی که بیماری شیوع پیدا کرده امکان مصرف محصولات گوشتی در صورتی که کاملاً پخته شده باشند وجود دارد، اما رعایت کردن نکات بهداشتی در زمان پخت‌وپز غذا ضروری است.

    رعایت نکات بهداشتی هنگام سفر

    بر اساس توصیه سازمان جهانی بهداشت هنگام سفر یا تردد با وسیله نقلیه عمومی در صورت داشتن علایمی مانند سرفه یا تب از سفر کردن تا حد امکان پرهیز کنید و یا هنگام سفر با وسایل نقلیه عمومی در صورت سرفه کردن جلوی دهان خود را با دستمال بگیرید و سپس زمان رسیدن به مقصد دست‌های خود را بشویید.

    نحوه استفاده از ماسک

    در صورت استفاده از ماسک مطمئن شوید که دهان و بینی را کاملاً پوشش داده و از دست زدن به ماسک حین استفاده پرهیز کنید، بعد از استفاده از ماسک یکبار مصرف آن را فوراً دور انداخته و دست‌های خود را بشویید.

    چنانچه حین سفر متوجه علایم خود شدید بلافاصله به پزشک مراجعه کنید، در صورت مراجعه به پزشک نیز وی را از سابقه سفر خود مطلع کنید.

    در زمان سفر فقط غذای پخته شده مصرف کنید، در محیط عمومی سرفه یا عطسه نکنید، از تماس با حیوانات اهلی پرهیز کنید.

    منبع: فارس
    لینک : https://www.javanonline.ir/fa/news/991757/%DB%B5-%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87-%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%A7

    خودروی دکتر مصدق ثبت ملی شد


    خودروی دکتر مصدق ثبت ملی شد

     

    مدیرکل میراث فرهنگی البرز از ثبت چهار اثر میراث تاریخی منقول و یک اثر میراث ناملموس استان در فهرست آثار ملی خبر داد.

    فخرالدین صابری اظهار کرد: با پیگیری‌ها و تلاش‌های همکاران بنده در معاونت میراث فرهنگی استان البرز در آخرین جلسه شورای ملی ثبت آثار تاریخی و فرهنگی کشور چهار اثر منقول، ضریح چوبی امامزاده عبدالقهار روستای ورده و درب‌های امامزاده یحیی روستای دوزعنبر در شهرستان ساوجبلاغ، خودروی شخصی دکتر محمد مصدق در خانه ایشان واقع در شهرستان نظرآباد و ظرف سفالی مکشوفه در گورستان تاریخی رزکان نو در شهرستان کرج به فهرست آثار ملی اضافه شد.

    وی افزود: همچنین اثر ناملموس شیوه پخت سنتی نان و شیرینی روستای سرودار در شهرستان کرج نیز از آثاری بود که در آخرین جلسه شورای ثبت آثار تاریخی و فرهنگی کشور در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.

    لازم به ذکر است با ثبت این پنج اثر در فهرست آثار ملی تعداد آثار ثبت شده استان البرز در این فهرست به ۲۹۷ اثر رسید.

    منبع: ایسنا ‌‌‌‌‌‌‌

    لینک: http://tarikhirani.ir/fa/news/8366/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%B5%D8%AF%D9%82-%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%B4%D8%AF


    زندگی نامه مالك اشتر نخعی

    مهمترین واقعه زندگی مالک اشتر در سال 38 هـ ق بود که امیرالمؤمنین علی علیه السلام او را به حکومت مصر منصوب کرد و فرستاد تا فتنه ای به کمک معاویه بر ضد محمدبن ابی بکر بپا شده بود، خاموش کند.

    مالک بن حارث عبد یغوث نخعی، معروف به مالک اشتر، از فرماندهان نظامی و بزرگ و از دلاوران شجاع و یاران و اصحاب خاص امیرالمؤمنین علی علیه السلام. او مردی بسیارقوی و از رهبران و بزرگان شیعه است و بسیار عالم و زاهد و عاقل و زندگی با فقر و درویشی داشت. بر قوم خود ریاست داشت و با جماعت کوفی برای مطالبه حقوق خودشان، به نزد خلیفه سوم(عثمان) رفت. سعیدبن عاص والی عثمان در کوفه، به دستور عثمان و در ادامه ت تبعیدی که عثمان آن را دنبال می کرد، مالک را به همراه 9 نفر دیگر به شام تبعید و بعد به کوفه برگرداند و مجددا به حمص تبعید نمود. مالک اشتر مردم را برای بیعت با حضرت علی علیه السلام رهبری کرد.

    در جنگ جمل و جنگ صفین، امام را همراهی کرد، رشادت ها و جانفشانی های او در این جنگها در تاریخ ثبت است. در صفین اهل شام را درهم کوبید تا آنکه جنگ را به سمت معاویه رساند و پیش از آنکه سپاهیان، فریب قرآن بر سر نیزه کردن را بخورند و امام علی علیه السلام مجبور شود که تن به حکمیت بدهد، پیروزی را نزدیک کرده بود. وی در جنگها با کفار شرکت می کرد و در واقعه یرموک حاضر بود و چشمش در آن حادثه پاره شد و به همین علت به او اشتر به عربی کسی که پلک چشمش برگشته باشد، می گفتند. مالک فرماندار نصیبین در نزدیکی جزیره از طرف امام علی علیه السلام بود که جنگی را بر ضد متمردین از اصحاب معاویه به فرماندهی ضحاک، در شمال رهبری کرد.

    مهمترین واقعه زندگی مالک اشتر در سال 38 هـ ق بود که امیرالمؤمنین علی علیه السلام او را به حکومت مصر منصوب کرد و فرستاد تا فتنه ای به کمک معاویه بر ضد محمدبن ابی بکر بپا شده بود، خاموش کند. پیش از آنکه به مصر رود آن حضرت برای اهل مصر کاغذی نوشت که بعضی از مفاد آن چنین بود: بنده ای از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در زمان ترس، چشمش خواب ندارد و در هنگام خطر، از دشمن نمی ترسد. او مالک پسر حارث از طایفه مذحج است. پس گفته های او را بشنوید و به فرمان او که مطابق حق باشد گردن نهید. اکنون با همه نیازی که به او دارم، او را نزد شما فرستادم که خیرخواه شماست.

    علی(علیه السلام) زمانی که او را به حکومت مصر منصوب کرد نامه ای برای او نوشت که مشتمل بر لطائف و محاسن بسیار و پند و حکمت زیاد است. این منشور حکومتی و عهدنامه که حضرت به مالک عطا نمود، از نفیس ترین و ارزنده ترین مطلب حکمرانی و حکومت داری و مردم داری است که بسیار معروف و بارها آن ترجمه شده و در نهج البلاغه آمده است. بنا به نقل تاریخ، چون این خبر به معاویه رسید پیغام داد برای یکی از مالکان روستاهای بین راه مصر، که مالک اشتر را مسموم کن تا من خراج بیست سال را از تو نگیرم. وقتی مالک به آنجا رسید، دهقان که فهمیده بود او عسل را زیاد دوست دارد، مقداری عسل مسموم برای مالک، هدیه آورد و قدری هم از اوصاف و فوائد عسل، حرف زد. او شربتی از آن عسل زهرآلود را خورد که هنوز کاملا از گلوی او پائین نرفته بود که در همان بین راه از دنیا رحلت نمود. بعضی گفته اند که شهادتش در قم واقع شد و نافع، غلام عثمان او را مسموم کرد.

    فرمایش امیرالمؤمنین علی علیه السلام درباره مالک:
    علی علیه السلام فرمود: مالک برای من چنان بود که من برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم و به اصحاب خود فرمود: ای کاش در میان شما دو نفر مثل او و بلکه یکنفر مثل او داشتم. و نیز فرمود: او مردی بود که برای ما خیراندیش و خیرخواه و برای دشمن ما تند و سرکش بود. ما از او خرسندیم و خدا از او خرسند باشد و بر پاداش او بیفزاید. و وقتی خبر شهادت مالک به حضرت علی رسید، آنقدر اندوهناک و محزون و متأسف شد و بر منبر رفت و خطبه ای خواند و بعد از منبر به خانه رفت و بزرگان نخع به خدمت آن حضرت برای تسلیت آمدند و آن حضرت متأسف بود و فرمود: خدا مالک را بیامرزد. به خدا قسم مرگ تو جهانی را محزون و غمگین و جهانی را خوشحال کرد. بر تو باد گریه کنان بگریند و آیا مانند مالک وجود دارد؟ و باز فرمود: چه بگویم در مورد مردی که حیاتش اهل شام را درهم شکست و مرگش اهل عراق را نابود کرده است.

    مالک اشتر از زبان پیامبرہ(صلی الله و علیه و آله و سلم):
    نقل است که از او نزد پیغمبر، ذکری شد. آن حضرت فرمود: او حقیقتا مؤمن است. همچنین پیغمبر در مسیر خود در تبعیدگاه ابوذر، به هنگام تجهیز و دفن ابوذر فرمود: یکی از شما در بیابانی می میرد و گروهی از مؤمنان بر او حاضر می شوند. از این رو پیغمبر بر ایمان او گواهی داد.
     

    منبع: پایگاه اطلاع رسانی حج
    لینک: https://www.shia-news.com/fa/news/14302/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%84%D9%83-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D9%86%D8%AE%D8%B9%D9%8A

    دیدنی های استان همدان


    ای ریِ هیچ مدان، هیچ نیاری به خیال
                                                               یاد آن سال که شاه همه دان در همدان (قاآنی)
     
    استان همدان به وسعت ۱۹۴۹۳ کیلومتر مربع؛ یکی از استانهای غربی کشور و در همسایگی استان‌های مرزی کرمانشاه و کردستان است. این استان بر پایه آخرین تقسیمات کشوری شامل ۸ شهرستان است؛ که عبارتند از: اسد آباد، بهار، تویسركان، رزن، كبودر آهنگ، ملایر، نهاوند و همدان.
     
     
    نقشه تقسیمات استان همدان؛ عکس از سازمان نقشه برداری کشور
    نقشه تقسیمات استان همدان؛ عکس از سازمان نقشه برداری کشور
     
    استان همدان از لحاظ طبیعت گردی، منطقه ای است كوهستانی كه در دامنه های رشته كوه الوند قرار گرفته و سرچشمه رودها و جویبارهای فراوانی است. مراتع بین دره ای آن از روزگاران گذشته سبب جذب بخشی از دامداران و عشایر به این منطقه بوده و با توجه به زمستان های نسبتا سرد و تابستان های معتدل، مراتع چرای بهاره و تابستانه را برای عشایر فراهم می کرده است. 
    این استان از لحاظ وسعت و تنوع پتانسیلهای گردشگری از مهمترین مناطق کشور بوده و از لحاظ قدمت آثار باستانی نیز کم نظیر می باشد.
    دربر داشتن مهمترین آثار باستانی دوره مادها در ایران و  کشف نزدیک به ده کتیبه ی هخامنشی در همدان این منطقه را از لحاظ پژوهشهای باستانشناسانه بسیار حائز اهمیت کرده است.
     
    در همدان (هگمتانه) دو کتیبه منحصر به فرد کشف شده است که گفته میشود کهن ترین کتیبه های کشف شده در ایران هستند. این کتیبه های باستانی که یکی مربوط به آریارمنه (590-645 پ.م.)؛ جد پدری داریوش بزرگ بوده و به سه زبان پارسی باستان، عیلامی (ایلامی) و بابلی (اکدی) است و دیگری از آن ارشامه (پدر بزرگ داریوش) است؛ از لحاظ بررسی های تاریخی بسیار حائز اهمیت هستند. کتیبه های دیگر هگمتانه نیز از اهمیتی کمابیش مشابه برخوردارند. لیکن به نظر آنوبانینی کتیبه های گنجنامه را که از نظر سالم ماندن و خوانایی و مفصل بودن از مهمترین کتیبه های برجای مانده ی داریوش و خشایارشاه هخامنشی هستند را باید در این زمینه دارای کمال اهمیت باستانشناسانه دانست.
     
    بررسی کتیبه های آشوری نشان میدهد؛ نام همدان دست کم از سه هزار سال قبل با تلفظی بسیار شبیه به تلفظ امروزیش برای نامیدن پایتخت با شکوه مادها استفاده میشده است؛ و در طول تاریخ هیچگاه اهمیت خود را از دست نداده است.
     
    همدان را زادگاه مانی آورنده دین مانوی در سه قرن پیش از اسلام می دانند؛ که به بابل هجرت کرده و تا قرنها بعد از اسلام نیز دارای پیروانی بود.
    مانی در ادبیات و فرهنگ ما به عنوان نقاش بزرگ ایرانی در دوران پیش از اسلام شناخته می شود و ارژنگ مانوی یا نگارخانه مانی نماد زیبایی گشته است.
    همدان پرورنده و زادگاه بسیاری از بزرگان فرهنگ و ادب ایرانی بوده  که از مهمترین آنان می توان به بدیع امان همدانی، شاعر،  ادیب و عارف بزرگ قرن چهارم؛ که اولین مقامه (مقامات) توسط او نوشته شده است؛ دیگر به شهید راه عقیده، عارف بزرگ قرن ششم، عین القضات همدانی؛ صاحب کتاب شریف تمهیدات و همچنین فخرالدین ابراهیم همدانی، متخلص به عراقی؛ از بزرگترین شاعران و عرفای قرن هفتم اشاره کرد.
     
    در استان همدان نقاط دیدنی و تاریخی فراوانی وجود دارد كه از مهمترین موارد آن آنوبانینی میتواند به آثار و مناطق زیر اشاره کند: آرامگاه بوعلی‌سینا، آرامگاه بابا طاهر، تپه‌ هگمتانه و آثار باقیمانده از شهر باستانی هگمتانه، موزه هگمتانه، موزه‌ تاریخ طبیعی، موزه‌ بوعلی، مسجد جامع، برج قربان، گنبد علویان، شیرسنگی، گنج‌نامه، امام‌زاده شاه‌زاده حسین، امام‌زاده یحیی، تپه‌ توشیجان، مسجد شیخ‌الملوك، مسجد سیف‌الدوله، حمام بلور و امام‌زاده زبیده‌خاتون (در ملایر)، ستون سلوكی، میدان قیصریه، حمام حاج آقاتراب، سراب گیان، مقبره‌ باباپیره و بند لیلی یادگار (در نهاوند)، مقبره‌ حبقوق نبی، كاروان‌سرای شاه عباس، آبشار افشار، كمربسته سركان، كاروان سرای فرسنج، آرامگاه میررضی‌الدین و مدرسه‌ علمیه‌ شیخ علیخان زنگنه (در تویسركان)، حمام سنگی، قلعه‌ كیكاوس (در كبودر آهنگ)، كتیبه‌ سلطانیه، مسجد شاه‌ طهماسب، آب انبار شاه عباس، تالار دربند و كتیبه‌ یادبود سیدجمال (در اسدآباد) و لالجین، دشت بهار و آرامگاه شیخ محمدبهاری (در بهار) و غار علی‌صدر (در روستای علی‌صدر).
     
    استان همدان با وجود این نقاط توریستی و با توجه به آب و هوای بسیار دلپذیرش به خصوص در فصل تابستان که مهمترین فصل مسافرت ایرانیان به شمار می رود می تواند در گردشگری مردم کشور خودمان نیز نقشی بسیار بیشتر و مهمتر ایفا کند. که امید است با تلاش بیشتر مسئولین مربوط تحقق یابد.

    منبع: http://anobanini.net/fa/62-%D9%87%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%86.html

    جاذبه‌های گردشگری خراسان رضوی


    خراسان رضوی مهد تمدن و جاذبه‌های فرهنگی و معنوی کشور که نامش با ذکر و زیارت بارگاه رضوی(ع) پیوند خورده در کنار جاذبه‌های معنوی، مکان‌های گردشگری بی‌شماری را در پیشانی خود جای داده‌است.


    تسنیم: استان خراسان رضوی در شمال شرق ایران با مساحتی حدود 144 هزار و 681 کیلومتر مربع، جزو چهارمین استان بزرگ کشور محسوب می شود. این استان از شمال و شمال شرق با کشور ترکمنستان، از غرب با استان های خراسان شمالی و سمنان، از جنوب با استان های خراسان جنوبی و یزد و از شرق با کشور افغانستان همسایه است. مرکز استان خراسان رضوی شهر مقدس مشهد است و از شهرهای مهم آن می توان نیشابور، سبزوار، کاشمر، تربت جام و سرخس را نام برد.

    غذاهای محلی
    آش کشک، آش لخشک، آش خلوک، بلغور شیر، اشکنه با تخم مرغ، شله مشهدی، خوشتلی پلو، غلور ترش، قورمه سبزی با گوشت قورمه، گوره ماست، کله جوش. 
     
     سوغات

      بخش کشاورزی : انواع ادویه ها، زرشک، زعفران، زیره، خربزه، خشکبار مثل برگه هلو، زردآلو، سیب و انواع آلوهای خشک، قیسی، کشمش

       بخش شیرینی : انواع نبات، نقل و شیرینی

      بخش صنایع دستی : انواع مهر و تسبیح، انگشتر و زیورآلات، بافته های مربوط به نشانه ها و پرچم های مذهبی، پیکره های سنگی، چاروق، سنگ فیروزه، سجاده و جانمازی، کارهای دستی سرامیکی و نی بافی، کارهای چوبی و فی، گیوه، نقاشی بر روی چرم، محصولات ابریشمی

     

    جاذبه های طبیعی – گردشگری

    تربت جام : آبشار رونج، باغ کشمیر، رود جام، رود هریرود، درخت پسته قدیمی

     تایباد : طبیعت روستای پشته، طبیعت روستای آبقه، طبیعت روستای سوران، طبیعت روستای کردیان، طبیعت روستای ارخود، طبیعت روستای کرات، منطقه گردشگری پلبند

    سبزوار : حیات وحش شیراحمد

     سرخس : رودخانه تجن، دریاچه بزنگان، ‌چشمه آسیای بزنگان، غار مزدوران، غار بزنگان
     
     فردوس : آبگرم معدنی فردوس، طبیعت روستای باغستان علیا، طبیعت شهر اسلامیه
     
     قوچان : آب گرم شهر کهنه، دره شمخال، طبیعت روستای تبارک آباد، مناظر طبیعی آبشار و دره سراب
     
     کاشمر : آبشار باغ دشت، آب گرم کریز، غار آتشگاه، غار سیر، طبیعت جاده کاشمر به کوه سرخ یا تنگل سنگ نصوح، یخدان طبیعی بندقرا
     
     مشهد : طبیعت روستای کوهپایه ای گنگ، طبیعت روستای جاغرق، رودخانه و سد کارده، باغ ها و چشمه سارهای شاندیز، طبیعت روستای عنبران، پارک جنگلی وکیل آباد، طبیعت روستای ابرده پایین و ابرده بالا، طبیعت روستای خادر، رودخانه های خادر، ارچنگ و سرآسیاب، طبیعت روستای زشک، منطقه ییلاقی طرقبه منظر طبیعی بند گلستان، غار زری، طبیعت روستای گلستان بوستان طبیعی هفت حوض، غار هندل آباد یا هند و آب، غار مغان
     
     نیشابور : طبیعت ییلاق های برفریز، دربهشت، بوژان، خرو، درود، دیزباد، قدمگاه، گرینه، بار، غار ابراهیم ادهم، چشمه علی، دامنه کوه های بینالود و شیرباد، معدن فیروزه نیشابور
     

      جاذبه های تاریخی

     

     تربت جام : باختر تپه، تپه شور قلعه، تپه صدرآباد، تپه جهانگیرآباد، تپه طلایی، تپه قشه توت، دهکده تاریخی سمنگان، کاروانسرای سمنگان، کاروانسرای تاریخی جام،‌مقبره میر غیاث الدین در دهکده بزد ، مقبره شیخ احمد جامی که در این مجموعه بناهای مهمی چون آب انبار، گنبد خانه، گنبد سفید، قبر میر یحیی، مدرسه علمیه، مدرسه و گنبد فیروزشاهی، مسجد زمستانی و تابستانی، مسجد جامع و موزه قرآن وجود دارد، مسجد خواجه عزیز، موزه مردم شناسی،‌مجموعه مزار و موزه شیخ احمد جام.

     تایباد : آب انبار روستای آبقه، روستای کرات، زیارتگاه آبقه، حمام قدیمی آبقه، قلعه آبقه، قلعه کهنه نادری، مزار حاج محمد چنار، محوطه تاریخی آسیاباد، مقبره شیخ ابواسحاق آبقه، موزه مردم شناسی.

     سبزوار : آرامگاه شاهزاده و شعیب، آرامگاه پیرمراد بنایی، آرامگاه خضر معروف به خواجه خضر پیر، آرامگاه پیر استر، آرامگاه حاج ملا هادی سبزواری، آرامگاه نمادین مولانا حسین کاشفی، ارگ سبزوار، امام زاده هفت معصوم، امام زاده بی بی علیه خاتون، بقعه بیلدار باشی، بقعه سید ناصر بن محم ، کاروانسرای پامنار، کروانسرای حاجی محمد زمان، منار خسرو گرد، موزه مردم شناسی، موزه سیمای طبیعی.

     سرخس : مقبره بابا لقمان سرخسی، روستای تاریخی ماهی، روستای تاریخی شرف، قدمگاه ابوالفضل، قلعه کهن مزدوران، کاروانسرای شرف، مزار هجده پیر، مقبره محمد ابن جعفر  مقبره ابوعلی طاهر

     فردوس : آب انبار کوشک، امام زاده سلطان محمد و ابراهیم، باغ فردوس، حمام کوشک، شهر تاریخی تون، قلعه حسن آباد، قنات بلد ، کوه قلعه، مسجد جامع تون ، مسجد کوشک ، مدرسه علمیه علیا

     قوچان : آرامگاه آقانجفی قوچانی، امام زاده سلطان ابراهیم،‌موزه مردم شناسی.

      کاشمر : برج علی آباد، مناره فیروز آباد، قلعه آتشگاه، آرامگاه شهید مدرس، امام زاده سید حمزه، امام زاده سید مرتضی، آسیاب ها و آثار موجود در دامنه کمر باغ دشت، تپه باستانی کندر، قلعه دختر و پسر در ریوش و کوه سرخ، موزه سیمای طبیعی.

      مشهد : آرامگاه امیر غیاث الدین ملک شاه، قلعه حاجی تراب، آرامگاه فردوسی،آرامگاه شیخ طبرسی، آرامگاه نادرشاه افشار، بقعه شیخ حر عاملی، پارک ملت، باغ ملت، پارک ملت، مقبره شیخ بهایی، مدرسه بهزادیه، مدرسه عباسقلی خان، مدرسه سلیمان خان، آرامگاه امیر ارسلان جاذب، آرامگاه نادر، مقبره پیر پالان دوز ، گنبد تاریخی خشتی، آرامگاه کلنل پسیان، حرم مطهر امام رضا (ع)، موزه نادری، موزه تاریخ طبیعی خراسان، موزه علوم و تاریخ طبیعی، موزه آب، موزه توس.

     نیشابور : آرامگاهحکیم عمر خیام نیشابوری، آرامگاه کمال الملک،آرامگاه یغمای نیشابوری،آتشکده نیشابور، امام زاده غریب، بقایای شهر کهن، تپه های شادیاخ، تپه تربا باد، حفاری های شادیاخ، مزار مهروا یا مزار شه میر، محوطه باستانی خسروآباد، دژ باستانی بازه چنار، بنای گنبد کلیدر، مقبره کرد و خان، قلعه دختر دهنه ی حیدری، قلعه دمیرخان، برج آسیاب ،سردابه ماروسک، بازار سرپوشیده و تاریخی نیشابور، آب انبار، مدرسه گلشن حوزه علمیه، امام زادگان محمد محروق و ابراهیم، مقبره فضل بن شاذان، مقبره بانو بی بی شطیطه. 

     

    نگاهی گذرا به نقاط تفریحی و گردشگری خراسان رضوی

    مجموعه حرم رضوی:

    همه گان تا همیشه تاریخ، خراسان را با بارگاه رضوی می شناسند و زیارتی بودن مشهد و وجود بارگاه مطهر امام هشتم موجب شده تا سالانه 25 تا 30 میلیون زائر به خراسان رضوی و پایتخت معنوی سفر کنند.

    مجموعه حرم مطهر امام رضا (ع) از توسعه آرامگاه امام هشتم شیعیان بدست آمده است. امام هشتم (ع) در سال 817 هجری به شهادت رسیدند. این منطقه سناباد نام داشت که در قرن دهم مشهد نام گرفت و مقدس ترین مکان مذهبی در ایران شد. اگرچه قدیمی ترین بنا حاوی کتیبه ایست که تاریخ قرن 15 هجری را نشان می دهد، اما منابع تاریخی، ساخت این بنا را به قبل از دوره سلجوقی نسبت می دهند.

    اهمیت و زیبندگی شهر مشهد ارتباط مهم و مستقیمی با حرم مطهر رضوی دارد. با توجه به این نکته که این بنای معنوی و والا جزء پرارزش ترین بناهای شهر مشهد است شایسته ترین و باعظمت ترین هنر های اسلامی را در این مجموعه زیارتی می توان دید.

    حرم رضوی مشهد با شکوه خود که صاحب مجموعه ی تاریخی و هنرمندانه است از مجموعه ی شامل صحن ها، ایوان ها، رواق ها، موزه غنی و کتابخانه مرکزی شهر قدس است که برای مسلمانان جزء مهم ترین مکان ها است.

    حرم رضوی مشهد از 4 ایوان بلند با نام‌های عباسی، طلا، شرقی، نقارخانه و ایوان غربی تشکیل شده است و شامل 5 صحن انقلاب، آزادی، امام خمینی، جمهوری اسلامی و قدس است.

    حرم رضوی مشهد از بیست و چهار رواق تشکیل شده که از بین آنها می توانیم به رواق های دارالحفاظ، دارالسعاده،  دارالسرور، دارالذکر و دارالعزه است.
    حرم رضوی مشهد با هنر های معماری، کاشی کاری، آینه کاری، مقرنس و گچبری دوره های مختلف اسلامی ساخته شده که جزء بهترین و بزرگترین بناهای اسلامی در جهان اسلام محسوب می شود.

    از دیگر زیبایی های حرم رضوی مشهد می توان به مقرنس های آن که با آینه مزین شده و 3 محراب که در قرن 7 ه.ق ساخته شده و ضریح طلا که با آیات قرآن و اشعار فارسی تزیین شده است اشاره کرد.

    آیات قرآن کریم و حدیث ها جلوه ی زیبا و ممتازی به حرم رضوی مشهد داده است. این آیات و احادیث بر روی کاشی های واقعه شده که در زمان سلجوقیان بر حرم رضوی مشهد نصب شده است.

    پس از مجموعه حرم رضوی آرامگاه های تاریخی خراسان رضوی از جمله مکان های جذاب و دیدنی برای مسافران است.

    مجموعه فرهنگی آرامگاه فردوسی:

    یکی از مهمترین جاذبه های این سرزمین مجموعه فرهنگی آرامگاه فردوسی است، این مجموعه در 20 کیلومتری شمال شرقی شهر مشهد، در مسیری منشعب از راه عمومی مشهد به کلات نادری، نزدیک به شهر تاریخی طابران و بقعه تاریخی هارونیه قرار دارد. روستای پاژ زادگاه فردوسی که امروزه فاز نامیده می‌شود در 28 کیلومتری شرق آرامگاه فردوسی جای گرفته است.

    بنا به شواهد باستان شناسی، این منطقه؛ توس تاریخی است که در دوره اساطیری به دست توس پهلوان ایرانی بنا گذاشته شده و سراینده حماسه های بزرگ ایران نیز در همین منطقه به خاک سپرده شد.

    شهر توس همواره محل مبارزه با سلطه اعراب و زادگاه دو حماسه سرای بزرگ دیگر ایران یعنی دقیقی و اسدی طوسی نیز هست.

     آرامگاه فردوسی؛ بنایی است که در سال 1313 هجری خورشیدی همزمان با جشن هزاره فردوسی در توس، به یاد ابوالقاسم فردوسی افتتاح شد.

    آرامگاه عطار نیشابوری نیز یکی از نقاط جذاب و پر بازدید مسافران است.

    آرامگاه عطار نیشابوری:

    آرامگاه عطار نیشابوری بنایی است تاریخی که در دوره تیموری توسط امیر علیشیر نوایی ساخته شد  و این بنا در دوره های پهلوی دوم مرمت کامل و دهه 70 نیز مرمت مختصر شد.

    فرید الدین عطار نیشابوری شاعر و عارف نامی ایران در حدود سال 540 هجری متولد و در سال 6 درگذشت. آرامگاه وی در خیابان عرفان واقع در نیشابور کنونی هر ساله پذیرای علاقمندان به ادب و فرهنگ ایرانی است. آرامگاه عطار از بناهای دوره امیر علیشیر نوایی است و در سده نهم هجری ساخته شده است.

    بنای کنونی آرامگاه دارای هشت ضلع و گنبدی کاشی کاری شده و چهار در ورودی است. در نمای بیرونی آن چهار غرفه کاشی کاری شده تعبیه شده است و در وسط بقعه، قبر عطار و یک ستون هشت ترکی به ارتفاع 3 متر وجود دارد. عطار چنانکه از نامش پیدا است، در نیشابور دکان عطاری داشت و در حمله مغول به نیشابور کشته شد.

    این استان به آبشارهای زیبا و گوش نواز نیز شهره است و از میان آبشار اخلمد، اورتکند، قره سو و  آبگرم می توان اخلمد و قره سو را دو آبشار مهم این استان نام برد که همواره یکی از مقاصد گردشگران است.

    آبشار اخلمد:

    منطقه نمونه گردشگری اخلمد در فاصله 20 کیلومتری جنوب‌غربی مرکز شهرستان قرار دارد که به بهشت خراسان معروف است و همه ساله پذیرای میلیون‌ها گردشگر و مسافران اقصی نقاط کشور و هم‌چنین گردشگرانی از کشورهای حاشیه خلیج ‌فارس است در این میان آبشار این منطقه یکی از مهم ‌ترین مناطق مورد علاقه گردشگران است.

    آبشار اخلمد با بیش از 23 متر ارتفاع در چناران و در 2 کیلومتری روستای قدیمی اخلمد جریان دارد و آهکی بودن جنس کوه‌ های اخلمد باعث پیدایش حفره‌ های ژرف مدور در زیر این آبشار شده‌ است.

    برای رسیدن به اخلمد باید جاده آسیایی را 17 کیلومتر به سمت شهرستان قوچان پیمود و پس از آن نیز با پیمودن  5.2 کیلومتر جاده آسفالته دسترسی به اخلمد که از میان باغ ها و رودخانه می ‌گذرد به آبشار معروف آن رسید.

    آبشار قره سو:

    آبشارهای هشتگانه قره‌سو که از دل کوه‌های هزار مسجد سرچشمه می‌گیرد در جنوب غربی کلات قرار دارد و این آبشارها در لابلای دره‌های تنگ؛ منظره بدیعی ایجاد کرده و روزگاری دور نادرشاه دستور دارد با لوله‌کشی پنج کیلومتری، آب آنها را برای مصرف مردم کلات به عمارت خورشیدی برسانند.

    پارک ملی تندوره:

    پارک ملی تندوره در شمال استان خراسان رضوی در شهرستان درگز قرار دارد. این منطقه در حوزه آبریز هریرود و کشف رود و زیرحوزه رودخانه درونگر قرار گرفته‌است.

    این پارک که زمانی تفرجگاه و محل تفریح مردم درگز و قوچان بود، از زیباترین و عمیق‌ترین دره‌های ژرف و پر شیب و تپه ماهورها بهره مند بوده و از بهترین زیستگاهای جانوران وحشی به ویژه قوچ و میش اوریال است که چنانچه صبح زود یا غروب در این منطقه باشید گله‌های کل و بز را می توانید بینید که در حال چرا هستند.

    پارک ملی تندوره از نظر تاریخی نیز حایز اهمیت بوده ودر گذشته نه چندان دور راه ارتباطی درگز به قوچان از این منطقه می گذشته است.

    پارک وکیل آباد:

    پارک وکیل آباد منطقه ای ییلاقی و خوش آب و هوا است که در غرب مشهد واقع شده و ازجمله تفریحگاه‌های قدیمی و زیبای این شهر محسوب می شود، این پارک دارای محلی برای استراحت مسافران، شهر بازی بسیار بزرگی بنام کوهستان پارک شادی و باغ وحش است.

     مساحت این پارک بیش از 70 هکتار است و دارای رودخانه ای فصلی است؛ در این منطقه وجود درختان کهنسال و رودخانه فصلی و همچنین وجود باغ وحش مشهد و شهربازی کوهستان پارک شادی باعث جذابیتی مضاعف شده و علاوه بر شهروندان مشهدی غالب زائرین بارگاه امام هشتم نیز از این منطقه دیدن کرده و ساعاتی و حتی ایامی را در آن اتراق می نمایند.

    چشمه گیلاس:

    این استان جدایی از سایر جاذبه های دیدنی و چشم نواز دارای چشمه های متعدد و متنوعی است که از آن جمله می توان به چشمه گیلاس، گراب، خم ترکان، شاهان گرماب و گرماب طاقانکوه اشاره کرد.

     از میان تمامی این چشمه ها چشمه گیلاس دارای اهمیت و زیبایی های خاصی در نظر گردشگران و مسافران است.

    چشمه گیلاس روستایی از توابع بخش گلبهار شهرستان چناران در استان خراسان رضوی است. چشمه گیلاس در اطراف خود حوضچه یا دریاچه ای کوچک ایجاد کرده که از چشمه های معروف ایران است و دارای عمق 4 تا 5 متر و ارتفاع آن از سطح دریا 1010 متر است و نوع چشمه کارستی آهکی بوده و با هوای خنک و پاکیزه خود تابستان‌ها میتواند محلی برای گردشگران و طبیعت دوستان باشد.

    آتشکده آذر برزین مهر:

    آتشکده های این استان نیز که همواره مظهر توجه و علاقه توریست های خارجی بوده است نمادی از تاریخ و هویت سرزمین خراسان است و در حال حاضر آتشکده آذر برزین مهر یکی از جاذبه های توریستی و پرطرفدار منطقه سبزوار خراسان رضوی است.

    آتشکده آذر برزین مهر یکی از سه آتشکده عهد ساسانی است که در روستای "ریوند" سبزوار قرار دارد و این بنا در سال 1380 و به شماره 4035 به ثبت ملی رسید.

    موزه های خراسان رضوی نیز بخش دیگری از جاذبه های گردشگری این استان است و مهمترین گنجینه های خطه خراسان شامل موزه نادری، آستان قدس رضوی، موزه آب و موزه توس است.

    اغلب گردشگران و مسافران نوروزی با سفر به پایتخت معنوی از موزه نادری و آستان قدس رضوی بازدید می کنند.

    موزه نادری:

    این موزه درمجموعه آرامگاهی نادر واقع در چهارراه شهداست. سالن اختصاصی موزه نادر که درمجاورت سالن آرامگاه ساخته شده است دارای حدود 1448 متر مربع مساحت است و در سال 1342 ش. همزمان با ساختمان آرامگاه احداث شده است.

    دراین موزه نمونه هایی از اشیای مختلف تاریخی به ویژه آثار دوره نادر شامل تفنگ، تپانچه، کلاه خود، زره و شمشیر به نمایش گذاشته شده است و دیوارهای آن با تابلوهایی از صحنه های نبرد نادر در جنگ کرنال اثر استاد سید حسین میر مصور مزین است. در سالن دیگری که در سال 1373 ش. افتتاح شد. اشیای باستانی و مردم شناسی درمعرض تماشای علاقه مندان است.

    علاوه براشیای داخل موزه ، مدخل ورودی سالن اصلی نیز با عراده های توپ جنگی تزیین شده است. موزه آرامگاه نادر وابسته به اداره کل میراث فرهنگی خراسان است.

    موزه آستان قدس رضوی:

    موزه آستان قدس رضوی نیز شامل موزه‌های قرآن، فرش و منسوجات، نجوم و ساعت، گنجینه سلاح، گنجینه تمبر، اسکناس و مسکوکات، گنجینه مدال، گنجینه تاریخ مشهد، گنجینه نقاشی، گنجینه صدف و حون، گنجینه ظروف، موزه ملی ملک و موزه مردم‌شناسی است.

    در موزه قرآن، قرآن‌های منتسب به امامان شیعه و نسخ خطی از قرآن موجود است. در موزه فرش مجموعه متنوعی از فرشهای قدیمی موجود است.

    در موزه ساعت، ساعت‌های آفتابی، کره‌های جغرافیایی، ساعتهای شنی، آتشی و غیره موجود است. در گنجینه مدال سکه‌های متعلق به عصر پادشاهان مختلف و سکه ولایتعهدی علی بن موسی الرضا وجود دارد.

    قلعه‌های تاریخی نیز یکی از بخش های دیدنی خراسان رضوی است که شاید دست کمی از موزه ها و گنجینه های تاریخی این استان نداشته باشد.

    قلعه بزنگان و آقا باشتین:

    مهمترین قلعه این استان قلعه بزنگان در سرخس و قلعه آقا باشتین در سبزوار است که جز کم نظیرترین بناهای تاریخی این استان محسوب می شود.

    قلعه آقا باشتین مربوط به  دوره ایلخانی تا دوره صفویدوره قاجار است و در شهرستان سبزوار، بخش داورزن، دهستان باشتین، مرکز روستای باشتین واقع شده و در حقیقت تمام این بنا از گل و خشت خام ساخته شده و به دلیل اینکه در این مکان خانواده های محترم سادات ست داشته اند، به قلعه آقا معروف شده است.

    این قلعه در تاریخ 26 اسفند 1387 با شماره ثبت26199به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

    قلعه تاریخی بزنگان نیز از قلاع  مهم و ارزشمند  و باستانی ایران و از آثار تاریخی  دوره افشاریه است که در سرخس و روستایی به همین نام یعنی بزنگان قرار دارد.

    این قلعه باشکوه و عظیم در تاریخ 23 فروردین سال 1346 با شماره 658 در فهرست آثار ملی ثبت شده است.

    بازار امام رضا (ع) و راسته فرش فروش‌ها:

    در کنار موزه ها، قلعه های تاریخی و مکان های تفریحی و زیارتی این استان وجود بازارهای سنتی متعدد نیز یکی از جذابیت های این استان است و بسیاری از مسافران و زائران در آخرین روزهای ماندن در پایتخت معنوی از بازارهای سنتی حالی می پرسند و برای اقوام خود به نشانه تبرک سوغاتی و هدیه ای می خرند و آن را به نزد آشنایان خود در دیار دور و نزدیک می برند.

    در میان این بازارهای قدیمی و سنتی بازار امام رضا(ع)، راسته فرش فروش ها، عباس قلی خان و سرشور هم جزء قدیمی ترین بازارهای پایتخت معنوی است و هر زائر و مسافری حداقل یک بار از بازارهای مشهد دیدن کرده است.

    البته اغلب زائران و مسافرانی که به خراسان رضوی به ویژه مشهد مقدس سفر می کنند در میان انبوه بازارهای این استان بی تردید به سراغ بازار امام رضا (ع) و بازار فرش فروشها می روند.

    بازار فرش فروش ها یکی از بازارهای قدیمی است که در میدان بیت المقدس مشهد خودنمایی می کند و در گوشه و کنار این مکان حجره های فرش فروشی و گاری های حمل فرش یادآور دستهای هنرمند قالی بافان خراسانی و اندیشه و هنر ایرانی است.

    بازار امام رضا(ع ) با معماری سنتی و اسلامی در جنوب شرقی اماکن متبرکه قرار دارد و یک سر آن به میدان بیت المقدس و سر دیگر آن به فلکه ‏17 ‏شهریور می رسد و طول آن در دو دالان و دو طبقه جمعاً حدود 3 کیلومتر و درازای هر بازار 750 متر است.

    این بازار در ضلع شرقی خیابان امام رضا (ع) در دو طبقه احداث شده و در طبقه دوم آن کارگاههای کوچک صنایع دستی، طلاکاری، فیروزه تراشی و گلدوزی ایجاد شده است.

    این بازار سنتی مشهد دارای دو رشته ساختمان دو طبقه با دو دالان موازی مسقف و 17 چهارسوق و 11 سراست که حد فاصل دو خیابان به عرض 30 متر و طول 800 متر احداث شده و دارای حدود 72 هزار متر زیربناست.

    43 هزار متر از این زیر بنا در بازار رضا و 29 هزار متر آن در سراهای جنبی واقع شده و جمعاً دارای  دو هزار و96 باب مغازه و حجره درمساحت های مختلف است.

    این بازار در دو راسته به هم چسبیده با گنبدهایی به اشکال مختلف ساخته شده است و در آن انواع اجناس به ویژه سوغات مشهد چون زرشک، زعفران، سجاده و جانماز، نبات و آبنات، اسباب بازی نخود و کشمش، تسبیح و انگشتر های عقیق و فیروزه و عطر عرضه می شود‏.‏

    خراسان رضوی با همه جاذبه های سیاحتی و زیارتی اش میزبان گام های خسته و ماوای قلوب ناآرام است و  از دیرباز خاک پای مسافران و زائران رضوی سرمه چشم اهالی پایتخت تمدن و معنویت بوده است، رسم مهمان نوازی مردمان این سرزمین همواره شهره خاص و عام بوده و هست.


    جاذبه های گردشگری یزد ؛ یزد یکی از بهترین شهرهای خشتی جهان است که همواره به عنوان صاحب یکی از درخشان ترین میراث های فرهنگی در ادوار مختلف تاریخی ایران مطرح بوده است.


    یزد یکی از بهترین شهرهای خشتی جهان است که همواره به عنوان صاحب یکی از درخشان ترین میراث های فرهنگی در ادوار مختلف تاریخی ایران مطرح بوده است.

    آتشکده (آتش ورهرام)

    بنای فعلی آتشکده در سال 1313 خورشیدی با همت و کمک مالی زرتشتیان یزد و پارسیان هندوستان احداث گردیده است. ساختمان آتشکده با معماری زیبایی برگرفته از هنر معماری هخامنشیان در مرکز حیاطی بزرگ و سرسبز و بر بلندی قرار گرفته و برپیشانی عمارت نقش فروهر» جلوه گر است.

    اهمیت آتشکده به قدمت آتش درون آن است که گفته شده از حدود 1520سال پیش تاکنون فروزان مانده و حفاظت گردیده است.

    آتش ورهرام» درون مجری برنجی و در اتاقی مخصوص، در میان ساختمان آتشکده و در سطحی بالاتر از سطح زمین به دوراز باد و باران و تابش خورشید نگهداری می شود.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    مجموعه امیر چقماق

    امیر جلال الدین چقماق شامی در دوره تیموریان، از طرف شاهرخ به حکومت یزد منصوب گردید و با کمک همسرش فاطمه خاتون در این مکان میدان‌گاهی و در اطراف آن آب انبار، خانقاه، مدرسه، کاروانسرا، چاه آب، بازار و از همه مهم تر مسجد امیر چقماق را بنا نهاد. این مسجد دارای گنبدی عظیم و صفه ای عالی و دو شبستان زمستانی و تابستانی است. محراب مسجد دارای سنگ مرمرین زیبایی است که اطراف آن نقش گردیده است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    باغ دولت آباد

    محمد تقی خان مشهور به خان بزرگ که سر سلسله خان های یزد در زمان زندیه بود ابتدا قناتی با نام دولت آباد بوجود آورد پس از آن، عمارت باغ دولت آباد» را در امتداد آن احداث کرد. این ساختمان، محل اقامت این حاکم مقتدر نیز بوده است.

    این بنا مجموعه ای از چندین عمارت شامل: هشتی و بادگیر، بهشت آیین، تالار آیینه، سردر اصلی و سردر جنوبی است. فضای سبز این باغ شامل درختان کاج، سرو، گل سرخ محمدی، درختان میوه به خصوص انگور و انار است. چشمگیر ترین ویژگی این بنا بادگیر 33.8 متری آن است که بلندترین بادگیر جهان محسوب می شود.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    مدرسه ضیائیه (زندان اسکندر)

    مدرسه ضیائیه معروف به زندان اسکندر از آثار مولانا ضیاء الدین حسین رضی» است که در سال 631 قمری آن را بنیان نهاد و بنای آن در سال 705 قمری توسط پسرانش به اتمام رسید.

    شبستان مدرسه دارای محراب است و در اطراف مدرسه، رواق هایی ساخته شده است. گنبد خشتی این بنا با تزئینات گچبری و نقاشی آبرنگ بر بلندای این ساختمان خود نمایی می کند که نمونه ای از معماری دوره مغول در ایران است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    آب انبار شش بادگیری

    آب انباری است قدیمی با شش بادگیر که در محه تل قرار گرفته است. این بنا دارای دو ورودی در شمال و جنوب و مخزن است و مخزن آب انبار گنبد تخم مرغی شکلی دارد. این آب انبار 55 پله دارد که بین پله های 25 و 26 آن از بالا، یک هشتی با سنگ فرش آجری قرار دارد و طاق آب انبار بعد از هشتی شروع می شود. طاق ضربی خشتی با نمای آجری و سقف بزرگ مخزن آب از ویژگی های مهم این آب انبار است که در سال 1379 هجری قمری به سعی حاجی حسین میرالله ساخته شده است .

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    خانه لاری ها

    تاریخ بنای این خانه تاریخی متعلق به دوره قاجار است و در محله فهادان شهرستان یزد قرار دارد. ساختمان خانه لاری ها با توجه به سبک کلی منزل اعبانی دوره خود ساخته شده، یعنی خانه ای است با دو قسمت اندرونی و بیرونی، حیاط در مرکز و قسمت های شمالی به عنوان زمستانه و از قسمت جنوبی به عنوان تابستانه استفاده می شود که شامل تالار و بادگیر است. از ضلع شرقی که شمال اتاق آیینه، مطبخ، سرداب و سایر فضاها است به عنوان پاییزه و از ضلع غربی به عنوان بهار خواب استفاده می شود. این خانه اکنون موزه اسناد و مدارک است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    نارین قلعه (نارنج قلعه)

    این بنا در زبان عامه به نارنج قلعه معروف است یکی از مهمترین آثار تاریخی پیش از اسلام استان محسوب می شود. این دژ قدیمی که برفراز تپه مشرف بر شهر میبد احداث شده، تمامی بنای آن از خشت و گل ساخته شده و معماری آن به شکل مطبق است. تقریبا در 5 مرحله ساخته شده است. قدیمی ترین بخش بنا فضاهایی هستند که در دل زمین کنده شده اند و درگویش محلی به آنها بوکن» گفته می شود و پایین ترین بخش آن را تشکیل می دهند.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    قبه دورازده امام

    این قبه از قدیمی ترین بناهای برجای مانده از گذر تاریخ در محله فهادان است از بناهای شاخص آجری و نمونه های سبک غالب سلجوقی در معماری به شمار می رود که به دلیل سبک بنا و نقش و نگار کتیبه کوفی اش شایان توجه است. قبه دوازده امام شامل تک گنبدی است به صورت یک چهار ضلعی که به هشت ضلعی تبدیل می شود و گنبدی روی هشت ضلعی قرار دارد. پوشش سقف از داخل کاشی کاری است که دورتادور آن با خط کوفی تزیین شده و داخل بنا مزین به نقوش گچ بری و طرح های رنگی است. محرابی که در این بنا وجود دارد نشانه مسجدی است که در قرن دوم وسوم قمری بنا شده است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    بقعه سید شمس الدین

    برطبق اسناد قدیمی، در سال 767 قمری مدرسه شمسیه بنا شده است و اکنون از آن مدرسه بزرگ تنها همین گنبد باقی مانده است. گچبری، کاشیکاری معرق، نقوش هندسی زیر گنبد، کتیبه های مختلف و . از هنرهای به کار گرفته شده در این بنا هستند.

    مسجد جامع کبیر

    بنای این مسجد با عظمت قرن هاست که از فراسوی تاریح تمدن این سرزمین می درخشد. چنانکه درکتب تاریخ یزد آمده ، مسجد را برجای آتشگاه ساسانی ساخته اند. بنای اصلی مسجد کنونی از آثار سید رکن الدین محمدقاضی» است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    بقعه سید رکن الدین

    سید رکن الدین محمد قاضی - عارف و دانشمند قرن هشتم هجری قمری - مدرسه رکنیه» را بنا کرده است. در کتب تاریخ یزد، از این مدرسه و قسمت های مختلف آن مانند رصد خانه ، دارالکتب با سه هزار جلد کتاب ، دارالسیاده، دارالادویه و. یاد شده است. اکنون از آن مدرسه ، بقعه ای باقی مانده که مدفن خود سید رکن الدین است، گنبد مربع شکل این بقعه با ابعاد حدود 11.5 متر نمایشگاهی کم‌نظیر از گچ بری های زیبا، نقش های رسی و آب رنگی و کتیبه های آیات قرآنی با خط کوفی و ثلث است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    مسجد جامع فهرج

    روستای فهرج در 25 کیلومتری جنوب شرقی یزد و در کنار راه اصلی یزد- بافق قرار دارد. از آثار تاریخی این روستا به یک قلعه باستانی، آب انبار قدیمی، مجموعه شهدا و مسجد جامع می توان اشاره کرد.

    مسجد جامع فهرج از بنای قدیمی و کم نظیر فرهنگ و تمدن اسلامی است که متعلق به نیمه اول قرن اول هجری است. این بنا قدیمی ترین مسجدی است که در ایران و شاید در دنیا بدون هیچگونه پیرایه ای دست نخورده باقی مانده است. وجود شبستانی رو به قبله با هشت ستون، مناره گلی نه چندان بلند که راه پلکان بام مسجد از داخل این مناره به بام و سپس به بالای مناره منتهی می شود و استفاده از خشت و گل در ساخت آن از ویژگی های این بنا محسوب می شود.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    شهرستان های استان یزد

    چکچکو (پیر سبز)

    محلی است در کوه های میان، اردکان و انجیره که از یزد 48 کیلومتر فاصله دارد. زرتشتیان به آنجا اعتقاد دارند و مقدس می شمارند و در آن تعدادی بنای مناسب و راحت برای ایامی که به زیارت می روند، ساخته اند. زرتشتیان هرساله از 24 تا 28 خردادماه برای زیارت و نزورات به آنجا می روند.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    یخچال خشتی میبد

    این یخچال با قدمتی که به پیش از دوره قاجار می رسد یکی از معدود یخچال های به جای مانده در استان یزد است که از خشت و گل ساخته شده است. بخش های عمده این بنای باشکوه عبارتند از: دیوارهای سایه‌انداز حوض یخ‌بند مخزن یخچال و گنبد. دیوارهای شرقی و غربی و جنوبی آن در زمستان سایه سار سردی در محوطه شمالی یخچال  فراهم می ساخته که در شب های چله با انداختن آب قنات به حوض پهناور و کم عمق آن محوطه و تکرار این کار در شب های متوالی قطعات بزرگ یخ ساخته می شده و پس از شکسته شدن به مخزن یخ در زیر گنبد یخچال منتقل می گردیده است. گنبد خشتی بزرگ یخ های انباشته را نگه می داشته که در تابستان از آن برای استفاده کاروانیان و مردم بهره برداری می کردند. 

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    چاپارخانه میبد

    پیشینه چاپارخانه در ایران به دوره هخامنشیان می رسد. از این مراکز به عنوان ایستگاه های مبادلات نامه ای استفاده می شده است. وظیفه چاپارخانه ها نگهداری و تیمار تعدادی اسب تیزرو و پیک تازه نفس جهت ارسال و مبادله سریع نامه ها و امانت های مهم بوده است. از این رو چاپارخانه ها به  صورت قلعه ساخته  شده اند تا دفاع و حفاظت از آن میسر باشد.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    کاروانسرای شاه عباسی در شهرستان میبد

    از جمله کاروانسرهای سبک صفوی است که با شیوه معروف چهار ایوانی و با آجر ساخته شده است. ساختمان کاروانسرا شامل ایوان های بیرونی، هشتی ورودی حیاط مرکزی حوض‌خانه و مهتابی و چهار هشتی زیبا و فضاهای سرپوشی شرقی و غربی و یکصد ایوان و اتاق و اجاق برای استفاده کاروانیان بوده است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    آب انبار کلار در شهرستان میبد

    این آب انبار درست روبه روی در ورودی کاروانسرا جای گرفته و بر اساس سنگ نوشت آن مربوط به قرن 11 قمری است. ویژگی ساختاری آب انبار کلار به گونه ای است که  خستگان راه تنها با چند پل انگشت شمار به پا شیر آب انبار می رسیدند. آب انبار کلار هنوز هم به عنوان یک منبع آب آشامیدنی قابل بهره برداری است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    قلعه بارجین در شهرستان میبد

    قلعه بارجین در یکی از آبادی های حوز  شرقی میبد به همین نام واقع شده است. این بنا توسط اربابان زرتشتی محل بنا گردیده است. کاربری بنا به منظور پناه گرفتن درمواقع ناامن بوده و جنس اصلی مصالح به کار رفته در بنا از گل وخشت است. بنای قلعه بر روی دو طبقه ساخته شده و دارای چهار برج ساده در چهار گوشه و یک ورودی در سمت شمال است. در بالای سر در ورودی اتاقی قرار دارد که مختص ارباب قلعه بوده است. پلان قلعه به صورت حیاط مرکزی  بوده است که اتاق ها در اطراف حیاط واقع شده اند.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    کوه ریگ در شهرستان مهریز

    این تفرج‌گاه زیبا از انباشت ماسه های بادی در دامن کوه تشکیل شده است. وجود یک آب انبار قدیمی و برج کبوتر در کنار آن از جاذبه های دیگر این منطقه است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    باغ پهلوان پور در شهرستان مهریز

    از بناهای تاریخی که طبیعت و هنر معماری را در کنار هم به خود اختصاص داده باغ پهلوان پور» است. قسمت هایی از این بنا در اواخر دور قاجار ساخته شده و بخش های دیگری از آن به دستور علی پهلوان » بنا شده است که قدمتی صد ساله دارد.

    خانه قلعه ای ها در شهرستان صدوق

    قدمت آن به دور صفویه برمی گردد. نمای بیرونی این خانه شبیه قلعه است. این خان مسی به طور کلی با خشت و گل و در سه طبقه ساخته شده است. نوع معماری اثر ترکیبی از منزل مسی و قلع تدافعی است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    آب انبار هفت بادگیری عصرآباد در شهرستان صدوق

    این آب انبار از نظر تعداد بادگیر در بین آب انبارهای کشور در رتبه اول قرار دارد و تنها آب انبار هفت بادگیری است که دارای دو مخزن است. ارتفاع بادگیرها حدود شش متر است که از هر چهارطرف باز است. بادگیرها به شکل زیبایی بنا شده و قسمت فوقانی آنها با آجرهای شرفی مزین گردیده است. هر بادگیر دارای چهار منفذ در هر ضلع است. این آب انبار برخلاف سایر آب انبارهای منطقه در جهت قبله قرار ندارد و مخصوص زرتشتیان است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    قلعه سپیده در شهرستان صدوق

    این قلعه برروی تپه ای سنگی (ارتفاعات شرقی) به همین نام قرار دارد و از خشت و گل و سنگ سفید مشتمل بر دو طبقه ساخته شده است و در چهارگوش آن برج هایی برای نگهبانی وجود دارد که قدمت آن به اوایل دور افشاریه می رسد.

    قلعه مروست در شهرستان خاتم

    این قلعه بر فراز تپه ای در مرکز مروست قرار دارد و قبلا دو طبقه بوده که طبق زیرین آن تخریب شده است و قدمت آن به بیش از 800 سال قبل می رسد.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    نهر مسیح در شهرستان خاتم

    سرچشم نهر مسیح» در 5 کیلومتری جنوب شرق شهر هرات قرار گرفته و پارک جنگلی سرچشمه در مجاورت آن از تفرج گاه های زیبا جذاب و حیرت انگیز استان کویری یزد است. نهر مسیح با عبور از میان مرکز شهرستان خاتم یعنی شهر هرات که سابقا به دارالکلات (شهر قلعه ها) موسوم بوده است جلوه ای خاص و  منحصر به فرد به این شهر می بخشد.

    منطقه شکار ممنوع قره تپه هرات

    قره تپه با 80 هزار هکتار مساحت که از جنوب به شهر هرات می رسد شاخص ترین زیستگاه هوبره» در ایران است. تنها مرکز تحقیقاتی هوبر کشور به دلیل زیست بومی این پرنده در شهرستان خاتم فعالیت می کند. شایان ذکر است قره تپه زیستگاه گونه های منحصر به فرد دیگری از جانوران کمیاب و نادر همچون آهو، گورخر ایران و زاغ بور نیز هست.

    قلعه محمد باقری هرات

    قلعه ای است با پلان چهارضلعی و قدمت 300 ساله که منسوب به حاج محمدباقر» نامی است. ساختمان های داخلی آن در سال 1365 خورشیدی بر اثر سیل ویران شده است. اما سردر ورودی و برج های اطراف بنا کاملا سالم مانده و هویت بخش نمای جدید شهر هرات است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    قلعه شواز در شهرستان تفت

    مهم ترین قلع کوهستانی در استان یزد که بر فراز صخره ای سنگی به ارتفاع یکصدمتر بنا شده قلع رفیع و با عظمت شواز است. مساحت آن پنج هزار متر است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    باغ علی نقی خان در شهرستان تفت

    .این باغ که در محل سرآب دورقم» تفت واقع است دارای عمارتی است که دروسط باغ خودنمایی می کند و شامل اتاق های تو در تو حوض و حّمام می شود. قدمت این بنا به زمان فتحعلی شاه قاجار مربوط می شود

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    آسیاب آبی گرمسیر در شهرستان تفت

    تنها آسیاب دایر در تفت آسیاب گرمسیر است. شهرستان تفت را از لحاظ تعداد آسیاب ها می توان شهر آسیاب های آبی نامید که تعداد آنها به بیش از عدد می رسد و نشان از آن دارد که تفت روزی صادرکنند آرد بوده است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    بهاباد

    بخش بهاباد در 75 کیلومتری شمال شرقی شهرستان بافق قرار گرفته و دارای روستاهای سرسبز و ییلاقی منحصر به فرد است و زعفران آن از مرغوبیت خاصی برخوردار است. از بناهای تاریخی این بخش  می توان به حمام قلعه حمام باغستان قلع  بهاباد و برج حاجی آباد و . اشاره کرد.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    تپه های براریگ بافق

    شامل تپه های شن روان با وسعت زیاد است که از مناطق دیدنی این شهرستان است. همین  ریگ های روان امروزه تپه های دیدنی را در روستای حسن آباد جاده قطرم و دهستان مبارکه به وجود آورده است.

    جاذبه های گردشگری یزد،گردشگری یزد،جاذبه های گردشگری،گردشگری

    ارگ عبدالرضاخان بافق

    قلعه ای است عظیم با سه برج به ارتفاع 12 متر که از مصالح خشت و گل ساخته شده و قدمت آن به دو قرن و نیم  می رسد.

    منبع: http://iranmatlab.ir/fa/news/23930/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%D8%B2%D8%AF

    الیاس‌شاهیان سلسله‌ای مسلمان بودند که در سده‌های ۸ و ۹ هجری حکومتی مستقل را در بنگال تشکیل دادند. این حکومت نخستین حکومت مسلمان است که بر سراسر بنگال حکم راند. برآمدن الیاس شاهیان پایانی بود به دو سده و نیم درگیری دائمی میان حکمرانان محلی و برقراری آرامش و صلح در این سامان. در این دوره هنر و علم رونق گرفت و بازرگانی رواج یافت، همچنین ارتباط ی و فرهنگی با دیگر کشورها سبب آمیختگی فرهنگ بومی بنگال با آنان گردید. ایشان به آبادانی نیز توجه داشته‌اند و آثار بسیاری از این دوره به جای مانده که آمیزه‌ای از معماری بنگالی، معماری ایرانی است. در دوره الیاس‌شاهیان علاوه بر زبان فارسی که در بنگال زبان حکومتی بود، به زبان بنگالی نیز بها داده شد، در همین دوره بود که سبک ریخته در ادبیات بنگالی توسط نور قطب عالم، صوفی چشتی پدید آمد، چنانچه مصرعی به فارسی و مصرعی دیگر به بنگالی می‌سرودند. الیاس‌شاهیان با جمعیت هندوی بنگال روابط خوبی داشتند و در دوره ایشان هندوها به مناصب بالای درباری رسیدند.

    شیت گنبوج مسجد (مسجد شصت گنبد) ساخته شده به زمان نصرالدین محمودشاه از خاندان الیاس‌شاهیان بنگال

    قند پارسی در بنگاله

    غیاث‌الدین اعظم‌شاه سومین پادشاه این سلسله مردی بود فاضل و دوستدار ادب فارسی، وی هم‌عصر خواجه حافظ شیرازی بود و با این شاعر بزرگ فارسی‌گوی مکاتبه داشت. درباره چگونگی آغاز این مکاتبه روایتی در آیین اکبری اثر ابوالفضل علامی و ریاض‌السلاطین آمده که روزی سلطان به بیماری مهلکی دچار شده بود و به سه تن از ن حرم به نام‌های سرو و گل و لاله دستور داد که پس از مرگ بدنش را بشویند. چون سلطان از بیماری نجات پیدا کرد به این سه زن محبت بسیار می‌کرد و این محبت دیگر ن حرم را به حسادت واداشت چنانکه به ایشان به استهزاء غساله می‌گفتند.

    سلطان که از این امر آگاهی یافت بر آن برآمد که با قصیده‌ای دل ایشان را به دست آورد. پس مصرع ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود» را سرود، اما در مصرع بعداش ماند. چون هیچ یک از شاعران دربار نتوانستند وی را یاری نمایند، سلطان شعر ناتمام را به همراه دعوت حافظ به بنگال برای وی فرستاد. حافظ مصرع ناتمام سلطان را به مصرع وین بحث با ثلاثه غساله می‌رود» کامل کرد، اما به خاطر کهولت سن از سفر به بنگال خودداری کرد و در عوض غزلی را که در زیر آمده به سلطان هدیه کرد. آمدن نام سلطان غیاث‌الدین و اشاره به دیدار از بنگال از لحاظ تاریخی این روایت را تایید می‌کنند.

     

    مقبره غیاث‌الدین اعظم‌شاه نارایان‌گنج بنگلادش

    ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود
    وین بحث با ثلاثه غساله می‌رود
    می ده که نوعروس چمن حد حُسن یافت
    کار این زمان ز صنعت دلاله می‌رود
    شکرشکن شوند همه طوطیان هند
    زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود
    طی مکان ببین و زمان در سُلوک شعر
    کاین طفل، یک شبه، ره صد ساله می‌رود
    آن چشم جادوانه عابدفریب بین
    کش کاروان سحر ز دنباله می‌رود
    از ره مرو به عشوه دنیا که این عجوز
    مَکاره می‌نشیند و مُحتاله می‌رود
    باد بهار می‌وزد از گلستان شاه
    و از ژاله باده در قدح لاله می‌رود
    حافظ ز شوق مجلس سلطان غیاث دین
    غافل مشو که کار تو از ناله می‌رود

    تالار تاریخی زندان سودمون موزه و زندان سابقی است که در منطقه سودمون گو در سئول پایتخت کره جنوبی قرار دارد. ساخت آن از سال ۱۹۰۷ شروع شد. این زندان در دوازدهم اکتبر ۱۹۰۸ با نام گیونگ سونگ گاموک افتتاح شد. در طی اوایل دوران استعمار ژاپن این مکان زندان کیجو (کیجو کانگوکو، تلفظ ژاپنی گیونگ سونگ گاموک می باشد) نامیده می شد. نام این زندان در سال ۱۹۲۳ به زندان سودمون تغییر یافت و بعدها چندین نام دیگر نیز داشت.

    زندان سودمون توسط یک معمار ژاپنی طراحی شده است. این مکان جایی است که سربازان ژاپنی پیروان جنبش استقلال کره را شکنجه و سپس اعدام می کردند.

    انبارگاه های زندان سودمون.

    تاریخ:

    این زندان در خلال عهد استعمار ژاپن برای حبس فعالان آزادی خواه کره ای مورد استفاده قرار می گرفت و می توانست به صورت اسمی در حدود ۵۰۰ زندانی را در خود جای دهد. آن امکانات مجزایی برای ن و دختران جوان داشت. در سال ۱۹۱۱، کیم کو زندانی شد. او یکی از مهم ترین اشخاص در جنبش آزادی خواهانه کره ای ها به شمار می رفت.

    در سال ۱۹۱۹ و مدت کوتاهی پس از  جنبش اول مارس، تعداد زندانیان به شدت افزایش یافت. در حدود سه هزار فعال آزادی خواه  در بند بودند و مدت کوتاهی قبل از پایان استعمار در سال ۱۹۴۵، شمار زندانیان ۲۹۸۰ تن ثبت گردید. تا دهه ۱۹۳۰ میلادی، به علت افزایش تعداد فعالان استقلال طلب زندانی شده کره ای، زندان حدودا ۳۰ بار گسترش یافت. در بین حبس شدگان پس از جنبش اول مارس نام ریو گوان سان نیز به چشم میخورد که بر اثر شکنجه های اعمالی بر وی درگذشت.

    مجموعا حدود چهل هزار مبارز آزادی از درب جلویی زندان عبور کردند. از جمع آنان، تقریبا ۴۰۰ نفر اعدام شده یا در حالیکه در این محل زندانی بودند به علل دیگری درگذشتند.

    بنای یگانه تالار زندان سودمون.

    پس از پایان عهد استعمار در سال ۱۹۴۵ که بعد از تسلیم شدن ژاپن در جنگ جهانی دوم به وقوع پیوست، این زندان توسط دولت کره جنوبی مورد بهره برداری قرار گرفت و با نام های رسمی گوناگونی مثل زندان سئول تا سال ۱۹۶۱، موسسه اصلاحی تا سال ۱۹۶۷ و مرکز حبس سئول تا بسته شدن آن در سال ۱۹۸۷ شناخته می شد. این مکان با زندان دیگری در شهر اویوانگ واقع در منطقه گیونگ گی جایگزین شد.

    این محل در سال ۱۹۹۲ به تالار تاریخی زندان سودمون اختصاص یافت که بخشی از پارک استقلال سودمون را شامل می شود. هفت مورد از پنجاه بنای اصلی مجموعه زندان به عنوان یادبودهای تاریخی مورد حفاظت قرار گرفته اند. تالار تاریخی ویترینی از تمامی افراد زندانی شده در طی عهد استعمار می باشد و به عنوان تالاری یادبودی عمل می کند.

    این مجموعه از یک تالار نمایشگاهی تاریخی، یک زندان مرکزی، سلول های زندان، یک بیمارستان، محلی برای یاد آوری وطن پرستی، یک اتاق اعدام، تونلی که از طریق آن جنازه ها حمل می شدند، یک برج مراقبت، و یک سلول زندان زیر زمینی تشکیل شده است که در آن یو گوان سان شکنجه و اعدام شد.

    در خارج از ساختمان درخت سپیداری همچنان پابرجاست. این درخت ” سپیدار غم ” نام گرفته است زیرا گفته می شود آنهایی که در زندان به آخرین مرحله از عمر خویش می رسیدند، به این درخت بسته شده و ناله سر می دادند و از اینکه نتوانستند کشور آزاد شده خویش را به نظاره بنشیدند، اظهار رنجش می نمودند.

    نمایی از داخل زندان.

    موقعیت:

    پارک استقلال سودمون که زندان سودمون را نیز در بر می گیرد، به آسانی از خروجی های ۴ یا ۵ خط سه ایستگاه دونگ نیمون در مترو سئول قابل دسترسی می باشد.

    این مکان جایی است که سربازان ژاپنی پیروان جنبش استقلال کره را شکنجه و سپس اعدام می کردند.

    منبع: https://tarikhema.org/contemporary//54612/%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d9%88%d8%af%d9%85%d9%88%d9%86/

    همشهری آنلاین - محمد ملاحسینی:استان کردستان به لحاظ تاریخ و قدمت طولانی و جغرافیای خاص خود از مکان‌های تاریخی و طبیعی با ارزشی برخوردار است که در مناطق مختلف استان پراکنده شده‌اند

    جنگل‌های بلوط، آبشارها و رودخانه‌های خروشان، چشمه‌های طبیعی و کوه‌های سر به فلک کشیده؛ طبیعت زیبا و چشم نواز استان کردستان را رقم زده و  یکی از زیباترین جلوه‌های گردشگری طبیعی ایران را در دامنه‌های زاگرس به وجود آورده است.

    جاذبه های تاریخی و معماری منطقه که شامل قلعه‌های قدیمی، مسجدهای تاریخی، حمام‌ها و. می شوند، همراه با آیین‌ها و فرهنگ رایج بین اقوام کرد از مهم‌ترین جاذبه‌های استان کردستان است.

    موسیقی کردی یکی از بارزترین ویژگی فرهنگی قوم کرد است. طراوت، شادابی، فضای عرفانی و درآمیختگی مضامین با تاریخ گذشته کردها، بخشی ازخصوصیات موسیقی کردی است. مجموع جاذبه‌های طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، استان کردستان را به منطقه‌ای دیدنی تبدیل کرده که بازدید از آن برای هر گردشگری جذاب و خاطره انگیز خواهد بود.

    کردستان، استانی سرسبز و خرم با وسعتی معادل 28 هزار و 203 کیلومتر مربع است که در غرب ایران و در مجاورت بخش شرقی کشور عراق قرار دارد.

    این استان که در دامنه‌ها و دشت‌های پراکنده سلسله جبال زاگرس میانی قرار گرفته است، از شمال به استان‌های آذربایجان غربی و زنجان، از شرق به همدان و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه و از غرب به کشور عراق محدود است.

    شهر سنندج مرکز استان کردستان در فاصله 512 کیلومتری جنوب غرب تهران قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دریا 1480 متر است. سنندج در سال 1046 هجری قمری در زمان حکومت سلسله صفویه و در دوران شاه صفی و توسط سلمان خان اردلان ساخته شده است.

    نام سنندج معرب شده سنه دژ است، که مردم شهرهای دیگر استان، سنندج را همان سنه عنوان خطاب می‌کنند. سنندج به علت مرکزیت در گذشته، دارای مساجد، ابنیه و عمارات و بازار قدیمی می‌باشد که بیشترین جاذبه‌های این شهر را تشکیل می‌دهند.

    در ادامه برخی از جاذبه‌های گردشگری شهر سنندج و استان کردستان معرفی شده است.

    مسجد جامع سنندج

    مسجد جامع سنندج در ضلع شمالی خیابان امام خمینی قرار دارد . بر اساس مدارک موجود زمان احداث این مسجد مربوط به دوره قاجار بوده و به دستور امان الله خان والی کردستان در سال 1228 هجری قمری ساخته شده است. این مسجد دو ایوانی است با یک حیاط مرکزی که در پیرامون آن 12 حجره برای طالب علوم دینی ساخته شده است.

    مسجد دارای شبستانی بزرگ با 24 ستون است و اطراف شبستان و سر ستون ها با دو سوم کلام الله مجیدمزین شده است. برای تزئین دیوارهای مسجد از کاشی های هفت رنگ استفاده شده و در ازاره های آن سنگ مرمر به کار رفته است.

    مجموعه پارک تفریحی آبیدر - سنندج

    این مجموعه در غرب شهر سنندج و در انتهای خیابان ابیدر بر دامنه کوه آبیدر قرار گرفته است . شهر سنندج از فراز این پارک چشم انداز بسیار زیبائی دارد. چندین باغ و چشمه طبیعی در این پارک وجود دارد . یکی از بزرگ ترین باغ های این مجموعه باغ امیریه می باشد که بزرگ ترین سینمای رو باز (تابستانه) کشور در این باغ جای گرفته است . این مجموعه از قدیم الایام تفریحگاه مردم سنندج بوده و کوه آبیدر دارای محبوبیت خاصی میان مردم است.

    بازار سنندج

    این بازار در دو طرف خیابان انقلاب قرار گرفته و در سال 1046 ه. ق همزمان با مرکزیت شهر سنندج به عنوان مرکز حکومت اردلان ها ساخته شده است.  پلان این بازار به صورت مستطیل بزرگی است که در اثر خیابان کشی دوران حکومت پهلوی به دو بخش تقسیم شده و بخش شمالی آن بازار سنندجی است و بخش جنوبی آن بازار آصف نام گرفته است. با وجود مراکز خرید جدید این بازار همچنان موقعیت و ارزش خود را ا لحاظ تجاری حفظ نموده است.

    عمارت آصف یا خانه کرد - سنندج

    عمارت آصف یا خانه کرد موزه مردم شناسی مناطق کردنشین و بزرگترین موزه مردم شناسی مربوط به یک قوم در ایران است. این موزه در خیابان امام خمینی (ره) شهر سنندج واقع شده است.

    این موزه در عمارت آصف برپا شده و این عمارت یکی از بزرگترین عمارت‌های اعیانی شهر سنندج است که دارای ارزش های ویژه معماری از لحاظ آجر کاری و گچبری واروسی سازی است و حمام آن زیباترین حمام خصوصی در بین حمام های سنندج می‌باشد. بنای اولیه این عمارت در دوره صفویه بوده و در دوره های قاجار و پهلوی تکمیل شده است.

    عمارت خسرو آباد - سنندج

    این عمارت در بلوار خسرو آباد (شبلی) قرار دارد. این عمارت در نوع خود بی نظیر و مرکز حکومت اردلان به ویژه خسروخان اردلان بوده است.

    مجموعه عمارت و باغ آن افزون بر دو بخش اصلی یعنی قصر سلطنتی با ورودی ستون دار در بخش غربی و ساختمان شرقی با غلام گردش ها و ایوان ستون دار مشرف بر صحن عمارت و فضای بیرونی بنا دارای فضاهای دیگری چون حمام ، اتاق قاپچیان و خدمتکاران است. تزئینات معماری این بنا شامل گچبری ، آجرکاری ، اروسی های زیبا و حوض چلیپا شکل داخل عمارت است.

    عمارت وکیل - سنندج

    این مجموعه بزرگ در خیابان کشاورز واقع شده است و شامل 3 حیاط با عمارت های مربوطه و یک حمام خصوصی در داخل مجموعه و یک حمام عمومی در خارج آن است.

    بخش اصلی عمارت وکیل در دوران زندیه ساخته شده و بخش های دیگر متعلق به دوره قاجار است. مجموعه دارای تزئیناتی چون آجرکاری‌های زیبا و اروسی های پرکار است و حیاط مرکزی دارای سقف شیروانی با طرح کلاه فرنگی است.

    امام زاده پیر عمر  - سنندج

    امام زاده پیر عمر در ضلع جنوبی خیابان امام خمینی واقع شده و تاریخ ساخت آن سال 1046 ه.ق می باشد . امام زاده پیر عمر را پسر بلافصل حضرت علی (ع) می دانند . بنای آرامگاه شامل تزئینات آجری گچبری و اروسی های زیبا است . قسمت‌های عمده‌ای از بنا به علت فرسودگی در سال های 1372 تا 74 ه.ش بازسازی شده است.

    امام زاده هاجر خاتون - سنندج

    امام زاده هاجر خاتون در خیابان صلاح الدین ایوبی در محله قدیمی سرتپوله سنندج واقع است. بر اساس روایات موجود این امام زاده شریفه، خواهر امام رضا (ع) است که در سفر آن بزرگوار به خراسان در کردستان رحلت نمود و در این مکان به خاک سپرده شده است . در مجاور این امام زاده مسجد و آرامگاه مشایخ و بزرگان سنندج نیز قرار دارد.

    امام زاده پیر محمد - سنندج

    این بقعه در میدان نبوت سنندج در بالای تپه‌ای که قبرستان قدیمی شهر واقع شده است قرار دارد. این بنا محل دفن امام زاده محمد بن یحیی مشهور به پیر محمد است.

    قرآن نگل - روستای نگل مریوان

    در 65 کیلومتری غرب سنندج در مسیر جاده سنندج - مریوان ، در داخل مسجد روستای نگل قرآنی خطی از دوران گذشته وجود دارد که بنا بر اعتقادات مردم یکی از چهار قرآن خطی است که در زمان خلفه سوم به رشته تحریر در امده و به چهار اقلیم دنیا فرستاده شده است.

    خط قرآن کوفی و دارای نقطه و اعراب و در قسمتی از شماره آیات طلاکاری شده و مزین به نقوش گیاهی می باشد. این قرآن در بین مردم جایگاه والایی دارد و همه روزه عده کثیری از نقاط دور دست برای زیارت قرآن به این روستا می آیند.

     دریاچه سد قشلاق  - سنندج

    در فاصله 20کیلومتری شمال سنندج در مسیر جاده سقز روی رودخانه قشلاق سد مخزنی قشلاق احداث شده است . دریاچه پشت این سد 11 کیلومتر طول دارد و وسعتی معادل 934 هکتار را در بر می گیرد . این دریاچه محل مناسبی برای ورزش‌های آبی می باشد و جزو جاذبه های طبیعی سنندج به شمار می رود.

    قلعه باستانی زیویه - سقز

    قلعه باستانی زیویه در 55 کیلومتری جنوب شرقی سقز روی تپه ای نسبتا مرتفع که به محیط اطراف اشراف کامل دارد بنا شده و اکنون تنها بخش هایی از آن باقی مانده است. در مورد عظمت و اهمیت تپه زیویه مطالب بسیاری در کتاب ها نوشته شده است.

    از حفاری‌های این تپه که اکثرا در گذشته و به صورت غیر مجاز بوده اشیای زیادی به دست آمده که یعضی از آنها در موزه های داخلی و بسیاری هم در موزه های خارج هستند.

    از جمله اشیای به دست آمده قطعات عاج منقوش بوده که نقوش حیوانی و صحنه شکار اساطیر روی آنها حک شده و از ارزش ویژه ای برخوردار است.

    از روی چند قطعه از آنها، نقش برجسته آبیدر سنندج طراحی، بزرگ نمایی و ساخته شده است. گردنبند طلا و سر عقاب طلائی ا دیگر نمونه های اشیای کشف شده تپه زیویه هستند که از ارزش زیادی برخوردارند. آثار این تپه مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است.

    قلعه باستانی قمچقای - بیجار

    بقایای قلعه قمچقای در 45 کیلومتری بیجار قرار دارد . بنای این قلعه به سده های 8 و 9 قبل از میلاد می رسد . اطراف قلعه را دره های ژرف در بر گرفته که یک سوی آن مسلط به دره ای به نام دره شاهان است. این قلعه ظاهرا تا دوره‌های ساسانی و اسلامی نیز مورد استفاده قرار می گرفت.

    در این قلعه سفال‌هایی از دوره اسلامی (قرن 6 و 7 قمری) به چشم می‌خورد. بیرون قلعه و در سمت شمال‌غربی، بقایایی از دیواره‌ها و تراس بندی‌ها دیده می‌شود. این پشته از طریق پلکانی که از سنگ کوه تراشیده شده با اراضی مرتفع شمالی مرتبط بود.

    منطقه اورامان

    یکی از مناطق زیبای استان کردستان، منطقه اورامان است که در شرق مریوان قرار دارد و دارای کوهستان‌های زیبا با پوشش جنگلی است.
    رودخانه بزرگ سیروان، از این منطقه و دره اورامان عبور می‌کند و به رودخانه دیاله در عراق می پیوندد.

    روستای اورامانات تخت در جنوب شرقی شهر مریوان قرار دارد که بوسیله جاده‌ای به طول 75 کیلومتر به شهر مریوان متصل می‌شود.

    این روستا را هزار ماسوله نیز می‌نامند. زیرا معماری آن همانند ماسوله است. حیاط هر خانه بام خانه‌ای دیگر است، اما با وسعتی بیشتر.

    معماری اورامانات و سرسبزی این منطقه کوهستانی رویای پله‌هایی به سمت بهشت را متصور می‌کند. خانه‌های این روستا با سنگ و اغلب به صورت خشکه و به صورت پلکانی ساخته شده است. مردم منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانی شهری بزرگ بوده و مرکزیتی خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز (حکومت) ناحیه‌ای اورامان یاد می‌کرده‌اند.

    به غیر از وضعیت خاص روستا از نظر معماری، موقعیت چشمه‌های پرآب، مراسم خاص و آداب و رسوم و وجود مقبره و مسجد پیر شالیار و به ویژه جمعیت و تعداد سکنه قابل توجه آن نشانگر اهمیت منطقه از زمان ساسانی است.

    تخت سلیمان - تکاب

    تخت سلیمان تکاب به عنوان یکی از مهم‌ترین و مشهورترین مراکز تاریخ تمدن ایران و جهان یکی از 4 اثر ملی ثبت شده کشور در فهرست آثار تاریخی جهان است.

    این مجموعه فرهنگی - تاریخی به مساحت 124 هزار مترمربع که در ادوار مختلف محل ست مادها، اشکانیان، ساسانیان و مغولها بوده در استان آذربایجان غربی قراردارد و به روایتی محل تولد زرتشت پیامبر می‌باشد.

    قلعه تاریخی تخت سلیمان بازمانده از دوره ساسانیان با بخش‌های مختلفی همچون آتشکده آذر گشسب به عنوان یکی از مهمترین آتشکده های دوره ساسانی، آتشکده شاهی و جنگ آوران، ایوان خسرو، معبد آناهیتا، آتشگاه‌های کوچک و دروازه ها و دیوارهای مستحکمش از بناهای مهم تاریخی جهان به شمار می‌رود.

     دریاچه زریوار - مریوان

    دریاچه زریوار در 3 کیلومتری شمال باختری مریوان قرار دارد و از زیباترین میراث‌های طبیعی استان کردستان به شمار می آید. آب این دریاچه از چشمه های جوشان و رودخانه های چندی که به آن می ریزد، تامین می شود.

    آب تالاب شیرین است و از تعدادی چشمهٔ کف‌جوش و بارش تأمین می‌شود. در بیشتر زمستان‌ها سطح دریاچه کاملاً یخ می‌بندد.
    طول دریاچه زریوار حدود ۵ کیلومتر و عرض آن حدود ۱٫۶ کیلومتر است. وسعت تالاب به دلیل تغییرات حجم آبی در فصول مختلف متغیر و حداکثر عمق آن ۵/۵ متر است.

    این دریاچه با وسعت حدود 5/8 کیلومترمربع، در یک فرونشست محلی به نسبت باریک در پهنه سنندج تشکیل شده که دو سوی خاوری و باختری آن، به گسل طولی شمال باختری-جنوب خاوری محدود است.

    وجه تسمیه زریوار و زریبار که هر دو در منطقه متداول است، به واژه زری که در زبان کردی به معنی دریاچه است، باز می گردد. پسوند دار و بار پسوند تشبیهی، و زریبار یا زریوار به معنی دریاچه وار است. درباره این دریاچه افسانه های متعددی وجود داد که مشهورترین آنها وجود شهری مدفون در زیر آب های دریاچه است.

    آبشار بل - منطقه اورامان

    در یکی از روستاهای منطقه اورامان و در مرز استان کرمانشاهان، روستایی به نام بل واقع است. درکنار این روستا، در جاده ای که به ه هجیج منتهی می‌شود، آبشاری زیبا وجود دارد که به عقیده کارشناسان دارای آبی عالی برای شرب است.

    این آب با فشار زیاد و در حجم بسیار از شکاف کوهی بیرون می ریزد و عظمت و شکوه طبیعت را جلوه گر می سازد. این آب در مسیر خود به رودخانه سیروان می ریزد.

    روستای پالنگان - کامیاران

    پالنگان یکی از روستاهای دهستان ژاو رود» از توابع شهرستان کامیاران است و در 47 کیلومتری شمال غرب این شهر قرار دارد. روستا در دامنه کوه و در 2 طرف دره قرار گرفته و خانه‌های آن با سنگ و عموما به حالت پلکانی ساخته شده و پشت بام منزل پایین حیاط منزل بالا است.

    این روستا علاوه بر داشتن معماری زیبا ، دارای چشمه ها ، آبشارها و طبیعتی سرشار از زیبایی منحصر به فرد در استان کردستان است و در کنار رودخانه ای قرار گرفته که به رودخانه سیروان می پیوندد.

    این ناحیه یکی از مراکز مهم کردستان از دوره سلجوقی به بعد بود و بقایای قلعه پلنگان که مجاور روستا و در بالای کوه قرار گرفته موید این امر است.

    غار باستانی کرفتو - دیواندره

    غار کرفتو در فاصله 60 کیلومتری از شمال دیواندره و در نزدیکی روستای یوزش باش کندی قرار دارد و از پر جاذبه ترین مکان های توریستی استان می باشد. غار کرفتو از غارهای طبیعی و آهکی است که در ادوار مختلف جهت استفاده و ست تغییر حالت داده شده و مهمترین ویژگی غار معماری صخره ای آن است که در چهار طبقه در دل کوه حفر شده است.

    کتیبه‌ای یونانی بر سر در یکی از اتاق های طبقه سوم وجود دارد که از این غار به عنوان معبد هراکلس نام برده است. در معماری این غار علاوه بر ایجاد اتاق ها و راهروهای عبوری، سعی شده تا اتاق ها با هم مرتبط باشند و نور گیرهایی به سمت بیرون تعبیه شده و بر دیوارهای غار در بعضی از اتاق ها نقوشی به صورت تجریدی از حیوانات، انسان و گیاه حجاری شده است.

    غار کرفتو یکی از دیدنی‌ترین آثار بجا مانده از روزگاران پیشین است. این غار بر بالای یک کوه واقع است. غار کرفتو بخشی توسط طبیعت و بخشی توسط انسان ساخته شده است. این غار دارای دهلیزهای بسیار تو در تو و اتاقهایی دست ساز در چندین طبقه است.

    کتیبه تنگی‌ور - کامیاران

    در 45 کیلومتری شمال غربی کامیاران بین روستای تنگی ور و یوزیدر روی صخره‌ای در دره تنگ، کتیبه تنگی‌ور به خط میخی و زبان آشوری حجاری شده است.

    چهل چشمه

    چهل چشمه از کوه های مرتفع کردستان است. این کوه دارای آبشارها و چشمه های بسیار زیبایی است و وجه تسمیه آن نیز حکایت از وجود چهل چشمه آب دارد. این کوه در منطقه خورخوره از شهرستان دیواندره قرار دارد و منطقه ای سردسیر و برف گیراست.

    در این کوه می‌توان در تمامی سال برف را مشاهده کرد. این کوه یکی از سرچشمه های رودخانه جغاتو (جغتو) و سپید رود است و دارای چشمه سارهای فراوان و دامنه های سرسبز و زیبا است.

    چشمه باباگرگر - قروه

    در روستای بابا گرگر، در کیلومتری شمال شرقی شهرستان قروه، چشمه ای جوشان همیشه می خروشد که به آن دنگز می‌گویند. آب این چشمه در استخری عمیق و مدور به محیط 200 متر جمع می شود. این چشمه پر آب دارای آبی است که رنگ آن مایل به سرخ است و در بعضی مواقع به رنگ زرد مایل به لیمویی درمی‌آید.

    آب این چشمه به علت وجود املاح معدنی به ویژه گوگرد ، رنگین است. ظاهراً این آب برای امراض سودایی و پوستی مناسب است و در درمان سوء هاضمه و دیگر بیماری های دستگاه گوارش و نیز راشیتیسم و درمان تورم مؤثر می افتد. این چشمه و امامزاده باباگرگر در کنار آن، از مکان های طبیعی و تاریخی استان محسوب می شوند.

    سراب وینسار - قروه

    یکی از چشمه های قدیمی شهرستان قروه، چشمه سراب است که با آب بسیار گوارا و عالی در داخل روستای وینسار از دل زمین بیرون می آید. در حقیقت روستای وینسار پیرامون این چشمه شکل گرفته است. این چشمه سال های سال است که تأمین کننده آب روستا، هم برای شرب و هم کشاورزی است.

    اطراف چشمه اصلی سنگ چین شده و قدمت سنگ چین آن حدود دو تا سه قرن بر آورد شده است. تا حدود 30 سال پیش مردم روستا در ماه خرداد مراسم شکرگزاری و قربانی برای سراب، برگزار می‌کردند. در این مراسم ضمن قربانی کردن گوسفندان به جشن و شادمانی می‌پرداختند و احترام ویژه ای برای این چشمه قایل بودند.

    سراب قروه

    در بخش جنوبی شهر قروه سرابی طبیعی وجود دارد که یکی از تفرج گاه های مردم منطقه محسوب می شود. این سراب دارای آبی خوب و گواراست. به همین دلیل شهر قروه در کنار آن ایجاد شده است. بخشی از آب کشاورزی و مشروب قروه از این آب تأمین می شود.

    آبشارکویله - مریوان

    یکی از مکان های دیدنی استان کردستان، آبشارکویله است که در شهرستان مریوان و در مسیر جاده مریوان - سقز واقع است. این آبشار زیبا در فصل بهار از مکان ها دیدنی و زیبای منطقه محسوب می شود.

    آبشار شلماش - سردشت

    یکی از زیباترین مناظر طبیعی کردستان آبشار شلماش است.شلماش در ده کیلومتری شهر سردشت است. برای رسیدن به سردشت از سقز کافی است به سمت بانه حرکت کنید با چهل و پنج دقیقه رانندگی به بانه می‌رسید و از بانه به سمت سردشت حرکت کنید تا بعد از یک ساعت بعد از عبور از پل معروف سردشت به سمت شلماش حرکت کنید.

    آبشار شلماش مخصوصا در بهار که حجم آب زیاد است یک منظره بی بدیع از بازی نور و آب و رنگین کمان پدید میاورد هوای فوق العاده مرطوب کنار این آبشار و خنکای دل انگیز آن وادارت میکند ی بیشتر در صدای خروش آب و آبشار تامل کنی. لازم به یادآوری است که سردشت هم یک شهر مرزی است و کلی جنس قاچاق شده را می‌توانید در آن شهر بیابید. اجناسی از قبیل وسایل لوکس و سیگار و چای و .

    چشمه آب تلخ ( پیرصالح) - بیجار

    چشمه آب تلخ در روستای قشلاق از شهرستان بیجار قرار دارد. علت نامگذاری این چشمه به علت تلخ بودن آب آن است. هر چند دلیل تلخ بودن آب این چشمه به روشنی مشخص نشده است، اما آب آن برای درمان بیماری های روماتیسمی مؤثر است.

    چشمه کواز - کامیاران

    این چشمه در50 کیلومتری شمال غربی کامیاران و در10 کیلومتری شمال غربی روستای پلنگان در دامنه کوه واقع شده است. آب این چشمه طعم گوگردی دارد و در محل جوشش آن از زمین، رنگ آب شیری است و خود نشان دهنده وجود مواد آهنی و گوگردی درآب است.

    آب این چشمه در استخر کوچکی جمع می شود و از آن برای نوشیدن و نیز درمان بیماری‌های مجاری تنفسی، روماتیسمی و بیماری های جلدی استفاده می شود.

    علاوه بر این چشمه‌ها می‌توان به موارد زیر نیز اشاره کرد:

    • چشمه خاور آباد: این چشمه در جنوب شرقی چشمه سراب بیجار واقع است.
    • چشمه قم چقای: در 17 کیلومتری قم چقای در دهستان سیاه منصور شهرستان بیجار واقع است.
    • چشمه هفت آسیاب: در روستای شریف آباد از دهستان سیاه منصور واقع است.
    منبع: https://www.hamshahrionline.ir/photo/116750/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

    آشنایی با جاذبه‌های گردشگری استان البرز

    همشهری آنلاین - محمد ملاحسینی:استان البرز یکی از استان‌هایی است که با وجود داشتن مکان‌های بسیار دیدنی طبیعی و تاریخی از دید گردشگران مغفول مانده است.

    جاذبه‌های گردشگری استان البرز

    جاذبه‌های فرهنگی، تاریخی، طبیعی، کشاورزی، صنعتی و . استان البرز تا حدی ناشناخته‌اند که حتی برخی از البرز نشینان نیز از وجود آنها بی‌خبرند!

    دامنه سلسله جبال البرز از دیرباز به دلیل آب و هوای مناسب، رودخانه‌های جاری و پناهگاه‌های مطمئن، همیشه محل استقرار و ست‌گاه‌های موقتی و دائمی اقوام و گروه های مختلف بوده است.

    طبق منابع و اسناد تاریخی و مطالعات باستان‌شناسی آثاری همچون محوطه‌ها، تپه‌های باستانی و ابنیه‌های تاریخی در مناطق کرج، طالقان، ساوجبلاغ و نظرآباد همگی بیانگر و معرف آن است که در ادوار گذشته این منطقه از فرهنگ غنی پیش از تاریخ برخوردار بوده است.

    زیبایی‌های ناشناخته با طبیعتی حیرت انگیز، وجود رودخانه‌های آب شیرین البرز، مانند رودخانه کرج، شاهرود، کردان و چشمه سارهای بسیار زیبا، غارهای طبیعی، آبشارهای مرتفع، کوه‌های بلند، درختان کهنسال، پوشش گیاهی و جانوری متنوع، آب‌های معدنی با خواص درمانی، این استان را به یکی از زیباترین استان‌های گردشگری کشور از لحاظ وجود پدیده‌های طبیعی تبدیل کرده است.

    استان البرز دارای جمعیتی حدود 2.5 میلیون نفر است. شهر کرج سومین شهر پرجمعیت ایران بعد از تهران و مشهد به شمار می‌آید.
    لازم به ذکر است که از 5 محور پرتردد کشور 4 محور آن در استان البرز واقع شده است.

    • پل آصف الدوله

    در حدود 3 کیلومتری جاده کرج-اشتهارد در حوالی جنوبی مرداباد (ماهدشت) بر روی رودخانه شور که در زمان ناصرالدین شاه قاجار توسط آصف الدوله احداث شده و معروف به پل شور یا پل رود شور بود که در حال حاضر مقداری از آن تخریب شده است.

    • رود شور

    روخانه شور (ابهر رود) یا به گفته بومیان شورکات رودخانه‌ای است فصلی که در شمال اشتهارد از غرب به شرق جریان دارد، تنها رودخانة ناحیه اشتهارد است. این رودخانه از کوههای جنوب غربی آوج‌( استان قزوین) سرچشمه می‌گیرد و پس از مشروب کردن دشتهای ابهر، قزوین، شمال بخش اشتهارد و جنوب ساوجبلاغ به رودخانة کرج می‌پیوندد.

    این رودخانه به طور پراکنده دارای ماهی گورخری (Aphanius sophiae) می‌باشد و در فصل حاضر پرنده هایی چون سلیم طوقی، پرستو، ایگرت سفید و عقاب استپی در این ناحیه و توسط تیم طبیعت گردی البرز من (راگا) رویت گردید.

    جاذبه‌های گردشگری استان البرز

    در این منطقه در واقع بر اثر فرسایش رود در ارتفاعات شمالی اشتهارد (ارتفاعات حلقه دره) باتلاق نمکزار به این قسمت زهکشی می شود و از این پس رود شور یک مسیر غربی - شرقی را طی کرده است و به علت شیب بسیار کم زمین، از سرعت این رود کاسته و عمدتاً در زمین نفوذ می‌کند و زمینه ایجاد کویر اشتهارد را باعث می‌شود.

    با عبور رود شور از این نمکزار بر شوری این آب افزوده شده و در پل عاصف الدوله در نزدیکی پلیس راه ماهدشت کاملاً شور شده و به طرف جنوب شرقی جریان می یابد و نهایتاً به حوضه آبریز دریاچه مسیله قم می ریزد .

    • کاروانسرای شاه عباسی

    کاروانسرای شاه عباسی که مربوط به دوران صفویه است. و در مرکز شهر، ابتئای بلوار امامزاده حسن (ع) قرار که بنایی سنگی-آجری است.

    این کاروانسرا متعلق به دوران صفویه بوده و بین سال‌های ۱۰۷۸ تا ۱۱۰۹ در زمان شاه سلیمان صفوی ساخته شده‌است.این بنا در بخش مرکزی شهرستان کرج در استان البرز و در سمت جنوب شرقی میدان توحید قرار گرفته‌است.

    جاذبه‌های گردشگری استان البرز

    این کاروانسرا در ابتدای ساخت برای کاروان‌ها و مرکب‌هایشان به عنوان مکان استراحت بوده و در اوایل دوران قاجاریه تبدیل به پادگان یا قلعه نظامی شد و در اواخر دوران قاجار نیز به عنوان مدرسه (موسوم به فلاحت) از آن استفاده می‌شده‌است. مساحت کل بنا ۳ هزار متر مربع و مساحت حیاط میانی ۹۰۰ متر مربع است.

    ورودی کاروانسرا نیز از ایوان شمالی است. پیرامون حیاط میانی آن ۲۱ حجره ایوان‌دار برای استراحت مسافران و پنج بارانداز برای نگهداری کالا و جایگزینی همراهان و نگهبانان کاروان‌ها در نظر گرفته شده‌است در ساخت این بنا از سنگ، آجر، چوب و کاهگل استفاده شده‌است. کاروانسرای شاه‌عباسی کرج در ۲۲ فروردین ماه سال ۱۳۵۶ با شماره ۱۳۶۸ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.

    • امامزاده سلیمان (ع)

    بنای امامزاده سلیمان در 6 کیلومتری شرق اشتهارد متعلق به دوره صفویه در کنار جاده کرج- اشتهارد قرار دارد. امامزاده سلیمان یکی از نوادگان امام موسی کاظم (ع) و از زیارتگاههای مشهور منطقه محسوب می‌شود.

    جاذبه‌های گردشگری استان البرز

    بنای امامزاده متشکل از یک طاق نمای ورودی و رواقها و گنبدخانه است. فضای چهارگوش داخل گنبدخانه با طاق نماهایی به شکل هشت ضلعی و سپس توسط طاق بندهای متناسبی به 16 ضلعی تبدیل شده است.

    • امامزاده زید و رحمان (ع) یا سه گنبدان

    در روستای رحمانیه امامزادگان زید و رحمان یا سه گنبدان از نوادگان امام جعفر صادق (ع) در کنار راه اصلی کرج به اشتهارد قرار دارند.

    بنای امامزاده متعلق به قرون 7 و 8 هجری است که از نظر معماری دارای وی‍ژگی خاصی بوده، و یکی از بناهای شاخص مذهبی در منطقه محسوب می‌شود.

    جاذبه‌های گردشگری استان البرز

    این بنا دارای سه گنبدخانه و متعلق به سه دوره تاریخی است، بطوریکه گنبد شرقی متعلق به دوره ایلخانی، گنبد غربی متعلق به دوره تیموری و گنبد شمالی در زمان صفویه به بنا الحاق شده است.

    • آبشار خور

    واژه خور مخفف خورشید است، روستای خور با داشتن ارتفاع 2800 متری در دامنه غربی قله گندم چال که دارای 3600 متر ارتفاع از سطح دریا در ابتدای جاده چالوس، نرسیده به سد کرج و یکی از مناطق مرتفع البرز مرکزی می‌باشد و دارای طبیعت منحصر به فرد از نظر منطقه ای است که در تابستان دارای هوای خنک و عاری از رطوبت است و مناطق دیدنی همچون قله ها و دره های سرسبز و پیچ در پیچ و باغهای زیبا را دارا می‌باشد یکی از شاخص های منحصر به فرد آن آبشارخور است که جزء مناطق ویژه طبیعت ایران است که حدود 60 متر ارتفاع از سطح زمین دارد.

    منطقه توریستی خور دارای جاذبه های خاص گردشگری و سیاحتی و ورزشی همچون (کوهنوردی،پیست اسکی) می باشد. مردم آنجا خونگرم و مهمان نواز همراه با اعتقادات مذهبی اسلامی هستند و در مرکز روستا گورستان قدیمی قرار دارد که در آنجا آثار سنگ‌هایی با قدمت 600 الی 700 سال پیش با نام اشخاصی که پسوندهای منتصب به خور دارند یافت می‌شود و همچنین بقعه متبرکه امامزاده شاهزاده عسگری و تپه دژبر که در اسناد باستانی اداره میراث فرهنگی به همین نام به ثبت رسیده است نیز قرار دارد.

    جاذبه‌های گردشگری استان البرز

    محصولات تولیدی آن انواع میوههای درختی مانند سیب، هلو، گلابی، گیلاس، آلبالو، گردو و. می‌باشد و در فصل بهار گونه های گیاهی وحشی مانند والک، کنگر، ریواس، آویشن و قارچ به فراوانی یافت می‌شود.

    با توجه به داشتن آب و هوای کوهستانی جانورانی مانند قوچ میش، کل، بز، گرگ، شغال، روباه و پلنگ معروف آسیایی و پرندگانی از نوع کبک، مرغ کوهی، عقاب، شاهین، جغد، قناری، بلبل، شانه بسر و دارکوب و غیره یافت می شود.

    منبع: https://www.hamshahrionline.ir/news/206611/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%B1%D8%B2


    کرمانشاه - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان کرمانشاه

    استان کرمانشاه با وسعتی در حدود 24.434 کیلومتر مربع در میانه ضلع غربی کشور قرار گرفته است.

    استان کرمانشاه از شمال به استان کردستان، از جنوب به استانهای لرستان و ایلام، از شرق به استان همدان و از غرب به کشور عراق محدود شده است.

    استان کرمانشاه در سال 1375 دارای 11 شهرستان، 19 شهر، 24 بخش، 83 دهستان و 2793 آبادی دارای سکنه بوده است. شهر کرمانشاه مرکز استان کرمانشاه میباشد و شهرستانهای این استان عبارتند از : اسلام‌ آباد غرب، پاوه، جوانرود، سر پل ذهاب، سنقر، صحنه، قصر شیرین، کرمانشاه، کنگاور، گیلان ‌غرب و هریس.

    استان کرمانشاه ناحیه ‌ای کوهستانی است که بین فلات ایران و جلگه بین‌ النهرین قرار گرفته و سراسر آن را قله ‌ها و ارتفاعات سلسه کوه‌ های زاگرس پوشانده ‌اند و در محدوده این استان به صورت مجموعه ‌ای از رشته ‌کوه ‌های موازی پدیدار گشته که دشتهای مرتفع کوهستانی در میان آنها شکل گرفته و بستر گذرگاه ‌های مهم زاگرس را به وجود آورده است.

    قدمت ست در محدوده استان فعلی کرمانشاه به هزاره قبل از میلاد میرسد در آثار سارگن - شاه اکد - که از سال 2048 تا 2030 قبل از میلاد بر جنوب بین النهرین فرمان رانده، از مردم زاگرس به عنوان (آریزان یاغی) یاد شده است.

    به استناد کتیبه‌ های بابل، آشور و عیلام ساکنان دامنه‌ های زاگرس طوایفی به نامهای لولوبی، گوتی، مانایی، فایری، آموا و پارسوآ بوده ‌اند.

    در خصوص اصل و نژاد این طوایف، نظرات متضادی ابراز شده است، طوایف آمادا و پارسوآ آریایی، و طوایف گوتی و کاسی نیز به احتمال زیاد آریایی ثبت شده ‌اند ولی محققان در آریایی بودن لولوبی ‌ها و مانایی‌ ها تردید دارند.

    شهرستان کرمانشاه :

    کرمانشاه یکی از باستانی ترین شهرهای ایران است که گفته می‌شود توسط طهمورث دیو بند - پادشاه افسانه‌ ای پیشدادیان - ساخته شده است. برخی از مورخین بنای آن را به بهرام پادشاه ساسانی نسبت میدهند.

    مراکز دیدنی و تاریخی :

    مقبره مولانا، شهر باستانی کامبادنه، کاروانسرای ماهیدشت، نقوش طاق بستان، ارتفاعات پررو، چال آباد، هوجیر، سر آب نیلوفر، غار پراو، غار آسنگران، غار تایله نو، غار رتیل، مسجد جامع کرمانشاه، مسجد حاج شهباز خان، مسجد دولتشاه، مسجد شاهزاده، مسجد عماد الدوله، تکیه معاون الملک

    اسلام آباد غرب :

    نام اسلام آباد غرب نخست (مندلی) بود. بعد حمله عربها، یکی از سرداران عرب به عمران و آبادی آن پرداخت و به مرور زمان به شهر (هارون آباد) معروف شد.

    در سال 1309 هجری شمسی نام شهر به شاه ‌آباد غرب تغییر یافت. بعد از انقلاب اسلامی در سال 57، نام این شهرستان به اسلام آباد غرب تغییر داده شد. این شهر در روزگار صفویه به ویژه در زمان شاه عباس رونق یافت و کاروانسراهایی برای اقامت تجار، مسافران و زایران عتبات عالیات احداث شد. بعضی از بخشهای این شهرستان سابقه تاریخی دارند :

    بخش ماهیدشت :

    این بخش در دوره اشکانیان (نیستاه)‌ معروف بود و به دلیل آب و هوا و مراتع خوب، محل پرورش اسب جنگ آوران اشکانی بوده است. در زمان صفویه این ناحیه ماهیدشت نامیده شد و کاروانسرای شاه عباسی در آن بنا نهاده شد.

    بخش کرند :

    این بخش در دامنه کوهستان واقع شده و آب و هوای معتدلی دارد. بخش کرند در دوران داریوش هخامنشی از لحاظ داشتن مورخان، صنعتگران و آهنگران با ذوق، معروف بوده است.

    مراکز دیدنی و تاریخی شهرستان کرمانشاه :

    طاق گرا، کاروانسرای ‌اسلام آباد غرب، کوه نوا، مسجد ریجاب، مقبره ابودجاجه

    پاوه (اورامانات) :

    نام پاوه را به پاوه، سردار یزد گرد سوم ( آخرین شاهنشاه ساسانیان) منسوب میدانند که جهت جلب حمایت کردها روانه این منطقه گردید و مورد احترام اهالی قرار گرفت. بعدها به خاطر تجلیل از آن سردار، این ناحیه را پاوه نامیدند که در کتابهای عربی (فاوج) آمده است.

    ظاهرا در محلی نزدیک پاوه که اکنون (جنگاه) گفته میشود مردم پاوه با سعد وقاص جنگیده ‌اند. همچنین ‌معنی کلمه اورامانات از اورتن (اورامان) نام یکی از سروده ‌های دین زرتشتیان - گرفته شده است.

    مراکز دیدنی و تاریخی پاوه :

    غار آهکی کلهرود، مسجد جامع پاوه

    جوانرود همان محلی است که حمداله مستوفی در نزهه القلوب از آن به عنوان (الا نی)‌ نام برده است. مستوفی از الا نی یا جوانرود امروز به عنوان قصبه ‌ای معتبر با هوای خوش، آبهای روان، شکارگاه‌ های خوب و ناحیه ‌ای با محصولات غلات نام برده است.

    در دوره شاه طهماسب صفوی جوانرود بیش از صد قریه داشته است و در اطراف آن قله ‌هایی وجود داشته است. این شهر در دوره افشاریه و تا اواخر دوره زندیه مورد توجه خاص حکمرانان بوده است.

    حکومت جوانرود بعد از سال 1320 به یکی از بیک زادگان رستم بیک جاف واگذار شده بود. این شهر در حال حاضر بسیار آباد و توسعه یافته است و طبیعت و فضایی زیبا دارد که غار کاوات را یکی از مراکز دیدنی آن میباشد.

    سر پل‌ذهاب :

    سر پل ذهاب در نزدیکی ویرانه ‌های شهر قدیمی حلوان بنا شده و قلعه مخروبه ‌ای نیز در نزدیکی آن قرار دارد. سر پل ذهاب به عنوان دژ و پایگاه مرزی ایران بود که در زمان حمله عربها به ایران از بین رفته و آثاری از پایه‌ های آجری آن به جا مانده است.

    در کتب تاریخی از این ناحیه به عنوان دژ و پایگاه مرزی ایران بود که در زمان حمله عربها به ایران از بین رفته و آثاری از پایه ‌های آجری آن به جا مانده است.

    در کتب تاریخی از این ناحیه به عنوان (زهاو) مرکز ایالت حلوان نام برده شده است. کلمه ذهاب در لغت به معنی (آب مقطر، خوب و همچنین به معنی چشمه و منبع آب) آمده است.

    ظاهرا به علت چشمه سارها و سراب ‌های فراوان، این شهر به ذهاب مشهور شده است. نام دیگر این ناحیه (سرپل) است که از نام پلی برروی رودخانه الوند در 12 کیلومتری ذهاب اخذ شده است. این پل در سال 1345 هجری ‌شمسی تخریب شده است.

    مراکز دیدنی و تاریخی سر پل ذهاب :

    کاروانسرای سر پل ذهاب، دکان داوود، نقش آتوبانی‌نی، چشمه آب گرم تنگ آب حمام

    سنقر و کلیایی :

    سنقر در لغت فارسی به معنی (پرنده) شکاری است. از قدمت دیرینه این شهر اطلاعات روشنی در دست نیست ولی در دوره سلجوقیان، امیران سنقر به نام (آقاسنقر) معروف بوده ‌اند.

    گفته میشود که شهر سنقر در ابتدا یک اردوگاه مغولی بود که بعدها به شهر تبدیل شده است. در زمان فتحعلی شاه قاجار فرزند وی فتح‌اله میرزا به حکومت سنقر گماشته شد.

    سپس این ناحیه با نواحی کنگاور، ملایر و تویسرکانی یکی شده یکی شه و تحت حکمفرمایی شاهزاده شیخعلی میرزا (پسر فتحعلی شاه) قرار گرفت.

    در زمان ناصرالدین شاه سنقر و کلیایی ضمیمه اسد آباد شد. در حال حاضر شهرستان سنقر و کلیایی از نواحی جالب توجه و زیبای استان کرمانشاه است که در جلگه هموار و زیبایی واقع شده و اطراف آن را رودخانه، سبزه زار، باغات و بیشه زار فرا گرفته است و قله‌ های کوه‌ های آن تا اواخر تابستان از برف زمستانی میدرخشد.

    مراکز دیدنی و تاریخی سنقر و کلیایی :

    گور دخمه دربند، قلعه بزه رود صحنه

    شهرستان صحنه :

    شهرستان صحنه یکی دیگر از بخشهای شهرستان کرمانشاه بود که در سالهای اخیر به شهرستان مستقلی تبدیل شده است. محدوده این شهرستان نیز از نواحی قدیمی و تاریخی استان کرمانشاه است و آثار و بقایای ادوار گذشته در آن به جا مانده ‌اند.

    مراکز دیدنی و تاریخی شهرستان صحنه :

    مقبره صخره‌ ای کیکاووس، قلعه لا هجیر، قلعه مروان، پل خسروی، پل آجری میان راهان، پل نوژی وران، امامزاده عباسعلی، امامزاده محمود، امامزاده سید جلال الدین، زیارتگاه شوق علی

    شهرستان قصر شیرین :

    قصر شیرین از شهرهای بسیار قدیمی ایران میباشد. بنای این شهر به خسرو پرویز ساسانی منسوب است، این شهر در عصر هخامنشیان نیز آباد بوده است.

    در اطراف شهر فعلی، ویرانه ‌های قصر شیرین کهنه باقی مانده که گفته میشود در زمان سلطنت خسرو پرویز، باغی وسیع با قصرهای دلپذیر و فرح انگیز بود و قصر زمستانی محبوبه او شیرین نیز در آن قرار داشته است.

    افسانه معروف شیرین و فرهاد از نام این شهر اخذ شده است. پس از حمله عربها، قصر شیرین ویران گشت و تا سال 1270 هجری قمری مانند قصبه کوچکی باقی ماند.

    در جنگ جهانی اول، قصر شیرین مرز سربازان دولتهای آلمان و عثمانها از یک طرف و روسیه و انگلستان از طرف دیگر بود. این شهر هم اکنون گسترش یافته و به شهری بزرگ و جذاب تبدیل شده است.

    مراکز دیدنی و تاریخی قصر شیرین :

    عمارت خسروی، کاخ هوش کوری، آتشکده چهار قاپی

    شهرستان کنگاور :

    کنگاور یکی از شهرهای قدیمی ایران است که قدمت آن به دوره ساسانی میرسد. بعد از شکست ایران، عربها نام آن را قصرالصوص نامیدند. کنگاور به دلیل همجواری با معبد باستانی آناهیتا، اهمیت ویژه ‌ای داشته است.

    این شهر تا زمان ساسانیان آباد بود، ولی پس از غلبه عربها ویران شده است. در حال حاضر آثار قلعه خرابه سنگی معبد آناهیتا در محله گچ کن آن باقی مانده است.

    در این شهر، خسرو پرویز بر روی صفحه ‌ای، بنای ستون داری از گچ و آجر ساخته بود. یاقوت حموی در قرن هفتم هجری قمری نوشته است که ساختمانهای ساسانیان بیست ذرع از سطح زمین بلندتر است. شهر کنگاور به دلیل بقایای کاخ یا معبد آناهیتا شهرت ملی و جهانی دارد.

    مراکز دیدنی و تاریخی کنگاور :

    معبد آناهیتا، پل آجری کوچه، حمام حاج اصغر خان، حمام حسن خان، حمام بزرگ، قلعه ساری اصلان، چشمه عبدل، چشمه هندی آباد، چشمه صیفور، امامزاده سید جمال ‌الدین، امامزاده باقر، مسجد جامع، مسجد امامزاده کنگاور

    شهرستان گیلان غرب :

    شهرستان گیلان غرب از نواحی قدیمی استان کرمانشاه است که در نوشته ‌های تاریخی نیز به کرات از آن نامبرده شده است.

    خرابه ‌های روستای گیلان در منتهی ‌الیه جنوب جلگه کرمانشاه بر سر راه کرمانشاه به بغداد قرار دارد. این خرابه ‌ها که به شکل تپه که به شکل تپه خودنمایی میکنند، احتمالا بناهایی بوده‌ اند که بنا به ضرورتهای دفاعی و امنیتی ساخته ساخته شده ‌اند.

    در این تپه‌ ها آجرهای بزرگ به سبک بابلی و به تعداد زیاد پیدا شده که نشانه‌ هایی از قدمت تپه ‌ها هستند و احتمالا آتشکده‌ های بزرگ مربوط به مغ ‌ها بوده ‌اند که در دوره اشکانیان به یکی از خدایان محلی اختصاص داشته است. شهرستان گیلان غرب محل ست ایل بزرگ کلهر است و از گذشته ‌های دور، خوانین کلهر زمستانها در این منطقه به سر میبرند.

    هرسین :

    هرسین یکی از نواحی باستانی استان کرمانشاه میباشد. در این ناحیه آثاری از دوره ساسانی از جمله صفحه تراشیده کوه، حوض سنگی، ساعت آبی، طاق سنگی، پلکان سنگی، قلعه و آثاری دیگر باقی مانده است.

    در دوره قاجاریه نیابت این محل با امین ‌الرعایا و فرزندان او بوده است. این ناحیه در سالهای اخیر به شهرستان تبدیل شده است.

    مراکز دیدنی و تاریخی هرسین :

    کاخ شاپور، صفه مادی، قلعه بیستون، ناحیه باستانی بیستون، شهر باستانی چمچال، کاروانسرای بیستون، پل خسرو، نقوش داریوش، مجسمه هرکول، نقش ولگش، صفحه تراشیده شده، شیر سنگی، نقش میتر یدات اشکانی، نقش گودرز دوم اشکانی، فراتاش، کتیبه وقف نامه شیخ علی خان زنگنه، پرستشگاه پارتی، غار تاریخی بیستون


    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87


    لرستان - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان لرستان

    استان لرستان با وسعت حدود 28.559 کیلومتر مربع در غرب ایران قرار گرفته است. این استان از شمال به استانهای مرکزی و همدان، از جنوب به استان خوزستان، از شرق به استان اصفهان و از غرب به استانهای کرمانشاه و ایلام محدود است.

    اشترانکوه با چهار هزار و پنجاه متر ارتفاع بلندترین نقطه استان لرستان است. پست‌ ترین نقطه آن در جنوبی ‌ترین ناحیه استان واقع شده و حدود 500 متر از سطح دریای آزاد ارتفاع دارد.

    بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال 1375 استان لرستان دارای 9 شهرستان، 10شهر، 20 بخش، 81 دهستان و 2842 آبادی دارای سکنه بوده و مرکز آن شهر خرم‌ آباد است. شهرستانهای استان عبارتند از : خرم ‌آباد، بروجرد، الیگودرز، دورود، ا، کوهدشت، دلفان، سلسله و پل ‌دختر.

    جغرافیای طبیعی و اقلیم :

    استان لرستان سرزمینی کوهستانی است که به‌ جز تعدادی دره آبرفتی و چند دشت کوچک، ناحیه هموار ندارد. این ناهمواری ‌ها که دارای سنگهای دگرگونی است، در نتیجه مجاورت با گنبدهای خارایی (درونی) الوند و سربند (شازند) پدید آمده‌ اند. در ناهمواری‌ های اصلی استان (ارتفاعات اصلی زاگرس)، کوهها بطور منظم از شمال غربی به سوی جنوب کشیده شده ‌اند.

    استان لرستان دارای آب و هوای متنوع است. در زمستان، هنگامی که در شمال لرستان برف و کولاک و سرمای شدید جریان دارد، قسمتهای جنوبی آن از هوای مطبوع و بارانی برخوردار است.

    بررسی ‌های اقلیمی نشان میدهند، خرم‌ آباد دارای زمستانی معتدل و تابستانی گرم است و بروجرد زمستانی سرد و تابستانی معتدل دارد. الیگودرز نیز زمستانی بسیار سرد و تابستانی معتدل دارد.

    شهر خرم آباد :

    شهر خرم آباد تاریخ چند هزار ساله دارد و یکی از شهرهای قدیمی ایران است که از آغاز پیدایش خود تا کنون، تمدنهای مختلف و متعددی، از جمله کاسی ‌ها، بابلی ‌ها، ایلامی ‌ها، ساسانیان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان و . را تجربه کرده است. در پیرامون این شهر آثار متعددی از ادوار فوق باقی مانده است.

    خرم‌ آباد در میان دره ‌ای قیفی شکل و پر آب جای گرفته است و قلعه‌ های تاریخی و قدیمی آن، محلی امن و سنگری محکم برای حاکمان زمان در برابر مهاجمان و شورشیان بوده است.

    خرم ‌آباد شهری است تجارتی، خدماتی و نظامی که به عنوان مرکز استان لرستان، در کنار توسعه ناموزون، موجبات جذب مهاجران شهری و روستایی را فراهم آورده است.

    شکل و ترکیب شهر خرم آباد بیشتر تابع عوامل جغرافیایی آن است به طوری که فشار جمعیت، خانه ‌های شهری را تا کمرکش کوه پیش برده است. خرم ‌آباد دارای معبر و مسیرهای قدیمی و طبیعی است.

    جاذبه های دیدنی خرم آباد :

    گرداب سنگی، منار خرم آباد، مقبره فلک الدین، مقبره بابا طاهر، مقبره جلاله، مقبره میر سید علی، مقبره حیات الغیب، بقعه جابر، بقعه امیر سیف، بقعه شهنشاه، قلعه فلک الا فلاک، قلعه رکی، قلعه زاخه، قلعه منگره، قلعه سرقلا، قلعه رزه، قلعه بهرام، قلعه شهنشاه، قلعه چشمک، قلعه قلا جق، دژ، گریت، مقبره زید بن علی، بقعه شاه زاده احمد

    جاذبه های طبیعی خرم آباد :

    دره خرم آباد، دره محمل کوه، دره گوشه، دره پیر جید، دره بابا عباس، دره حوض موسی، تپه های باباخانی، تپه سراب، پل شاهپوری، پل خرم آباد، پل کشکان، پل کرو دختر، پل گاو میشان، پل کاک، پل خرم آبادی، غار قمری، غار یافته، غار کنجی، غار ارجنه، غار قاژه، غار دوشه، غار کوگان

    شهر ا :

    شهر ا در 36 کیلومتری شرق شهرستان دورود و 24 کیلومتری غرب شهرستان الیگودرز واقع شده و گذشته تاریخی آن با تاریخ منطقه دورود و عجین شده است.

    شهر ا قبلا جزو محدوده ی شهرستان اراک از استان مرکزی بود و در حال حاضر یکی از شهرستانهای استان لرستان به شمار میرود. این شهر با جاده ‌ای به اصفهان مرتبط است و خط لوله سرتاسری نفت از آن میگذرد.

    شهر الیگودرز :

    بررسی ‌های تاریخی نشان میدهند، پیش از شکل ‌گیری شهر فعلی الیگودرز، در محل کنونی آن شهری با همین نام وجود داشته که به علل نا معلوم از بین رفته است. مردم این دیار، مذهب شیعه قدیم (علوی) داشته ‌اند و خانقاه آن، مرکز تعلیمات دینی قزلباشان و درویشان بوده است.

    شاه اسماعیل صفوی در یکی از سفرهای خود از این خانقاه دیدن کرده است. در کوهها و تپه‌ های الیگودرز، آثاری از قبیل آجرهای مکعب مستطیل و ظروف سفالی و فی مربوط به قرن هفتم هجری به دست آمده است. هسته اولیه شهر الیگودرز در درجه اول در اثر رودخانه ‌ها، قناتها و چشمه‌ ها پدید آمده است.

    موقعیت ارتباطی از عوامل مهم دیگر در ایجاد و گسترش این شهر بوده است. به طوری که یکی از راههای مهم اصفهان به غرب کشور از فریدن، الیگودرز، گاپله و بروجرد میگذشت. همچنین این منطقه، نواحی بختیاری را به فلات مرکزی ایران (اراک، خمین، گلپایگان، خوانسار) متصل کرده است.

    جاذبه‌ های دیدنی الیگودرز :

    اشتران کوه، غالیه کوه، کوه تمندر

    شهر بروجرد :

    از پیشینه و تاریخ پیش از اسلام شهر بروجرد که در گویش لری وروگرد و در لهجه محلی بروجردی ورویرد نامیده میشود، مدارک کافی به دست نیامده است. گروهی بروجرد را از بناهای فیروز ساسانی میدانند و عده ‌ای دیگر آن را محل گرد آمدن دوباره سپاهیان شکست خورده یزد گرد سوم می‌ شناسند.

    در زمان حکومت قاجار، حسام ‌السلطنه حاکم خوزستان و لرستان، بروجرد را مقر حکومت خود قرار داد و با تعمیر قلعه ‌های آن، خندقی دور شهر ایجاد کرد.

    عوامل موثر از قبیل آب و هوای معتدل کوهستانی، دشت حاصلخیز رسوبی سیلاخور، شبکه آبهای روان دائمی، مراتع طبیعی، موقعیت استراتژیک جغرافیایی و ی و گسترش شبکه ارتباطی و تجاری باعث جذب جمعیت و توسعه آن بوده ‌اند.

    جاذبه ‌های دیدنی بروجرد :

    قبر واعظ اصفهانی، تپه قرق، رود سزار، مسجد جامع بروجرد، مسجد سلطانی بروجرد، مقبره شاهزاده ابوالحسن، امام زاده جعفر، گورستان رازان، گورستان میر

    شهرستان پل دختر :

    شهرستان پل دختر در قسمت جنوب غرب شهرستان خرم ‌آباد به فاصله حدود 100 کیلومتری آن واقع شده است. پل‌ دختر، شهرستان مرزی بین استانهای لرستان و ایلام است و چهل و نه کیلومتر با شهرستان دره شهر از استان ایلام فاصله دارد.

    پیشینه تاریخی این منطقه نیز در چارچوب تاریخ خرم ‌آباد قابل بررسی است. محدوده این شهرستان قبلا از توابع بخش ملاوی خرم ‌آباد بود و در حال حاضر به شهرستان تبدیل شده و مرکز آن شهر پل‌ دختر است.

    جاذبه های دیدنی پل دختر :

    پل کلهر، تفرجگاه تنگه چشمک، غار کلماکره، گورستان چشمک

    شهر دلفان :

    دلفان (دلفو) از شهرستانهای وسیع و کوهستانی شمال استان لرستان است. با وجود دوری از راههای تجاری، نظامی و بر کنار بودن از رویدادهای مهم تاریخی، آثار باستانی (مفرغ) به دست آمده از آن، نشان میدهند که دلفان محل ست کاسی ‌های دامدار و جنگجو بوده و در دوره هخامنشی و ساسانی، از اهمیت ویژه ‌ای برخوردار بوده است. تپه حمام از یکی جاذبه ‌های دیدنی این شهر است.

    شهر دورود :

    این شهر که در گذشته بین ‌النهرین و بحرین نامیده میشد، در محل تلاقی دو رودخانه تیره و ماربره که به ترتیب از کوههای گرو (گری) بروجرد و اشترانکوه الیگودرز سرچشمه میگیرند، واقع شده است.

    هسته اولیه شهر در حقیقت روستاها با فعالیت کشاورزی بود که به سرعت چهره روستایی آن به یک شهر صنعتی تبدیل شده است.

    جاذبه های دیدنی دورود :

    دره نگاه، دره شوی، دره چکان و دهقادی، چال همایون، آبشار شوی، آبشار چکان، دریاچه گهر

    شهر سلسله :

    شهرستان سلسله در چهل و سه کیلومتری شمال خرم‌ آباد و در قسمت غرب بروجرد واقع شده است. این شهرستان قبلا از توابع شهرستان خرم ‌آباد بود که بعدا به شهرستان مستقلی تبدیل شد. مرکز شهرستان سلسله، شهر کوهستانی الشتر است که محل ت طوایف حسنوند، کولیوند، یوسفوند و هنام و بسطام میباشد.

    جاذبه‌ های دیدنی سلسله :

    دژ شینه، دره تخت شاه نشین، تپه گریران، غار سمسا، گورستان سلطان مشرق

    شهر کوهدشت :

    تحقیق و جستجوی باستان شناسان در کانون ‌های سرخدم لری همیان و سرطراحان نشانگر این مطلب است که کوهدشت از مراکز شهر نشینی دوران قدیم میباشد.

    کشف معبد آشوری بیانگر آن است که مردمانی قبل از هزاره اول پیش از میلاد در این نواحی می ‌زیستند و آیین ‌های دینی خود را به جای می‌ آوردند. حمداله مستوفی در تاریخ گزیده، از کوهدشت و طراحان نام برده که قرنها قبل از ورود عربها از بین رفته بودند.

    جاذبه‌ های دیدنی کوهدشت :

    مقبره داودرش، قلعه کوه زاد، قلعه چنگیزی، قلعه گورکان، قلعه گم ور، قلعه سیله، قلعه چق، قلعه منیژه، دژ زلال انگیز، دره سرطرهان، دره غار ویزنهار، تپه های چغا سبز، تپه پیاره، تپه درکه، نقوش دره میرملاس، گنبد شاه محمد، گنبد ابوالوفا

    جاذبه‌ های طبیعی کوهدشت :

    رود سیمره، غار برد سفید، غار بتخانه، غار میرملاس، غار عالی آباد


    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86


    قم - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان قم

    استان قم با مساحتی حدود 14.631 کیلومتر مربع در شمال غرب، از مرکز جغرافیایی کشور قرار دارد و 0.89 از مساحت کل کشور را در بر میگیرد.

    استان قم با یک شهرستان، 4 بخش، 9 دهستان و 256 روستا به جهت همجواری با کویر مرکزی از آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی برخوردار است. یافته‌ های باستان ‌شناختی حاکی از آن است که منطقه قم حداقل از هزاره پنجم قبل از میلاد مسی بوده است.

    به استناد آثار و اشیا بازمانده و صراحت متون تاریخی، قم در پیش از اسلام، شهر معتبر و نسبتا بزرگی بوده است.

    با ورود اسلام به ایران شهر قم با سرعتی شگرف توسعه یافت و به شکل یک سرزمین نیمه خود مختار در طول حکومت خلفای بنی ‌امیه و بنی‌ عباس، درآمد و با آمدن و وفات و دفن حضرت معصومه (س) در این شهر که باعث شرافت و منزلت این دیار شد اهمیتی به سزا یافت.

    استان قم به دلیل وجود مزار شریف حضرت‌ معصومه (س) در آنجا و وجود مرکز ت و پایگاه انقلاب اسلامی و قرار گرفتن در یک منطقه حساس تجاری و ارتباطی از موقعیت ویژه و حساسی برخوردار است.

    استان علم و اجتهاد قم که مورخان ساخت آن را به زمان پیشدادیان منسوب میکنند، در سال 23 هجری به دست ابوموسی عبداله ابن‌قیس اشعری فتح گردید و پس از آن پناهگاه علویان شد و با ورود حضرت فاطمه معصومه و دفن پیکر مطهر ایشان در این شهر، به یکی از مراکز مهم شیعه مبدل شد و با حضور علما و اندیشمندان شیعه و تشکیل جلسات درس و بحث علوم اسلامی یکی از مهمترین مراکز علمی و ی گردیده است.

    موقعیت جغرافیایی قم :

    قم با وسعت تقریبی 14.700 کیلومتر و ارتفاع 928 متر از سطح دریا، بر پهنه دشت کم ارتفاعی واقع شده است. قم از شمال به استان تهران، از شمال غرب و غرب و جنوب به شهرستانهای ساوه، تفرش، آشتیان، و دلیجان (استان مرکزی) و از جنوب شرقی به کاشان (استان اصفهان) و از شرق به دشت کویر و دریاچه نمک محدود میشود.

    استان قم دارای دو شهر به نامهای کهک و جعفریه و دو بخش مرکزی و خلجستان میباشد.

    شهر قم :

    در پیدایش شهر قم و قدمت تاریخی آن نظرات گوناگونی از مورخان به یادگار مانده است. برخی از آنان بنای این شهر را به تهمورث،‌ سومین پادشاه پیشدادی نسبت داده‌ اند.

    در سند مکتوبی که به خط پهلوی به نام "خسرو کوازان و ریزکی" از عهد ساسانیان باقی مانده است از زعفران قمی و نزهتگاه قم سخن به میان رفته است که این خود نمایانگر وجود این شهر در آن تاریخ میباشد.

    بعضی دیگر از تاریخ نویسان آن را به دوران بهرام گور،‌ پادشاه سلسلة ساسانی و برخی دیگر یادی از هخامنشیان داشته اند و آنان را در شکل گیری این شهر سهیم دانسته اند. همچنین ناصری از تاریخ نگارانی است که در مجموعه خویش،‌ پیدایش شهر قم را به دستور کیخسرو یکی از پادشاهان کیان یاد کرده است.

    وی مینویسد : در عهد سلاطین کیان، قم محل اجتماع آب رودخانه های فرقان و اناربار و چراگاه رمه کیقباد بود،‌ لیکن در وقت لشکر کشی کیخسرو به توران بر اساس حکم پادشاه بیژن پسر گیو، بابر قمرود را شکافته و آب را به طرف مسیله جاری ساخته و این اراضی از آب خارج گشته است.

    اما آنجا که تاریخ بدان شهادت میدهد آن است که قم قبل از ظهور اسلام و ورود اشعریان و خاندان عصمت و طهارت علیه السلام بر این شهر، دارای شهرت و رشد چندانی نبوده است، گو اینکه به سبب وجود رودخانه ای بزرگ و پر آب در کنار این جایگاه، تنها محل تجمعی به منظور استراحت در بعضی از فصلها بوده است.

    هر چند بعضی از تاریخ نویسان از جمعیت زیاد این شهر قبل از اسلام نیز نامی به میان آورده اند. بنابراین رشد و رونق این شهر مدیون اسلام و شیعیان مهاجر به این سرزمین میباشد.

    اسامی شهر قم نامی است آشنا که در کلام اهل بیت علیهم السلام و کتب تاریخ نویسان معروف جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. اما اینکه نامگذاری این سرزمین در چه زمان بوده است و چه کسی این شهر مقدس را بدین نام خوانده است، ما را به کنکاش پیرامون نام قم و سبب این نامگذاری میکشاند.

    احمد بن ابی عبداله برقی می نویسد : ‌شهر قم را از برای آن قم نهادند که در ابتدای حال،‌ محل جمع شدن آب بوده است و هیچ رهگذری برای عبور نداشته است و در طرف آن انواع گیاه و سبزه پدید آمده است و در زبان عرب جمع شدن آب را قم گویند.

    در جای دیگر آمده است : بر اثر جمع شدن و رویش علفزارها (در این سرزمین) صحرا نشینان در آن نقطه تجمع کردند و چادرهایی برای ست بنا نموده اند که به آن خانه ها و چادرها کومه می گفتند با گذشت زمان کومه را مخفف کردند و کم‌ گفته و سپس معرب (به تلفظ عربی) کردند و قم خواندند.

    همچنین وجه دیگری در این باره ذکر کرده اند : اینکه کم به وسیله اشعری ها از کمندان (‌که یکی از قریه های تشکیل دهنده شهر قم بود)‌ گرفته شده و به منظور تخفیف در تلفیظ آن، قسمت دوم آن را حذف کرده و کم نامیدند و کاف را تبدیل به قاف نمودند و گفتند قم.

    اما قم تنها یک مکان و سرزمین جغرافیایی خاص نیست که آن را در لا به لای کتب جغرافیدانان یا تاریخ نویسان جستجو کرد، بلکه مکانی مقدس و الهی است. از این رو لازم است برای جستجوی علت نامگذاری آن به کلام گهربار اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رجوع کنیم و از دانش و سخن آنان بهره بگیریم.

    صفوان بصری، از امام صادق علیه السلام نقل میکند که امام علیه السلام به من فرمود : آیا میدانی چرا قم را قم نامیدند ؟ در جواب گفتم :‌ خداوند و رسول او و شما بهتر میدانید.

    امام علیه السلام فرمود : همانا قم را به این نام نهادند زیرا اهل قم با حضرت قائم آل محمد (عجل اله تعالی فرجه الشریف) ‌میباشند و با آن حضرت قیام میکنند و بر آن استقامت دارند و حضرت را یاری خواهند کرد.

    روایت دیگر از ابو مقاتل دیلمی نقیب الری است که میگوید : شنیدم که اباالحسن علی بن محمد (امام هادی) علیه السلام فرمود : قم را از برای آن قم نامیدند چون سرزمینی است که از طوفان نوح محفوظ بوده و در ایام طوفان کشتی نوح به این سرزمین که رسید ایستاد و قم قطعه ای از بیت ‌المقدس است.

    مراکز زیارتی و دیدنی قم :

    آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه، امامزاده علی بن جعفر، امامزاده معصوم، مسجد اعظم، مدرسه فیضیه، منزل حضرت امام خمینی، مقابر باغ گنبد سبز


    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%82%D9%85


    قزوین - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان قزوین

    استان قزوین با مساحتی حدود 15.820 متر مربع از دو ناحیه کوهستانی و دشتی تشکیل شده است.

    این استان از سمت شمال شرقی با استان مازندران، از سمت شمال با استان گیلان، از سمت شرق و غرب به ترتیب با استانهای تهران و زنجان و از جنوب با استانهای مرکزی و همدان همسایه میباشد.

    استان قزوین در سال 1375 از استان تهران جدا شد و به همراه تاکستان از استان زنجان تشکیل استان تازه ‌ای با مرکزیت قزوین را داد.

    منطقه کوهستانی این استان در شمال قرار دارد که دهستانهای الموت، رودبار و قسمتی از کوهپایه اقبال پشگلدره را در بر میگیرد. در همین ناحیه، بخشی از رشته کوه البرز از بخش شمال غربی و از استان گیلان به طرف جنوب غربی در داخل استان قزوین کشیده شده است.

    سیالان و الموت دو قله از قله های معروف کوهستان های بخش غربی البرز میباشند. دره ‌های البرز در دامنه های خشک جنوبی، به ویژه در ناحیه قزوین باریک و کم عرض هستند. و با دیواره ‌های پر شیب کشیده شده ‌اند.

    آباد ترین و پر جمعیت ترین دره های آن، دره شاهرود و دره های دو شاخه معروف آن، رود طالقان و رود الموت است. که آبهای دامنه های البرز جنوبی را به سفید رود میرسانند.

    دره و رودخانه شاهرود کوههای میان دره چالوس و سفید رود را از شرق به غرب شکافته و آن را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرده اند.

    کوههای طالقان، سیالان و الموت دو قله از قله های معروف کوهستانهای بخش غربی البرز میباشند. دره‌ های البرز در دامنه های خشک جنوبی، به ویژه درناحیه قزوین، باریک و کم عرض هستند و با دیواره های پر شیب کشیده شده اند.

    استان قزوین دارای سه شهرستان به نامهای قزوین، تاکستان و بوئین زهرا و 10 بخش و 12 شهر و 37 دهستان و 936 آبادی دارای سکنه میباشد.

    شهرستان قزوین :

    بنا بر روایات تاریخی سنگ بنای شهر تاریخی قزوین به شاهپور اول ساسانی بر میگردد. شاهپور این شهر را برای جلوگیری از حمله دیالمه بنا نمود و در آن دژ و استحکامات به وجود آورد و سپاهیان خود را در آنها استقرار داد.

    به مرور زمان پایگاه نظامی شاهپور توسعه پیدا کرد و هسته اصلی شهر قزوین به وجود آمد. موقعیت این شهر همواره به عنوان گذرگاه مهم طبرستان و دریای خزر اهمیت فراوان داشته و دارد.

    بعد از حمله اعراب به ایران و آغاز دوره فتوحات اسلامی، براء بن عازب که از سرداران بنام عرب بود در سال 24 هجری قمری قزوین را محاصره کرد.

    مردم قزوین همانند بسیاری از نقاط دیگر اسلام را پذیرفتند و از پرداخت جریمه معاف شدند. قزوین که در دوره ساسانیان پایگاه مستحکمی برای جلوگیری از هجوم مهاجمان دیلمی بود در دوره اسلامی نیز به پایگاه و مبدا عملیات بعدی لشگریان عرب تبدیل شد.

    در دوره ‌های بعد، هنگامی که هارون الرشید خلیفه عباسی در راه خراسان از قزوین میگذشت پس از آگاهی از گرفتاریهای مردم قزوین در مقابل هجوم‌ های دیالمه و مقاومت شجاعانه آنها دستور داد سعد بن العاس، والی عراقین و قزوین، حصاری به دور مدینه موسی و مبارکیه بکشد و مسجدی نیز در آن بسازد، ولی به علت مرگ هارون الرشید، حصار نا تمام‌ ماند، تا اینکه یکی از فرماندهان ترک دستگاه عباسی به نام موسی ابن بنا که مامور جنگ با حسین بن زید علوی شده بود، در سال 256 هجری قمری بنای آن را به پایان رساند.

    دروازه‌ های قزوین :

    شهر قزوین در گذشته هشت دروازه داشت که به نامهای دروازه رشت، باغ‌ شاه، درب کوشک، تبریز، تهران، شیخ ‌آباد، امام ‌زاده حسین و خندقبار معروف بودند.

    امروزه از آن میان، تنها دو دروازه درب کوشک و تهران باقی مانده ‌اند. دروازه درب کوشک که در انتهای خیابان آزادی قرار دارد، در دوره قاجاریه ساخته شده و در سال 1296 هجری قمری در دوره حکومت عضد الدوله، کاشی کاری شده است.

    دروازه قدیم تهران که در خیابان تهران قدیم قرار دارد از بناهای دوره قاجاریه است که در سال 1347 شمسی مرمت و کاشیکاری شده است.

    مراکز دیدنی و تاریخی قزوین :

    پل شاه عباسی، پل لوشان، سد سید علی ‌خان، سد سپهسالار، کاروانسرای خورمه، کاروانسرای پنبه، کاروانسرای غازان، کاروانسرا سلطان ‌آباد، سرای رضوی، سرای وزیر، سرای سعدیه، سرای ضرابخانه، سرای گلشن، سرای حاجی رضا، سرای شاهرودی، گرمابه صفا، تپه الوند، قلعه الموت، قلعه نویزر شاه، قلعه لمبستر، قلعه سمیران، قلعه سنگرود، قلعه شیرکوه، قلعه ساسان، قلعه رشوند، قلعه نیاق، سر در عالی ‌قاپو، عمارت چهل ستون، برج باراجین، برج سنگی، یله گنبد، کافر گنبد، آب انبار حاج کاظم، آب انبار حکیم، آب انبار سردار بزرگ، آب انبار سردار کوچک، آب انبار پنجه علی، آب انبار مسجد جامع، آب انبار خطیب، آب انبار حاج ملا، آب انبار حاج کریم، آب انبار رزگره، آب انبار شیشه گر، آب انبار خان، آب انبار لالو، آرامگاه مستوفی، آرامگاه قزوینی، آرامگاه مجاهدین، آرامگاه شیخ غزالی، آرامگاه معصوم، آرامگاه پیر سفید، گازرخان، هرزویل، رودخانه حاجی عرب، رودخانه الموت، رودخانه شاهرود، خر رود، چشمه یله گنبد، چشمه های ترش و لرزان، قله اوان، گورستان حسن آباد، گورستان شاه کوه، حسینیه امینی‌ ها، امام زاده اباذر، امامزاده اسماعیل، امامزاده بی ‌بی ‌زبیده، امامزاده بی ‌بی ‌سکینه، امامزاده زرآباد، امامزاده شاه حسین، امامزاده ویس، امامزاده سلطان محمد، امامزاده نجم الدین، امامزاده آمنه خاتون، امامزاده علی، امامزاده علی اکبر، پیغمبریه، مسجد جامع کبیر، مسجد حیدریه، مسجد النبی، مسجد سنجیده، مسجد سردار، مسجد مسعودیه، مسجد صالحیه، مسجد پنجه علی

    شهر تاکستان :

    شهر تاریخی تاکستان در گذشته سیاده یا سیادهن نامیده میشد و به سرزمین تات ها معروف بود. این شهر از سابقه تاریخی طولانی برخوردار است.

    تاکستان در دوران ساسانیان، شهری آباد بوده و دارای موقعیت ممتازی بوده. آثار گچبری جالب مربوط به دوره ساسانی که در تپه خندو واقع در شمال شرقی تاکستان به دست آمده نشانی بارز از آبادانی این منطقه در آن دوران است.

    حمد اله مستوفی در کتاب نزهت القلوب از تاکستان به نام سیادهان نام برده است. و در لغت نامه دهخدا نام گذشته این شهر، سیادهن ذکر شده است.

    بنا به برخی اقوال سیادهن یا سیادهان شکل تغییر یافته واژه سه دهان بوده و آن نیز صورت معرب سه دژان پارسی است، همچنین بر روی کتیبه ای یونانی مربوط به 2300 سال قبل، موسوم به پئوم تین گرایا نام سیادهن حک شده است. شهرستان تاکستان یکی از قطب های کشاورزی استان قزوین است و در مسیر اصلی تهران و اروپا قرار دارد.

    مراکز دیدنی و تاریخی تاکستان :

    حمام شاه عباسی، تپه خندو، تپه داکان، قلعه دختر، برجهای خرقان، بقعه پیر، ابهر رود، چشمه آبگرم خرقان، چشمه آبگرم تاکستان، امامزاده صالح، امامزاده فضل اله، امامزاده عبداله، امامزاده کمال، امامزاده طاهر، امامزاده ولی، امامزاده زلان


    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%B2%D9%88%DB%8C%D9%86


    مرکزی - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان مرکزی

    استان مرکزی تقریبا در مرکز ایران قرار دارد. این استان از شمال به استانهای تهران و قزوین، از غرب به استان همدان، از جنوب به استانهای لرستان و اصفهان و از شرق به استانهای تهران، قم و اصفهان محدود است.

    استان مرکزی با مساحتی معادل 29.530 کیلومتر مربع حدود 1.82 درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است.

    بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال 1375 استان مرکزی دارای 8 شهرستان، 15 بخش، 19 شهر، 60 دهستان و 1394 آبادی دارای سکنه و 46 آبادی خالی از سکنه است.

    جغرافیای تاریخی استان اراک :

    باستناد منابع تاریخی، استان مرکزی در هزاره اول قبل ازمیلاد جزو ایالات ماد بزرگ بود که تمام قسمت مرکزی و غربی ایران را در بر میگرفت و از کانون های قدیم استقرار در فلات ایران به شمار میرفته است.

    در زمان سلوکیان، این منطقه، مخصوصا قسمت شمالی آن (دهستان خورهه) مورد توجه حکام یونانی قرار گرفت. وجود آثار باستانی باقی مانده از این دوران در خورهه موید این نظر است.

    در زمان خسرو پرویز (پادشاه ساسانی) ایران به چهار بخش (ت) تقسیم شد. این چهار بخش عبارت بودند از : باختر (شمال)، خورآبان یا خوارآسان (مشرق)، نیمروز (جنوب) و خوربران (مغرب). این منطقه در ت خوربران (مغرب) که به معنی محل غروب خورشید بود قرار داشت.

    در قرن اول اسلامی این منطقه به نام ایالت جبال یا قهستان تغییر نام داد، به طوری که جغرافیانویسان اسلامی این قرن، از آن به عنوان بخشی از بلاد پهلویان و به نام کوهستان یا قهستان (جبال) نام برده اند. این منطقه در قرن دوم هجری همراه با همدان، ری و اصفهان به نام عراق عجم نامیده شد.

    در قرن چهارم هجری قمری شهرهای ایالت جبال عبارت بودند از : همدان، رودآور، خورمه (خورهه)، سهرود، ابهر، سمنان، قم، قاشا، روده، پوسته، کره، بره، گربایگان (گلپایگان) و . در این دوره مراکز و کانونهای درجه اول شهری نیز عبارت بودند از : ساوه، تفرش، وره، ساروق و گلپایگان و شهرهای مبادلاتی درجه دوم نیز عبارت بودند از : محلات، خمین، کمیجان، میلاجرد، خنداب، الیثار، سامان، خورهه، نیمور، نراق، دلیجان، جاسب، مامونیه ، الویر و . بودند.

    در این مراکز غله، حبوبات، زعفران، انجیر، انار، سیب، انگور، گردو، بادام ، قیسی و سایر محصولات سردرختی و باغی و خشکبار و گیاهان دارویی مانند ترنجبین در کنار محصولات صنایع دستی مانند : ظروف سفالی و مسی و پارچه و کرباس، گلیم، قالی و . تولید میشد.

    درچند دهه اخیر با توسعه راه آهن و احداث کارخانجات مختلف، به مرور چهره منطقه عوض شد و بعد از تقسیمات جدید کشوری و ایجاد استان تهران و مرکزی، این استان به مرکزیت اراک بوجود آمد.

    شهر اراک :

    شهر اراک کمتر از دو قرن پیش در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار ایجاد شد. این شهر ابتدا (قلعه سلطان آباد) سپس (سلطان آباد) نام گرفت و درسال 1316 با عبور راه آهن سراسری از کنار آن به اراک تغییر نام داد.

    اراک از آغاز ایجاد تا کنون همواره در معرض دگرگونی بوده و تحولات فراوانی یافته است. در زمان فتحعلی شاه، شورش های متعدد اهالی فراهان، گلپایگان و چهارلنگ علیه حکومت قاجار صورت گرفت.

    قشون حکومتی قلعه زلف آباد را که محل تجمع مخالفین دولت بود با خاک یکسان کرد. از این رو منطقه ای خوش آب و هوا که مرکزیت داشته باشد و دسترسی به امکانات ارتباطی و منابع آب و قنوات داشته باشد انتخاب شد.

    این نقطه که انتهای محل فراهان بود و سابقا دهی به نا (دسکره) یا (دستجرد) در آن وجود داشت، سلطان آباد نام گرفت و جمعیت هشت قلعه موجود در پیرامون به شهر جدید منتقل شدند.

    این شهر تا اوایل 1270 هجری قمری نقش نظامی داشت. اولین نقطه عطف در تحولات سلطان آباد زمانی آغاز شد که در دوره حکومت میرزا حسن خان، شهر از حالت نظامی خارج شد و بتدریج کارکرد تجاری و صنعتی یافت و قالی بافی رونق گرفت و زمینه توسعه صنعتی آن نیز فراهم شد.

    مقارن شروع جنگ جهانی اول و فروپاشی حکومت قاجاریه، قوای روسیه شهرهای ساوه، سلطان آباد و مناطق اطراف را اشغال کرد. پس از خاتمه جنگ جهانی اول و تحولات ی کشور، سلطان آباد نیز در معرض دگرگونی های این دوره قرار گرفت.

    این روند در دهه های بعدی نیز ادامه یافت به طوری که امروزه شهر اراک به یکی از قطبهای صنعتی ایران تبدیل شده است.

    مراکز دیدنی اراک :

    مدرسه سپهدار، پنجه علی، یخچال نیمه ور، ارگ کلاه فرنگی، مقبره آقا نورالدین، قلعه حاج وکیل، قز قلعه، قلعه و بقاع انجدان، شهر زیر زمینی دلف آباد، حمام چهار فصل، پل قوسی اراک، کاروان سرا، آتشکده فردجان

    جاذبه های طبیعی اراک :

    سرآب پنجعلی، چشمه درمانی چیقلی، غار سوله خونزا، غار سفید خانی، غار قلعه جوق، غار هیزدج، غارهای انجدان، غار وفس، ناحیه سربند، منطقه حفاظت شده هفتاد قله، شکارگاه چرا، دریاچه میغان، دریاچه قاسم آباد

    مراکز مذهبی اراک :

    مسجد سپهداری، زیارتگاه غارسی جن، امامزاده محمد عابد، بقعه شاه غریب، امامزاده حوا خاتون، امامزاده عبداله، امامزاده محسن، امامزاده محمد، بقعه پیر مراد، امامزاده سلیمان، امامزاده حسین، امامزاده صالح، امامزاده ذلف آباد، مقبره آقا نورالدین، کلیسای ارامنه

    شهر آشتیان :

    آشتیان در شمال شرقی اراک و در دامنه ارتفاعات کوههای مرکزی استان واقع شده و از مناطق قدیمی است. نام این شهرستان از " ابرشتجان " ‌به " آشتجان " و " آشتیان " تبدیل شده است.

    طبق اظهارات مولف کتاب تاریخ قم، این شهر را " کیخسرو " آباد کرده است. برخی از جغرافی نویسان و مورخین نیز عقیده دارند که سجاران و ابرستجان را فیران بن ویسان (پیران ویسه وزیر افراسیاب) بنا کرده است. مردم این شهر قبل از فتح اسلام زردشتی بوده اند و 16 آتشکده داشته که مهمترین آنها "آتشکده وره بوده" است.

    مراکز دیدنی آشتیان :

    خانه عبدالعظیم، روستای ساروق، بقعه هفتاد و دو تن، امامزاده عبداله

    شهر تفرش :

    این شهر قبلا به " طبرس " و " گبرش " معروف بود و بعدها به تفرش تبدیل شده است. یکی از بخشهای آن به نام فراهان پیشینه تاریخی جالب توجهی دارد. تفرش در شمال شهرستان اراک و فراهان در دشت کاملا مسطح قرار گرفته و قدمتی دیرینه دارد.

    چنانکه زمانی آتشکده آذر گشسب (یکی از سه آتشکده معروف ساسانیان) در روستای فردجان فراهان قرار داشته و تال ماستر در نزدیک آن از مناطق سیزده گانه قباد ساسانی بوده است.

    فراهان، زادگاه مردان نامور تاریخ ایران و شاعران معروف است که از آن جمله اند : فخر الافضل مولانا جلال الدین جعفر فراهانی (شاعر عارف)، میرزا عیسی قائم مقام فراهانی (وزیر شاعر)، میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (صدر اعظم محمد شاه)، میرزا تقی خان فراهانی (امیرکبیر)، ادیب الممالک فراهانی (شاعر)، محمد حسین فراهانی (نویسنده و شاعر).

    مراکز دیدنی تفرش :

    آرامگاه حسابی، آب انبار بلور، مناره مسجد شش ناو، چشمه ‌آب‌معدنی ‌گراو، غار عین‌ هو، مسجد تاریخی، مسجد شش ناو، بقعه ابوالعلا، امامزاده ابوالقاسم، امامزاده احمد، امامزاده قاسم، امامزاده هادی، امامزاده عاقب، گنبد بی بی، امامزاده محمد

    شهر خمین :

    برای نخستین بار نام خمین (خمیهن) در کتاب هزار ساله تاریخ پیامبران و شاهان آمده است. خمیهن مرکب از دو کلمه "خو" و "میهن" است که روی هم جایگاه خوب یا سرزمین مقدس معنی میدهد.

    مولف کتاب قم اعتقاد دارد که شهربانو نامی (دختر موبدان) در دوران قبل از اسلام این شهر را بنا کرده است. از تاریخ خمین در روزگار گذشته اطلاعی در دست نیست. از آثار قبل از اسلام آن میتوان به آثار قنوات و کاریزها و آتشکده معروف خمین اشاره کرد.

    نام این شهر از 200 سال پیش به مرکز کمره اطلاق شده است، معروفیت خمین با نام رهبر راحل انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) ارتباط مستقیم دارد.

    این شهر محل زندگی کودکی و جوانی حضرت امام بوده و لذا خانه پدری ایشان به یک اثر تاریخی و مهم تبدیل شده است.

    مراکز دیدنی خمین :

    بیت ‌حضرت ‌امام‌ خمینی، عمارت‌ سالار محتشم، شبستان مسجد خمین، امامزاده عبداله، امام زاده یوجان، امام زاده ابوطالب

    شهرستان دلیجان :

    بنا به نوشته های تاریخی، ‌دلیجان پیشین شهری بسیار بزرگ با چهار دروازه در چهار طرف بود که به دروازه های قلیان، آتشکده، شاه ولی و کاه گندم معروف بودند. گستردگی شهر قدیمی دلیجان را تا نزدیکی خورهه ذکر کرده اند.

    مجموعه نشانه ها و آثار پیدا شده تاریخی نشان میدهد که دلیجان شهر بزرگی بوده است. از جمله آثار پیدا شده میتوان به سفالها، خمره ها و آجرهای بسیار زیبا در جنوب دلیجان، اشاره کرد. دلیجان در سال 1358 به شهرستان تبدیل شد.

    مراکز دیدنی دلیجان :

    قلعه برج خشتی، روستای دو دهک، کاروانسرای‌ شاه‌ عباسی، آتشگاه نخلک، غار نخجیر، ناحیه دلیجان خمین، منطقه‌ حفاضت شده موته، دریاچه سد پانزده خرداد

    شهر ساوه :

    ساوه یکی از شهرها و مناطق باستانی بازمانده از دوره ساسانی است. تپه باستانی ساسانی آسیاباد (اسیرآباد) در مجاورت شهر، همچنین تپه ها و محوطه های تاریخی هریسان، خرم آباد، آوه و امثالهم نشانگر قدمت این شهر میباشد.

    ساوه در روزگار پارتیان با نام (سواکینه) یکی از منازل مهم میان راهی و در سده هفتم قبل ازمیلاد یکی از دژها و منازل سرزمین ماد به شمار میرفته است.

    از وضعیت ساوه در روزگار پیش از اسلام اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی از قرن دوم هجری به بعد در مورد این شهر اطلاعات و روایات مکتوب زیادی در دست است.

    ورود حضرت معصومه (ع) به ساوه در راه سفر به خراسان و بیماری ایشان در ساوه نخستین رویدادی است که در تاریخ اوایل دوران اسلامی این شهر ذکر شده است. رونق و‌ آبادانی شهر ساوه در روزگار سلجوقیان به اوج خود رسید و ساوه به مرکز سران قبایل متحد سلجوقی که لقب اتابک داشتند تبدیل شد.

    از این روزگار تا دوره خوارزمشاهیان بسیاری از وزرای سلجوقی و خوارزمشاهی ساوجی بودند که هر یک در زمان خود در آبادانی و ایجاد بناهای شهری آن کوشیدند.

    ساوه در جریان حمله مغول در قرن هفتم هجری صدمه و آسیب فراوان دید، مغولان شهر را ویران کردند و ساکنان آن را از دم تیغ گذراندند.

    در دوران جانشینان هلاکو (ایلخانان) قسمت عمده ای از خرابی های هجوم مغول مجددا بازسازی شد. ساوه در دوران تیموریان و آق قویونلو از غارت های متعدد و رقابتهای میان شاهزادگان آق قویونلو صدمه فراوانی دید. در دوران صفویه بلوکات ساوه یکی از قلمروهای استقرار ایلات وابسته به نهاد حکومت صفویه (قزلباش و شاهسون ها) گردید.

    از این رو شهر ساوه رو به آبادانی مجدد نهاد و کاروانسراها، راهها، مساجد و بناهای متعدد احداث شد. با این حال خرابیهای ناشی از هجوم و حمله تیموریان، جنگها وکشمکش های زمان آق قویونلوها به تمامی بازسازی نشد.

    در روزگار زندیه با احداث بنای معروف چهارسو، بازرگانی رونق گرفت. در دوره قاجاریه با پایتخت شدن تهران از اهمیت ساوه کاسته شد. هم اکنون ساوه یکی از شهرهای آباد استان مرکزی است.

    مراکز دیدنی ساوه :

    چهار سوق، میل ساوه، آب انبار ساوه، قلعه آردمین، قلعه الویر، قلعه اسماعیلیه، تپه آوه، تپه علیشار، روستای خورهه، پل تاریخی سرخده، سنگ ‌نبشته‌ خورهه، جاذبه های طبیعی، دریاچه ‌سد‌ غدیر، غار آقداش

    مراکز مذهبی ساوه :

    مسجد جامع ساوه، مسجد میدان، امامزاده هارون، امامزاده ابورضا، امامزاده اسحاق، امامزاده سلیمان، امامزاده اسماعیل، بقعه بی بی شرف، بقعه پیر پیغمبر، امامزاده عبداله، بوئین زهرا، امامزاده حسن

    شهر سربند (شاه زند) :

    شازند دهی بود که به آن ادریس آباد میگفتند و هم زمان با عبور راه آهن سراسری از کنار آن، شازند نامگذاری شد. در گذشته های دور، در نزدیکی ادریس آباد شهری به نام کرج ابودلف وجود داشته که جزو ایالات اصفهان بوده است.

    این شهر با هجوم های متعدد و به مرور زمان تخریب و ویران گشته و آثار آن در نزدیکی آستانه هنوز هم باقی مانده است.

    مراکز دیدنی سربند :

    پیست اسکی پاکل، سرآب عباس آباد، سرآب اسکان، غار شاه زند، ناحیه ییلاقی سربند، تالاب عمارت، دریاچه سد هندودر، رودخانه شراء

    شهر محلات :

    محلات یکی از نقاط قدیمی کشور است که گویا از چهار محله یا روستا همچون پیل پایان، ریوکان، زنجیردان و گوشه تشکیل شده است، بهمین جهت نیز در اسناد بسیار قدیمی و کهن نامی از محلات آورده نشده است، ولی از نامهایی مانند انابار و سایرالبلوک سخن به میان آمده که منظور همین منطقه یا شهر محلات است.

    محلات را از آن جهت سایرالبلوک گفته اند که برحسب نقشه آن زمان از بلوکات قم و کاشان نبوده است. به هرحال همان طور که از نام شهر پیداست محلات جمع محله است که منظور همان روستاهای مورد نظر میباشد.

    در زمان صفویه مبادلات تجاری شهرستان محلات عمدتا با اصفهان بود و در این دوره آلو، قالی، خوان و خوانچه نقاشی از محلات به اصفهان حمل و در کاروانسراها مبادله میشده است.

    فتحعلی شاه محلات و سایرالبلوکات را در عوض مواجب دختر خود که همسر آقاخان محلاتی بود به ایشان واگذار کرده بود. این شهر در زمان قاجاریه پایگاه فرقه اسماعیلیه بود و هنوز هم برخی از اهالی و روستاهای جنوبی منطقه به این کیش گرایش دارند.

    در زمان حکومت رضا شاه در سال 1316 هجری شمسی در تقسیمات جدید ایران تغییرات صورت گرفت و ناحیه قم که محلات نیز یکی از بخشهای آن بود به شهرستان جداگانه تبدیل شد.

    مراکز دیدنی محلات :

    سد ساسانی نیمور، مجسمه عمرو یا عمره، ستون خورهه، قلعه جمشیدی، قلعه ‌آقاخانی محلاتی، قلعه خسروانی، کاروانسرای دودهک، کاروانسرای جون آباد، پل دودهک، پل باقرآباد، معبد سلوکی خورهه، آتشکده آتشکوه، آتشکده میل میلونه، آتشکده نیمور، یخچال نیمور

    جاذبه‌ های طبیعی محلات :

    چشمه آبگرم محلات، چشمه شفا، چشمه سلیمانی، چشمه حکیم، رودخانه قم رود، سرچشمه محلات، غار آزادخان، غار شاه بلبل، غار سوراخ گاو، غار یکه چاه، ناحیه محلات، روستای نیمور، جنگل سرچشمه

    اماکن مذهبی محلات :

    مسجد جامع محلات، مسجدجامع نیمور، امامزاده یحیی، امامزاده موسی، امامزاده اسماعیل، امامزاده خورهه


    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2%DB%8C


    مازندران - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان مازندران

    استان مازندران دارای حدود 24 هزار کیلومتر مربع مساحت میباشد و دریای مازندران در شمال، استان تهران، سمنان و قزوین در جنوب و استانهای گیلان و گلستان به ترتیب در غرب و شرق آن قرار گرفته است.

    بر اساس آخرین تقسیمات کشوری با توجه به تفکیک استان گلستان از استان مازندران، این استان درحال حاضر با مرکزیت ساری دارای 16 شهرستان به نامهای آمل، بابل، بابلسر، بهشهر، تنکابن، جویبار، چالوس، رامسر، سوادکوه، قائمشهر، گلوگاه، محمودآباد، نکا، نور و نوشهر است و دارای 51 شهر، 44 بخش، 113 دهستان و 3697 آبادی میباشد.

    جغرافیای تاریخی استان مازندران :

    درباره تاریخ باستانی استان مازندران اطلاع زیادی در دست نیست و اساسا وضع اقلیمی آن اجازه نمیدهد ابنیه و آثار معماری پایدار بمانند.

    در جلگه های ساحلی مازندران آثار معتبری از ادوار قبل از اسلام به دست نیامده و حتی از شهرهای معتبر صدر اسلام (دوره‎‎ پادشاهان طبرستان و دیلم) هم به جز آمل و ساری یادگاری بجا نمانده است.

    بعد از غلبه آریایی ‌های مهاجم و مهاجرت بومیان، ساکنان جدید پس از مدتها زیر فرمان هخامنشیان قرار گرفتند. در کتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام پشتخوارگی و در اوستا پزشخوارگر آمده است و به نظر میرسد که مازندران جزو قلمرو اشکانیان بوده است.

    هم زمان با فتوحات مسلمانان از سلسله های پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است که در طبرستان یا قسمتی از آن حکومت میکرده اند و استقلال نسبی داشته اند. مورخان دربارهاولین حملهمسلمین به طبرستان وحدت نظر ندارند.

    بنا به قول عده ای از نویسندگـان درسال 30 هجری قمری (زمان خلافت عثمان) اولین بار سعد بن عاص حاکم کوفه در صدد فتح طبرستان برآمد و سرانجام سواحل طبرستان، رویان و دماوند را به تصرف خود درآورد.

    در زمان مروان بن محمد آخرین خلیفه بنی امیه، اهالی طبرستان علیه حکام عرب سر به شورش برداشتند. در دوره‎‎‎ خلافت ابوالعباس سفاح اولین خلیفه عباسی یکی از عاملان وی رهسپار طبرستان شد و با اهالی آن منطفه از طریق صلح و مدارا کنار آمد، لیکن دردوره خلافت ابو جعفر منصور دومین خلیفه عباسی مردم طبرستان برای چندمین بار سر به شورش برداشتند.

    سرانجام طبرستان کاملا تحت اطاعت اعراب درآمده ولی بعد از آن نیز در سرزمین طبرستان مانند سابق، مسکوکاتی با خط پهلوی ضرب شد. سرانجام درسال 167 هجری قمری ونداد هرمز لا سلسله مستقلی در طبرستان تاسیس کرد.

    در قرن چهارم و پنجم هجری، طبرستان میدان کشمکش سلسلهآل زیار و آل بویه از یک طرف و سامانیان و غزنویان از طرف دیگر شده بود، اغلب اوقات طبرستان تحت اداره اموای آل زیار بود.

    در سال 426 هجری قمری، سلطان مسعود غزنوی از طریق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات و خسارات جانی و مالی زیادی به اهالی آن سامان وارد آورد.

    هنوز این خرابه ها ترمیم نشده بود که طغرل اول مو‎ْسس سلسله سلجوقی به گرگان و طبرستان حمله ور شد و در سال 606 هجری قمری طبرستان از جمله کبود جامه به دست سلطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهید کیود جامه به نام رکن الدین کبود جامه و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسیر شدند.

    زمانی که سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهیان مغول فرار میکرد، رکن الدین، مغولان را به جایگاه سلطان محمد هدایت کرد و به اثر این خوش خدمتی، از طرف مغولان به حکومت کبود جامه رسید و سرانجام توسط تیموریان بساط حکمرانی آنها نیز برچیده شد بعد از درگذشت امیرتیمور، سادات مرعشی با کسب اجازه از شاهرخ میرزا به مازندران برگشتند و به عنوان باج گزار این نواحی سلطنت کردند.

    سرانجام در زمان سلطنت شاه عباس اول به طور کلی قدرت سادات مرعشی از بین رفت. پس از برچیده شدن بساط حکومت ملوک الطوایفی طبرستان که تا سال 1006 هجری قمری ادامه داشت، این منطقه تحت نظارت شاه عباس اول و سلاطین بعدی سلسله صفوی تامین قرار گرفت.

    شاهان صفوی در طول هر سال به کرات به عنوان شکار و یا پس از احداث فرح ‌آباد جهت استراحت به این منطقه سفر میکردند.

    نادر شاه افشار برای مقابله با دشمنان بویژه دشمنان شمالی و روسها، در مازندران یک کارخانه کشتی سازی دایر کرد و به رونق هرچه بیشتر منطقه افزود.

    از دوره فتحعلی شاه قاجار، به منطقه سرسبز و زیبا و دل انگیز مازندران، بعنوان یک منطقه استراحتی تفریحی توجه گردیده و ناصرالدین شاه طی دو سفر دستور تعمیر راه ها و کاروان سراها را صادر کرد.

    در دوران سلطنت پهلوی منطقه مازندران مانند سایر مناطق کشور از راههای ارتباطی برخوردار شد و بعلت شرایط محیطی و آب و هوای معتدل، چشم اندازهای زببا نزدیکی اش به تهران، محل استراحت و تفریح قسمت اعظم مردم کشور شد.

    شهرستان ساری :

    بافت شهری ساری مرکز استان مازندران را به طوس بن نوذر نسبت میدهند که در قرن اول هجری به دست فرخان بن دابویه از ملوک گاوباره تجدید بنا شده است.

    مسجد بزرگ ساری اولین بنایی بود که مسلمین توسط ابوالخطیب، نخستین حاکم عباسی طبرستان، در سنه‎ْ140 هجری قمری احداث کردند و سپس در همان مسجد جامع شهر را نیز بنا کردند. بنای این مسجد در زمان هارون الرشید بوسیله یحیی بن یحیی شروع و توسط مازیار بن قارون تمام شد.

    ساری بعد از اسپهبدان نیز تقریبا تا به امروز مرکز مازندارن بوده است و فرمانروایان طاهری، زیدی و آل باوند تا سال 635 هجری در آنجا حکومت کرده اند.

    این شهر در سال 298 هجری توسط اقوامی که از دریای خزر و سواحل آن هجوم آورده بودند به آتش کشیده شد و در اوایل قرن چهارم در اثر سیل صدمات بسیار دید و خراب شد.

    ساری در زمان سلطان محمد خوارزمشاه و نیز بعد از آن، در حمله مغول آسیب دید و در زمان مستوفی، شهر تقریبا ویرانه بود. در زمان شاه عباس اول بناهای مهمی در ساری ساختند. هنگامی که زندیه طبرستان را فتح کردند مرکز طیرستان از ساری به بار فروش (بابل کنونی) منتقل شد.

    در دوره آغا محمد خان قاجار مرکز مازندران مجددا از بار فروش به ساری منتقل گردید. زله سال 1220 هجری قمری باعث تلفات جانی زیادی شد و شهر بیش از پیش رو به ویرانی نهاد.

    در دوران اخیر با عبور راه آهن از کنار شهر و احداث خیابانها و ساختمانهای دولتی بار دیگر ساری رو به آبادانی نهاد و امروزه یکی از شهرهای زیبای استان مازندران و شمال کشور است.

    مراکز دیدنی و تاریخی ساری :

    مجموعه فرح‌ آباد، برج رسکت، برج سلطان ‌زین العابدین، پارک ‌میرزا کوچک ‌خان، پناهگاه حیات وحش دشت ناز، امامزاده عباس، بنای امامزاده یحیی

    شهرستان آمل :

    شهر آمل از شهرهای بسیار قدیمی ایران در استان مازندران است. بعضی از مورخان و جغرافی نویسان سابقه‎ْ آن را به دوره پیشدادیان و کیائیان نسبت داده اند.

    شهر آمل با توجه به اشیا و سکه هایی که از آن بدست آمده در دوره ساسانی پایتخت یا مرکز آن منطقه بوده است. احتمالا مردم آمل در زمان حکومت مهدی خلیفه عباسی، به دین اسلام گرویدند و بعد از آن بناهای اسلامی در آنجا ساخته شد.

    اوایل قرن هفتم حسام الدین اردشیر مرکزیت را از ساری به آمل آورد و قصر خود را در آنجا برپا داشت. در سال 795 هجری قمری امیر تیمور گورکانی آمل و ساری را غارت کرد و فرمان قتل عام ساکنین آنها را صادر کرد و سه قلعه مهم از جمله ماهان سر را با خاک یکسان کرد.

    از آن پس آمل رو به ویرانی نهاد. آمل جدید در جوار شمال آمل قدیم بنا شده است و امروزه یکی از شهرهای آباد و زیبای شمال ایران به شمار میرود.

    مراکز دیدنی و تاریخی آمل :

    قلعه شاهندشت، حمام اشرف آمل، پل دوازده پله، امامزاده ابراهیم، امامزاده عبداله، آب گرم آهن، آب معدنی استراباکو، چشمه آب اسک، آبگرم رینه، آبشار شاهندشت لاریجان، دریاچه ساهون، خانه اربابی

    شهرستان بابل:

    بابل از شهرهایی است که در دوران اسلامی نیز وجود داشته و به نامهای مامطیران، مامطیر، بارفروش ده، بارفروش و بابل شناخته شده است.

    اولین نام این شهر مامطیر بود که در قرن دهم هجری بارفروش ده در محل آن بنا شد و هنگامی که محمد خالد حاکم آن بود بازار و عمارتی در آن بنا کرد. درسال 160 هجری قمری مازیار بن قارن مسجد جامع آن را بنا نهاد که شامل مساجد، عمارت، مدارس، دکاکین، سراها، بیوتات و سایه بود.

    بارفروش بعنوان مرکز تجاری بویژه در دوره صفوی از رونق، آبادی، وسعت و گستردگی برخوردار شد. شاه عباس اول فرمان داد باغ ارم را در قسمت جنوبی شهر بنا کنند.

    بابل در زمان فتحعلی شاه قاجار نیز اهمیت قابل توجهی پیدا کرد. قبل از انقلاب کبیر روسیه، بابل از طریق بندر مشهدسر (بابلسر) با کشور روسیه ارتباط تجاری داشت و به یکی از مراکز مهم بازرگانی استان مازندران تبدیل شده بود. بابل امروزی شهری آباد و زیباست.

    مراکز دیدنی و تاریخی بابل :

    کاخ بابل، پل محمد حسن خان، قلعه سلطان محمد طاهر، امامزاده قاسم

    شهرستان بابلسر :

    بابلسر در قدیم مشهدسر نام داشت. احتمالا این نام از واقعه شهادت امامزاده ابراهیم ابوجواب ملقب به اطهر، برادر امام رضا (ع) که در آنجا مدفون است، اخذ شده باشد.

    شهر فعلی بابلسر بیش از صد سال قدمت دارد و در مصب رودخانه بابل استقرار یافته است. این شهر در گذشته بعنوان بندر و مرکز تجارت ایران و روسیه رونق داشت.

    هنگامی که تجارت بین ایران و روسیه تقلیل یافت و بنادر ترکمن، نوشهر و انزلی آباد گردید، بندر بابلسر موقعیت خود را از دست داد، ولی در دوران اخیر بیش از نقاط دیگر شمال مورد توجه رضاشاه قرار گرفت و به صورت شهر کوچک، ولی زیبا درآمد که اکنون یکی از بهترین و زیباترین گردشگاهها و استراحت گاههای شمال ایران به شمار میرود.

    شهرستان بهشهر :

    ناحیه بهشهر که سابقا خرگوران نام داشت توسط شاه عباس خریداری شد و به دستور وی شهری در آنجا احداث شد. ماده دولت اشرف برای تاریخ بنای این شهر در سال 1021 هجری انتخاب شد و شهر جدید، اشرف البلاد نام گرفت که اقامتگاه شاه عباس اول در مازندران بود.

    بعد از احداث شهر، شاه عباس چندین هزار گرجی را به شهر اشرف کوچاند. شاه عباس هرگاه به مازندران می آمد اشرف را به دیگر نقاط آن ترجیح میداد. احتمالا اولین گروه نمایندگان ی انگلستان در اشرف البلاد به حضور شاه عباس رسیدند.

    اشرف البلاد در اثر جنگهای داخلی حملات ترکمن ها، افاغنه و حملات سپاهیان زند صدمات فراوان دید و به طور مکرر تخریب شد. نادر شاه هنگامی که اعزام جنگ باگی ها بود مدتی را در این شهر سپری کرد.

    محمد حسن خان قاجار علاقه زیادی نسبت به آن داشت و غالبا در این شهر اقامت میکرد، سکنه این شهر از اقوام مختلف تشکیل شده بود، از جمله مهاجران گرجی که شاه عباس آنها را از قفقاز کوچانده بود، همچنین گروهی از خانواده های طالشی لنگران که از سواحل دریای خزر آمده بودند و جمعی هم از ثات ها که یکی از قبایل ایرانی بود. بهشهر امروزی، شهری زیبا و جذاب است که آثار طبیعی و تاریخی فراوان دارد.

    مراکز دیدنی و تاریخی بهشهر :

    کاخ صفی آباد، عمارت و باغ صفوی، دریاچه عباس آباد

    شهرستان تنکابن :

    ناحیه تنکابن قبلا جزو گیلان بود و حد شرقی آن به نمک آبرود میرسید. خرم آباد (شهسوار) حاکم نشین نواحی قشلاقی و دو هزار حاکم نشین ییلاقی آن محسوب میشد. آثار و اشیایی که در ناحیه کلاردشت و تپه های اطراف بر حسب تصادف به دست آمده است، نشان میدهند که این منطقه در دوره های گذشته، آباد و از تمدن ویژه ای برخوردار بوده است.

    تنکابن یا شهسوار در گذشته ‌های دور رستمدار هم خوانده میشد. پادوسبانان تا زمان شاه عباس اول حکومت محلی این منطقه را در اختیار داشتند.

    از دوران صفویه تا سال 1209 هجری قمری که آغاز سلطنت آغا محمد خان قاجار است، این شهر فیض نامیده میشد. در دوره قاجاری نام آن مجددا تنکابن خواندند.

    پس از سقوط قاجاریه و با روی کار آمدن پهلوی اول نام این شهر شهسوار و با وقوع انقلاب اسلامی مجددا تنکابن شد. تنکابن امروزی شهری آباد و دیدنی است که پارک ملی خشکه داران یکی از مکانهای دیدنی این شهرستان میباشد.

    شهر چالوس :

    چالوس از شهرهای قدیمی استان مازندران است که در جلگه میانی سواحل دریای خزر واقع شده است. نام این شهر در گذشته های دور سالوس یا شالوس بود که در پیرامون آن دو شهر کوچک دیگر به نام کبیره و کچه نیز وجود داشته است.

    بعضی از علمای جغرافیانویس، چالوس را از آبادی های طبرستان دانسته اند. محمد بن اویس از امرای دوره تسلط خلفای عرب به دستور خلیفه معتصم به حکمرانی چالوس منصوب شد.

    محمد بن اویس خود در رویان (قسمتی از طبرستان) استقرار یافت و پسرش احمد را به حکومت چالوس گمارد. شهر چالوس در زمان حمله امیر تیمور تخریب شد و سپس تا قرن های متمادی به صورت روستایی کوچک درآمد. در دهه اول قرن حاضر با پشتیبانی دولت وقت آرام آرام به صورت شهری سازمان یافته درآمد و امروزه به شهری زیبا با امکانات فراوان جهانگردی تبدیل شده است.

    مراکز دیدنی و تاریخی چالوس :

    کاخ اجابت، کاخ چای خوران، آبشار اکاپل، آبشار هریجان، پارک جنگلی چالوس، پارک نمک آبرود، دریاچه ولشت، دریاچه سد دریوک، مرداب کندوچال

    شهر رامسر :

    رامسر که در دامنه جنگل و ساحل دریای مازندران در فضایی سرسبز واقع شده است، از شهرهای قدیمی استان مازندران به شمار میرود. در برخی منابع و متون تاریخی، سابقه و پیشینه آن را حدود ده قرن ذکر کرده اند.

    خاندان های بزرگی در شهر رامسر میزیستند که بیشتر آنها از سادات بودند. رامسر پیش از سال 1310 هجری قمری دهی آباد به نام سخت سر بود.

    از این سال به بعد تغییرات مهمی در آن صورت گرفت و هم اکنون این شهر تاریخی از بهترین تفرج گاههای شمال ایران بویژه از دیدگاه مسافران و جهانگردان خارجی است. رامسر شهری مجهز و کاملا توریستی است که آبشار رایج ده قلو یکی از مکانهای دیدنی آن میباشد.

    شهرستان سوادکوه :

    شهرستان سوادکوه که از ترکیب و توسعه فضاهای روستایی مناطق دره ای و کوهستانی شکل گرفته است، از مناظر زیبای طبیعی، اعتدال آب و هوا و پوشش گیاهی انبوه برخوردار است و با توجه به آثار دیدنی و تاریخی پل ورسک، غارهای مختلف، پل شاپور شیرگاه به یکی از کانون های جذب گردشگران تبدیل شده است. طبیعت این شهر کوهستانی و دره ای و بسیار زیباست.

    مراکز دیدنی و تاریخی سوادکوه :

    محله قدیم آلاشت، قلعه کنگو، برج لاجیم، پل ورسک

    شهرستان قائم‌ شهر :

    نام قدیم قائم شهر، علی آباد بود. علی آباد دهی بود که بقعه ای داشت و زیارت گاه اهالی اطراف بود. این بقعه تا سال 1326 هجری قمری باقی بود، ولی امروزه اثری از آن نیست، قصری از زمان شاه عباس در آن وجود داشت.

    این دهکده قدیمی که با پیوستن آبادی های دیگر به آن، به شهر مبدل شد، در سال 1314 شمسی شاهی نامگذاری شد، در دوره های اخیر مورد توجه قرار گرفت و بصورت شهر صنعتی درآمد.

    در برخی از متون تاریخی بین مسیر ساری به آمل از ناحیه ای به نام جمنو یا چمنو نام برده شده است که گفته میشود بعدا به علی آباد، شاهی و فعلا به قائم شهر معروف شده است و ظاهرا قدمت آن به دوران ساسانی یا دوران اسپهبدان طبرستان میرسد.

    مراکز دیدنی و تاریخی قائم شهر :

    دریاچه گل پل، چنار امامزاده یوسف رضا

    شهر محمود آباد :

    محمود آباد در گذشته پیش بندر آمل بود و بعنوان یکی از کانون های حمل و نقل کالاهای تجاری ایران و روسیه ایفای تقش میکرد. با توسعه بنادر نوشهر و انزلی از اهمیت آن کاسته شد.

    شهر محمود آباد امروزه یکی از شهرهای حاشیه ای دریای مازندران است که از تفرجگاههای ساحلی مناسب به شمار میرود. این شهر به انواع خدمات جهانگردی و گردشگاهی تجهیز شده است که سواحل دریای خزر از مکانهای دیدنی آن محسوب میشود.

    شهر نکا :

    در داده های متابع تاریخی و جغرافیایی تا دوره قاجار اطلاع دقیقی درباره نکا وجود ندارد، ولی در منابع جغرافیا نویسان قرون اولیه اسلامی از شهری به نام مهربان یا میردان در نزدیکی نکا امروزی یاد شده است.

    نکا امروزی از توسعه محله یا روستای تاریخ محله در جنب پلی بر روی رودخانه نکا، طی 70 سال اخیر بوجود آمده است. این شهر به علت عبور راه آهن سراسری و داشتن راه های ارتباطی مناسب، استقرار صنایع چوبی، انبارهای نفت و نیروگاه عظیم برق، به یکی از کانون های توسعه در استان مازندران تبدیل شده است. سواحل زیبا دارد و در نزدیک شبه جزیره میانکاله قرار گرفته است.

    مراکز دیدنی و تاریخی نکا :

    دریاچه استخر پشت، تالاب لپو پلنگان

    شهرستان نور :

    نور در گذشته به سولده معروف بود و از قدیمی ترین شهرهای مازندران غربی است. وجه تسمیه نور منتسب به رود نور است که به دلیل زلالی آب و انعکاس نور در آن به این نام خوانده شده است.

    شهر نور در زمانهای گذشته به سبب موقعیت طبیعی و سوق الجیشی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است، وجود قلاع و استحکامات متعدد در این منطقه و کجور، مبین این ادعا است. نور امروزی شهری زیبا و توسعه یافته است.

    مراکز دیدنی و تاریخی نور :

    کاخ تمیشان، خانه نیما یوشیج، قلعه بلده، آبشار سواسره، غار پیر زن خالی، پارک جنگلی نور

    شهرستان نوشهر :

    نوشهر که در سابق دهکده ای به نام خواجک یا خواچک بود، به علت وضعیت خاص ساحل و استعداد بندری که محل رفت و آمد کشتی های تجاری بود، مورد توجه خاص حبیب اله خان سردار خلعتبری پدر محمد ولی خان تنکابنی قرار گرفت و روی به آبادانی گذاشت و به حبیب آباد معروف شد.

    در سال 1305 بواسطه تغییرات زیادی که در سیمای حبیب آباد بوجود آمد، به ده نو تغییر نام داد و از آن پس با احداث ساختمانها و خیابانهای نوساز و توسعه شهر همراه با گسترش تاسیسات متعدد بندری و احداث اسکله در سال 13 نوشهر نامیده شد.

    مراکز دیدنی و تاریخی نوشهر :

    پارک جنگلی سی سنگان، دریاچه خضر نبی، بنای امامزاده طاهر و مطهر

    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86


    زنجان - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان زنجان

    استان زنجان که آن را فلات زنجان نیز می نامند، در ناحیه مرکزی شمال غربی ایران واقع شده است.

    استان زنجان با هفت استان هم مرز است. این استان از شمال به استان های اردبیل و گیلان، از شرق به استان قزوین، از جنوب به استان همدان، از جنوب غربی و غرب به استانهای کردستان و آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی محدود است.

    استان زنجان بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، دارای 7 شهرستان، 16 بخش، 16 شهر، 46 دهستان و 981 آبادی دارای سکنه است.

    استان مذکور از دو منطقه کوهستانی و جلگه ای تشکیل یافته است. مناطق کوهستانی این استان اغلب دارای قله های مرتفع هستند و در نواحی شمالی شهرستان زنجان، بخشهای مرکزی، طارم علیا، طارم سفلی، ماه نشان، ایلات قاقازان و در غرب و جنوب غربی آن، شهرستان خدابنده (قشلاقات افشار) قرار گرفته اند. سایر نقاط استان را مناطق جلگه ای یا دشتهای آن را در بر میگیرند.

    میزان بارندگی در این استان، سالانه 323 میلی ‌لیتر و میانگین تعداد روزهای یخبندان آن در طول سال 115 روز است. حداکثر مطلق دما در شهر زنجان 40 و حداقل آن 29- درجه سانتیگراد ثبت شده است.

    فصل سرمای منطقه از اوایل آذر ماه با بارش برفهای پیاپی که سراسر استان و به ویژه ارتفاعات را میپوشاند شروع میشود و معمولا تا اواخر فروردین ماه ادامه دارد. مهمترین بادهای استان مشتمل بر باد سرمه (مه) و باد گرم است.

    شهر زنجان :

    تاریخ بنای شهر زنجان را با سلطنت اردشیر بابکان همزمان دانسته ‌اند و در آن دوره‌، آن را شهین، یعنی منسوب به شاه می ‌نامیده ‌اند. این نام طی قرون و اعصار به زنگان و سپس به زنجان تبدیل شده است.

    در قرون چهارم و پنجم هجری قمری، زنجان به علت داشتن چراگاه ‌های وسیع، مورد توجه قبیله‌ ‌های ترک نژاد قرار گرفت و قبیله های گوناگون ترک در زنجان و نواحی مختلف آن بویژه در چمن سلطانیه، مسکن گزیدند.

    در حمله مغول، شهر زنجان و آبادی ‌های اطراف آن آسیب فراوان دید. سپس ایلخانان مغول به این شهر توجه فراوان نشان دادند، مخصوصا سلطان محمد خدابنده در توسعه این ناحیه کوشید.

    این شهر در سده های بعد نیز شاهد حوادث و رویدادهای اجتماعی، ی و مذهبی نظیر شورش علی محمد باب، مبارزات ملوک الطوایفی، نهضت مشروطیت، تاخت و تاز فئودالها، درگیری دموکراتهای آذربایجان و . بوده است.

    مراکز دیدنی و تاریخی زنجان :

    مسجد جامع زنجان، مسجد میرزایی، مسجد قلایر، کانون قرآن، مسجد اسحاق میرزا، مسجد خاتم، مسجد سلطانی، امامزاده سید ابراهیم، امامزاده موسی، امامزاده یعقوب، کوه ابدال، کوه بابا گیلدر، کوه بلقیس، کوه چال، کوه قبله داغ، کوه لعل کان، کوه سندران، رودخانه قزل اوزن، زنجان رود، ایجرود، چشمه وننق زنجان، چشمه آب گرم آبدال، چشمه آب گرم انگوران، چشمه الله بلاغی، بزینه رود، غار کتله خور گرماب، غارهای داش کسن، غار خرمته سر، غار گلجیک، منطقه انگوران، سد تهام، عمارت ذوالفقاری، بنای رختشورخانه، خانه شهردار، گنبد خرقان، ساختمان استانداری، حصار شهر زنجان، قلعه شمیران، قلعه سانسیر، قلعه اسماعیلیه، روستای شاه نشین، تپه صائین قلعه، روستای شیلا نور، حمام قیصریه، حمام جامی داداش، حمام میربها، پل میربهاء الدین، پل سردار، پل حاج سید محمد، کاروانسرای سر چم، معبد داش کسن

    شهرستان ابهر :

    منطقه ابهر و مناطق اطراف ابهرود (ابهر چای)، از نخستین زیستگاههای انسانی در ایران است و از پیشینه تاریخی طولانی برخوردار است.

    در هزاره دوم پیش از میلاد، دره ابهر رود از رونق قابل توجهی برخوردار بوده است درقرن نهم پیش از میلاد، مادها در این منطقه اتحادیه ای از قبیله‌ های گوناگون را بوجود آوردند که مقر آن در ابهر چای بوده است.

    در زمان روی کارآمدن حکومت ایلخانان و انتخاب سلطانیه بعنوان پایتخت، این منطقه به علت برخوردار شدن از شبکه های جاده ای اهمیت ارتباطی قابل توجهی به دست آورد. وجه تسمیه این شهر از واژه پهلوی (اوهر) گرفته شده است.

    اوهر به معنای محل بستن آب هاست. جایگاه نخستین خانه های این شهر، تپه ای باستانی به نام تپه قلعه است و در کناره راست ابهر رود جای دارد.

    این محل یکی از نخستین زیستگاههای انسانی منطقه زنجان بشمار میرود و حداقل از اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد مورد استفاده و محل ست جماعت های آغازین بوده است.

    مراکز دیدنی و تاریخی ابهر :

    بقعه پیر احمد، امامزاده زیدالکبیر، امامزاده محمد، امامزاده ابراهیم، امامزاده اسماعیل، بقعه ملاحسن، مسجد جامع ابهر، مسجد جامع قروه، ابهر رود، بنای چلبی اوغلی، ارگ سلطانیه، روستای ویر، علمدار تپه

    شهرستان خدابنده :

    شهرستان خدابنده در جنوب شرقی زنجان واقع شده است. در این منطقه ایلات خدابنده لو و افشار با اقوام بومی درهم آمیخته و نژادی را پدید آورده اندکه از نظر تیپولوژی به نژاد موسوم به زنجانی معروف شده است.

    شهرستان خدابنده دو شهر تاریخی سهرورد و سجاس را در خود جای داده است. جایگیری جماعت های انسانی و یکجانشینی آنان در این مناطق به اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره پنجم پیش از میلاد مربوط است.

    مراکز دیدنی و تاریخی خدابنده :

    مسجد جامع سجاس، بقعه قیدار نبی، امامزاده ابراهیم، امامزاده یحیی، خر رود، سجاس رود، روستای سجاس، روستای گرماب


    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86


    گیلان - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان گیلان

    استان گیلان با مساحت 14.711 کیلومتر مربع در میان رشته کوههای البرز و تالش در شمال ایران جای گرفته است.

    استان گیلان به واحد جغرافیایی جنوب دریای خزر تعلق دارد و با استانهای اردبیل در غرب، مازندران در شرق، زنجان در جنوب و کشور استقلال یافته آذربایجان و دریای خزر در شمال هم مرز و همسایه است. رود سفید تمشک که بین چابکسر و رامسر جاری است،‌ آن را از استان مازندران جدا میکند.

    بر اساس تقسیمات کشوری سال 1375 این استان به مرکزیت رشت، 12 شهرستان، 35 شهر، 30 بخش، 99 دهستان و 2763 آبادی دارد.

    شهرستان های استان عبارتند از : آستارا،‌ آستانه اشرفیه، بندر انزلی، رشت، رودبار، رودسر، شفت،‌ صومعه ‌سرا، تالش،‌ فومن، لاهیجان و لنگرود.

    تاریخ گیلان با تکیه بر پاره ای اشاره ها و کاوش های باستان شناختی به دوره پیش از آخرین یخبندان (بین 50 تا 150 هزار سال پیش) میرسد. با مهاجرت آریایی ها و دیگر اقوام به این سرزمین، از آمیزش مهاجران و ساکنان بومی منطقه، قوم های جدیدی پدید آمـدند که در این میان دو قوم گیل و دیلم اکثریت داشتند.

    از همان آغاز فرمانروایان این قوم از آزادی کامل برخوردار بوده اند و هیچگاه در برابر بیگانگان و یا در مقابل حکام دیگر، تسلیم نشده ‌اند و حتی به اطاعت دولت ماد در نیامده‌ اند.

    در قرن ششم پیش از میلاد،‌ گیلانیان با کوروش هخامنشی متحد شدند و دولت ماد را سرنگون کردند. در زمان ساسانیان، گیلان استقلال خود را از دست داد و اردشیر بابکان به یاری ارتشی مرکب از 300 هزار مرد جنگی و نزدیک به 10 هزار سواره گیلان را تسخیر کرد.

    پس از پیروزی عربهای مسلمان بر ایرانیان،‌ گیلان به مامن علویان تبدیل شد. در حدود سال 290 هجری قمری، مردم گیلان و دیلم کم کم به مذهب علویان روی آوردند و در گسترش آن نیز کوشش بسیار کردند.

    سلسله دیلمیان در دوران فرمانروایی خود به بغداد لشگر کشیدند و خلیفه عباسی را شکست دادند. مغولان در زمان اولجایتو موفق شدند برای مدت کوتاهی این سرزمین را تصرف کنند. گیلانیان در به قدرت رسیدن صفویان نقش مهمی را ایفا کردند.

    در زمان سلطنت شاه عباس اول،‌ گیلان استقلال خود را از دست داد. در سال 1071 هجری قمری، قوای روسیه به دستور پتر کبیر به گیلان حمله برد و رشت را تا سال 1145 هجری قمری در اشغال خود نگه داشت.

    گیلک ها در پیروزی انقلاب مشروطیت نیز سهمی عمده داشتند. آنها در سال 1287 هجری قمری تهران را فتح کردند. نقش مردم گیلان در نهضت میرزا کوچک خان جنگلی نیز از نمونه های درخشان تاریخ این سرزمین است.

    شهر رشت :

    شهر رشت در دوره پیش از اسلام و دست کم در دوره ساسانیان وجود داشته است .در زمانی که حکومت ساسانی رو به فروپاشی میرفت، حکمرانی مستقل این دیار را گیلان‌ شاه می ‌نامیدند.

    پس از غلبه مسلمانان بر ایران، اولین بار که نامی از رشت به میان آمد،‌ سال 61 هجری قمری بود. در زمان صفویه به ویژه در دوره‌ شاه اسماعیل صفوی، سرزمین گیلان به دو بخش :‌ بیه پس به مرکزیت رشت و بیه پیش به مرکزیت لاهیجان تقسیم میشد.

    حکومت بیه پیش از 943 هجری قمری به خان احمد گیلانی رسید و شاه طهماسب اول صفوی، حکومت بیه پس را نیز به او سپرد. سرانجام شاه عباس اول صفوی گیلان را تسخیر کرد. در سال 1045 هجری قمری، شهر رشت به دست استپان رازین روسی غارت شد.

    در سال 1722 میلادی نیز سپاهیان پتر کبیر، رشت را تسخیر کردند. سپس روس های بلشویک در جریان تعقیب هواداران تزار رشت را به تصرف خود درآوردند.

    رشت در طول تاریخ خود، وقایع اسف انگیز فراوانی را از سر گذرانده است. در زمستان 1246 هجری قمری، طاعون شدید در گیلان شایع شد و در حدود شش هزار نفر را از پای درآورد. 56 سال بعد شهر به آتش کشیده شد و خسارات فراوان دید. در سال 1316 هجری قمری در رشت شورش نسبتا دامنه داری علیه قانون خراج راهداری کارگزاران روس که از ساکنان دهستان ها دریافت میکردند به وقوع پیوست.

    به هنگام جنگ جهانی اول شهر رشت در معرض تاخت و تاز سپاهیان روس و بعد نیروهای انگلیسی و شورشیان محلی قرار گرفت و خرابی بسیار در آن به بار آورد. در سال 1920 میلادی ارتش سرخ باکو را تصرف کرد و وارد بندر انزلی شد.

    این کار موجب شد که حکومتی ضد انگلیسی به ریاست میرزا کوچک خان در رشت تشکیل شود. انگلیسی ها رشت را تخلیه کردند و با آتش زدن انبارهای خود و انهدام پل سفید رود، رهسپار بغداد شدند.

    قوایی از تهران عازم سرکوبی انقلابیون شد. به موجب قرارداد 1339 هجری قمری که بین دولت ‌های ایران و اتحاد جماهیر شوروی منعقد شد، گیلان و رشت از نیروهای روسی تخلیه شد.

    امروزه شهرستان رشت بعنوان مرکز راههای بازرگانی گیلان و بازار تجارت و واردات و صادرات مطرح است و بعنوان مرکز استان امکانات جهانگردی فراوانی دارد.

    مراکز دیدنی و تاریخی رشت :

    آرامگاه میرزا کوچک خان، مدرسه شاپور‌‌ رشت، آرامگاه میر نظام الدین، آرامگاه دکترحشمت، کاروانسرای لات، چشمه آب شورلاکان، چشمه چشماگل سه ‌شنبه، مسجد صفی، مسجد جامع جور، بقعه آکاشا، بقعه آقا سید دانیال، بقعه خواهر امام

    شهر آستانه اشرفیه :

    آستانه اشرفیه یکی از مراکز مهم مذهبی و زیارتی گیلان است. وجود مقبره حضرت سید جلال الدین در این شهر، اهمیت آن را دو چندان کرده است. این شهر در گذشته کوچان نامیده میشد.

    جلال الدین اشرف (ع) فرزند امام موسی کاظم (ع) در قرن چهارم هجری قمری به این شهر نقل مکان کرده، ولی در هیچ منبعی از آن ذکری به میان نیامده است. در حال حاضر، آستانه اشرفیه یکی از شهرستانهای پر اهمیت مذهبی، زیارتی و کشاورزی گیلان است.

    مراکز دیدنی و تاریخی آستانه اشرفیه :

    آرامگاه دکتر معین، آرامگاه آپیر جنگلی، آرامگاه آقا سید محمد، بقعه سیدجلال الدین اشرف

    بندر انزلی :

    قدیمی ترین زمانی که در متون تاریخی از انزلی یاد شده سال 863 هجری قمری است که در آن زمان یک دهکده کوچک بوده است.

    از اوایل دوره صفویه، این ناحیه مورد توجه انگلیسی ‌ها، روس ها و دولت مرکزی ایران که پایتخت آن قزوین بود، قرار گرفت. انگلیسی‌ ها در تجارت ابریشم گیلان با دایر کردن شرکت تجارتی در مسکو، راه رشت - بندر انزلی - بادکوبه به اروپا را رونق بخشیدند و انزلی به عنوان دروازه اروپا معروف شد.

    با روی کار آمدن پهلوی اول و توجه وی به بندر انزلی، این بندر بازسازی و اسکله های جدیدی در انزلی و غازیان ساخته شد و اداره بندر و کشتیرانی مجهز گشت. در حال حاضر بندر انزلی یکی از زیباترین شهرهای گیلان و مجهزترین بندر کرانه های دریای خزر است که سالانه هزارن تن کالا توسط کشتی، از آن خارج و یا به آن وارد میشود.

    مراکز دیدنی و تاریخی بندر انزلی :

    کاخ میان پشته، عمارت معتمدی، عمارت گمرک، عمارت شهرداری، بقعه بی بی حوریه، تالاب انزلی

    شهرستان تالش :

    تالش و تالیش را به عربی طبلستان می گویند. هشتپر مرکز این شهرستان وسیع است که در گذشته سفارود و پس از آن، کرگان رود نام داشت. تا زمان افشاریه، بخش جنوبی شهرستان تالش تابع حکومت لسگر بـود و بخش میانی آن تا آستارا تحت فرمان حکومـت ناو و طول قرار داشت و بخش شمالی آن را گشتاسفی یا گشتاسبی می‌ خواندند و مرکز حکومتی آن لنکران بود.

    پس از انعقاد قرارداد عهد نامه گلستان و ترکمنچای، تالش گشتاسبی از پیکر ایران جدا شد و سپس تالش اسپهبد و تالش کسگر که عمدتا تحت سلطه خوانین نمین اردبیل بود، دو قسمت شد.

    قسمت شمالی آن در محدوده شهرستان آستارا، تا سال 1342 تابع اردبیل باقیماند و قسمت جنوبی آن به پنج خان نشین به نامهای کرگانرود، اسالم، تالش،‌ دولاب (رضوان شهر)، شاندرمن و ماسال تقسیم و خمس‌ طوالش نامیده شد. تالش در یک منطقه زیبای جنگلی قرار دارد و مرکز آن شهر هشتپر است.

    مراکز دیدنی و تاریخی تالش :

    کاخ ضرغام السلطنه، آرامگاه سید شرفشاه

    شهرستان رودسر :

    شهرستان رودسر در زمان های قدیم به بخشی از رانکوه در شرقی ترین ناحیه گیلان تعلق داشت. این منطقه از شمال به دریای خزر، از جنوب به رودبار (عمارلو) و از غرب به دیلمان و لاهیجان محدود میشد. قدیمی ‌ترین نام رودسر کوتم است که شهر کوچکی در رانکوه بوده است.

    پس از آن، این شهرستان هوسم نام گرفت و آنچنان که در متون تاریخی آمده است، در سال 375 هجری قمری بازاری نیکو و مسجد جامع بزرگی داشته است. بعدها این شهر به دلایل نامعلومی رو به خرابی نهاد و در اواخر قرن نهم هجری قمری به رودسر (شهری که میان دو رود واقع است) تغییر نام داد. رودسر امروزی یکی از شهرهای بسیار زیبای استان گیلان است.

    مراکز دیدنی و تاریخی رودسر :

    قلعه بندبن قاسم آباد، پل آجری تمیجان، چشمه آب معدنی سجیران، مسجد جامع امیر بنده کلاچای، قعه آقا سید معین و آقا سید مبین

    شهرستان رودبار :

    با آنکه پیشینه تمدن رودبار و نواحی پیرامون آن، به دو هزار سال پیش از میلاد مسیح میرسد، در متون تاریخی کمتر به نام این شهر اشاره شده است.

    پس از اسلام طوایفی از شام و حلب به رودبار مهاجرت کردند و در آن ساکن شدند. بعدها، در زمان نادرشاه افشار، گروهی از کردهای قوچان و نواحی شمال خراسان نیز ناگزیر به ست در این شهر شدند. رودبار مرتفع ترین منطقه استان گیلان و منطقه ای کوهستانی میباشد.



    گلستان - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان گلستان

    استان گلستان به مرکزیت شهر گرگان حدود 22 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. استان گلستان از شمال به جمهوری ترکمنستان، از غرب به استان مازندران و دریای خزر، از جنوب به استان سمنان منتهی میشود.

    استان گلستان دارای هفت شهر به نامهای گرگان، بندر ترکمن، بندر گز، علی آباد، کرد کوی گنبد کاووس و مینو دشت و دارای 16 شهر و 16 بخش و 45 دهستان میباشد.

    در این استان اقوام مختلفی همچون ترک، ترکمن، بلوچ و قزاق، فارس، سیستانی و مازندرانی زندگی میکنند.

    شهرستان گرگان :

    شهر گرگان یا همان اسنرآباد بر اساس متون مکتوب، آثار تاریخی چندین هزار ساله دارد. بافت قدیمی به جا مانده در استرآباد غالبا متعلق به دوران صفویه، زندیه و علی الخصوص وابسته به سبک دوران قاجار است.

    در معماری بافت قدیم، عواملی مثل آب، زمین، تابش نور خورشید و همچنین عوامل اجتماعی و فرهنگی نقش بسزایی داشته است.

    گرگان توسط بارویی به طول شش کیلومتر محصور بوده است و بر نقاط مختلف این بارو و به فاصله های معین برج هایی قرار داشت که در آنها قراولان از شهر محافظت میکردند،‌‌‌‌ رفت و آمد از چهار دروازه انجام میگرفت.

    در حاشیه بیرونی باروها خندقی عمیق حفر شده بود که از خاک آن باروها را بنا کرده بودند. از اواسط حکومت قاجار استرآباد به سوی تخریب و ویرانی کامل رفت و در اوایل حکومت پهلوی اول باقی مانده آن هم از بین رفت و با معماری و فرم امروزی دوباره شکل گرفت.

    مراکز تاریخی و باستانی گرگان :

    کاخ اختصاصی :

    این عمارت که به کاخ اختصاصی معروف است، در محل پارک ‌شهر گرگان قرار دارد. بنای کاخ اختصاصی دو طبقه با ویژگی ‌های معماری دوران پهلوی است و از هنر معماری اروپایی متأثر شده است. در حال حاضر این کاخ و محوطه اطراف آن بعنوان کتابخانه عمومی مردم شهر گرگان مورد استفاده قرار میگیرد.

    کاخ شاسمن :

    این کاخ در شهر گرگان واقع شده و بنا به روایتی در سال 795 هجری قمری وسیله امیر تیمور در ساحل رودخانه ساخته شده است. برخی از سیاحان و جغرافیدانان از این کاخ نام برده ‌اند که از آن جمله میتوان به حافظ ابرو اشاره کرد.

    طبق گفته وی این کاخ بعد از این که امیرتیمور سراسر مازندران را مورد تاخت و تاز قرار داد جهت اقامت وی در شهر گرگان ساخته شد.

    بنای اولیه این کاخ، قلعه ‌ای بود که در سال 761 هجری قمری توسط ابوبکر شاسمانی (حاکم شاسمان) احداث شده بود. در سال 795 بجای قلعه، قصر فعلی ساخته شده و امیرتیمور زمستان آن سال را در آنجا گذرانده است.

    کاخ آغا محمد خان :

    این بنا توسط آغا محمد خان قاجار ساخته شده و در شهر گرگان قرار دارد. ویژگیهای معماری و اسلوب ساخت بنا نشانگر آن است که بنا به قرن 12 هجری قمری مربوط است.

    سد اسکندری ( دیوار دفاعی ) :

    این دیوار دفاعی که به نامهای سد قزل ‌آلان، سد اسکندر و سد فیروزه نیز معروف است، در قسمت شمال گرگان و گنبد واقع شده و از غرب به شرق کشیده شده است.

    در مسیر دیوار دفاعی، برج ‌ها و قلعه ‌های حفاظتی به فواصل مختلف بنا شده و آثار آن امروز به صورت تپه‌ هایی در حاشیه دیوار به جا مانده است. ساختمان‌ قلعه‌ ها و باروها، عمدتا بوسیله آجرهای چهارگوش بزرگ ساخته شده است.

    گفته میشود که این دیوار بر اثر عوامل جوی و انسانی آسیب دیده و تخریب شده است. قسمت‌ هایی از دیوار دفاعی که از دست عوامل تخریبی مصون مانده است، با ارتفاعی در حدود 3 تا 5 متر و عرض 10 متر از فاصله بسیار دور به صورت سدی نظر هر بیننده ‌ای را به سوی خود جلب می ‌نماید.

    تورنگ تپه :

    تورنگ تپه که یکی از عظیم‌ ترین و غنی‌ ترین تپه‌ های باستانی استان گلستان بشمار می ‌آید، در فاصله تقریبی 25 کیلومتری شمال شرقی گرگان قرار دارد.

    این تپه با وسعت بسیار و ارتفاع چشمگیر در مجاورت روستای تورنگ تپه واقع شده و بر استخر آبی بزرگ مشرف است. قدمت آن به استناد گزارشات و نتایج بررسی ‌ها و کاوشهای باستان ‌شناسان خارجی به هزاره سوم قبل از میلاد یعنی پنج‌ هزار سال پیش میرسد.

    عمده ‌ترین آثاری که در خلال حفریات و کاوش ‌های علمی از لایه ‌های مختلف تپه مذکور به دست آمده، شامل آثار معماری (با مصالح خشتی)، سفالینه‌ ها، ظروف، اشیا و دیگر ادوات مورد نیاز روزمره زندگی و ابزارآلات برنزی است.

    این تپه به لحاظ ارزشهای تاریخی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و همانند سایر آثار ثبتی، حفاظت آن بوسیله سازمان میراث فرهنگی استان گلستان انجام میپذیرد.

    پل آق قلا :

    پل تاریخی آق ‌قلا در فاصله هجده کیلومتری شمال گرگان و در ابتدای شهر آق ‌قلا بر روی رودخانه گرگان احداث شده است. این پل 74 متر طول دارد و در دو طرف آن جان ‌پناهی به ارتفاع یک متر و نیم ایجاد شده است.

    این پل، چهار چشمه (طاق) دارد و پایه ‌های آن در جهت شرقی و مخالف جریان آب به موج‌ شکن‌ هایی تجهیز شده ‌اند. پایه‌ های پل در جهت غربی با آجر و اشکال هندسی تزیین شده است. پل آق ‌قلا در قرن نهم هجری قمری بنا شده و در ادوار بعدی خصوصا در دوره صفویه بازسازی و مرمت شده است.

    جاذبه های طبیعی گرگان :

    پیرگرده :

    کوه جنگلی پیرگرده در فاصله 25 کیلومتری جنوب شرقی گرگان و در هشت کیلومتری روستای چهار باغ قرار گرفته است. ارتفاع این کوه حدود 3200 متر است و سرچشمه رودهای چهار باغ، آب قزاق و باغشاه میباشد.

    کوه جنگلی تاور آب :

    کوه جنگلی تاور آب در 21 کیلومتری جنوب شرقی گرگان و در فاصله 5 کیلومتری شمال روستای چهار باغ واقع شده است. این کوه حدود 2950 متر ارتفاع دارد و سرچشمه‌ رودهای چهار باغ خاصه رود و آب قزاق میباشد.

    کوه جنگلی تل ‌انبار :

    کوه جنگلی تل ‌انبار در فاصله 23 کیلومتری جنوب گرگان و در 6 کیلومتری شمال غربی روستای چهار باغ قرار گرفته است. ارتفاع آن از سطح دریا 3030 متر است و سرچشمه رودهای چهار باغ، سوته ‌رود و خاصه رود میباشد.

    کوه چلبه :

    کوه نیمه جنگلی چلبه در فاصله 31 کیلومتری جنوب شرقی گرگان و در 5 کیلومتری غرب روستای سیاه‌ مرزکوه دهستان کتول قرار گرفته است. ارتفاع این کوه حدود 2840 متر و سرچشمه رود باغشاه رودبار و سیاه مرزکوه میباشد.

    زرشک کوه :

    کوه نیمه جنگلی زرشک‌ کوه در 24 کیلومتری جنوب گرگان و در فاصله 7 کیلومتری شرق روستای حاج ‌آباد واقع شده است. ارتفاع این کوه حدود 2770 متر و سر چشمه سوته‌ رود و خاصه رود میباشد.

    کوه جنگلی زیلان :

    کوه جنگلی زیلان در 27 کیلومتری جنوب شرقی گرگان و در فاصله 8 کیلومتری جنوب غربی روستای خولین دره در دهستان کوهپایه قرار دارد. ارتفاع این کوه حدود 2810 متر و سرچشمه رودهای چل ‌چلی، امامزاده قتور و خولین ‌دره میباشد.

    کوه سرچال :

    این کوه در 29 کیلومتری جنوب شرقی گرگان و در فاصله 3 کیلومتری جنوب روستای چهار باغ دهستان کوهپایه قرار گرفته و حدود 2730 متر ارتفاع دارد.

    کوه سرلیسه :

    این کوه نیمه جنگلی در 26 کیلومتری جنوب گرگان و در فاصله 5 کیلومتری شمال روستای شاه ‌کوه پایین دهستان کوهپایه واقع شده است. ارتفاع کوه سرلیسه 2910 متر است.

    کوه گاوکشان :

    این کوه در 37 کیلومتری جنوب گرگان و در فاصله 6 کیلومتری جنوب شرقی روستای شاه کوه پایین قرار گرفته است. ارتفاع این کوه حدود 3813 متر است.

    کوه گاو‌کشان سرچشمه رودهای سرتنگه‌، چهارده و آب ترودبان میباشد. دامنه ‌های شمالی این کوه به شهرستان گرگان ودامنه ‌های جنوبی آن به شهرستانهای شاهرود و دامغان مشرف است.

    کوه میلانه :

    این کوه در 24 کیلومتری جنوب غربی گرگان و در 2 کیلومتری شمال روستای حاجی ‌آباد قرار گرفته است. ارتفاع این کوه جنگلی 2735 متر است و سرچشمه رودخانه پاییز بن رودبار نیز میباشد.

    کوه جهان نما :

    این کوه در ارتفاعات جنوبی شهر گرگان و جنوب شرقی کردکوی واقع شده و جزو سلسله جبال البرز شرقی محسوب میشود. این کوه 3086 متر ارتفاع دارد و نام خود را از روستایی که در دامنه آن واقع شده گرفته است. کوه جهان‌ نما یکی از مهمترین زیستگاه ‌های حیات ‌وحش استان گلستان است.

    کوه هلالان :

    این کوه در 42 کیلومتری جنوب غربی گرگان و در فاصله 8 کیلومتری روستای زردوان قرار گرفته است. ارتفاع این کوه از سطح دریا حدود 2850 متر است.

    دامنه‌ های شمالی این کوه به شهرستان گرگان و دامنه جنوبی آن به شهرستان دامغان مشرف است و در شمار قلل البرز شرقی محسوب میشود.

    گرگان رود :

    این رودخانه از کوههای آلاداغ در بجنورد سرچشمه میگیرد و در مسیری به طول بیش از 200 کیلومتر، پس از عبور از دره‌ های پر پیچ و خم کوهستانی، صحرای کلان، پیرامون شهر گرگان، گنبدکاووس، دشت گرگان و شهر آق‌ قلعه در نقطه‌ ای به نام خواجه نفس وارد دریای مازندران میشود.

    رودخانه گرگان رود حرکتی آرام دارد، اما در مواقع بارندگی و سیلاب به علت عبور از زمینهای رسی، گل ‌آلود میشود. در حال حاضر سدی بر روی آن احداث شده و از آب آن استفاده‌ های زراعی به عمل می ‌آید.

    وجود دریاچه، سد و مسیر آرام و پر آب آن، امکانات قابل توجهی برای بهره ‌برداری جهانگردی، به ویژه در زمینه ورزش ‌های آبی فراهم کرده است.

    رودخانه آلستان :

    رودخانه آلستان از دامنه شمالی کوه قرقلند در 47 کیلومتری جنوب شرقی گرگان سرچشمه میگیرد و از دره غربی کوههای "نیله ‌ته" و "گندی" رو به سوی شمال غربی سرازیر میشود و پس از طی 7 کیلومتر با ریز آبه ‌ای که از سر چشمه ‌سارهای دامنه شمالی کوه "بی ‌در" جاری است مخلوط میشود و پس از عبور از روستای آلستان با رودخانه "سیاه مرز کوه" مخلوط میشود و توامان رودبار محمد را پدید می ‌آورند.

    رودخانه آناسخیوگ :

    این رودخانه از دامنه غربی کوه بیگلو در 30 کیلومتری شمال شرقی کلاله دشت گرگان سرچشمه میگیرد و رو به سوی جنوب غربی و سپس به طرف جنوب جریان می ‌یابد. در‌ روستای تنگر با رودخانه مادرسر مخلوط میشود و رودخانه دهانه را پدید می ‌آورند.

    رودخانه اسماعیلک :

    رودخانه اسماعیلک از دامنه جنوبی ارتفاعات شمالی بخش کوکلان در 45 کیلومتری شمال شرقی کلاله شهرستان گرگان سرچشمه میگیرد و رو به سوی جنوب شرقی جریان می ‌یابد و در روستای عرب به رود قرناوه میریزد.

    رودخانه انجیلاب :

    این رودخانه از دامنه شمالی کوه جوزبند در 13 کیلومتری جنوب گرگان سرچشمه میگیرد و به نام رودخانه "تول ‌چشمه" رو به شمال سرازیر میشود.

    پس از طی حدود 8 کیلومتر به انجیلاب تغییر نام میدهد و به سوی شمال غربی از کوهستان خارج میگردد. پس از عبور از شرق روستای فتح ‌باغ با ریزآبه ‌های جنوبی مخلوط شده و در دشت گرگان محو میشود. مازاد آب این رودخانه در فصلهای پر آب به رودخانه "قره‌ سو" میریزد.

    رودخانه خوانین دره :

    این رودخانه که به آن راست دره نیز می ‌گویند از دامنه کوه‌ های "زیلان" چل ‌چلی در 30 کیلومتری جنوب شرقی گرگان سرچشمه میگیرد و نخست روستای "خولین دره" را سیراب میکند و در 2 کیلومتری غرب روستای "نرسو" به رودبار محمد آباد میریزد.

    رودخانه دره بزپل :

    این رودخانه از دامنه کوه امام ابوالقاسم و کوه گاوکشان در 39 کیلومتری جنوب غربی گرگان سرچشمه میگیرد و به نام آب تورودبار از دره جنوبی باری کوه رو به غرب روان میشود.

    پس از طی حدود 8 کیلومتر کوه حاج ‌قلی را از دامنه غربی دور زده و از طریق دره شرقی کوههای "هلالان" و "خوشی" رو به شمال غربی متوجه میگردد و به نام دره بزپل از میان جنگل عبور میکند و در دامنه غربی کوه سنگ تراشان به آب دره شمشیربر میریزد.

    رودخانه بارچلی :

    این رودخانه از منطقه ‌ای به نام زرجو واقع در دامنه غربی کوهی به همین نام در 42 کیلومتری جنوب شرقی گرگان سرچشمه میگیرد و پس از عبور از روستاهای چلی ‌بالا و چلی ‌پایین در روستای بسی ‌سر به رودبار محمد آباد میریزد.

    رودخانه قره سو :

    این رودخانه از مازاد آب رودخانه ‌های امامزاده و گرماب دشت در 16 کیلومتری شمال شرقی گرگان تشکیل میشود و با عبور از دهستان استرآباد، روستاهای دهستان مزبور را سیراب کرده و به نواحی سدن رستاق شرقی و سدن رستاق غربی وارد میشود.

    در این ناحیه روستاهای یامپی، قرنجیک، گمیشلی دولی و کفشی را سیراب میسازد و رو به سوی جنوب غربی به دهستان جعفربای جنوبی وارد میشود و پس از قطع را‌آهن گرگان - بندر ترکمن و راه اتومبیل‌ رو و خط آهن ساری - بندر ترکمن، در روستای ساحلی قره ‌سو به دریای خزر میریزد.

    در فصلهای بارانی و یا بارندگی‌ های شدید، مازاد آب رودخانه‌ های دبه‌ دار، چهل و چهار آب، انجیلاب، فسن رود، شصت کلا و خشکه ‌رودبار به ترتیب از شرق به غرب به این رودخانه میریزد.

    رودخانه وجا دره :

    این رودخانه از دامنه غربی کوه قلعه موران، در فاصله 53 کیلومتری شرق گرگان سرچشمه میگیرد و از دره میان کوههای چخماقی در شمال و آقندوکمر در جنوب رو به غرب جریان می ‌یابد.

    در روستای زرین ‌گل به سوی شمال غرب منحرف شده و به دشت گرگان وارد میگردد و به مصرف کشاورزی میرسد. مازاد آب این رود در فصلهای پر باران و سیلاب ‌های بزرگ به رود گرگان میریزد.

    رودخانه گرماب‌ دشت :

    رودخانه گرماب ‌دشت از تلاقی آب‌ چل ‌چلی با ریزآبه ‌ای که از دامنه شمال غربی کوه یزدکی واقع در منطقه اسب ‌چر سرچشمه گرفته است، در نقطه‌ ای به فاصله 27 کیلومتری جنوب شرقی گرگان تشکیل میگردد و به نام رودخانه باغشاه از دره جنوبی کوه اولنگ رو به غرب روان میگردد.

    در منطقه ‌ای به نام سفالین با آب قزاق مخلوط میشود و پس از عبور از گرماب ‌دشت به همین نام تغییر نام داده و در دامنه غربی کوه اولنگ با آب جوزولی پیوند می‌ یابد و رو به سوی روستای توتان از منطقه غوله سنگ عبور میکند.

    پس از عبور از دامنه غربی تپه ابراهیمو به دشت گرگان وارد میشود. در این منطقه نخست با رودخانه دیه‌ دار مخلوط میگردد و پس از عبور از روستای فیض ‌آباد و آلو کلاته به رودخانه قره‌ سو میریزد.

    آبشار باران کوه :

    آبشار باران کوه یکی دیگر از آبشارهای زیبای استان گلستان است که در کیلومتری جنوب غربی گرگان و در مسیر رودخانه شصت کلا و پارک جنگلی باران کوه واقع شده است.

    آبشار زیارت :

    آبشار زیارت از آبشارهای زیبای استان است که در روستایی به همین نام از توابع شهرستان گرگان واقع شده و در فصول مساعد سال پذیرای علاقمندان به تفریح و تفرج در طبیعت میباشد.

    منطقه جنگلی ناهارخوران :

    منطقه جنگلی ناهارخوران یکی از کانونهای مورد علاقه و استفاده شهروندان گرگانی، توریست‌ های بین راهی و دوستداران طبیعت است.

    این ناحیه اردوگاه جهانگردی مجهزی دارد. امکانات تفرجگاهی این ناحیه جنگلی مشتمل بر میز، نیمکت، آب آشامیدنی، سرویس بهداشتی و نمازخانه است که در اختیار مراجعه کنندگان قرار میگیرد. همچنین هتل، رستوران و کمپینگ نیز دارد.

    پارک جنگلی قرق :

    این پارک در 24 کیلومتری شرق گرگان و در مسیر جاده اصلی گرگان مشهد قرار دارد و مشتمل بر پارک وحش، تاسیسات رفاهی و پارک بازی میباشد. پارک جنگلی قرق از تفرجگاه‌ های مهم گرگان است که در تمام طول سال مورد بهره ‌برداری وسیع قرار میگیرد.

    منطقه حفاظت شده جهان ‌نما :

    منطقه حفاظت شده جهان‌ نما که از نام یک دهکده ییلاقی در دامنه آن اقتباس شده است، در سال 1352 بر اساس مصوبه شورای عالی حفاظت محیط زیست با وسعتی معادل 30650 هکتار بعنوان منطقه حفاظت شده اعلام گردید.

    این دهکده و دهکده‌ های متصل به آن مانند سعدآباد محله، آب دره و غیره که در درون منطقه حفاظت قرار گرفته ‌اند، از سالهای قدیم محل گذران اوقات فراغت مردم گرگان بوده است.

    این منطقه در ارتفاعات جنوب گرگان و جنوب شرقی کردکوی قرار گرفته است. پست‌ ترین نقطه آن 600 متر و بلندترین نقطه آن 1068 متر از سطح دریا ارتفاع دارد.

    پوشش گیاهی منطقه به دلیل شرایط آب و هوایی مناسب بسیار متنوع است، ولی متاسفانه در اثر دخل و تصرفات انسانی و چرای مفرط و بی ‌رویه دام‌ ها و احداث جاده‌ ها و امثالهم دچار تغییرات و مشکلات شده است. به طور کلی جامعه غالب گیاهی منطقه عبارتند از :

    درختان پهن برگ همراه با علفزارها و بوته‌ زار و گونه ‌های ارس و درختچه ‌های پهن برگ شامل راش، آزاد، زرشک، ممرز، سرخدار، کلاه میرحسن، بلند بازو، نمدار، گل‌‌ گاوزبان، کچف، ارس و درمنه. از زیستگاه ‌های عمده منطقه، ترکت را میتوان نام برد که بخشی از منطقه امن جهان ‌نما را تشکیل میدهد و زیستگاه عمده مرال شوکا، پلنگ، خرس، خوک وحشی و گرگ است.

    یکی دیگر از زیستگاه ‌ها چلستان است که در محدوده آن مرال، خرس، گرگ، پلنگ و قوچ و میش و کل و بز یافت میشود.

    البته گاو موزی‌ کش و زیستگاه ‌های اطراف آن منطقه مناسبی برای مرال، شوکا، خرس، پلنگ و دیگر گونه‌ های جنگل ‌زی است که در جنوب آن قوچ و میش زیست میکند. زیستگاه‌ های قلقله، آق‌ رضا،چکل گدا، لنده‌ کوه، تالو، خوش‌ دستی، لندو و مغزی از زیستگاه ‌های کل و بز و قوچ و میش است و در بعضی از قسمتهای آن مرال نیز زیست میکند.

    زیستگاه ‌های شربت، کولیجال، سوته و گرمه توهم محل زندگی خرس، شوکا، مرال و پلنگ است و در قسمتهای صخره ‌ای آن کل و بز زیست میکنند. منطقه حفاظت شده جهان ‌نما به علت کوهستانی بودن منطقه و پوشش بوته‌ زاری و علفزاری در کنار درختزارهای تنک، گونه ‌های بسیار با ارزشی از پرندگان را در خود جای داده است که در بین آنها کبک دری، عقاب طلایی و هما نیز دیده میشود.

    در جهان ‌نما گونه ‌های مختلفی از پرندگان مانند شکاری ‌‌ها، لاشخور‌ها، طرقه ‌ها، جغدها، کبوترها، زنبور‌ خورها، سسک‌ ها، سعوها، عقاب ‌ها، کلاغ‌ ها، زرد پره‌ ها و غیره را میتوان مشاهده کرد.

    دارانی مانند مرال، شوکا، کل، بز، قوچ،‌ میش، پلنگ، خرس، گرگ، راسو، شغال، خارپشت‌ ها و دو زیستان نیز در منطقه یافت میشود که به علت شکار بی‌ رویه، تعداد جمعیت آنها شدیدا کاهش یافته است.

    چشمه ‌سارهای زیادی در داخل منطقه حفاظت شده و محیط ‌های اطراف آن وجود دارد که سرچشمه بسیاری از رودخانه‌ های بزرگ و کوچکی است که به عنوان ذخایر منابع آبی محسوب میشود که به خارج از منطقه جریان می یابند. در ذیل به تعدادی از رودخانه‌ و چشمه‌ های مهم منطقه حفاظت شده جهان ‌نما اشاره میشود :

    رودخانه ‌های سفید رود، ترکت، مغزی، چهار باغ. چشمه‌ های زیارت، مغزی، مارسنگ، اسبومرگاه، شاه‌ پسند، ‌ترکت، حاجی‌ آباد، گچیان، مراد چشمه، قل ‌قله، وارا، خوش ‌دستی، کلی چال، قورمه ‌تو، پاییزین، قلعه سرک.

    اماکن زیارتی و مذهبی گرگان :

    مسجد جامع گرگان :

    بنای اصلی مسجد جامع گرگان در محله نعلبندان این شهر واقع شده است. با توجه بوجود مناره‌ آجری دوره سلجوقی، بنای اولیه مسجد نیز به همان دوره تعلق دارد و در دوره‌ های بعدی به طور گسترده بازسازی، تعمیر و تزیین شده است.

    در حال حاضر به غیر از مناره، اثر دیگری از بنای اولیه مسجد برجای نمانده است. بیشتر بازسازی‌ ها در دوره تیموری، صفوی و دوره حاضر صورت گرفته است.

    بنای مسجد با طرح مربع مستطیل، وسعتی حدود 1600 متر مربع را در بر میگیرد و شامل صحن وسیع مستطیل شکل، ایوان‌ های شرقی و غربی، شبستان‌ های چهار گوشه بنا، ورودی ‌های شمالی و جنوبی، مناره دوره سلجوقی و کتیبه‌ ها و سنگ ‌نوشته‌ های تاریخی است.

    مناره آجری بنا با طرح استوانه ‌ای تزیین آجرکاری و کتیبه کوفی آجری دارد و قابل مقایسه با دیگر مناره ‌های دوره سلجوقی است.

    به نظر میرسد که بخش فوقانی منار ویران شده و به جای آن یک ماذنه چوبی در دوره‌ های بعد جایگزین شده است.

    از آثار نفیس و تاریخی مسجد میتوان به در و منبر چوبی منبت ‌کاری شده و فرامین و سنگ نوشته ‌های پادشاهان صفوی و افشاریه اشاره کرد. در قدیمی و منبت‌ مسجد کتیبه‌ ها و کنده کاری‌ های زیبایی دارد که برای نگهداری و حفاظت برداشته شده و بجای آن در جدیدی قرار داده شده است.

    منبر نفیس و تاریخی مسجد نیز دارای کتیبه‌ هایی است که بر اساس متن آنها، این مسجد و منبر یک بار در سال 895 هجری قمری در زمان پادشاهی معین ‌الدین ابوالقاسم بابر (حاکم هرات) توسط امیر بابا حسن فرماندار استرآباد تعمیر و بازسازی شده و بار دیگر در سال 10 هجری قمری در زمان شاه عباس اول توسط قطب‌ الدین احمدبن ملا علی استرآبادی و سرانجام به سال 1157 هجری قمری در زمان نادرشاه افشار توسط حاجی قربان آقا مجددا تعمیر و بازسازی شده است.

    فرامین و وقف ‌نامه‌ های موجود در مسجد دارای تاریخ‌ هایی از اوایل دوره صفوی تا اوایل دوره قاجاریه است و موضوعات مختلفی را شامل میشود.

    مسجد گلشن :

    این بنا نزدیک چهار راه میدان شهر گرگان واقع شده است. بنای اولیه مسجد را به دوره صفویه منسوب میدانند که در دوره قاجاریه تعمیر و بازسازی شده است.

    این مسجد در سالهای اخیر علیرغم ثبت تاریخی، تخریب و مسجد جدیدی با اسلوب مشابه مسجد قدیمی جایگزین آن شده است. گفته میشود که ایوان جنوبی مسجد به بنای اولیه مربوط است، اما ظاهر بنا نشان میدهد که به صورت کامل بازسازی و تزیین شده است.

    مسجد امام حسن ‌عسگری (ع) :

    این مسجد در شهر گرگان واقع شده است. بنای فعلی آن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احداث شده و فاقد جنبه‌ های تاریخی و هنری است. آنچه که به اهمیت تاریخی این بنا مربوط میشود، یک قدمگاه نسبتا‌ قدیمی است که در کنار مسجد واقع شده است.

    امامزاده روشن :

    این آرامگاه در روشن ‌آباد گرگان در وسط باغ و قبرستان واقع شده است. ساختمان اصلی این بنا به قرن نهم هجری قمری تعلق دارد. دو لنگه در نفیس آن تاریخ سال 865 هجری قمری را دارد. این بنا در نتیجه تعمیرات دوره ‌های بعد به صورت جدیدی درآمده است.

    صندوق روی مرقد دارای تاریخ 875 هجری قمری است و نام سازنده آن، استاد حاجی عبداله که به خط رقاع بر روی آن حک شده است. این بنا تحت شماره 358 به ثبت تاریخی رسیده است.

    امامزاده نور (اسحاق) :

    امامزاده اسحاق‌ بن‌ موسی بن جعفر یکی از مفاخر معنوی و شهر گرگان، در محله سرچشمه این شهر واقع شده و بنای آن قدمتی 600 ساله دارد. اسحاق ‌بن موسی ‌بن جعفر برادر تنی حضرت امام رضا (ع) است. اکثر کسانی که به زیارت این امامزاده می ‌آیند دانشجویان، محصلین و افراد زیر 30 سال هستند.

    یکی از نکات جالب و دیدنی در خصوص این امامزاده آن است که هنگام تحویل سال نو بیش از دو هزار نفر در امامزاده نور گرگان تجمع میکنند و پس از پایان مراسم تحویل سال به همه آنها کارتهای تبریک، نقل و سکه اهدا میشود.

    امامزاده هندیجان :

    این امامزاده در 25 کیلومتری جنوب روستای هندیجان نوکنده گرگان و در دامنه رشته کوه البرز و در مسیر جاده کوهستانی نوکنده به دامغان قرار دارد و یکی از زیارتگاه ‌های مردم بومی محسوب میشود.

    بازار قدیمی گرگان :

    این بازار به بازار نعلبندان معروف است و در داخل بافت قدیم شهر گرگان بعد از میدان شهرداری قرار دارد. در بافت قدیم گرگان، ابنیه تاریخی مذهبی،‌ آب ‌انبارها،‌ کاروانسراها و تیمچه نیز وجود دارد.

    بازار قدیمی گرگان در روزگاران گذشته از جمله مراکز مهم داد و ستد کالا، توزیع و نشر افکار و عقاید فرهنگی اجتماعی بوده است. این بازار اگر چه در اثر گذشت زمان و عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تحول یافته، معهذا امروزه نیز بعنوان مرکز کالبد اصلی شهر، محل داد و ستد کالا و تجمع فروشندگان و خریداران کالا میباشد.

    لازم به ذکر است که در سالهای اخیر، توسعه و گسترش بی ‌رویه فضاهای شهری و شهرسازی به بافت قدیمی شهر، به محلات و فضاهای موجود آن آسیب رسانده و موجب تغییراتی در چهره اصلی بافت قدیم شده است.

    بازار قدیمی گرگان که قدمتی دیرینه دارد، از نظر سبک معماری و راسته‌ های مربوطه، یکی از زیباترین بازارهای استان منطقه شمال ایران محسوب میشود. این بازار یکی از مراکز مهم عرضه انواع محصولات بومی و غیر بومی است و محصولات مهم صنایع دستی آن، بویژه دستبافت ‌های ترکمنی معروفیت خاصی دارد.

    شهرستان بندر ترکمن :

    شهر ترکمن از شهرهای غرب استان گلستان است که از طرف شمال به جمهوری ترکمنستان و از طرف جنوب شرقی به شرستانهای گرگان و علی آباد و از طرف جنوب به شهرستان کردکوی و از طرف غرب به دریای مازندران و شهرستان بندر گز ارتباط دارد. این شهرستان‌ 190 هزار کیلومتر مربع مساحت دارد و دارای 2 بخش 30 دهستان و 2 شهر بندر ترکمن و گمیشان میباشد.

    از مهمترین ویژگیهای این شهرستان موقعیت صیدگاهی و گردشگری آن است. جاذبه های گردشگری آن عبارتند از تالاب گمیشان و صیدگاههای مجاور آن که با وجود پرندگان آبزی و کنار آبزی که پیوسته چشم انداز طبیعی و زیبایی دارد. در فصل مهاجرت پرندگان با ورود پرندگان مهاجر بر زیبایی آن می افزاید.

    جاذبه های طبیعی بندر ترکمن :

    آشوراده :

    یکی از جلوه‌ های تماشایی استان گلستان، همچون سایر نواحی شمالی ایران، وجود روستاهای زیبا بویژه در دل جنگلهای آن است. گذر از این روستاها و بازدید از آداب و رسوم آنان و توقف در کنار مردم با صفا و مهربان آنها، خاطره ‌ای فراموش ‌نشدنی برای هر علاقه ‌مند به سفر و تفرج فراهم می ‌آورد. از جمله این روستاها میتوان به ناحیه روستایی آشوراده اشاره کرد.

    آشوراده از جمله نقاط دیدنی و تماشایی استان گلستان و از توابع شهرستان بندر ترکمن است که در 25 کیلومتری مرکز استان یعنی شهر گرگان واقع شده است. آشوراده به شکل جزیره است و آب و هوای معتدل و مرطوب دارد. زبان مردم این جزیره فارسی و ترکی است. همه مردم، مسلمان و پیرو مذهب شیعه یا سنی هستند.

    این جزیره زیستگاه‌ مناسبی برای انواع جانوران است و همواره یکی ازجزیره ‌های دیدنی و توریست ‌پذیر استان گلستان محسوب میشود. تماشای صید ماهیان خاوری، اسکله، تاسیسات بندر ترکمن سواحل جزیره آشوراده از جاذبه ‌های این ناحیه بشمار می ‌آید.

    دریای خزر :

    مهمترین منابع آبی جذب جهانگرد در استان گلستان، دریای خزر و سواحل زیبای آن با چشم‌ اندازها و مناظر بسیار بدیع، دلنشین و دیدنی است و همواره مسافران بسیاری را از دور و نزدیک به سوی خود جلب میکند. دریای مازندران از ظرفیت ها و قابلیت های بس بالایی در زمینه بهره ‌برداری‌ های جهانگردی برخوردار است که در نوع خود شاید کم ‌نظیر باشد.

    سواحل و کرانه‌ های دریای خزر در پیوند با جلگه سرسبز و کوههای بلند سر به فلک کشیده البرز، از دیدنی ‌ترین و جالبترین نقاط استان است. دریاچه خزر 438 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و بزرگترین دریاچه جهان به شمار میرود.

    سواحل جنوبی آن از خلیج حسینقلی تا آستارا به خط ساحلی ایران مربوط است. سواحل گوشه جنوب شرقی، قسمتی از ضلع جنوبی و شرقی دریای خزر به استان گلستان (به خصوص شهرستانهای بندر ترکمن و کردکوی) محدود است. کناره ‌های دریا عموما پست و ماسه ‌زار و در بعضی نقاط بصورت تپه‌ های ماسه‌ ای ساحلی درآمده است.


    دریای خزر نقش تعیین ‌کننده ‌ای در آب و هوای سواحل شمال ایران دارد. میتوان گفت که زیبایی‌ های کم ‌نظیر گرگان به موجودیت و حفظ شرایط زیستی این دریا بستگی دارد. در محدوده استان گلستان دو اسکله بندر گز و بندر ترکمن با کارکرد تفریحی و تفرجی، از تفرجگاه‌ های مهم استان و از اماکن مطلوب جهت گذران اوقات فراغت شهروندان و مسافران محسوب میشود.

    مجموعه تالاب ‌های آق ‌قلا و اترک :

    این مجموعه در قسمت جنوبی رودخانه اترک واقع شده و مشتمل بر تالاب ‌ها و مرداب ‌های اینچه، آلماگل، آلاگل، اینجه برون، بی ‌بی شیروان، آجی‌ گل، نمک و دانشمند است که مجموع مساحت آنها 1250 هکتار تخمین زده میشود.

    برخی از این تالاب ‌ها از جمله تالاب‌ آلاگل در فهرست کنواسیون تحقیقات بین ‌المللی پرندگان آبزی و مهاجر در سال 1350 به ثبت رسیده است.

    فاصله تالاب ‌ها از یکدیگر بسیار نزدیک است و آب و هوای محدوده آنها مدیترانه ‌ای گرم با تابستانهای خشک و گرم و زمستانهای ملایم میباشد.

    سطح آب تالاب ‌ها در زمان پر آبی به بیش از 2500 هکتار نیز میرسد. این مساحت به عواملی نظیر میزان آب ورودی و خروجی، به اقلیم و دیگر عوام محیطی بستگی دارد. آب این تالابها از رودخانه‌ اترک تامین میشود.

    تالاب ‌های یاد شده محل زیست پرندگان مهاجر متنوعی است که از جمله آنها میتوان به فلامینگو‌ها، قوها، غازها، حواصیل و . اشاره کرد. فصل شکار طبق تقویم اداره محیط‌ زیست از اول پاییز تا آخر زمستان هر سال و هر هفته دو روز (چهارشنبه و جمعه) میباشد.

    از ماهیان این تالابها نیز میتوان به کولی، اورنج، سیم ‌پرک و شیشه ماهی اشاره کرد که فصل صید آن طبق مجوز اداره محیط‌ زیست گنبد از 15 اردیبهشت تا 15 اسفند ماه هر سال میباشد.

    از آنجا که این مجموعه‌ تالاب ‌ها و مرداب ‌ها دارای راههای دسترسی، محوطه ‌های اطراق، چشم‌ اندازهای دشتی، مرغزارهای وسیع و پرندگان بومی و مهاجر، همچنین استفاده‌ های طبی میباشند، قابلیت ‌های فوق ‌العاده ‌ای را برای ایجاد یک کانون توریستی فراهم میکنند. شکار و صید بی‌ رویه، چرای دام، وارد کردن گونه ‌های غیر بومی، قطع اشجار و . ازجمله عوامل تهدید کننده این تالاب ‌ها به شمار می ‌آیند.

    تالاب گمیشان :

    مجموعه تالاب گمیشان به دلیل تنوع زیستی، وجود گیاهان آبزی و کنار آبزی بعنوان یک ذخیره‌ گاه ژنتیکی با ارزش از گونه‌ های پرندگان، آبزیان و گیاهان آبی، اهمیت یافته است. این تالاب‌ در 60 کیلومتری شمال غرب گرگان پس از گذر از گرگان، بندر ترکمن، گمیشان و خواجه نفس واقع شده است.


    آذربایجان شرقی - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان آذربایجان شرقی

    آذربایجان شرقی با وسعت 16.254 کیلومتر مربع در گوشه شمال غربی فلات ایران قرار دارد.

    حدود شمالی این استان را رود ارس با جمهوری‌ های آذربایجان، ارمنستان و ایالت خود مختار نخجوان مشخص میکند. رود قطـور و آبهای دریاچه ارومیه حدود غربی با استان آذربایجان غربی است.

    در جنوب کشیدگی رشته کوهها،‌ دره ‌ها، جلگه ‌ها و دشتها موجب پیوستگی توپوگرافیک استان با آذربایجان غربی و زنجان شده است و در شرق نیز دره و رودخانه دره رود، کوههای سبلان، چهل مند و گردنه صائین این خطه را از استان اردبیل جدا میکند.

    منطقه آذربایجان به علت موقعیت خاص جغرافیایی، یکی از مناطق حساس و مهم کشور است. همین اهمیت، حساسیت و گستردگی باعث شده است تا این منطقه با وجود خصوصیات مشترک جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی به سه استان آذربایجان شرقی،‌ غربی و اردبیل تقسیم شود. استان آذربایجان شرقی دارای 12 شهرستان، 31 شهر و 30 بخش، 133 دهستان و 3149 آبادی است.

    جغرافیای تاریخی استان آذربایجان شرقی :

    آذربایجان در فارس میانه آتور پاتکان، در آثار کهن فارسی آذربادگان یا آذربایگان، در فارسی کنونی آذربایجان، در یونانی بیزانس آذربیگانون، در ارمنی اتراپاتاکان، در سریانی آذربایغان و در عربی آذربیجان نامیده شده است. تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد درآمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمتهای غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف کرد.

    شهرستان تبریز :

    تبریز یکی از قدیمی ترین مناطق ایران است و مجموعه آثار تاریخی و نشانه‌ های باستان شناختی که از محلهای مختلف آن بدست آمده دلالت بر دیرینگی و قدمت تاریخی این شهر دارد.

    سارکن ( سارکن پادشاه آشور ) در کتبیه خود از شهری به نام اوشکایا که شاید همان اسکوی امروزی است و نیز از دژ و قلعه‌ محکمی به نام تارویی یاد میکند که به احتمال زیاد تبریز است.

    گذشته از این در یکی از کتبیه ‌های سناخریت پادشاه آشور از شهری به نام تربیس نام برده شده است که پادشاه مزبور در آنجا معبدی به نام نرکان ساخته بود. بعضی از مورخان ترویای معروف و تبریز را یکی می ‌پندارند. عده ‌ای حتی این شهر را همان سوز یا شوش قدیم و عده ‌ای دیگر آکراتا یا آماتای ذکر شده در تورات فرض کرده ‌اند. تعیین تاریخ دقیق پیدایش شهرنشینی در دشتی که تبریز در آن قرار گرفته دشوار است.

    شرایط این دشت حاصلخیز به واسطه وجود دو رود آجی چای و مهران رود، اقلیم معتدل، موقعیت ارتباطی بسیار مناسب، وجود منابع زیرزمینی غنی و موقعیت مناسب استراتژیکی آن، زمینه مساعدی برای تکوین و توسعه زندگی شهری فراهم آورده است.در دوره حکومت روادیان تبریز پایتخت آذربایجان شد و به علت موقعیت ممتاز جغرافیایی و نظامی خود بیشتر از سایر شهرها مورد توجه قرار گرفت. در سال 340 هجری قمری از اتحاد سه گانه تبریز، اشنو (اسند، اسنق) و دهخوارقان مملکت بنی رودینی بوجود آمد که حکام آن قدرت و استقلال کامل داشتند و خلفای بغداد از دخالت و نفوذ کمی در آن برخوردار بودند.

    از قرن دهم میلادی یا قرن سوم هجری به بعد نام تبریز در ردیف شهرهای بزرگ آذربایجان آمده است که در آنجا همزمان با پیشرفت صنعت و تجارت علم و تمدن نیز شکوفا شده است. اهالی تبریز در سال616 هجری موفق شدند با دادن هدایای قیمتی و پول فراوان از هجوم مغولان به شهر و ویرانی آن جلوگیری کنند. پس از حمله مغول به ایران برای اولین بار شهر تبریز به دستور آباقاخان پایتخت رسمی ایلخانان شد.

    در سال 658 هجری در دوران حاکمیت آباقاخان در تبریز، زندگی مدنی و اقتصادی دوباره شکوفا شد. سلطان محمود غازان خان معروفترین شاه مغول در 694 هجری تبریز را مقر حکومت قرار داد و آن را به منتهای درجه عظمت و بزرگی و آبادانی رساند. پس از ایلخان مغول، تبریز در عصر جلایریان و ترکمانان آق قویونلو و قره قویونلو پایتخت ایران شد و در این زمان بود که به دستور جهان شاه بن قره یوسف بن ترکمان مسجد کبود بنا گردید.

    در سال 906 هجری شاه اسماعیل صفوی (‌متخلص به ختایی) تبریز را پایتخت ایران کرد. در دوران صفوی شهر تبریز بارها میدان جنگ ایران و عثمانی شد. در آغاز حکومت قاجار بخصوص زمان فتحعلی شاه، تبریز پایتخت دوم یا ولیعهد نشین ایران شد و محل استقرار عباس میرزا نایب السلطنه گردید.

    در دوره استبداد صغیر محمد علی شاه، مردم تبریز به رهبری دو قهرمان ملی (ستارخان و باقرخان) پس از ماهها مبارزه و ستیز، ابتدا تبریز و آذربایجان و سپس ایران را از چنگ استبداد رهایی بخشیدند.

    مراکز تاریخی و باستانی تبریز :

    کاخ شهرداری تبریز :

    کاخ و تالار شهرداری تبریز در سال 1312 شمسی در گورستان متروک و مخروبه‌ کوی نوبر با نظارت مهندسان آلمانی ساخته شد. این ساختمان دارای یک برج ساعت چهار جانبی است که هر 15 دقیقه یک بار، گذشت زمان را اعلام میکند.

    عمارت ائل گولی تبریز :

    شاه گولی (استخر شاه) سابق و ائل گولی (استخر مردم) فعلی از گردشگاههای زیبا و دلکش تبریز است.

    بقایای عمارت ربع رشیدی :

    خرابه ‌های ربع رشیدی باقیمانده ساختمانهای عظیمی است که در زمان ایلخانیان به همت رشید الدین فضل اله وزیر نامی ایران در محله ولیانکوی باغمشه تبریز ساخته شد. این مکان به اصطلاح امروزی یک شهر علمی و دانشگاهی بود.

    خانه مشروطیت تبریز :

    این خانه محل اجتماع سران مشروطیت در تبریز بود و تاریخ ساختمان آن 1247 شمسی مطابق با 1288 هجری قمری است. بانی این خانه حاج مهدی کوزه کنانی از فعالین نهضت مشروطیت بود. به علت ارزشهای فرهنگی و تاریخی که این خانه دارد ، بویژه پیوند آن با نهضت مشروطیت، در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

    قلعه آق گنبد ( هلاکو ) :

    قلعه تاریخی آق گنبد در جزیره اسلامی (‌شاهی سابق) واقع شده است. جزیره اسلامی یکی از چند جزیره بزرگ دریاچه ارومیه و تنها جزیرةه مسی آن است. قلعه مورد نظر بر فراز کوهی در این جزیره قرار دارد، قبر هلاکو و دیگر سرداران مغول در این قلعه است.

    جاذبه ‌های طبیعی تبریز :

    ارتفاعات سهند :

    توده آتشفشانی سهند در 50 کیلومتری جنوب شهرستان تبریز قرار دارد. حد شرقی آن از شهرستان هشترود و سر اسکندر و قره چمن میگذرد و تا حدود قافلانکوه پیش رفته است.

    بلندترین قله سهند به نام جام داغی است بـه ارتفاع 3750 متر. این کوه تعداد زیادی قله‌ های آذرین دارد که بلندی 17 قله آن از 3000 متر میکند.

    ارتفاعات سلطان سنجر :

    کوه سلطان سنجر کوه آتشفشانی است که در حدود 15 کیلومتری شرق زنوز واقع شده است و قلعه ای به ارتفاع 3255 متر دارد. این کوه بیشتر ایام سال از برف پوشیده است.

    ارتفاعات سلطان داغی :

    این کوه در شمال غربی کوهستان سهند، نزدیک شهر اسکو قرار دارد با ارتفاعی حدود 3410 متر، سومین قله سهند محسوب میشود. در قله آن زیارتگاهی به نام سلطان حسام الدین وجود دارد.

    ارتفاعات مورو داغ :

    کوه موروداغ در 36 کیلومتری غرب تبریز در جهت شرقی - غربی از ارتفاعات شمالی صوفیان به سمت تبریز کشیده شده است. این رشته کوه در گردنه پایان از شمال تبریز میگذرد و به گردنه شبلی منتهی میشود. بلندترین نقطه موروداغ 2210 متر ارتفاع دارد و معروف ترین قله های آن چله خانه‌، پیر موسی و خواجه مرجان است.

    چشمه تاپ تاپان :

    این چشمه به فاصلة 5 کیلومتری آذر شهر در جاده تبریز به مراغه واقع شده است. آب در حوضی طبیعی جمع میشود و مورد استفاده قرار میگیرد. آب این چشمه از دسته آبهای معدنی بی کربنات کلسیک و منیزین گازدار و آهن دار است که خواص درمانی آن برای ازدیاد گلبول های قرمز و تنظیم میزان هموگلوبین خون، سهولت کار دستگاه گوارش و کمک به تغذیه و رشد ارزیابی شده است.

    چشمه آب معدنی کندوان :

    کندوان روستایی تاریخی و کم نظیر است که در فاصله 22 کیلومتری جنوب اسکو در میان دره ای با صفا و کنار رودخانه پر آبی بهمین نام واقع شده است. فاصله روستای کندوان تا تبریز 62 کیلومتر است. این روستا چشمه آب معدنی مهمی به همین نام دارد که برای درمان بیماران کلیوی نقش بسزایی دارد.

    غار اسکندر :

    غار اسکندر به فاصله‌ 30 کیلومتری تبریز در روستای سعید آباد واقع شده و دسترسی به آن از طریق جاده ترانزیتی تبریز- تهران میسر است. عرض دهانه این غار حدود 5 متر و دیوارهای داخل آن دارای استالاکتیت ‌های جالب توجهی است.

    دره لیقوان :

    روستای ییلاقی و کوهستانی لیقوان در جنوب شرقی تبریز و در دامنه کوهستان سهند قرار دارد. این روستا از قسمت شرقی همجوار دره بسیار با صفایی است که رودخانه لیقوان از آن میگذرد و روستاهای حاشیه خود را مشروب میکند.

    دره سعید آباد :

    یکی از دره هایی که تابستانها مورد بهره برداری وسیع قرار میگیرد، دره سعید آباد است که در 2 کیلومتری جاده ترانزیتی تبریز - تهران قرار دارد. این دره معبر رودخانه سعید آوا چای است.

    دریاچه قوری گول :

    دریاچه قوری گول در فاصله 45 کیلومتری تبریز در مسیر جاده تهران - تبریز قرار دارد و این دریاچه مثلث شکل با وسعت 240 هکتار با پستی و بلندی ‌هایی نه چندان مهم احاطه شده است. این دریاچه به عنوان تالاب بین ‌المللی به ثبت رسیده است.

    جزیره اسلامی ( شاهی ) :

    جزیره اسلامی تنها جزیره مسی و آباد دریاچه ارومیه است که در اثر کمی بارندگی و تبخیر آب دریاچه در تابستان به صورت شبه جزیره در می آید.

    وجود این جزیره سرسبز و خرم با آب شیرین و گوارا ( جزیره 54 چشمه دارد ) در دریای شور و تلخ از عجایب و بدایع طبیعت و خلقت است. در جزیره 7 روستا با نامهای آق گنبد، کمیچی، ‌تیمورلو، قیچاق، بوراچارلو و بهرام آباد با حدود 8 هزار نفر جمعیت وجود دارد.

    شهرستان اهر :

    قلعه جوشین :

    قلعه جوشین یا جوشون در 26 کیلومتری غرب ورزقان به سوی جلفا در 6 کیلومتری روستای جوشین واقع شده و راه آن بسیار سخت و کوهستانی است.

    قلعه بر فراز کوهی است که سه طرف آن را شیب های دیوار مانند احاطه کرده است و تنها راه ارتباطی آن یک گذر کوهستانی تنگ است که فقط یک یا دو نفر میتوانند به زحمت از آن بالا روند. به همین علت نگهبانی و دفاع از این قلعه حتی با تعدادی معدود هم ممکن بوده است.

    حمام کردشت :

    این حمام در کناره رود ارس، در جوار روستای کردشت که قلعه ای نیز به این نام دارد واقع شده است. حمام کردشت از لحاظ طراحی داخلی و نقاشی های دیواری شایان توجه است.

    آب مصرفی حمام را از رودخانه ارس میگیرند و پس از گرم شدن از طریق سیستم گرمخانه ای آن را به حوضچه های درونی انتقال میدهند و پس از استفاده از آن، فاضلاب آن را از طریق سیستم های کانال کشی شده به بیرون هدایت میکنند. ویژگی برجسته این حمام آن است که در حالت معمولی از سطح زمین قابل تشخیص نیست، زیرا در گودی ساخته شده است.

    رباط شاه عباسی گویجه بئل :

    گردنه گویجه بئل در 93 کیلومتری تبریز و 24 کیلومتری اهر قرار دارد. در این ناحیه دو کاروانسرای قدیمی وجود دارد که در زمستان مورد استفاده کاروانیان قرار میگرفت. از تبریز به اهر ابتدا به کاروانسرای علیای گردنه بر میخوریم که به فاصله 3 کیلومتر از ابتدای گردنه ساخته شده است.

    کاروانسرای‌ دوم (‌سفلی)‌ به فاصله 7 کیلومتر از کاروانسرای علیا در محوطه ای مسطح و مشرف به رودخانه قرار دارد. این کاروانسرا محوطه‌ بزرگ تر و گسترده ‌تری را در برگرفته و از دو بخش، شامل حیاط و قسمت مسقف که دارای حجرات متعددی است، تشکیل شده است.

    سنگ نبشته سقندل :

    این کتیبه در کوهی به نام زاغی یاقیه در دو کیلومتری‌ شرق ورزقان از توابع اهر قرار دارد. طول آن 115 و عرض آن 47 سانتیمتر و مشتمل بر 10 سطر است. این کتیبه به ساردوی دوم پسر آرگیشتی اول تعلق دارد و در آن از حمله به ناحیه کوهستانی پولو آدری و گشودن 21 دژ و تصرف 45 یا 44 شهر در یک روز سخن میرود.

    جاذبه ‌های طبیعی اهر :

    ارتفاعات کمتال :

    کوهستان کمتال از مهمترین و جالب ترین کوههای ارسباران است. این کوه 3100 متر ارتفاع دارد و از نوع کوههای سنگی است. تندی دامنه ها و صعب العبور بودن آن ، کوهستان را از هر نوع هجوم مصون نگاه داشته و از مظاهر تمدن جدید نیز محروم کرده است.

    ارتفاعات قوشا داغ :

    قوشا داغ از ارتفاعات مهم و قابل توجه ارسباران است که در شمال شهر هریس و غرب رشته کوه سبلان و جنوب غربی مشکین شهر قرار گرفته است. بلندترین قله آن در شمال هریس 3149 متر ارتفاع دارد. گردنه معروف گویجه بئل که از زیباترین پدیده های طبیعی است در محدوده این کوهستان بر سر راه تبریز به اهر قرار گرفته است.

    تالاب یوسفلو :

    این تالاب در 33 کیلومتری شرق شهرستان اهر قرار دارد و تالابی دایمی است که مورد استفاده پرندگان مهاجر آبزی قرار میگیرد.

    تالاب دیب سیز :

    این تالاب در 25 کیلومتری شرق اهر قرار دارد و تالابی نی زاری و دایمی است که مورد استفاده پرندگان مهاجر آبزی قرار میگیرد.

    تالاب خرمالو :

    این تالاب در 42 کیلومتری جنوب غربی اهر قرار دارد و تالاب دائمی است که علاوه بر استفاده های کشاورزی، در فصل زمستان مورد استفاده پرندگان مهاجر قرار میگیرد.

    اماکن زیارتی و مذهبی :

    مسجد جامع :

    مسجد جامع اهر در کوچه مسجد جمعه این شهر واقع شده و منسوب به دوره سلجوقی و اتابکان است. این مسجد از نظر شیوه معماری و تزئینات از مساجد بسیار زیبای استان است.

    مقبره‌ شیخ شهاب الدین اهری :

    شهر تاریخی و زیبای اهر به نام مدفن عارف بزرگوار شیخ شهاب ‌الدین اهری در تاریخ معروف و مشهور است. بقعه این عارف نامدار در بخش جنوبی اهر در محوطه‌ بسیار با صفایی که در حال حاضر گردشگاه اهالی این شهر است بنا شده است.

    شیخ شهاب الدین اهری از عرفای مشهور قرن هفتم هجری است که در این مکان به هدایت و ارشاد طالبان حق و طریقت می پرداخت و به درجه قطب نایل گردید. شیخ شهاب الدین مذهب اثنی عشری داشت.

    شهرستان بستان آباد :

    شهرستان بستان آباد در محل شهر باستانی و گمشده اوجان بنا شده است. نام اوجان از قرن ششم به بعد در اکثر سفرنامه ها و کتابهای تاریخی آمده است. حمداله مستوفی در نزهه القلوب می نویسد : آن را بیژن بن گیو بن گودرز ساخت. غازان خان امارتش را تجدید کرد. از سنگ و گچ بارو کشید و شهر اسلام خواند و دارالملک ساخت.

    هوایش سرد و آبش از کوه سهند جاری است. حاصلش غله و بقولات بود. میوه‌ او جان از اقلیم سفید چهره و شافعی مذهب اند. فرمانروایان ترکمنان و صفویه مدتها در قصر غازانی در اوجان مجالس عیش و نوش داشتند، اما در روزگار فرمانروایان بعدی آذربایجان حوادث و جنگهای خونین متعددی اوجان را در معرض انهدام و ویرانی قرار داد که امروزه از آن همه آبادانی و زیبایی فقط یک رودخانه و یک دهستان به نام اوجان در جغرافیای آذربایجان باقی مانده است.

    جاذبه های طبیعی بستان آباد :

    غار آغ بولاق :

    این غار در قسمت جنوبی روستای قره چمن از توابع شهرستان بستان آباد واقع شده و از نوع غارهای استالاکتیت است. عرض دهانه غار حدود 2 متر است و دسترسی به آن از روستای قره چمن امکان پذیر است.

    شهرستان بناب :

    بناب به معنای سرزمینی است که ریشه اش در آب و یا نزدیک آب است. این شهر قبل از حمله مغولان بسیار آباد و پر رونق بود. در گورستانهای منطقه قره قشون، ‌در ارتفاعات جنوبی آن آثاری مربوط به قرن های هشتم و نهم هجری بدست آمده است.

    آثار و بقایای بناهای تاریخی نشانگر آبادانی آن در دوره صفویه است. با وجود اینکه بناب از شهرهای مهم آذربایجان است، از نقطه نظر اقتصادی، ی و تاریخی پیوسته تحت تاثیر مراغه بوده است.

    مراکز تاریخی و باستانی بناب :

    قلعه ضحاک عجب شیر ( داش قلعه ) :

    در 28 کیلومتری شرق عجب شیر در ساحل شرقی دریاچه ارومیه در 95 کیلومتری جنوب تبریز، قلعه ‌ضحاک عجب شیر واقع شده است. در ارتفاعات مقدم سهند غربی، کوه سنگی مجزایی در دره سر برآورده که به داش قلعه ضحاک معروف است.

    در پای این کوه قبرستانی است که در آن مجسمه ‌سنگی قوچی قرار دارد. در کنار قبرستان دهی است به نام ینگجه و در شمال قلعه روستای بازار (بالاس)‌ قرار دارد. رسیدن به این روستا فقط با خودروهای بیابانی و از راه روستای گنبد (کنبد) و قریه هزاره ممکن است.

    جاذبه ‌های طبیعی قلعه ضحاک عجب شیر :

    تالاب قبادلو :

    این تالاب در 22 کیلومتری شمال غربی عجب شیر، بالاتر از بندر رحمانلو قرار دارد و بخشی از پرندگان تالاب های حاشیه‌ ای دریاچه ارومیه را به خود جذب میکند.

    جزیره قریون داغی ( کبودان ) :

    جزیره قریون داغی یکی از بزرگترین و زیباترین جزایر غیر مسی دریاچه ارومیه است که در فاصله 12 کیلومتری بندر رحمانلو در قسمت جنوب شرقی دریاچه ارومیه قرار گرفته است. طول جزیره 9 کیلومتر، عرض آن 4 کیلومتر و مساحت کل آن 3175 هکتار است و از سطح دریای آزاد 1521 متر ارتفاع دارد.

    جزیره قویون داغی تنها جزیره دریاچه ارومیه است که در تمام سال دارای آب شیرین است. آب شیرین جزیره برای مصرف حیوانات وحشی از دو چشمه ای که در جنوب آن قرار دارد تامین میشود.

    جزیره قویون داغی زیستگاه قوچ و میش ارمنی و گوزن زرد ایرانی است. این گوزن یکی از نادرترین گونه های گوزن جهان است. این مجموعه از طرف یونسکو بعنوان یکی از 59 قطعه منطقه حفاظت شده که دارای گونه های کمیاب گیاهی و حیوانی است به ثبت رسیده است.

    جزیره اشک :

    این جزیره در قسمت جنوبی کبودان، در 40 کیلومتری بندر گلمانخانه قرار دارد. دارای وسعتی معادل 2115 هکتار و ارتفاعی در حدود 1270 متر از سطح دریاست. این جزیره یک چشمه آب شیرین دارد و یکی از جالب ترین زیستگاههای پرندگان بومی و مهاجر از جمله فلامینگو و تنجه است. از نظر پوشش گیاهی شبیه جزیره کبودان است. گوزن زرد ایرانی نیز در آن زندگی میکند.

    جزیره آرزو :

    این جزیره نیمه جنگلی با مساحتی حدود 542 هکتار در غرب جزیره کبودان قرار گرفته است و 1270 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این جزیره پذیرای پرندگانی نظیر فلامینگو،‌ کاکایی و غاز است.

    جزیره اسپیر :

    این جزیره با مساحتی معادل 1151 هکتار در غرب کبودان و 27 کیلومتری بندر گلمانخانه واقع شده است. ارتفاع آن از سطح دریا 1270 متر است و همه ساله پذیرای پرندگانی چون فلامینگوها، پلیکان ‌ها، کاکایی ها و غاز است.

    بندر رحمانلو :

    بندر و روستای رحمانلو از دهستان دیزجرود عجب شیر، در ساحل شرقی دریاچه ارومیه واقع شده است. این بندر یکی از ینادر مهم دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی است. در سمت شمالی بندر رحمانلو اسکله ای برای پهلو گرفتن کشتی های باری و مسافری، در بخش جنوبی محلی برای مسافرینی که به منظور استفاده از آب و لجن دریاچه که برای درمان برخی از بیماری ها مفید است به این بندر می آیند بنا شده است.

    بنادر دانالو و زینت لو :

    بندرهای دانالو، قباد لو و زینت لو نیز در ساحل شرقی دریاچه ارومیه و در حدود 25 کیلومتری عجب شیر واقع شده اند که از نظر اهمیت در مرتبه بعد از بندر رحمانلو قرار دارند. در تابستان بسیاری از مردم برای استفاده از آب و لجن دریاچه به این بنادر روی می ‌آورند.

    اماکن زیارتی و مذهبی بناب :

    مسجد مهرآباد :

    این مسجد در کنار میدانی که سابقا مهرآباد نام داشت بنا شده است. این مسجد از یک نظر در بین مساجد منطقه دارای اهمیت خاص و استثنایی است و آن مربوط به وجود کتیبه تاریخ دار آن است که در دیوار قسمت شمالی نصب شده است. هزینه بنای مسجد توسط بی بی خانم دختر منصوربیگ پرداخت شد. مسجد در سال 951 هجری قمری در زمان سلطنت شاه طهماسب ساخته شده است.

    شهرستان سراب :

    منطقه سراب از جمله مناطقی است که از دیرباز مسی بوده است. وجود کتیبه اورادتویی، تپه های باستانی و معابد سنگی در حومه این شهر نشانگر قدمت تاریخی منطقه است.

    سنگ نبشته رازلیق که یک باستان شناس آلمانی در سال 1971 آن را خواند به خط میخی و متعلق به آرگیشتی دوم پسر روسای اول است. در منطقه سراب آثار متعددی از جمله معابد سنگی، قلاع و یک چهار طاقی متعلق به دوران تمدن ساسانی به جای مانده که مبین اهمیت آن در دوره ساسانی است.

    شهر سراب در دوران حکومت مغولان از مراکز عمده حکومتی در آذربایجان بود. در زمان حکومت چوپانیان نیز سراب مورد توجه بود و حکومت آن با "جانی بیک خان" از اولاد "جوجی خان" بود که در سال 758 در این شهر کشته شد. در اوایل حکمرانی صفویه که شهرهای تبریز و اردبیل از شهرهای مهم به شمار میرفتند، سراب به دلیل نزدیکی به این دو شهر از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. جنگ شاه اسماعیل و خلیل پاشا در سراب روی داد و آغا محمد خان قاجار با صادق خان شقاقی در این منطقه جنگید.

    مراکز تاریخی و باستانی سراب :

    تپه باستانی قلعه جوق :

    این تپه در 2 کیلومتری شمال سراب در دهکده ای به همین نام واقع شده است. ارتفاع آن 30 متر است و مساحتی در حدود 20 هزار متر مربع ( به شعاع 80 متر ) دارد.

    در این تپه انواع سفال از دوران ما قبل تاریخ و هزاره دوم قبل از میلاد و دوران پارتها تا قرون اولیه‌ اسلامی و سفال هایی مرصع در انواع مختلف به حد وفور پیدا شده است.

    تپه‌ باستانی امام چای :

    در شمال شرقی روستای امام چای سراب، تپه ای باستانی به نام امام چای وجود دارد. مساحت تپه حدود 4.000 مترمربع و ارتفاع آن از زمین های اطراف 20 متر است. در نتیجه حفاری های غیر مجاز و خاک برداری های زراعتی که در این تپه صورت گرفته، موارد زیر مشخص شده است : تعدادی قبرهای اسلامی، یک رگه با سفال مختلف مربوط به هزاره‌ اول قبل از میلاد، یک رگه آثار خاکستر و زغال از یک آتش سوزی و یک دور تاریخی با سفالهای مختلف و خشت خام.

    اماکن زیارتی و مذهبی سراب :

    مسجد اسنق :

    در روستای اسنق از توابع محال آلان بر آغوش سراب مسجدی با ستونها و روبنای سنگی و سنگ نبشته های زیبا قرار دارد. این مسجد در وسط روستا میان حیاط وسیعی بنا شده است. در داخل مسجد منبر چوبی منبت کاری شده شکسته و درهم ریخته ای وجود دارد که همزمان با بنای مسجد ساخته شده است.

    بر روی قطعه ای از بازوی آن نام بانی مسجد،‌ صاحب فخرالدین محمد قید شده است. آثار باقیمانده از این منبر نشان میدهد که چند هنرمند توانا، مدتی دراز صرف ساختن آن کرده ‌اند.



    آذربایجان غربی - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان آذربایجان غربی

    استان آذربایجان غربی با احتساب دریاچه ارومیه حدود 43.660 کیلومتر مربع مساحت دارد. این استان که در شمال غرب ایران واقع شده 2.65 درصد از مساحت کل کشور را تشکیل میدهد.

    استان آذربایجان غربی از طرف شمال و شمال شرق با جمهوری آذربایجان و ارمنستان، از غرب با کشورهای ترکیه و عراق، از جنوب با استان کردستان و از شرق با استان آذربایجان شرقی و زنجان همسایه است.

    بر اساس آخرین آمار تقسیمات کشوری این استان دارای 12 شهرستان، 28 بخش، 14 شهر، 103 دهستان و 3227 آبادی دارای سکنه میباشد و مرکز آن شهر تاریخی ارومیه است.

    استان آذربایجان غربی یکی از مناطق کوهستانی کشور است و توپوگرافی متنوع و گسترده‌ ای دارد. بر اساس ساختار طبیعی استان، ایستم‌ های ویژه ‌ای از ترکیب گیاهان در سطوح مختلف پوشش گیاهی در اشکورهای مختلف توپوگرافی بوجود آمده است که اهم آنها به شکل جنگلها و مراتع خودنمایی میکنند.

    این استان عمدتا تحت تاثیر جریان هوای مرطوب اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه است، ولی در برخی از ماههای زمستان، توده هوای سردی از اطراف شمال، هوای مدیترانه ‌ای آن را متاثر کرده و موجب کاهش قابل توجه دما میشود.

    از نظر تاریخی، تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد در آمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمتهای غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف کردند.

    مقارن این ایام دولت ‌هایی در اطرافآذربایجان وجود داشت که از آن جمله میتوان به دولت آشور در شمال بین النهرین، دولت هیق در آسیای صغیر، دولت اورارتو در نواحی شمال و شمال غرب، اقوام کادوسی در شرق و کاسی ‌ها در حوالی کوههای زاگرس اشاره کرد.

    بعد از تاسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد کوچک معروف شد و مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، اصفهان و کرمانشاه بود. بعد از غلبه اسکندر مقدونی به ایران، سرداری به نام آتورپات در آذربایجان ظهور کرد و از اشغال آن توسط یونانیان ممانعت بعمل آورد.

    از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتگان معروف شد. آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام کرد. حکومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشکانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست کماکان استقلال خود را حفظ کند. سر انجام اردشیر بابکان موسس سلسله ساسانی بر حکمرانان آذربایجان استیلا یافت.

    شهر ارومیه :

    شهر ارومیه در جلگه ‌ای‌ به طول 70 کیلومتری و عرض 30 کیلومتر در کنار دریاچه ارومیه گسترده است. پیشینه تاریخی و استقرار این شهر در مسیر قفقاز، ارمنستان، آسیای صغیر و بین النهرین و نیز زمینهای بارور‌‌‌‌‌‌ و آب و هوای مساعد، اهمیت بسیار ویژه ای را به آن بخشیده است.

    انتساب چند زرتشتی که در هنگام تولد عیسی (ع) به بیت اللهم رفته بودند و در ارومیه مدفونند حاکی از آن است که این شهر یکی از بزرگترین کانونهای مذهبی و اجتماعی گذشته های دور بوده است و سرداران ‌و امپراطوران روم جهت دستیابی به پایتخت ساسانیان (گ) - تخت سلیمان - بارها از آن عبور کرده اند.

    نام باستانی این شهر و دریاچه آن چی چست و چی چتا است. سریانیان آن را اورمیا و ارمنی‌ ها اورمی و اعراب آنرا ارمیه و ایرانیان ارومی یا ارومیه نوشته ‌اند. بعد از اسلام نیز ارومیه دومین شهر مهم آذر‌بایجان،‌ پس از مراغه به شمار میرفت.

    از قرن 15 میلادی که ترکان جایگزین امپراطور روم شرق شدند، بازار ارومیه به عنوان شهر سرحدی اهمیت فوق العاده ‌ای پیدا کرد و از برج و باروی مهمی برخوردار شدند. شهر ارومیه نقطه طلاقی اقوام و ادیان پیرامون خود از قبیل آشوری ‌ها، ارمنی ‌ها، یهودی ‌ها و بالاخره مسلمانان بود و به تبع آن حائز ویژگی ‌هایی شد.

    در حال حاضر شهر ارومیه دارای یازده بخش و 789 آبادی است. از مجموع دهات ارومیه بالغ بر 37 قریه مسیحی نشین وجود دارد و در 59 قریه دیگر با مسلمانان مخلوط هستند. مسیحیان آرامی نژاد ارومیه، خود را آشوری یا آسوری میخوانند.

    بنا و یادمانهای تاریخی ارومیه :

    عمارت چهار برج ارومیه :

    ساختمان بزرگی است که به دستور رضا قلی خان بیگلر‌بیگی (فرزند موسی خان) بنا شده است.

    سه گنبد ارومیه :

    این بنای تاریخی در جنوب شرقی ارومیه قرار دارد، برخی از مورخین عقیده دارند که این بنا به جای آتشکده ‌ای از دوره ساسانی احداث شده است، ولی هیچ گونه سند معتبری مبنی بر صحت ادعای خود ندارند.

    یخچال دو قوز پله ارومیه :

    این بنا از آثار باقیمانده دوره قاجاریه است که تا قبل از گسترش شهر ارومیه اهالی نه تنها از یخ آن استفاده میکردند، بلکه جهت انجام مراسم چهارشنبه ‌سوری نیز به کنار نهر می ‌آمدند.

    خانه انصاری ارومیه :

    این بنا مربوط به سیف اله خان انصاری بوده است و قدمت آن با توجه به کتیبه موجود به سالهای 1334 - 1330 هجری قمری میرسد.

    ساختمان شهرداری ارومیه :

    این بنا در حدود سال 1310 هجری شمسی توسط ملا اوستا که چیره دست ترین معمار زمان خود در شهر بوده ساخته شده است.

    ساختمان شهربانی و ستاد لشکر ارومیه :

    این دو ساختمان در ضلع شرقی میدان انقلاب ارومیه قرار دارند.

    قلعه اسماعیل آقا :

    برفراز کوهی در کیلومتری غرب ارومیه و حاشیه رودخانه ناز‌لوچای قرار گرفته است. این قلعه در نیمه دوم قرن 19 میلادی ساخته شده و بخشی از دیوارها و محل دیده‌ بانی آن هنوز هم پا بر جاست‌.

    قلعه روستای بردوک :

    قلعه مستحکمی از سنگ با تامین کلیه شرایط دیده‌ بانی که در 6 کیلومتری روستای بردوک بنا شده است.

    بخشی قلعه :

    این قلعه برفراز کوه مخروطی شکل ناقصی استوار است که در 2 کیلومتری سمت جنوب غربی و نزدیک ساحل دریاچه ارومیه، مشرف به جلگه‌ ای سبز و خرم واقع شده است.

    قلعه کاظم داشی :

    قلعه کاظم داشی در دهستان انزل شهرستان ارومیه و در کنار روستای کورچین قلعه واقع شده است. بنا به نوشته مورخین اسلامی، هلاکو خان مغول اموال قیمتی و خزائن نفیس خود را در این قلعه پنهان نموده بود. این قلعه در جنگ جهانی اول به مدت 9 سال پناهگاه کاظم نامی از اهالی قوشچی و یاران وی بوده است.

    قلعه دم دم :

    این قلعه در سال 10 هجری قمری بر فراز کوهی به همین نام در کیلومتری جنوب غربی ارومیه ساخته شده است.

    تپه باستانی کردلو :

    تپه باستانی کرد‌لو به استناد کاوش ‌های باستان‌ شناسی، محل زندگی انسان‌ هایی بود که در هزاره چهارم تا اوایل قبل از میلاد در این نقطه می ‌زیستند. این تپه در 25 کیلومتری شرق ارومیه و در مجاورت روستای کرد‌لو واقع شده ‌است.

    آتشکده تمر :

    آتشکده تمر مربوط به دوره سلاطین هخامنشی میباشد و احتمالا در فاصله سالهای 530 تا 550 قبل از میلاد ساخته شده است. این آتشکده در حال حاضر به صورت مخروبه ‌ای بالای تپه‌ ای به جا مانده است و به علت عدم ثبت و رسیدگی، روی به انهدام قطعی میرود.

    جاذبه‌ های طبیعی ارومیه :

    چشمه های معدنی زنبیل :

    چشمه زنبیل در 36 کیلومتری شمال‌ شرقی ارومیه، در شرق سپرغان و دریای دامنه شرقی کوه زنبیل در دهستان نازلوچای واقع شده است.

    چشمه معدنی هفتابه :

    چشمه معدنی هفتابه، در حدود 50 کیلومتری جنوب غربی ارومیه در دهستان مرکور و یک کیلومتری شرق دهکده هفتابه قرار دارذ.

    چشمه قیزجه :

    این چشمه در 27 کیلومتری جاده ارومیه - سلماس و 7 کیلومتری بعد از کارخانه قند واقع شده است.

    منطقه حفاظت شده پارک ملی ارومیه :

    این منطقه کل دریاچه ارومیه و سواحل و جزایر آن را در بر میگیرد. این منطقه که تا سال 1354 به عنوان شکارگاه مورد استفاده قرار میگرفت، بعنوان یکی از مهمترین زیستگاه ‌های حیات وحش به ثبت رسید و مورد حفاظت قرار گرفت.

    پوشش گیاهی برخی از جزایر این منطقه، بیشه زار و نیمه جنگلی میباشد که کل وسعت آن درحدود 4810 هکتار برآورد شده است. هر نوع شکار صید در این منطقه ممنوع است و در نتیجه محل امنی برای حیوانات، از قبیل قوچ، میش، گوزن، پلنگ، مار، فلامینگو، غاز، قو، پلیکان و . میباشد.

    دریاچه ارومیه :

    دریاچه ارومیه در کتب پهلوی (چی چست) در شاهنامه (خنجست)، در نزهه قلوب (دریای شور) و در آثار به جای مانده از آشوریها و مادها - ریما - (دریای افول خورشید) خوانده و نوشته شده است. این دریاچه در دوره اتوسن تشکیل شده و وسعت آن در زمان کم آبی 4000 و در مواقع پر آبی 6000 کیلومتر مربع میباشد.

    آب دریاچه بی نهایت شور و میزان نمک محلول آن دو برابر اقیانوسها میباشد و از این جهت هیچ ماهی و نرم تنی به جز گونه سخت پوستان و هیچ رستنی به جز جلبک‌ های کبود سیانوفه در آن زندگی نمی ‌کنند. به همین علت نیز آب آن هیچ وقت یخ نمیزند.

    از زمانهای قدیم آب دریاچه ارومیه بعلت املاحی که در آن محلول است، مورد توجه بیماران امراض جلدی و اطباء محل بوده است. پزشکان استفاده از آب دریاچه (مخصوصا از لجن آن) را به بعضی از بیماران توصیه میکردند. دریاچه ارومیه دارای جزایر و شبه جزیره‌ های متعددی است که از اهمیت توریستی قابل توجهی برخوردارند.

    این دریاچه دارای 102 جزیره کوچک و بزرگ با صخره‌ های سنگی بدون سکنه (غیر از جزیره اسلامی) میباشد که محل تخم گذاری انواع پرندگان مهاجر و آبزی است.

    جزیره کبودان :

    یکی از بزرگترین جزایر دریاچه ارومیه جزیره کبودان است که یک چشمه و یک قنات کوچک دارد. قسمت اعظم پوشش گیاهی آن را علفهای کوتاه، درختان پسته وحشی، سرو کوهی، بادام وحشی، شیر خشت و گوجه فرنگی تشکیل میدهد. نوع ساحل آن سنگی و ماسه‌ ای است و برای شنا و ورزشهای آبی امکانات مناسبی دارد. در جزیره کبودان هزاران حیوان از نوع مختلف زیست میکنند که عمده ترین آنها قوچ و میش میباشد.

    جزیره اشک :

    این جزیره در قسمت جنوبی کبودان، در 40 کیلومتری بندر گلمانخانه قرار دارد و وسعت آن معادل 2115 هکتار است.‌ این جزیره یک چشمه آب شیرین دارد و یکی از جالب ترین زیستگاه ‌های پرندگان بومی و مهاجر از جمله فلامینگو و تنجه به حساب می ‌آید.

    جزیره اشک از نظر پوشش گیاهی شبیه جزیره کبودان است و گوزن زرد ایرانی که یکی از نادر‌ترین گوزنهای جهان است در آن زندگی میکنند.

    جزیره آرزو :

    این جزیره نیمه جنگلی که در غرب کبودان قرار گرفته و 542 هکتار مساحت دارد، پذیرای پرندگانی نظیر فلامینگو، پلیکان، کاکایی و غاز است.

    جزایر اسپیر :

    این جزیره در غرب کبودان و در 27 کیلومتری بندر گلمانخانه واقع است و 1151 هکتار وسعت دارد. ‌‌این جزیره همه ساله پذیرای پرندگانی همچون فلامینگو، پلیکانها، کاکایی‌ ها و غاز‌ها است. امکانات و تاسیسات جزیره محدود به یک اسکله میباشد.

    اماکن زیارتی و مذهبی ارومیه :

    مسجد جامع :

    مسجد جامع ارومیه یکی از آثار کهن و قدیمی شهر ارومیه است. این مسجد وسط بازار قدیمی شهر قرار دارد و جزء اصلی بافت قدیمی به حساب می ‌آید. برخی محققین را عقیده بر آن است که این بنا ابتدا آتشکده بوده است. که بعد از تسلط مسلمین ویران شده و سپس در قرن هفتم بر روی آن مسجدی ساخته شده است.

    مسجد سردار ارومیه :

    مسجد سردار یا ساعتلو در خیابان امام و در ‌امتداد راستاته غلام خان که قسمت مهمی از بافت قدیمی شهر ارومیه را شامل میشود، واقع است. این مسجد در عهد قاجاریه توسط عبدالصمد‌خان پدر آقا خان، جد اعظم عظیم السلطنه سردار ساخته شده است.

    مسجد مناره :

    مسجد مناره، بنایی است با مناره بلند که در دوره قاجاریه و توسط دو تن به نام حاج علی یارخان و حاج یداله امیر نظمی افشار ساخته شده است.

    مقبره امامزاده برکشلو ارومیه :

    بنا به روایتی این مقبره مدفن دو برادر از امامزادگان به نامهای ابراهیم و محمد است که چهار پشت آنها به حضرت امام زین العابدین (ع) میرسد. در عین حال به استناد اظهارات برخی معمرین این روستا، امامزاده مذکور مدفن یکی از اولاد حضرت موسی ابن جعفر (ع) است. قدمت تاریخی این مقبره از دوره زندیه یا اوایل دوره قاجاریه است.

    امامزاده دیزج تکیه ارومیه :

    در دهکده دیزج‌ تکیه از بخش بار‌اندوز چای، قبری که روی آن ساختمان متوسطی بنا شده است و آن را امامزاده میخوانند، وجود دارد. این قبر زیارتگاه اهالی روستاهای اطراف و اهالی شهرستان ارومیه است.

    مقابر روستای تمتان :

    روستای تمتان در 20 کیلومتری ارومیه - سرو واقع شده است، در مجاورت آثار تاریخی با ارزشی مانند غار تمتان، استحکامات نظامی و مقابر دوره اورارتو و بقایای دیواره های یک قلعه اربابی قرار دارد. مقابر کشف شده شامل سه مقبره معمور و دو مقبره مخروبه دوره صفوی است.

    مقبره صخره ای سنگی :

    در 7 کیلومتری غرب جاده آسفالته ماکو - بازرگان و در مجاورت روستایی به نام فرهاد، مقبره معروف فرهاد واقع شده است. قدمت این بنا به 700 سال قبل از میلاد مسیح میرسد. این مجموعه از سه بخش اصلی تشکیل شده است :

    قسمتی که در دل کوه کنده شده، شامل سه اتاق که مقبره صخره را تشکیل میدهد و به نام ایوان فرهاد خوانده میشود.

    بقایای دیوار سنگی مربوط به حصار محیطی که در دشت مقابل دخمه سنگی است و نشانگر وجود قلعه ‌ای در این محل است.

    بقایای بنای سنگی بالای کوه که از سنگهای لاشه و آتشفشانی ساخته شده و در فواصل معین دارای برجهای کوچک تو پر است.

    در حفاری ‌هایی که اخیرا در این منطقه صورت گرفته، این آثار را از شهر اورارتویی واقع در این منطقه محسوب داشتند.

    کلیسای مارقوریاقوس :

    کلیسای مارقوریاقوس در حومه شهر ارومیه قرار دارد و بر دامنه کوه کم ارتفاعی به همین نام واقع است. بنای کلیسا را با توجه به فرم ساده و شیوه معماری آن به دوره ساسانی نسبت میدهند.

    این کلیسا بارها مورد مرمت قرار گرفته و دخل و تصرف ‌های زیادی در آن شده است. این کلیسا اساسا فاقد هر نوع تزئینات از نظر معماری است. در حال حاظر در تولیت مسیحیان کلیسای شرق و آشوریان است و هنوز به ثبت نرسیده است.

    کلیسای مارقویا :

    کلیسای مارقویا در روستای بالولان در 60 کیلومتری غرب شهرستان ارومیه واقع شده و یکی از قدیمی ترین ابنیه ‌های مذهبی کلیسای شرق آشوری است. این کلیسا منسوب به حضرت قوما یکی از دوازده حواریون مسیح است و در بین پیروان خود منزلت و احترام خاص دارد. بنای کلیسا مربوط به قرن هفتم میلادی است و به طور بارزی سبک معماری این دوره را نشان میدهد.

    مصالح به کار رفته در بنا از سنگهای لاشه و قلوه انتخاب شده است. ملاط فواصل بند سنگها در نمای خارجی اکثرا از بین رفته‌ اند و سفید کاری جبهه داخلی نیز فرسوده شده و مقدار زیادی از آن ریزش کرده است. کلیسا بسیار ساده است و هیچ گونه تزئینی ندارد و تولیت آن در اختیار مسیحیان آشوری است.

    کلیسای ننه مریم :

    کلیسای ننه مریم که به نام کلیسای شرق آشوری نیز خوانده میشود، به استناد منابع قدیمی کلیسایی، این کلیسا در گذشته و پیش از مسیحیت آتشکده بوده و یکی از پرستشگاه های زرتشتیان به شمار می‌ آمد.

    کلیسای ننه مریم دارای صحن بزرگی است و حیاط کلیسا به وسیله دو ورودی به خیابان ‌های قدس و کوچه ضلع غربی ارتباط می یابد. این کلیسا بارها دستخوش تغییرات شده و فرمهای ناهمگون پیدا کرده است.

    کلیسای سیر :

    قدمت کلیسای سیر به 1700 سال پیش باز میگردد. مصالح عمده به کار رفته در این بنا سنگ لاشه بوده و ارتفاع آن به هفت متر میرسد.

    شهرستان اشنویه :

    در ناحیه اقوامی چون لولوبی ‌ها، هوریائیان، آشوری ها ، اورارتوها و مادها در دوره های معینی از تاریخ می ‌زیسته اند. در کتیبه کوروش از ایالت اشنوناک (اشنویه) به نام خراجگزار نام برده شده است.

    در کلی شین (جنوب ‌غربی اشنویه) سنگی به ارتفاع 170 سانتیمتر وجود دارد که بر روی آن کتیبه ‌ای به دو زبان اورارتویی و آشوری حک شده و متعلق به هشت قرن پیش از میلاد است. متن اورارتویی از ایشیوینا (814 قبل از میلاد) پادشاه اورارتو است که در سمت چپ آن همان متن به زبان آشوری حک شده است.

    این شهر در حیات تاریخی خود جولانگاه جنگ و گریز‌های زیادی بود. در سال 1909 میلادی عثمانی ‌ها اشنویه را تسخیر کردند و با قدرت تمام دست به کشتار زدند. جنگ روسها و ‌عثمانی‌ ها نیز زیان زیادی به جان و مال مردم وارد کرد.

    پس از کشتار روسها و عثمانی ‌ها نوبت به مرگ و میر ناشی از قحطی بزرگی رسید که مردم مجبور به مهاجرت به عراق ‌(موصل و کرکوک)‌ شدند. درسال 1320 هجری، زله بزرگی شهر اشنویه را تکان داد و خسارات مالی و جانی سنگینی را به بار آورد. امروز شهر اشنویه یکی از شهرهای متوسط استان ‌است که درجهت رشد و توسعه گام بر میدارد.

    شهرستان بوکان :

    شهرستان بوکان در منطقه تقریبا کوهستانی و معتدل قرار گرفته که از جهت شمال به میاندوآب و از جنوب به شهرستان سقز و از شرق به صائین ‌دژ و از غرب به شهرستان مهاباد منتهی میشود.

    بوکان یکی از شهرهای پر جمعیت استان دارای دو بخش مرکزی و سیمینه با حدود 6 روستا میباشد. مردم این شهرستان مسلمان، سنی‌ مذهب (شافعی) و گویش کردی دارند و با توجه به همجواری با شهرستان میاندوآب اکثریت مردم شهرستان به زبان ترکی مسلط میباشند.

    شهرستان تکاب :

    تکاب به معنی آب باریکه و زمین کم آب است. منطقه تکاب دارای ده ها اثر تاریخی قبل و بعد از اسلام است که از آن جمله میتوان به تخت سلیمان اشاره کرد که در 45 کیلومتری شمال‌ شرقی آن واقع شده است.

    شهر باستانی شیز در آن مکان قرار داشت و احتمالا به علت فعالیتهای آتشفشانی کوه زندان در فاصله 105 کیلومتری تخت سلیمان، ویران شده و آثاری از آن برجای نمانده است. نام تکاب تا سال 1316 هجری ‌شمسی تکانتپه (تپه پر از‌خار) بوده است.

    شهرستان تکاب از شمال ‌غربی به هشترود، از شمال ‌شرقی به زنجان، از طرف غرب به صائین ‌دژ و از جنوب و جنوب ‌غربی به سنندج و سقز و از طرف جنوب شرقی به شهرستان بیجار محدود است و وسعت آن 2523 کیلومتر مربع میباشد.

    بنا و یادمانهای تاریخی تکاب :

    بالاخانه قزقپان سنگ :

    در 5 کیلومتری شمال غربی روستای قزقپان سنگ در سینه کوه‌ سنگی یک مناره‌ جالب توجه وجود دارد که امتداد آن به دامنه صخره منتهی میگردد.

    زندان سلیمان :

    زندان سلیمان بر روی کوهی قرار گرفته که در قله آن دهانه بزرگی از یک آتشفشان غیر فعال وجود دارد. ارتفاع این زندان مخوف افسانه‌ ای که دیواره صخره ‌ای آن کاملا عمودی است از یکصد متر بیشتر به نظر میرسد و بوی ‌گاز تندی از درون این چاه عظیم به مشام میرسد.

    زندان سلیمان بیشتر به یک دهانه آتشفشانی خفته می ‌ماند و وجود چشمه‌ های آب‌ گرم معدنی در روستای احمد آباد در پای همین کوه موید این نظر است.

    قلعه تخت سلیمان :

    تخت سلیمان و مجموعه آثار باستانی و تاریخی آن یکی از مهمترین و مشهورترین مراکز تاریخ و تمدن ایران محسوب میشود. این مجموعه در ناحیه تکاب و بر روی یک بلندی طبیعی به ارتفاع 20 متر از سطح دشت احداث شده است.

    کلیه آثار آن درون یک حصار و دیوار بیضی شکل بنا شده و در درون دشتی گسترده واقع شده است. حصار بیرونی از سنگهای لاشه ‌ای به ابعاد مختلف و به ضخامت 5 متر، ارتفاع 14 متر و محیط بیرونی 1200 متر بنا شده است.

    لایه بیرونی حصار از سنگهای تراش ‌دار نما‌سازی شده و دارای 38 برج دفاعی مخروطی شکل است. بنای دیوار و حصار بیرونی متعلق به دوره ساسانی است، ولی در دوره ایلخانی نیز ضمن مرمت پاره‌ ای از قسمت ‌های فرو ریخته، دروازه جدیدی در مجاورت دروازه جنوبی عهد ساسانی احداث گردید.

    در این مجموعه تاریخی محل شگفت انگیزی به نام زندان قرار دارد که مشتمل است بر بقایای معبدی از دوران ما قبل تاریخ و عهد ماد. در اطراف تخت سلیمان آب گرم‌ های جوشان و حتی چشمه ‌های سرد وجود دارند که بسیار جالب توجه و دیدنی هستنند. همچنین شکاف بزرگی که در اثر زله پدید آمده از نکات دیدنی تخت سلیمان است.

    قلعه سردار افشار (حسینعلی ‌خان افشار) :

    در ضلع شمال غربی مرکز شهرستان تکاب، قلعه ‌ای شامل سه بخش اندرونی، بیرونی و محل نگهداری احشام در یک مکان خیلی وسیع احداث گردیده بود. این عمارت در زمان سلطنت ناصرالدین ‌شاه قاجار توسط سردار حسینعلی‌ خان افشار در سال 1281 هجری قمری احداث گردیده.

    قلعه اربابی یلقون آغاج ( چهار باغ ) :

    قلعه یلقون آغاج در اوایل حکومت قاجاریه، با نمای هشت ظلعی منظم در دو طبقه احداث گردید و داخل عمارت را با کاشی‌ های رنگین و نقاشی‌ های با ارزش مزین نمودند.

    قلعه رشید الدوله (حسن‌خان افشار) دورباش :

    این قلعه توسط رشیدالدوله در دوره سلطنت شاهان قاجار در میان باغهای انگور و درختان میوه، احداث گردیده است.

    دژ ساری قور خان :

    این بنا از دوران پیش ‌از تاریخ، مرکز تمدنهای هزاره اول بوده و از عصر مادها تا دوره ساسانی اقوام متعددی در آنجا ست داشته‌ اند. دژ به صورت پشته عظیم سنگی در حاشیه شرقی رودخانه سارق در 600 متری از دره سر بر آورده که از همه طرف محفوظ و مجزاست و دستیابی به آن مشکل و به این لحاظ جایگاه امنی برای ساکنان آن در ادوار مختلف بوده است.

    بقایای برجهای دیده بانی و دخمه ‌های صخره ‌ای با حیاط و آب ‌انبارها به فرمهای چهار گوش منظم و نا منظم و مدور و پلکانها و راهروهای استوانه ‌ای ارتباطی، قابل ملاحظه‌ ای میباشد. به احتمال قوی این محل در دوره غارنشینان مورد استفاده بوده و اهمیت خود را در ادوار بعدی نیز حفظ نموده است.

    قلعه محمد حسین خان میر پنج دور باش :

    این قلعه توسط محمد حسین خان میر پنج در دوره سلطنت شاهان قاجار در روستای معتدل دورباش احداث گریده است و درحاشیه طولی یکی از دیوارهای قلعه و قسمت بیرونی آن آینه بزرگی نصب نموده بودند که مشرف به گردنه زرینه اوباتو و دو راهی دیواندره بود که حرکت و عکس ‌العمل نیروهای مهاجم و یورشگران را منعکس میکرد.

    دژ بلقیس :

    روی قلعه جنوبی کوه بلقیس استحکاماتی با نام متداول تخت بلقیس وجود دارد که ویرانه‌ های آن در سال 1959 کشف گردید. تاریخ گذاری بنا را به دوره ساسانیان محتمل میکند.


    تپه مجید :

    در فاصله 3 کیلومتری شمال شرقی بین تخت و دهکده تاره‌ کند در حوالی قبرستان جدید تپه ‌ای معروف به تپه مجید وجود دارد که بر روی آن سفالهایی از دوره ساسانی بدست آمده است.

    این مکان وجود احتمالی محوطه ‌های مسی از دوره آتشکده را نشان میدهد که از نظر باستان‌ شناسان محل گورهای دسته جمعی تومولوسها مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است. مجموع گورهای تومولوس که به شکل تپه باستانی است، شامل چند هزار گور فرعی میباشد که یک گور اصلی را حلقه وار در میان گرفته‌ اند.

    جاذبه های طبیعی تکاب :

    آبهای گرم احمد آباد :

    در فاصله 2 کیلومتری شمال غربی روستای احمد علیا حفره‌ های آب‌ گرمی وجود دارد که بنا به روایت گذشتگان خاصیت دارویی داشته و مورد استفاده عموم قرار می‌ گیرد.

    در میان چشمه های آبگرم احمد آباد در نقاط نزدیک آبگرم ها،‌ حفره ‌های پر از آب سرد نیز وجود دارد که خاصیت دارویی داشته و مورد استفاده عموم قرار میگیرد.

    این آبها بعلت داشتن املاح معدنی گوناگون بعد از طی مسیر در روی زمین رسوباتی به رنگهای سفید زرد مایل به نارنجی و در بعضی موارد کاملا قرمز بر جای میگذارد.

    غار کهریز :

    این غار در کهریز تکاب واقع شده و قطر دهانه آن در حدود 2 متر و طول و عرض آن نیز 3 متر است.

    چمن متحرک بدرلو (چمن گلی) :

    چمن گلی در کیلومتر 17 شمال شرقی شهرستان تکاب و در 3 کیلومتری شرق روستای بدرلو از دهستان افشار بخش مرکزی واقع شده است. در داخل دره سبز و درختان چنار و بید و نیزار و چمن دریاچه ‌ای به قطر طبیعی تقریبی 80 متر و با جزیره ‌ای شناور مملو از نی بقطر 60 متر وجود دارد که در اثر وزش باد به طرفین حرکت میکند.

    زندان برنجه :

    زندان برنجه در 28 کیلومتری شمال شهرستان تکاب در روستای برنجه (برنجک) از دهستان چمن، بخش تخت سلیمان و در دامنه کوهی معروف به طویله سلیمان واقع شده است.

    دریاچه خسرو :

    در وسط آثار باستانی تخت سلیمان دریاچه ‌ای که عمق آن حدودا 110 متر و ابعاد آن 80 در 120 متر است وجود دارد. آب دریاچه بصورت چشمه جوشان از اعماق زمین بیرون می جوشد که منظره بسیار جالبی دارد.

    آب دریاچه آهکی و نسبتا ملایم و غیر قابل شرب است و هیچ موجود زنده ‌ای در آن وجود ندارد. وجود این دریاچه فیروزه ‌گون در میان قلعه و قرار داشتن قلعه در وسط یک سلسله کوههای دایره‌ ای شکل، منظره ‌ای را بوجود آورده که یکی از عجایب دیدنی و تماشایی منطقه میباشد.

    اماکن زیارتی و مذهبی تکاب :

    مسجد جامع تکاب :

    این مسجد در سال 1332 هجری قمری به دستور سردار حسینعلی ‌خان افشار در زمان سلطنت ناصرالدین ‌شاه بنا گردیده است.


    اصفهان - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان اصفهان

    استان اصفهان با مساحتی حدود 105.937 کیلومتر مربع در مرکز ایران واقع شده است و از شمال به استانهای مرکزی، قم و سمنان، از جنوب به استانهای فارس و کهگیلویه و بویراحمد، از شرق به استانهای لرستان و‌ چهارمحال بختیاری محدود است.

    بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، استان اصفهان دارای 17 شهرستان، 60 شهر ، 37 بخش و 116 دهستان است و مرکز آن اصفهان است.

    جغرافیای تاریخی استان اصفهان :

    در ادوار پیش، اصفهان نقش پلی را داشت که قسمتهای کم ارتفاع شرق فلات ایران را با سرزمینهای کوهستانی غرب مرتبط میساخت و برای اطراق سرمازدگان کوهستان غرب و گرمازدگان و خستگان هوای خشک شرق، محل مناسب و مطلوبی بود.

    از اصفهان قبل از اسلام، یعنی دوره حکومت مادها و دوره شاهنشاهی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان اطلاعات زیادی در دست نیست و از آن دوره ها، آثار قابل توجهی بر جای نمانده است.

    آنچه مسلم است، استقرار جلگه اصفهان در میان بیابانها و کوههای خشک مرکزی ایران از یک طرف و اهمیت و موقعیت ارتباطی خاص آن در مرکز فلات پهناور ایران از طرف دیگر، تاریخ و سابقه آن را به سابقه و قدمت کشور ایران مرتبط کرده است.

    پیش از برپایی پادشاهی مادها، اصفهان حد شرقی ممالکی بوده است که بابلی ها از آن اطلاع داشته اند و به احتمال قوی جزو ناحیه (انزان) یا (انشان) بوده است.

    ویژگیهای فرهنگی استان اصفهان :

    استان اصفهان از جمله مناطق تاریخی کشور است که مانند ستاره درخشانی بر تارک سرزمین کهنسال ایران میدرخشد این استان تنوع قومی جالب توجهی دارد که فرهنگ پربار ملی و مذهبی ایران عامل پیوند و یگانگی تمامی آنها از جمله بختیاری ها، ارمنی ها، زرتشتی ها و . شده است.

    شهر اصفهان :

    از مراجعه به منابع موجود تاریخی چنین بر می آید که کلمه، اسپاران، بطلمیوس، سپاهان، پهلوی، اصفهان عرب و اصفهان امروز لفظی قدیمی است و به احتمال قریب به یقین کلمه ای پهلوی است و ریشه قدیمی تر از پهلوی آن مکشوف نیست.

    در عهد اشکانیان اصفهان مرکز و پایتخت یکی از ایالت های وسیعی بود که تحت فرمان ملوک اشکانی قرار داشت. در دوره ساسانیان، اصفهان محل ست و قلمرو و نفوذ، اسپوهران، یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی که مشاغل عمده و مناسب سلطنتی در اختیار داشتند بود.

    بعد از اسلام، اصفهان مانند دیگر شهرهای ایران تا اوایل قرن چهارم تحت سلطه اعراب بود و در زمان منصور خلیفه عباسی، مورد توجه قرار گرفت و به حاکم این شهر دستور داده شد در عمران و آبادانی آن کوشا باشد.

    در سال 319 هجری قمری مرداویج زیاری اصفهان را متصرف شد و آن را به پایتختی برگزید و جشن سده را هرچه باشکوه تر در این شهر برپا کرد. در سال 327 هجری قمری اصفهان به تصرف رکن ‌الدوله دیلمی در آمد و آن را به پایتختی انتخاب کرد و اصفهان دوباره رونق خود را گرفت.

    در سال 443 هجری قمری اصفهان بدست طغرل پادشاه سلجوقی فتح شد. در سال 639 هجری قمری تحت سلطه مغولها قرار گرفت.

    پس از بازگشت سپاه مغول شهر اصفهان مجددا رونق یافت. سقوط شهر اصفهان و انقراض سلسله صفویه پس از 6 ماه محاصره به دست محمود افغان، انجام گرفت.

    با سقوط شهر اصفهان سلسله صفوی نیز منقرض شد و اصفهان دچار انحطاط شد. در دوران زندیه و قاجاریه پایتخت کشور به شیراز و تهران انتقال یافت در زمان قاجار پسر ناصرالدین شاه، ظل ‌السطان زمین و مصالح و آثار تاریخی شهر را به مردم میفروخت و میخواست به هر ترتیبی که شده مخارج قشون خود را که از واحدهای بسیار قوی و منظم کشور بود، تامین کند.

    از ویژگیهای اقتصادی شهر اصفهان در دوره قاجار، درآمد ناچیز زمین و عدم امنیت ملاکین بود. در دوره پهلوی با توجه به شرایط تاریخی و جغرافیایی، شهر اصفهان مورد توجه قرار گرفت، دربازسازی آثار تاریخی آن کوشش هایی به عمل آمد و توسعه صنعتی شهر و منطقه آغاز شد. اصفهان یکی از شهرهای بزرگ و سیاحتی ایران است.

    مراکز تاریخی و باستانی اصفهان :

    آرامگاه پیربکران، آرامگاه بابارکن الدین، آرامگاه بابا قاسم، آرامگاه میرفندرسکی، آرامگاه شاهزادگان، آرامگاه واله، آرامگاه صائب تبریزی، آرامگاه همای شیرازی، آرامگاه مجلسی، آرامگاه میرعماد، گردشگاه و باغهای تاریخی چهار باغ، کاخ چهل ستون، کاخ هشت بهشت، عمارت عالی قاپو، منارجنبان، مناره باغ قوشخانه، مناره دارضیاء، تالار اشرف، مدرسه کاسه گران، مناره چهل دختران، مناره ساربان، مناره زیار، مناره راهروان، مدرسه شمس آباد، خانه امینیان، مناره مسجد علی، مناره بخت آغا، مناره غار، مناره مسجد شعیا، مناره گلدسته، مناره های مسجد شاه، مدرسه ملا عبداله، مدرسه جده، مدرسه میرزا حسین، مدرسه نیماورد، مدرسه جلالیه، مدرسه بزرگ صدر، آرامگاه میرزا رفیعا، آرامگاه میر مجدالدین، آرامگاه الراشد بالله، آرامگاه نظام الملک، آرامگاه شهشهان، آرامگاه خاتون آبادی، آرامگاه محمد جعفر، آرامگاه خوانساری، آرامگاه خواجه سعد، آرامگاه نصر آبادی، آرامگاه بخت آغا، قلعه فارفا آن، کاروان سرای مهیار، سردر خانقاه ابو مسعود، سردر زاویه درب کوشک، سردر قیصریه، سردر مسجد جورجبر، سردر خانقاه نصرآباد، کتیبه مدرسه آقا کافور، کتیبه مدرسه مریم بیگم، آتشگاه کوه سنگی، بازار اصفهان

    جاذبه های طبیعی اصفهان :

    آبشار شالورا، آبشار کردعلیا، چشمه آب معد‌نی ورتون، زاینده رود، غار آهکی کلهرود، غار کوکولو، جلگه اصفهان، حیات وحش و منطقه حفاظت شده کلاه قاضی، دریاچه سد زاینده رود، سد چشمه مرغاب، باتلاق گاوخونی

    اماکن زیارتی و مذهبی اصفهان :

    مسجد امام، مسجد شیخ لطف اله، مسجد و مناره برسیان، مسجد گار، مسجد سرخی، مسجد لنبان، مسجد رکن الملک، مسجد ازیران، مسجد قطبیه، مسجد سین، مسجد اشترجان، مسجد جارچی، مسجد ایلچی، مسجد علی، مسجد الجاتو، مسجد رحیم خان، مسجد کاج، مسجد ذوالفقار، مسجد درب جوبار، مسجد باغ حاجی، مسجد آقا نور، مسجد ساروتقی، مسجد مصری، مسجد شفیعیه، مسجد حکیم، مسجد حاجی منوچهر، مسجد سلیمان بیک، مسجد شیخ علیخان، مسجد علی قلی آقا، مسجد مقصود بیک، مسجد علی نوش آباد، امامزاده اسماعیل، امامزاده جعفر، امامزاده ابراهیم، امامزاده هارون ولایت، بقعه ستی فاطمه، بقعه شاه سید علی اکبر، بقعه شاه رضا، امامزاده باقر، امامزاده زید، امامزاده درب امام، امامزاده شوری، امامزاده احمد، کلیسای بیت اللحم، کلیسای وانک، کلیسای هاکوپ، کلیسای گیورگ

    شهرستان اردستان :

    اردستان مرکب از دو کلمه "ارد" بمعنای مقدس و "ستان"‌ به معنی پسوند مکان است و به معنای شهر مقدس است. گویند چون زمین اردستان به سفیدی آرد است، آنجا را آردستان گفته اند.

    بنای این شهر را به دستان سام، پدر سام پهلوان نسبت میدهند و کلمه اردستان را تحریف شده ارگ دستان میدانند. از بناهای تاریخی معروف این شهرستان مسجد جامع اردستان است که در زمان سلجوقیان ساخته شده است. اردستان امروزی شهری زیباست و معماری بومی جالب توجهی دارد.

    مراکز تاریخی و دیدنی اردستان :

    آب انبار و مسجد ، مقبره امیر اویس، دشت برخوار، مسجد جامع اردستان، مسجد ، مسجد زواره، مسجد پامنار زواره، زینبیه

    شهرستان خمینی شهر ( سده ) :

    قدمت تاریخی خمینی شهر به زمان ساسانیان میرسد. کهن دژ که بر سر راه اصفهان قرار دارد، گویا پایتخت ساسانیان بوده است. کوه آتشگاه، منار جنبان و مسجد جامع خوزان از دیگر آثار قدیمی این ناحیه هستند.

    نام قدیمی این ناحیه "سده" بود که در زمان حکومت پهلوی به همایون شهر تبدیل شد و پس از انقلاب به خمینی شهر تغییر یافت.

    شهرستان خوانسار :

    این شهرستان یکی از مناطق دیدنی و خوش آب و هوای غرب اصفهان است. بر اساس اسناد موجود، سابقه تاریخی آن به بیش از 1000 سال میرسد.

    خوانسار از زمان صفویه یکی از مراکز بزرگ علمی بود و در مدرسه علوی آن از همان زمان تا کنون طلاب و اهل علم مشغول تحصیل و کسب علم بوده اند و بسیاری از مراجع بزرگ نیز در آنجا تربیت شده اند.

    شهرستان سمیرم :

    درباره وجه تسمیه سمیرم مطالب مختلفی نقل شده است. از همه معروفتر، گویند بعلت آب و هوای سرد به این منطقه سمیران گفته اند که بعدها به سمیرم تبدیل شده و به معنای سردسیر است.

    این شهر یکی از ییلاقات استان اصفهان محسوب میشود و آبشار و چشمه های معروفی دارد. از مراکز دیدنی این شهر میتوان به آتشدان سنگی اشاره کرد.

    شهرستان شهرضا :

    این شهر که شهری بسیار قدیمی است در ابتدا " قمشه " نام داشت ولی بعدها به علت وجود مقبره شاهرضا (ع) به شهرضا معروف شد. درباره وجه تسمیه آن مطالب گوناگونی نقل شده است.

    بنا به عقیده بعضی از نویسندگان کلمه قمشه از دو کلمه "کوم" و "‌شه" به معنای شکارگاه تشکیل شده است. برخی نیز گفته اند که کلمه قمشه به معنی مکان آب خیز و پر قنات است.

    از آثار مهم این شهرستان، شبستان مسجد جامع است که از یادگارهای عهد سلجوقی است. غار شاه قنداب، بقعه شاه رضا، بقعه سید علی اکبر از مکانهای دیدنی این شهر میباشد.

    شهرستان فریدن ( داران ) :

    فریدن در دوره هخامنشی "پرتیکان"‌ نام داشت و یکی از ایالات بزرگ آران بود که پس از هجوم اسکندر مقدونی میدان تاخت و تاز یونانیان گردید و رو به ویرانی نهاد. بعضی از مورخان نیز این منطقه را به نام "پارتیاکن" نامیده اند. در زمان صفویه، عده ای از ارمنی ها و گرجی ها به این منطقه کوچانده شدند و در آن سکنی گزیدند.

    شهرستان فریدون شهر :

    طبق مدارک تاریخی و جغرافیایی، این شهر بخشی از ناحیه " پرتیکان " است که شامل فریدن و فریدون شهر میشود. وجود سنگ قبرهای باستانی متعدد در مزرعه قهستان قدمت تاریخی آن را به چند هزار سال میرساند. این منطقه مرکز ییلاق عشایر طایفه چهار لنگ بختیاری است.

    شهرستان فلاورجان :

    نام قدیم فلاورجان " برزه " بر وزن لرزه بود که به معنی شاخ درخت و کشت و زراعت است و جمع آن برزان میباشد. این نام در تغییرات آوایی زبان فارسی به ورجان تبدیل شده است.

    به واسطه پلی که در زمان صفویان بر روی زاینده رود احداث شده به پلاورجان و سپس به فلاورجان معروف گردید و امروزه نیز به همین نام معروف است. از مهم ترین بناهای تاریخی این شهرستان، بقعه پیکران و مسجد تاریخی روستا اشتر جان است.

    شهر کاشان :

    کاشان شهر زیبای کویری، شهر سنتهای اصیل را به نظاره می ‌نشینیم به طبیعت زیبایش می ‌نگریم که از یکسو پشت به کوههای سر به فلک کشیده دارد و از سوی دیگر به بی نهایت کویر. کاشان را مروارید کویر نیز میخوانند چرا که نشان از اصالت دارد و تاریخ شکوهمندش، پیوندی عمیق با تمدن هفت هزار ساله سیلک.

    اگر گاهی خشم طبیعت به ویرانیش کشانده و یا یورشهای تاراجگران و مان به تلی از خاک تبدیلش نموده ولی این ویرانی و سقوط دیری نپائیده، چرا که تلاش مردمانی را در پی داشته که همیشه استوار چون کوه، به عظمت و آبادی شهرشان برخاسته ‌اند.

    اگر زمانی آتش بیداد تیمورها، ترکمنها و افاغنه خرمن هستی ‌اش را سوخته، اما چون ققنوس دوباره سر از آتش برآورده.

    هر چند کاشان، شهری نشسته بر کرانه کویر است لیکن هرگز در برابر بادهای کویری و طوفانهای مهیب شنی جا خالی نکرده. نه از گرمای طاقت ‌فرسای تابستان کویری بیم داشته و نه از سرمای سوزنده زمستان لرزه بر اندامش افتاده.

    چرا که فلسفه زندگیش بقا و رنگ و بویی دیگر دارد. دیوارهای خشتی، کوچه‌ های پیچ در پیچ و بادگیرهای بلند و جذابش همه و همه نشان از استقامت دارند و پویایی در بافت سنتی ‌اش همه زیبایی را میتوان دید. هنر را، عاطفه را، غیرت و حمیت را، ایمان و اعتقاد را کاشان شهریست که نشانه‌ های نبوغ معماری ایرانی در بناهای متعدد تاریخی ‌اش متجلی شده.

    کاشان شهر مسجد هاست، شهر بقاع متبرکه، دیار گنبدهای فیروزه ‌ای و گلدسته ‌های بلند است، صحیفه‌ ای گسترده از یادمانهای به یاد ماندنی از تاریخ و هنر ایران کاشان دارالمومنین است با مردمی نه از نسل پیشین، بلکه دل بسته به اعتقادات پیشینیان.

    کاشان مولد علما، فضلا است خطه بزرگانی که آوازه شهرتشان از دروازه‌ های ایران گذشته و به اقصی نقاط گیتی رسیده کاشان مظهری از اصالت و زیبایی و هنر شرق است.

    کاشان شهر هنر و هنرمندان، شهر قالی، زری و مخمل، شهر قلمزنها و کاشی ‌سازهاست و بالاخره . کاشان در صفحات تاریخ ایران نامی زنده است و چهره امروزیش، چهره ‌ای هماهنگ با تحولات سریع اجتماعی میباشد.

    سابقه تاریخی کاشان :

    وجود یکی از قدیمی تـرین مراکز تمدنهای کهن در حد فاصل بین کاشان و فین به نام تپه ‌های سیلک نشان میدهد که حدود چهار هزار و پانصد قبل از میلاد اقوامی که دارای تمدن قابل ملاحظه ‌ای بوده ‌اند و وسایل کار آنها را بیشتر سنگ و استخوان تشکیل میداده است، در این مکان مستقر شده ‌اند.

    در چهار هزار و دویست قبل از میلاد در وضع زندگی این مردم تغییری رخ داده و شکل و نوع و نقش و رنگ ظروف ساخته آنان به کلی تغییر یافته است.

    معلوم میشود که ساکنین اصلی منطقه مغلوب اقوام تازه ‌واردی شده ‌اند که دارای مشخصات سفال قرمز رنگ، با نقش سیاه بوده‌ اند. از این زمان تپه شمالی متروک و تپه جنوبی سیلک مورد استفاده قرار گرفته که معرف تمدنهای بعدی سیلک است. تمدن اقوام تپه‌ سیلک در سه ‌هزار و پانصد سال پیش مغلوب تمدن آریایی گردید که آثارشان در نقاط مختلف حفاری ظاهر گردیده است.

    از تاریخ کاشان در دوره هخامنشی، اطلاع زیادی در دست نیست لیکن کشف سکه‌ های نقره‌ ای متعلق به این دوره و همچنین سکه ‌های یونانی مربوط به قرن ششم پیش از میلاد، در روستای مرق در سی کیلومتری کاشان نشانگر اعتبار و اهمیت این منطقه در آن دوران است از دوره ساسانی بقایای آتشکده‌ های مهم و جالبی چون آتشکده نیاسر و آتشکده خرم دشت در اطراف کاشان باقی مانده که حاکی از توجهی است که شاهان ساسانی به این خطه داشته ‌اند.

    علاوه بر آن طبق آنچه که از تاریخ اعثم کوفی مستفاد میگردد موید این امر است که کاشان در دوره ساسانی شهری بزرگ با امکانات اقتصادی زیاد بوده است.

    مراکز تاریخی و باستانی کاشان :

    خانه بروجردی ‌ها، آرامگاه سهراب سپهری، آرامگاه بابا افضل، آرامگاه محتشم کاشانی، آرامگاه فیض کاشانی، مدرسه آقا بزرگ، باغ و کاخ تاریخی فین، خانه طباطبایی، خانه عامری ‌ها، خانه عباسیان، خانه صالح، مدرسه امام خمینی، منار زین ‌الدین، مجموعه بابا ولی، مجموعه خان، مجموعه حاجی سید، آب انبار حاج صباغ، آرامگاه شاه عباس، آرامگاه ملا فتح اله، قلعه جلالی، روستای ابیانه، تپه ‌های سیلک، روستای نیاسر، حمام عبدالرزاق خان، حمام مجموعه اردهال، حمام بازار، حمام و باغ فین، حمام سلطان میر احمد، کاروانسرای سن سن، کاروانسرای مرنجاب، آتشکده نیاسر

    شهر گلپایگان :

    گلپایگان از شهرهای قدیمی ایران است. در اواخر سلسله ساسانیان (گردپاذگان) نام داشت که معرب آن (جرج باذکان) و بعدها به (جرفاذقان) تبدیل شده است. عده ای از جغرافیدانان اسلامی، از جمله حمداله مستوفی، نام آن را گلبادگان ضبط کرده اند که به معنی گل آبادگان است.

    از مهمترین آثار تاریخی این شهرستان مسجد جامع است که از یادگارهای محمد بن ملکشاه سلجوقی (اوایل قرن ششم هجری) است و دارای کتیبه های متعددی است.

    شهر نائین :

    نائین از شهرهای بسیار قدیمی استان اصفهان است. در مورد نام نائین و وجه تسمیه آن میگویند که کلمه نائین از نی که یک گیاه باتلاقی است، گرفته شده است و همچنین عده ای وجه تسمیه آن را در ارتباط با نام یکی از پسران نوح میدانند که گویا بانی شهر بوده است.

    نائین شهری جالب و دیدنی است و آثار تاریخی متعدد و زیبایی دارد. از آن جمله میتوان به نارنج یا نارین قلعه، قلعه رستم بافران، قلعه مخروبه نیستانک و مسجد جامع نائین اشاره کرد.

    شهر نطنز :

    از پیشینه تاریخی نطنز، تا قبل از قرن هفتم هجری قمری اطلاعات مستند و مکتوبی در دست نیست. در نوشته های مورخان، سیاحان و جغرافیدانان دوره های بعد از اسلام، به نام نطنز مختصر اشاراتی شده است و این شهر را از نظر موقعیت طبیعی، ارتباطی و سوق الجیشی واجد اهمیت دانسته اند.

    آثار تاریخی کشف شده از نواحی مختلف شهرستان نیز اطلاعات دقیقی را در رابطه به قدمت آن بیان نمیکنند، ولی بقایای آتشکده، قلعه و کاریزهای متروکه و بناهایی که گاه از زیر ریگ روان سر برون می آورند، تاریخ آن را به پیش از اسلام میرساند.

    این منطقه بعلت وضع جغرافیایی، تا حدی از یورش ها و خرابی های حمله مغول محفوظ مانده. در دوره مغول نطنز پناهگاه و معبر فراریان بود و به علت وجود دو خانقاه معتبر عده ای از صوفیان و دراویش نامدار نیز در آن زندگی کرده اند.

    در زمان صفویه شاه عباس اول که نطنز شکارگاه و گردشگاه تابستانی او محسوب میشد، با احداث دو کاخ، آن را به صورت پایتخت تابستانی خود را آورد.

    توجه شاه عباس به حدی بود که نطنز را ولایت خاصه خود اعلام کرد. نطنز در سال 1336 از کاشان جدا و شهرستان مستقل اعلام شد و در محدوده ی استان دوم قرار گرفت. گلابی این شهرستان به عنوان تحفه نطنز از شهرت زیادی برخوردار است.

    مراکز تاریخی و باستانی نطنز :

    مجموعه شیخ عبدالصمد، مقبره سید واقف، گنبد باز، آرامگاه میر احمد، قلعه وشاق، روستای تاریخی ابیانه، روستای تاریخی نطنز، کاروانسرای شاه عباسی (مرنجاب)، آتشکده ساسانی نطنز، دشت نطنز

    اماکن زیارتی و مذهبی نطنز :

    مسجد جامع نطنز، مسجد عبدالصمد، مسجد جامع آفوشته، مسجد کوچه میر، امامزاده عبداله، امامزاده بامیر، امامزاده آقا علی عباس


    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86


    خراسان شمالی - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان خراسان شمالی

    استان خراسان شمالی با مساحتی در حدود 28.100 کیلومتر مربع از شمال به کشور ترکمنستان از شرق و جنوب به استان خراسان رضوی، از جنوب غربی به استان سمنان و از مغرب به استان گلستان محدود میشود.

    استان خراسان شمالی که از تقسیم استان بزرگ خراسان (سابق) بوجود آمده، دارای 6 شهرستان به نامهای بجنورد، شیروان، اسفراین، جاجرم، فاروج، مانه و سملقان با مرکزیت بجنورد و 15 بخش و 40 دهستان و بیش از 1000 روستای دارای سکنه است که جمعیت تقریبی آن تا سال 1384 بالغ بر 850 هزار نفر برآورد شده است.

    سوغات استان خراسان شمالی :

    آبنبات (شکر پنیر) بجنورد، چاروق بجنوردی، قالیچه ها و پشتی های ترکمنی و کردی، کلاه کرکی جاجرمی، چادر شب و حوله دستی اسفراین و جاجرم، کشمش و آجیل فاروج، خشکبار و سیب شیروان.

    شهر بجنورد :

    نام بجنورد در کتابهای قدیمی بوزنجورد آمده است. بوزنجورد معرب کلمه بیژن گرد است، ولی به مرور با اندک تحریفی به صورت بجنورد تلفظ میشود.

    گرد به معنای شهر و آبادی است و بجنورد به معنی شهر بیژن است. در شمال غربی بجنورد کنونی تپه ای قدیمی وجود دارد که آثار بسیار کهنی از شهر تاریخی بیژن گرد را در خود جای داده است و به بیژن یورت معروف است. گفته میشود که بجنورد قدیمی در محل همان تپه قرار داشته که اکنون ساربان محله نامیده میشود.

    مراکز دیدنی بجنورد :

    آرامگاه باباتوکل، چشمه بابا امان، چشمه بش قارداش، غارکنه گرم، غارگنج کوه، امامزاده سلطان سید عباس، عمارت مفخم

    شهر شیروان :

    با توجه به تحقیق و کاوش در آثار باقیمانده در روستاها و آبادی های قدیمی، میتوان گفت این منطقه قبل از اسلام مسی بوده و دارای قدمت طولانی است. مردم شیروان در سال 31 هجری در زمان خلافت عثمان به اسلام روی آوردند.

    در دوران طاهریان و سامانیان، با اینکه ذکری از نام شیروان نیامده است، لیکن از بعضی قراین پیداست که این شهر به صورت قصبه ای پابرجا بوده است.

    سلطان محمود غزنوی در لشگرکشی خود به هندوستان، یک شبانه روز در حد فاصل ورگ - رزمغان توقف کرده بود و این محل هنوز هم در میان مردم شیروان به تخت سلطان محمود معروف است.

    از نظر تاریخی، رونق شهر شیروان با دوره فرمانروایی خوارزمشاهیان مربوط است. این شهر در دوران حکومت قاجار یکی از مناطق مهم درگیری های حکام محلی بود. شهر شیروان در سال 1308 بر اثر زله به کلی ویران شد و پس از دوسال بار دیگر با اسلوب جدید شهرسازی تجدید بنا شد.

    مراکز دیدنی شیروان :

    آرامگاه تیموری، غار کافر قلعه، غار پوستین دوز، ییلاق اوغاز، ییلاق گلبل نامانلو، منطقه حفاظت شده گلول، امامزاده حمزه رضا، بقعه شیخ رشیدالدین محمد

    شهر اسفراین :

    دروجه تسمیه اسفراین برخی معتقدند، این شهر را اسفندیار بنا نهاده است و لذا به نام بانی آن، اسفراین نامیده شده است. بیهقی اصل این اسم را آسپرآئین دانسته که اسپر به معنی سپر و آئین به معنی راه و رسم است.

    اسفراین جزو اولین مراکز جمعیتی است که اقوام آریایی پس از ورود به ایران در آن سکنی گزیدند. شهر اسفراین با اینکه در طول تاریخ صدمات فراوانی متحمل شده است، لیکن با تلاش و همت مردم به توسعه قابل توجهی دست یافته است و در حال حاضر یکی از شهرهای آباد استان خراسان به شمار می آید.

    مراکز دیدنی اسفراین :

    آرامگاه شیخ شاه علی اسفراینی، قلعه حسن آباد، قلعه قیصر، قلعه صعولک، زادگاه نوشیروان، بازمانده شهر قدیمی بلقیس، غار نوشیروان، غار عبادتگاه شیخ احمد ذاکر، منطقه حفاظت شده ساری گل، امامزاده عبداله کوران، امامزاده شاهزاده زید، بقعه شیخ محمد رشیدالدین، امامزاده شاهزاده جعفر


    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C


    سمنان - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان سمنان

    طبیعت دست نخورده، دیدن کویر از نزدیک، جنگل و چشمه‌ های آب معدنی از جمله جاذبه‌ های طبیعی استان سمنان است.

    اگر در ایام تعطیلات قصد تجربه ‌ای متفاوت از سفر، دیدن از نزدیک کویر، جنگل ابر، رصد ستارگان، چشمه‌ های آب معدنی، طبیعت دست نخورده را دارید، سفر به استان سمنان و دیدن جاذبه ‌های گردشگری آن گزینه مناسبی برای سفر به این خطه بی‌ بدیل ایران اسلامی است.

    طبیعت بکر و دست نخورده استان سمنان به تنهایی در شهرستان‌ های این استان نیز جالب توجه است به طوریکه با سفر به شهر سمنان و سپس به شهمیرزاد و مهدیشهر میتوان تجربه دو آب و هوای متفاوت را با طی 20 کیلومتر داشت.

    کویر، جنگل، مناطق خشک و بیابانی، مناطق سرسبز و جمیع اضداد طبیعت را یکجا میتوان در مسافتی به ابعاد 20 کیلومتر مربع در استان سمنان مشاهده کرد.

    شهر سمنان :

    شهر سمنان که مرکز استان سمنان است شهری با سابقه تاریخی چند هزار ساله است، این شهر دارای آثار باستانی متعدد و دیدنی مربوط به دوره های مختلف تاریخ است.

    منطقه زیارتی سیاحتی پیغمبران، مسجد جامع سمنان، بقعه شیخ علاء الدوله سمنانی، دروازه ارگ، ارگ علا، دارالحکومه، کاروانسراهای شاه عباسی، آهوان، شاه سلیمانی، مدرسه فتحعلی بیگ، صادق خان، برج چهل دختر، قلعه سارو، کوشمغان، لاسگرد، پاچنار، یخدان آتشگاه، آتشگاه سمنان، آب انبار کارخانه، کهنه دژ، توکلی، ناسار، سرخه، تپه ناسار یا نوحصار، حمام حضرت، ناسار، قلی، نخست،‌ پهنه ، قلعه لاسگرد، سلیمانی، مدرسه حاج فتحعلی بیگ و مدرسه صادق خان از جاذبه ‌های گردشگری شهر سمنان است.

    شهرستان مهدیشهر ( سنگسر ) :

    شهرستان مهدیشهر (سنگسر) در فاصله کیلومتری سمنان واقع شده است. این شهر در شمال غربی سمنان و شهری کاملا کوهستانی در جنوب رشته کوه البرز است و غار دربند، منطقه سرسبز دربند و راه بند، کافر قلعه، پامنار، آتشکده آناهیتا، حیات وحش پرور با بیش از دو هزار گونه جانوری از جاذبه های گردشگری این شهر است.

    شهمیرزاد :

    شهمیرزاد در شمال سمنان به فاصله 24 کیلومتری آن واقع شده و به دلیل جاذبه‌ های فراوان طبیعی در تابستان پذیرای گردشگران بسیاری است.

    علاوه بر جاذبه‌ های طبیعی مانند طبیعت سبز در کنار کوهستان و آب و هوای معتدل، بزرگ ترین باغ گردوی جهان به تایید فائو (سازمان خواروبار جهانی) در حومه این شهر قرار دارد. برخی بناهای تاریخی مانند شیر قلعه، قلعه شیخی، دژ وهل (به عنوان یکی از کانون های مهم اسماعیلیان) نیز بر جاذبه‌ های گردشگری شهمیرزاد افزوده است.

    شهرستان شاهرود :

    در شهرستان شاهرود نیز که جنگل ابر آن زبانزد همه است، میتوان در مناطق رضا آباد و خارتوران، طی مسیر در مناطق کویری را تجربه کرد.

    شهرستان گرمسار :

    شهرستان گرمسار شهر خورشید تابان نیز با جاده سنگفرش که یادگار گذشتگان و مسیر تاریخی ابریشم است، جاذبه‌ های فراوانی دارد.

    شهرستان دامغان :

    شهرستان دامغان نیز با چشمه علی، انگورستانی، جلوه‌ هایی از هنر نقاشی طبیعت را به نمایش میگذارد.

    آبگرم :

    چشمه‌ های آبگرم در 21 کیلومتری شمال غرب سمنان و کیلومتری غرب شهرستان مهدیشهر قرار دارند. مردم از گذشته از این چشمه ‌ها استفاده‌ های درمانی و تفریحی میکنند و برای استفاده‌ های درمانی استخرهایی در محل چشمه ‌ها ساخته شده است.

    پیغمبران :

    در شمال شرق شهر سمنان منطقه زیارتی و سیاحتی پیغمبران قرار دارد، مقبره پیغمبران در قله کوهی به همین نام در 21 کیلومتری جاده اصلی تهران - مشهد در نزدیکی سمنان واقع شده است.

    بر اساس اطلاعات موجود در این مقبره سام و لام از فرزندان نوح پیغمبر مدفون هستند و آب و هوای معتدل و پوشش گیاهی و جانوری منطقه، جاذبه زیارتی منطقه را به عنوان محور گردشگری آن تکمیل میکند.

    آهوان :

    آهوان در حدود 30 کیلومتری سمنان و 78 کیلومتری غرب دامغان واقع شده است. در اطراف آهوان چند روستای پای کوهی معروف به کلاته وجود دارد که با باغها، کشتزارهای مختلف و استخرهای آبیاری مناظر زیبایی را خلق میکند.

    در کنار جاذبه های طبیعی، وجود دو کاروانسرا یا رباط تاریخی به نام رباط سنگی انوشیروانی و کاروانسرای شاه عباسی بر اهمیت این منطقه افزوده است.

    زمان ساخت کاروانسرای سنگی (رباط انوشیروانی) به سالهای 420 تا 421 هجری قمری و ساخت کاروانسرای شاه عباسی به سال 1097زهجری قمری در دوره صفویه بر میگردد.

    بسطام :

    شهر بسطام زادگاه و محل آرامگاه عارف بزرگ بایزید بسطامی دومین شهر نمونه گردشگری استان سمنان است که در 6 کیلومتری شاهرود واقع شده و در مسیر جاده شاهرود - آزادشهر قرار دارد.

    این شهر دارای جاذبه های گردشگری تاریخی، طبیعی، عرفانی و مذهبی از جمله آستان مقدس امامزاده محمد (ع) و در طول سال پذیرای گردشگران زیادی از نقاط مختلف کشور و حتی خارج از کشور است.

    وجود آرمگاه بایزید بسطامی، آرامگاه عارف بزرگ شیخ ابوالحسن خرقانی، موجب شده تا همه ساله گردشگرانی از کشورهای مسلمان همسایه مانند پاکستان و کشورهای آسیای میانه از این شهر تاریخی مذهبی دیدن کنند.

    جنگل ابر :

    جنگل زیبا و خوش آب و هوای ابر در 45 کیلومتری شمال شرق شاهرود از جنگلهای بکر و زیبای استان سمنان است و به دلیل اینکه فضای جنگل را پوششی از ابر فرا میگیرد به جنگل ابر معروف است.

    ارتفاع زیاد جنگل از سطح دریا، پایین بودن درجه حرارت در فصل گرما، وجود چشمه سارهای فراوان و پوشش جنگلی متنوع از ویژگی های این جنگل است.

    جنگل اولنگ :

    جنگل اولنگ در 85 کیلومتری شمال شاهرود واقع شده است. این جنگل دارای درختان جنگلی متنوع و تنوع جانوری است.

    جنگل دشت شاد :

    جنگل دشت شاد در 0 کیلومتری شمال شرق شاهرود واقع شده است، تنوع گونه ‌های جنگلی، طبیعت و چشم انداز زیبا از ویژگیهای این منطقه به شمار میرود.

    جنگل و آبشار نام نیک :

    جنگلهای نام نیک و حسین آباد در حوزه استحفاظی شهرستان شاهرود و در آبریز شمالی استان قرار دارند. واقع شدن این منطقه در مجاورت چند منطقه نمونه دیگر بر جذابیت آن افزوده است.

    زیستگاه توران :

    مجموعه توران از سه سمت پارک ملی، پناهگاه حیات وحش و منطقه حفاظت شده تشکیل شده است. این منطقه در قسمت جنوبی جاده تهران - مشهد و در قسمت شمال شرقی دشت کویر قرار دارد. این منطقه پس از پناهگاه حیات وحش نایبندان، دومین منطقه بزرگ تحت حفاظت سازمان محیط زیست کشور است.

    از نظر پوشش گیاهی این منطقه از تنوع بالایی برخوردار است و در میان گونه های جانوری آن برخی از نادرترین گونه ها مانند یوزپلنگ آسیایی، گورخر ایرانی و پرندگانی همچون زاغ بور و هوبره دیده میشود.

    زیستگاه یوزپلنگ آسیایی در حال حاضر محدود به مناطق خاصی از ایران مانند توران و زیستکره کویر است و علاوه بر یوزپلنگ آسیایی، گورخر ایرانی به عنوان گونه جانوری نادر و زاغ بور یکی از نادرترین پرندگان جهان تنها در منطقه توران زندگی میکند.

    مجن و آبشار تنگه داستان :

    شهر مجن در فاصله 35 کیلومتری غرب شاهرود و در منطقه ای کوهستانی واقع شده است. تنگه معروف داستان در فاصله 10 کیلومتری شهر مجن قرار گرفته که آبشار این تنگه در زمره جاذبه های طبیعی شهرستان شاهرود محسوب میشود.

    پوشش گیاهی و جانوری متنوع و آب و هوای مطلوب از جاذبه ‌های گردشگری این منطقه است.

    علاوه بر این، شهر مجن به عنوان یک منطقه تاریخی در دامنه کوه‌ های البرز با ویژگی ‌های منحصر به فرد و معماری خاص به عنوان ماسوله کویر شهرت دارد به طوری که بافت قدیمی شهر در شیب ارتفاع شکل گرفته و خانه‌ ها به گونه‌ای ساخته شده‌ اند که بام هر خانه حیاط خانه ای دیگر است.

    برخی این شهر را نگین سرخ فام دامنه های البرز شرقی می ‌نامند زیرا خاک اراضی و ارتفاعات آن سرخ رنگ است و ن مجنی همه ساله بنا بر رسمی کهن با تهیه دوغابی از گل قرمز رنگ به تجدید نمای خانه های کاه گلی میپردازند.

    خوش ییلاق :

    پناهگاه حیات وحش خوش ییلاق در شمال شرقی شهرستان شاهرود قرار دارد. زیستگاه‌ های جانوری و پوشش گیاهی این منطقه بسیار متنوع است.

    این منطقه به دلیل وجود چشم اندازهای متفاوت طبیعی و تنوع ایستمی شامل جنگل، کوهستان، مرطوب خزری، دشت خشک و بیابانی تنوع زیستی ویژه و ارزشمندی دارد و از بی ‌نظیرترین پناهگاه های حیات وحش ایران است.

    فرحزاد، تاش و چشمه هفت رنگ :

    منطقه فرحزاد، تاش و چشمه هفت رنگ در شهرستان شاهرود واقع شده است. چشمه هفت رنگ به دلیل تنوع رنگ آب چشمه‌ های جاری از مواد معدنی با خواص درمانی، از دیرباز مورد توجه اهالی منطقه بوده است. علت نامگذاری این منطقه به نام فرحزاد به دلیل سرسبزی مزارع و باغ های مثمر منطقه است.

    قطری :

    منطقه قطری در بخش بسطام شهرستان شاهرود و نزدیک روستای ابر واقع شده است. این منطقه از بارش سالانه به نسبت مطلوبی برخوردار بوده و به دلیل اقلیم معتدل و نسبتا مرطوب، پوشش گیاهی آن زیبا و چشم نواز است.

    وجود آستان مقدس امامزاده سراوین قطری بر گردشگری مذهبی - طبیعی این منطقه افزوده است.

    دشت آفتابگردان و شقایق های کالپوش :

    یکی از مناطق جاذب گردشگری شهرستان شاهرود دشت آفتابگردان و شقایق در منطقه کالپوش است که نمایش منحصر به فرد گل ‌های شقایق در منطقه از بیستم اردیبهشت ماه تا پایان خرداد جلوه زیبایی به ناحیه سرسبز کالپوش میدهد و گردشگران بسیاری را به این منطقه جلب میکند.

    همه ساله جشنواره دشت شقایق و کشتی محلی در منطقه کالپوش برپا میشود. گل‌ های آفتابگردان نیز که بیشتر در دشت دانیال تا ارتفاعات روستایکرنگ می روید، در ماه های مرداد و شهریور به گل نشسته و زیبایی این منطقه را دو چندان میکند.

    روستای رضا آباد خوارتوران :

    روستای عشایر نشین رضا آباد از توابع بخش بیارجمند شهرستان شاهرود، در 250 کیلومتری جنوب غربی شاهرود و 123 کیلومتری جنوب بیارجمند واقع شده است. پرورش گوسفند و شتر و نیز بافت انواع گلیم تنها راه معیشت اهالی سخت کوش این روستای کویری است.

    مهم ترین جاذبه گردشگری این منطقه وجود تپه های ماسه ای به اشکال مختلف، سیاه چادر عشایری و نقوش بافته های ن ایل است، این روستا را تپه های رمل در بر گرفته است.

    پوشش گیاهی خاص منطقه از جمله جنگل های طاق و فرهنگ خاص مردم روستا، جاذبه گردشگری این روستا را دو چندان کرده است.

    روستای عباس آباد :

    عباس آباد روستایی قدیمی با کاروانسرایی کهن در شرق شاهرود و در کنار مسیر ارتباطی شاهرود به سبزوار قرار دارد. مهمترین جاذبه این روستا وجود کاروانسرای شاه عباسی و دیگر بناهای تاریخی است.

    کاروانسراهای بزرگ میاندشت، میامی، عباس ‌آباد و الحاک و نیز مسجد جامع فرومد مهمترین بناهای تاریخی در مسیر ارتباطی شاهرود - سبزوار است.

    شهرستان دامغان

    چشمه علی :

    مجموعه چشمه علی در شمال شهر تاریخی دامغان و حدود 30 کیلومتری این شهر بین روستاهای آستانه و کلاته رودبار واقع شده است.

    در زمان فتحعلی شاه قاجار در این محل یک مسجد و یک عمارت ساخته شد. بنای فتحعلی شاهی در میان رودخانه و وسط مجموعه تفریحی چشمه علی قرار گرفته و مسجدی تاریخی نیز در ضلع جنوبی قرار داشته که اکنون مسجدی جدید بر روی آن واقع شده است.

    وجود درختان بید و صنوبر، باغ های گردو، زردآلو، درختان میوه، گیاهان دارویی و ارتفاعات کوهستانی به جاذبه های این منطقه افزوده است. قلعه ‌های تاریخی منصور کوه و مهرنگار از دیگر جاذبه های تاریخی این منطقه است.

    سد شهید شاهچراغی :

    سد شهید شاهچراغی از جمله مناطق نمونه گردشگری استان سمنان است که در 12 کیلومتری دامغان ساخته شده و از جمله ویژگی های آن چشم انداز سد، قرار گرفتن در مسیر گردشگران چشمه علی، آب و هوای مطبوع و فضای سبز است.

    وجود سد و بخشی از کناره سد که به دریاچه سد تبدیل شده، فرصت بهره برداری گردشگری از این منطقه را برای تفریح فراهم کرده است.

    گردکوه :

    منطقه کوهستانی گردکوه در کیلومتری غرب دامغان واقع شده و محور جاذبه های گردشگری این منطقه قلعه گردکوه است که به گنبدان دژ نیز شهرت دارد.

    کوهی که قلعه گردکوه بر آن بنا شده به شکل گنبد است. وجود گیاهان دارویی، صنعتی و گونه های مختلف جانوری بر جذابیت این منطقه افزوده است.

    چشمه قلقل :

    منطقه نمونه گردشگری چشمه قلقل در دو کیلومتری شمال روستای دشتبو دامغان واقع شده است. پوشش گیاهی منطقه ییلاقی و گونه های جانوری آن نیز بیشتر شامل گونه ‌های مناطق کوهستانی است.

    امامزاده میرجبرئیل و بقایای قلعه ای در شرق روستای تویه دروار از دیگر جاذبه‌ های گردشگری این منطقه است. در نزدیکی این منطقه ناحیه ای به نام انگورستانی با آبشار آکواریومی زیبا وجود دارد که طبیعتی چشم نواز را خلق کرده است.

    پیر خوشتر ( خوشدر ) :

    منطقه پیر خوشتر در شمال غرب روستای کلاته رودبار دامغان واقع شده که در آن چشمه ای وجود دارد که از درون کوه های آهکی میجوشد. این منطقه به دلیل برخورداری از آب و هوای متنوع و گونه های مختلف جانوری، قابلیت جذب گردشگران را داراست.

    تنگه زندان :

    تنگه زندان در 53 کیلومتری شمال شهر دامغان قرار دارد. اقلیم منطقه ترکیبی از زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل و مطبوع است.

    در کف این منطقه آب سرد و گوارای چشمه سارهای بالا دست جریان دارد از دیگر جاذبه های طبیعی این منطقه آبشار نسروا در 20 کیلومتری شمال شرق دیباج است.

    شهرستان گرمسار

    پارک ملی کویر :

    منطقه سیاه کوه و پارک ملی کویر یکی از قدیمی ترین مناطق تحت حفاظت در ایران است. این منطقه در جنوب گرمسار و حد فاصل کویر مرکزی ایران و دریاچه نمک واقع شده است.

    جاذبه ‌های گردشگری پارک ملی کویر به دو بخش جاذبه ‌های طبیعی و تاریخی تقسیم میشود.

    جاده سنگفرش به عنوان یکی از شگفت انگیزترین آثار تاریخی از جاذبه ‌های این منطقه است، به طوری که این جاده امکان عبور کاروان ها را از میان اراضی باتلاقی و شوره زارهای حاشیه دشت کویر فراهم می کرده است.

    بنای مشهور قصر بهرام که در واقع یک کاروانسرای شاه عباسی است و کاروانسرای عین الرشید، آبراه سنگی سیه کوه که آب مورد نیاز قصر بهرام را تامین کرده، بقایای ساختمان حرمسرا، کاروانسراهای سفید آب و لکاب و آب انبار قیلوقه از دیگر جاذبه ‌های تاریخی این منطقه است.

    بنه کوه :

    منطقه نمونه گردشگری بنه کوه در شمال شهر گرمسار واقع شده است. این منطقه به دلیل قرار داشتن بر سر راه باستانی گرمسار (خوار) به مازندران، از نظر تاریخی و نظامی دارای اهمیت ویژه ‌ای بوده است.

    وجود قلعه باستانی استوناوند، ریگ تپه و قلعه گبری از جاذبه‌ های این منطقه است. به دلیل قرار داشتن بنه کوه در بخش انتهایی رودخانه حبله رود، در این منطقه انواع پرندگان و ماهی‌ ها زیست میکند.

    روستای رامه :

    روستای رامه و مناطق اطراف آن که منطقه نمونه گردشگری رامه را تشکیل میدهد در 55 کیلومتری شمال شرق شهر گرمسار واقع است که شامل چند روستا و مزرعه میشود.

    مناطق طبیعی چشم نواز اطراف روستای رامه به ویژه ارتفاعات آن و حیات وحش متنوع و غنی، از جلوه های طبیعی این منطقه است. طبیعت این منطقه واقع در بخشی از منطقه شکار ممنوع خنار است.

    بهورد :

    منطقه گردشگری بهورد در 32 کیلومتری شمال غربی بخش ایوانکی در گرمسار قرار دارد. این منطقه حد فاصل دشت و کوهستان واقع شده است.

    مناطق اطراف بهورد به ویژه ارتفاعات قره قاچ و گردنه قوچ از نظر حیات وحش غنی است و یکی از شکارگاه های مهم گرمسار محسوب میشود.

    روستای قالیباف :

    روستای کوهستانی و خوش آب و هوای قالیباف در 60 کیلومتری شمال شرقی گرمسار قرار دارد و از نظر اقلیمی از مناطق سرد و معتدل به شمار میرود.

    پوشش گیاهی منطقه متنوع و از نظر حیات وحش نیز در مجاورت منطقه شکار ممنوع خنار با پوشش جانوری مناسب قرار دارد و از حیوانات شکاری مختلف غنی است، سایر جاذبه ‌های تاریخی و طبیعی این منطقه نیز شامل آبشار، جنگل طبیعی بکر و بناهای تاریخی و امامزاده هایی که در ارتفاع کوه قرار دارند، می ‌شود.

    جنگل رودبارک :

    رودبارک در 80 کیلومتری شمال شرق سمنان در مسیر راه شهمیرزاد به فولاد محله در شهرستان مهدیشهر و در دامنه جنوبی سلسله جبال البرز واقع شده است.

    این منطقه بخشی از منطقه حفاظت شده پرور است و به دلیل وجود جنگل های پهن برگ و آب و هوای خنک به ویژه در فصل تابستان مورد توجه گردشگران قرار دارد.

    وجود چشم انداز رودخانه در مسیر جنگلی از دلایل نامگذاری این منطقه به رودبارک است. تنوع گونه های گیاهی و جانوری، دمای مناسب به ویژه در فصل تابستان و چشم اندازهای طبیعی از علت های جاذب گردشگری این منطقه است.

    غار دربند :

    دربند منطقه سرسبز کوچکی است که در حد فاصل مسیر مهدیشهر به شهمیرزاد واقع شده و مهمترین قابلیت گردشگری آن، آب و هوای مطبوع، طبیعت بکر و غار دربند است.

    غار دربند در شیبی تند در کمرکش کوهی آهکی واقع شده است. این غار با 140 میلیون سال قدمت، از غارهای آهکی بزرگ ایران است که طول آن به حدود 150 متر میرسد. حداکثر ارتفاع از کف غار 30 متر است. ستونهای بزرگ استلاگتیت و استلاگمیت و دیواره های آهکی از جاذبه ‌های این غار است.

    منطقه حفاظت شده پرور :

    منطقه نمونه گردشگری پرور در شمال شرق شهمیرزاد قرار دارد که به عنوان منطقه حفاظت شده پرور شناخته شده و دارای پوشش گیاهی متنوع است. این منطقه شامل روستاهای پرور، کاورد، تمام، تلاجیم، فینسک و ملاده است.

    وجود قلاع، تپه ‌های باستانی، بناهای تاریخی متعدد و کاخ ابراهیم خان در ملاده از جاذبه‌ های تاریخی مذهبی این منطقه است.

    چشم اندازهای طبیعی، انواع گونه های جانوری شامل خرس، گربه وحشی، خوک و کبک، انواع گونه‌ های مرتعی، ییلاق‌ های متعدد و انواع گیاهان دارویی از جاذبه‌ های گردشگری پرور است.

    روستای چاشم :

    روستای چاشم از توابع بخش شهمیرزاد شهرستان مهدیشهر در 19 کیلومتری شمال غربی شهمیرزاد واقع شده است و در پای قله کوه نیزوا قرار دارد.

    چاشم روستایی پایکوهی است و آب آن از چشمه و قنات تامین میشود مهمترین جاذبه گردشگری این منطقه، ارتفاعات زیبا و چشم نواز نیزوا، وجود امکان تفریح زمستانی در منطقه، چشمه روزیه، وجود تپه‌ های باستانی، امامزاده‌ ها و . است.


    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%86


    چهارمحال و بختیاری - آشنایی با جاذبه های گردشگری استان چهارمحال و بختیاری

    استان چهارمحال‌ و بختیاری در بخش مرکزی رشته کوههای زاگرس بین پیش کوههای داخلی و استان اصفهان واقع شده است. همچنین از شمال و مشرق به استان اصفهان و از جنوب به استان خوزستان محدود است.

    وسعت استان چهارمحال و بختیاری در حدود 16533 کیلومتر مربع میباشد. این استان ناحیه ‌ای است کوهستانی در سلسه جبال زاگرس که در باختر آن کوههای مرتفعی قرار گرفته است و این ارتفاعات سرچشمه سرشاخه‌ های دو رودخانه دائمی زاینده رود و کارون میباشد.

    از مهمترین ارتفاعات غرب استان، زردکوه است که با ارتفاع 4548 متر در کوهستان بازفت قرار دارد و تمام سال پوشیده از برف است. کوههای دیگر منطقه که بیش از 3000 متر ارتفاع دارند دنباله زردکوه بوده و حد طبیعی آنها مرز بین استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری است و از کانونهای آبگیر دائمی ایران به حساب می ‌آید.

    امتداد این کوهها از شمال غرب به جنوب شرق بوده و هر چه از غرب به طرف شرق نزدیکتر شویم از میزان ارتفاعات و تراکم کوهها کاسته شده و به دره ‌های باز و دشتهای نسبتا وسیع همچون دشت لار، فرادنبه، کیار، لردگان، گندمان و . ختم میشود و انباشته رسوبات در آنها امکانات مساعدی برای کشاورزی بوجود آورده است که در این دشتها در مجموع قریب 24 درصد وسعت استان را شامل می ‌شوند.

    ارتفاع شهرکرد (مرکز استان) از سطح دریا 2060 متر می رسد که تقریبا کمترین ارتفاع را در مدار جغرافیایی خود در این قسمت داراست هر چه به طرف شرق منطقه حرکت کنیم ارتفاع منطقه کاهش می ‌یابد.

    ویژگی‌ های فرهنگی چهارمحال و بختیاری :

    مجموعه ایل بختیاری همراه با سنن و شیوه ‌های خاص زندگی، به تنهایی یکی از جاذبه‌ های بی‌ نظیر و چشم گیر این منطقه است.

    زندگی ایلی با الگوی ست و آداب و رسوم ویژه، مورد علاقه سیاحان و دیدار کنندگان داخلی و خارجی است. این جاذبه علاوه بر آنکه دیدار کنندگان عادی را به سوی خود جلب میکند، میتواند مورد توجه دانشجویان و دانش پژوهان علوم اجتماعی و انسانی قرار گیرد.

    یکی از دیدنی ‌های جالب توجه استان چهارمحال و بختیاری کوچ ایل بختیاری است. اگرچه در دهه‌ های آغازین قرن حاضر گروه ‌های کثیر ایل بختیاری نیز همانند سایر ایلات و عشایر ایران تخته قاپو (یکجانشین) شدند، اما هنوز هم بخشی از ایل، کوچ رو و متحرک است.

    کوچ روهای بختیاری، زمستان را در دشت ‌های شرق خوزستان و تابستان را در بخشهای غربی منطقه چهارمحال و بختیاری به سر می ‌برند.

    آنها هر ساله از اواخر اردیبهشت ‌ماه از پنج مسیر مختلف همراه با مبارزه ‌ای خستگی ناپذیر با سختی ‌های طبیعت، ضمن عبور از رودخانه ‌ها، دره ها و پشت سر گذاشتن بلندی ‌های زرد کوه در مناطق معینی از دامنه ‌های زاگرس پراکنده میشوند و قریب سه ماه در این منطقه می ‌مانند و با چرای دامها در مراتع سرسبز به رمه‌ داری مشغول می‌ شوند. نحوه معیشت و زیست، الگوی ست و باورها، سنت ‌ها و آداب و رسوم از جمله جاذبه ‌های دیدنی این شیوه زندگی است.

    موسیقی بومی چهارمحال و بختیاری :

    موسیقی و شهر در ایل بختیاری پیوند جاودانه ‌ای با زندگی ایلی یافته است. مقامهای موسیقی ایل بختیاری به نام (بیت معروف) هستند. از مشهورترین آنها به مقام گله‌ داری، برزگری، ابولقاسم‌ خان و مقام شیر علی ‌مردون که تعداد آنها حدود 20 تا 25 مقام است میتوان اشاره نمود.

    هر طایفه و تیره نوازندگان محلی ویژه ‌ای دارد که به آنها توشمال میگویند. توشمال ‌ها دارای طایفه و محل زندگی جداگانه ‌ای هستند، مخارج سالیانه خود را با شرکت در مراسم عروسی، عزاداری و جشن های دیگر به دست می ‌آورند و به کار زراعت و دامداری نیز می ‌پردازند.

    توشمال ‌ها مردمی عاشق پیشه و شاعر مسلک هستند که بیشتر وقت زندگی روزانه خود را صرف ساختن ابیات، لطیفه ‌ها، ضرب ‌المثل ‌ها و متل ‌ها میکنند. آنان در به وجود آوردن آثار و ادبیات عامیانه سرزمین بختیاری سهم بسزایی دارند.

    آلات موسیقی بختیاری ‌ها، ساده، محدود و عمدتا شامل : کرنا، ساز و دهل است. آوازهای محلی روستاهای چهارمحال و بختیاری با لحجه‌ های مخصوص به خودشان به خصوص در هنگام عروسی و شادی واقعا جالب توجه است. ادوات موسیقی آنها عبارتند از : دهل، سنج، نی، کرنا، طبل و سنتور.

    اعیاد مذهبی در چهارمحال و بختیاری :

    بختیاری‌ ها برای اعیاد ملی و مذهبی به ویژه عید نوروز و مراسم سیزده بدر و بزرگداشت تولد ائمه اطهار و حضرت پیغمبر (ص) اهمیت خاصی قائلند. محل چادرهای خود را تغییر میدهند و در محلی سبز و خرم که دارای آب کافی باشد، مستقر میشوند.

    شب عید در چادرهای خود می‌ مانند، ولی روز اول عید با لباسهای مخصوص خود، کلاه‌ های لری را کج به سر گذاشته و به دید و بازدید می پردازند. بختیاری ‌ها معتقدند لباس سیاه عزا را حتما باید تا قبل از نوروز از تن در آورد، زیرا در غیر اینصورت باروری و نعمت از طایفه رخت بر خواهد بست. روز سیزده فروردین از گلهای صحرایی تاج گلی می ‌آرایند و بر روی مشک دوغشان میگذارند.

    سوگ ‌ها و عزاها :

    مراسم سوگواری در میان بختیاری ‌ها اهمیت خاصی دارد و همراه با مراسم پرسوز و گدازی برگزار میشود که احتمالا نشانه انس و الفت و همبستگی عمیقی است که میان آنها وجود دارد. این اهمیت هم در عزاداری‌ های مذهبی و هم در عزاداری ‌های خصوصی به بارزترین شکل مشهود است.

    عزاداری برای ائمه ‌اطهار به ویژه در ماه محرم مثل تمام نقاط ایران با شکوه برگزار میشود. شیوه اجرای مراسم تقریبا مثل سایر نقاط ایران است. دسته ‌های زنجیرزنی، سینه ‌زنی و حضور در مراسم مساجد و تکایا از جمله جلوه‌ های برگزاری اینگونه مراسم است. برگزاری مراسم عزاداری خانوادگی نیز جالب توجه است.

    در ایل بختیاری وقتی کسی فوت کند، ایل یکپارچه غرق غم و ماتم میشود و لحظه‌ ای صاحب عزا را رها نمی‌ کنند، (چوقا) از تن بیرون میکنند و لباس سیاه می ‌پوشند. بعد از غسل متوفی، سید همراه ایل (سید پیر شاه) یا (سید امامزاده)‌ های اطراف مسیر و مکان کوچ و استقرار را خبر میکنند تا بر مرده نماز میت بگذارند و سپس مرده را به خاک می سپارند.

    خاک که گودی گور را پر کرد، مردها در فاصله دور می ‌ایستند و زنهای ایل به دور گور حلقه می‌ زنند، گریه سر میدهند و همراه با مرثیه که (گاگریو) گفته می ‌شود به شرح حال زندگی مرده می‌ پردازند. در این هنگام توشمال ‌ها آهنگ غم انگیزی به نام (چپی) می ‌نوازند.

    بعد از این مراسم (خیرات) شروع میشود. صاحب عزا چادر سیاهی بر پا میکند، مردم ایل تیره به تیره، طایفه به طایفه، برای دلداری صاحب عزا می ‌آیند و (سرباره) می ‌آورند. سرباره مخارج عزاداری صاحب عزا را کاهش میدهد. این مراسم تا یک سال به طول می ‌انجامد، چرا که شاید تیره یا طایفه ‌ای در مسافت های دور باشد و یا امکان حضور به موقع پیدا نکرده باشد.

    وقتی کلانتر یا یکی از سرشناسان ایل بمیرد، مراسم خاصی انجام میشود. بدین ترتیب که زین و برگ اسب یا اسبانی را با پارچه سیاه می پوشانند و بر گردن اسب نیز پارچه ‌های رنگین که یک سر آن بر زین و سر دیگرش روی پیشانی اسب است به بند دهنه می بندند، سپس اسب را در حالی که دهنه آن به دست یک نفر است در محوطه امامزاده میگردانند. این پارچه را (یال پوش) می گویند. چوقا و تفنگ متوفی را نیز روی اسب می‌ بندند.

    صنایع دستی چهارمحال و بختیاری :

    صنایع دستی چهارمحال و بختیاری تحت تاثیر تنوع شیوه‌ های تولید، گوناگون و متنوع است. عشایر کوچ‌ رو، عشایر اسکان یافته، روستائیان و اقشار شهر نشین در پدید آوردن این نوع محصولات سهیم باشند. در جامعه عشایری استان صنایع مدرن و کارگاهی وجود ندارد و صنعتگران این جامعه به بافت صنایع دستی اشتغال دارند و فعالیتهای غالب آنها در زمینه بافت چوغا، خور و خورجین، قالی و قالیچه، سیاه چادر، گلیم، دستکش و کلاه ‌پشمی و . است.

    رقصهای محلی چهارمحال و بختیاری :

    در استان چهارمحال و بختیاری در مواقع برگزاری جشن‌ ها و سرورها رقص ‌های متنوعی اجرا میگردد که از معروفترین آنها رقص‌ عروسی، رقص‌ دستمال، رقص‌ آرام، رقص‌ تند و رقص مجسمه است.

    شهرستان شهر کرد :

    در متون تاریخی از مکانی به نام چالشتر در ناحیه شهرکرد به عنوان مرکز حکومتی نام برده شده که خرابه ‌های دیوار قلعه آن امروز به جای مانده است.

    شهر کرد گویا مکانی پاسگاهی بوده است معروف به دهکرد و از حدود سال 1300 با تعیین نماینده مرکزی و استقرار دوائر دولتی آغاز به رشد کرده است. پیش از آن و در دورانهای گذشته، منطقه دستخوش جنگهای خوانین، کشمکش‌ های میان حکومت مرکزی و قدرتهای محلی و غارت و تصاحب روستاها توسط طوایف مختلف بختیاری بوده است.

    نوسانات ی داخلی منطقه از یک سو و تغییرات حکومت ‌های مرکزی از سوی دیگر مجال و فرصت رشد و تکامل را به روستاها و شهرهای منطقه نداده است.

    در کنار این عامل تاریخی، دور بودن از شبکه راه‌ های اصلی و مراکز شهری ایران علت دیگری در عقب ماندگی نسبی شهر نشینی و صنعتی منطقه محسوب میشود.

    پس از سال 1300 و تا سال 1340 دهکرد و منطقه چهارمحال و بختیاری (معروف به شهر چهار محال) از طریق مرکز اصفهان اداره میشد و از آن پس تا سال 1352 شهرکرد مرکز فرمانداری کل چهار محال و بختیاری و سپس به مرکز استانی با همین نام تبدیل شد و در حال حاضر شهری رو به آبادانی و توسعه است.

    مراکز تاریخی و دیدنی شهر کرد :

    مدرسه علمیه، آرامگاه دهقان سامان، خانه ستوده، قلعه شلمزار، قلعه ک، قلاع اسعدیه چلچله، قلعه جونقان، قلعه چالشتر، حمام درب امامزاده، پل زمانخان، سنگ نوشته های مشروطیت، دشت لاله ‌های واژگون، منطقه حفاظت شده تنگ صیاد.

    شهرستان اردل :

    اردل از گذشته ‌های دور، یکی از مراکز ییلاقی و اسکان عشایر ایل هفت لنگ بختیاری بود و در متون تاریخی از جمله سفرنامه ابن ‌بطوطه که از اصفهان تا شوشتر سفر کرده، اشاراتی به این ناحیه شده است. سبز کوه یکی از مناطق زیبای این شهر است.

    این منطقه در سه شهرستان اردل، بروجن و لردگان واقع شده و با وسعتی در حدود 62.000 هکتار دارای ایستم‌ های ویژه و چشم اندازهای طبیعی، مرتعی، جنگلی، و کوهستانی میباشد. آبشارهای پر آب و دیدنی مثل تنگ زندان و آبشار معدن زیبایی منطقه را دو چندان کرده است.

    این منطقه دارای سه تنوع آب و هوایی میباشد و به تبع آن جانورانی چون پلنگ، خرس قهوه ‌ای، سنجاب بلوط‌ های غرب ایران، کل، بز و کبک دری در این منطقه زندگی میکنند.

    مراکز دیدنی اردل :

    منطقه جنگلی اردل، منطقه حفاظت شده سبزکوه

    شهرستان بروجن :

    بروجن دومین شهر منطقه چهار محال و بختیاری است. این شهر در دشتی به وسعت حدود 580 کیلومتر مربع در شرقی ترین نقطه منطقه و در محل تلاقی راههای سه استان چهار محال و بختیاری، اصفهان و فارس قرار گرفته است.

    تاریخ اسکان جمعیت در این مکان به یکی دو قرن و تاریخ مرکزیت جمعیت به حدی که بتوان آن را شهر نامید به پس از نهضت مشروطیت میرسد. رشد فزاینده جمعیت آن از دهه‌ های سوم و چهارم قرن حاضر آغاز شد و گسترش شهر بروجن با توجه به موقعیت جغرافیایی آن که در طلاقی سه استان قرار گرفته است، توسعه آن را از امتیاز ویژه ‌ای برخوردار نموده و روند رشد آن را تسریع کرده است.

    مراکز دیدنی بروجن :

    امامزاده حمزه علی، تالاب چغاخور، تالاب سولگان، تالاب گندمان، منطقه حفاظت شده سبزکوه.

    شهرستان بلداجی :

    از گذشته بلداجی اسناد تاریخی مدونی در دست نیست، لیکن شواهدی وجود دارد که مبین اسکان جمعیت در این ناحیه است. خرابه‌ های صفی آباد محل اسکان عشایر ترک زبان قشقایی یا ترکان تیره بولوردی صفی‌ خان قشقایی بود.

    این تیره پس از صفی آباد به محل فعلی شهر بلداجی نقل مکان کرده ‌اند و به مرور زمان از نقاط دیگری مانند جونقان و فرا دنبه نیز گروه‌ هایی به بلداجی مهاجرت کرده و اسکان یافته ‌اند.

    همراه با اسکان اجباری ارامنه در دوران صفویه در اصفهان گروهی از ارامنه نیز در بلداجی و قلعه ممکا ساکن و بعدها به علل مذهبی مجبور به کوچ از این دو نقطه شده ‌اند. در هر صورت قدمت قطعی هسته اولیه شهر بلداجی را تا حدود 250 سال پیش تخمین می زنند. گز انگبین این شهر بسیار مشهور است.

    شهرستان جونقان :

    جونقان سابقه چندانی به عنوان شهر ندارد و با تاسیس شهرداری در سال 1356 شهر نامیده شده است. سابقه تاریخی اسکان و استقرار جمعیت را در این مکان بر اساس متون تاریخی میتوان به دوران صفوی نسبت داد و رونق آن را میتوان از دوران قاجار و پس از انقلاب مشروطیت دانست که سردار اسعد بختیاری این مکان را مقر حکومتی خود قرار داد.

    شهرستان فارسان :

    این شهرستان مهمترین کانون شهری در قلمرو سردسیر عشایر هفت لنگ بختیاری است و دارای جاذبه های طبیعی همچون : غار سراب بابا حیدر، غار آقا سید عیسی، پیر غار، چشمه دیمه که گواراترین آب جهان شناخته شده است، رودخانه بازفت، دشت لاله های واژگون، شکارگاه های متعدد و . است.

    منطقه فارسان عمدتا ییلاق عشایر بختیاری و مرکز حکومت خوانین آل بویه بوده است، از این رو قلعه هایی به نشانه اقتدار و سلطه خوانین در منطقه ساخته اند.

    مراکز دیدنی فارسان :

    تونل کوهرنگ، سنگ نوشته های مشروطیت، پیست اسکی چالگرد، آبشار دره عشق، چشمه کوهرنگ، چشمه دیمه.

    شهرستان فرادنبه :

    سابقه پیدایش فرادنبه را به بیش از 400 سال پیش نسبت میدهند که گویا چهار قلعه در اطراف آن وجود داشت. همچنین از این محل به نام پیر دامنه با 800 نفر جمعیت در سفر نامه ‌ای مربوط به سال 1323 هجری قمری یاد شده است. در دوران اخیر که از تاخت و تاز عشایر بختیاری بر روستاهای چهارمحال کاسته شد، فرادنبه رشد و توسعه یافت.

    شهرستان فرخشهر :

    سابقه اسکان جمعیت در مکان امروزی فرخشهر به استناد متون و ابنیه تاریخی موجود به حدود 5 قرن قبل نسبت داده میشود و از جمله بنای مسجد جامع تخریب شده شهر، شاهدی بر این مدعا است. از تحولات این شهر در فاصله چند قرن گذشته اطلاع چندانی در دست نیست.

    این شهر به علت موقعیت جغرافیایی، یعنی قرار گرفتن بر سر راه اصفهان - شهرکرد، همراه با تغییر موقعیت ی منطقه به فرمانداری کل و سپس به استان، رشد و گسترش یافته و از سوی دیگر به عنوان نزدیکترین مرکز جمعیتی منطقه به استان اصفهان تحت تاثیر تحولات قطب جمعیتی - صنعتی اصفهان، رشد کرده است.

    شهرستان لردگان :

    شهر لردگان از دیر باز مرکزی برای مبادلات عشایری بوده است. در متون تاریخی از لردگان به نام لردجان نام برده شده است. قلعه لردگان در نزدیکی چشمه برم لردگان در دوران لر بزرگ ساخته شده بود که خرابه ‌های آن اکنون نیز باقی مانده است.

    مراکز دیدنی لردگان :

    آبشار آتشگاه، چشمه برم، منطقه جنگلی بازفت، منطقه حفاظت شده سبز کوه

    شهرستان هفشجان :

    قدمت تاریخی اسکان جمعیت در محل فعلی هفشجان و دیگر مراکز جمعیتی چهارمحال (لار، کیار، گندمان،‌ میزدج) بنا بر متون تاریخی و شواهد موجود به سلسله‌ های ساسانی و اشکانی میرسد. در ادوار بعدی چهارمحال به علل گوناگون مورد توجه ملوک، سلاطین و حکومتهای مرکزی قرار گرفت.

    در دوره‌ هایی به علت واسطه قرار گرفتن میان مناطق مرکزی ایران و دشتهای حاصلخیز خوزستان و راه‌ های آبی آن سرزمین، و در دیگر ادوار به عنوان تیول یا شکارگاه و یا به علل مهار عشایر ایلات بختیاری و غیره مورد توجه بوده است. سنگ نبشته‌ های قبور موجود در هفشجان حدود 300 سال سابقه استقرار جمعیت در این ناحیه را نشان میدهد.

    این آبادی در دوره قاجار تحت سلطه خوانین بختیاری بوده، لیکن با تثبیت قدرت مرکزی از اقتدار این ایل کاسته شد. در دوران معاصر، هفشجان به صورت یکی از چند مرکز جمعیتی میباشد که در حوزه نفوذ مستقیم شهرکرد قرار دارد و نقش شهری کوچک همراه با ارایه خدمات ناحیه ‌ای به روستاهای اطراف را ایفا میکند.

    منبع: http://dortina.com/Iran-Tourism/%D8%AC%D8%A7%D8%B0%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C

    فیلم| حال ناخوش قلعه تاریخی جهان‌آباد» بارندگی‌ها و سیلاب‌های سال‌های اخیر آسیب جدی به بدنه قلعه تاریخی جهان‌آباد» در روستایی در جنوب سرخه وارد آورده؛ اما در داخل قلعه، اتفاقات دیگری افتاده که به آسیب‌های طبیعی مربوط نیست. از نقطه ورود به قلعه، شاهد حفاری‌های غیرمجاز متعددی خواهید بود و جای‌جای قلعه برای یافتن اشیای قیمتی حفاری شده است.

    لینک: http://fna.ir/ex22lz

    منبع: https://www.farsnews.ir/media/13990205000487/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%7C-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D9%86%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%B4-%D9%82%D9%84%D8%B9%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF

    یکی از مظاهر افول آمریکا، بی اعتبار شدن ارزش‌های آمریکایی و غربی بویژه افول لیبرال دموکراسی است.رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود به مناسبت تسخیر لانه جاسوسی و روز دانش آموز در آبان 1397 فرمودند:نه‌ فقط اقتدار معنوی و قدرت نرم خود آمریکا رو به افول است بلکه حتّی لیبرال‌دموکراسی را هم که پایه‌ی اساسی تمدّن غرب است، اینها بی‌آبرو کردند، دارند بی‌آبرو می‌کنند. چندین سال قبل از این یک جامعه‌شناس مطرح دنیا گفت وضعیّت کنونی آمریکا منتها الیه تکامل تاریخی بشر است و بشر دیگر از این بالاتر نمی‌تواند برود. همان آدم امروز حرفش را پس گرفته، می‌گوید نه» و آرزو می‌کند چیزهای دیگری را. حالا صریحاً ممکن است نگوید من اشتباه کردم امّا حرفهای دیگری را دارد می‌زند، درست نقطه‌ مقابل آن حرفی که آن روز زده بود. خب این وضع آمریکا است.»­
    فرانسیس فوکویاما یکی از نظریه پرداران مشهور آمریکایی که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیروزی نهایی لیبرال دموکراسی و پایان تاریخ را اعلام کرد، در اکتبر 20 در مصاحبه ای با بی بی سی از افول لیبرال دموکراسی پرده برداشت و تاکید کرد، جنبش‌های هویتگرا که نتایج آن در پیروزی دونالد ترامپ در آمریکا و بریگزیت در انگلیس خود را نشان داد، لیبرال دموکراسی در جهان را با تهدید جدی مواجه کرده است. افول لیبرال دموکراسی به اندازه ای در غرب مشهود است که توماس شوئنبوم (Thomas J. Schoenbaum) در نشریه مشهور سیاتل تایمز در مقاله ای با عنوان نظم جدید بین الملل آنتی تز لیبرال دموکراسی است، برای آن مرثیه نگاری کرد.

    سابقه لیبرال دموکراسی
    لیبرال دموکراسی که برخی آن را دموکراسی غربی هم می‌خوانند، یک ایدئولوژی و شکلی از حکمرانی است که دولت‌ها کشورها را براساس ارزش‌ها و اصول لیبرالیسم کلاسیک اداره می‌کنند. شاخصه‌های لیبرال دموکراسی عبارتند از برگزاری انتخابات، احزاب ی چند گانه، استقلال قوای قضایی، مجریه و مقننه، حاکمیت قانون، اقتصاد بازار و مالکیت خصوصی. اما همه این‌ها روکش بود و زیربنای لیبرال دموکراسی حفظ منافع یک درصد از جمعیت جهان بود.
    برخی ریشه‌های لیبرال دموکراسی و نام آن را به دوره روشنگری در اروپای قرن هجدهم منتسب می‌دانند؛ اما این اصطلاح بعد از جنگ اول جهانی در ادبیات ی وارد شد. در سال 19، وودرو ویلسون، رئیس جمهوری وقت آمریکا درصدد احیای لیبرال دموکراسی، یک نظام ی متولد شده در عصر روشنگری در اروپا برآمد و در بسیاری از سخنرانی‌ها، دکترین و حتی محافل عمومی و خصوصی نیز به کرات از این واژه استفاده کرد. ویلسون معتقد بود، این نظام می‌تواند نقش مهمی در آزادی و مساوات داشته باشد. از نظر او ت، نیازمند مصالحه است و قدرت ی متمرکز جایز نیست. ویلسون در دکترین خود، موسوم به اصول چهارده ماده ای ویلسون، تاکید کرد،‌ دیپلماسی بین ملت‌ها باید شفاف باشد. موانع تجاری باید محدود شود و اخلاق و قانون در روابط میان دولت و ملت حاکم شود. وی همچنین تاکید کرد برای حفظ صلح بین المللی لازم است کشورها به سمت امنیت دسته جمعی حرکت کنند.

    این شعارهای زیبای ویلسون، همان زمان در کنگره آمریکا رد شد، اما طرفداران این ایده‌ها در نهایت بعد از جنگ جهانی دوم، توانستند با تشکیل سازمان ملل، ایده‌های ویلسون را به ظاهر اجرا کنند. اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند، سازمان ملل روبنایی برای تحکیم قدرت آمریکا در سراسر جهان با شعارهای جذاب همگرایی و همکاری بود. حق وتو در سازمان ملل، اولین نشانه افول یکی از مصادیق لیبرال دموکراسی یعنی مساوات و برابری بود.

    مصادیق افول لیبرال دموکراسی
    بسیاری از محافل ی، علمی و رسانه ای خواه طرفدار لیبرال دموکراسی یا مخالفان آن درباره مصادیق افول لیبرال دموکراسی دارای اشتراک نظرهایی هستند که برخی از آنها در ذیل آورده می شود:
    ناکامی در رهبری ی آمریکا بر جهان: این مسئله با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری و شعارهایی نظیر اول آمریکا، برتری دادن هویت آمریکایی و تمرکز بر روی منافع واشنگتن به جای منافع جهانی،‌عملا نقش رهبری ی آمریکا بر جهان را در هاله ای از ابهام فرو برده است. آمریکا در وضعیت فعلی در شرایطی به سر می‌برد که نه تنها بر جهان که رهبری این کشور بر پنجاه ایالت آمریکا زیر سئوال رفته است. درگیری‌های حزبی میان دموکرات‌ها و جمهوری خواهان عملا منجر به بروز یک جامعه دو قطبی غیر قابل مصالحه شده است. تقریبا از دهه 1990 در آمریکا مصالحه میان دو حزب غیرممکن بوده است. و در حال حاضر هیچ پادمانی برای منافع ملی آمریکا به عنوان یک اصل وجود ندارد و تقریبا ت دو حزبی در این کشور به طور کامل مرده است و آنچه که هم دیده نمی شود، تنها نسخه نمایشی از آن است.

    ظهور روسیه به عنوان قدرت بزرگ: در حالی که آمریکا یک دهه بر طبل فروپاشی شوروی می‌کوبید از میان ویرانه‌های شوروی فردی نظیر ولادیمیر پوتین ظاهر شد که همه انگاره‌ها و ارزش‌های آمریکایی و ابرقدرتی آن را در حال حاضر به چالش کشیده است. ضعف آمریکایی‌ها در مقابل روسیه تا آنجا پیش رفت که حتی خودشان اعتراف می‌کنند روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دخالت کرده است و کمیته‌های متعدد برای بررسی ابعاد آن تشکیل نمی دهند، در حالی که همین اعتراف نشان دهنده اوج کاهش قدرت آمریکا در مقابل دیگر کشورهای جهان است.
    حادثه 11 سپتامبر در نیویورک،‌ خروج آمریکا از توافقنامه‌ها و معاهدات بین المللی، بدرفتاری نظام حاکمه در آمریکا با رسانه‌ها، ورود اخبار جعلی در تصمیم سازی‌های جهانی و تدابیر حمایتگرایانه آمریکا از دیگر مصادیق افول لیبرال دموکراسی در جهان است.

    ویژگی‌های نظم جدید بین الملل
    به اعتقاد بسیاری از ناظران، با افول لیبرال دموکراسی به تدریج نظم جدید بین الملل حاکم می‌شود که پیش برنده آن همان پرچمداران لیبرال دموکراسی بودند. در ذیل به برخی از ویژگی‌های نظم جدید بین المللی پرداخته می‌شود:
    • هر ملتی باید به فکر خودش باشد و آزاد است از نفوذ اقتصادی، نظامی و ی خود، توافقنامه‌هایی متناسب با منافع کشور خودش منعقد کند.
    • اتحادها و ائتلاف‌ها دست و پاگیر و محدودکننده هستند.
    • دولت‌های قدرتمند و مسلط باید حوزه نفوذ داشته باشند.
    • تجارت بد است مگر اینکه توازن تجاری به نفع آنها باشد.
    • حمایت گرایی اقتصادی برای ایجاد شغل در هر کشوری ضروری است.
    • مهاجرت و ورود به کشورهای دیگر باید با دقت و به شدت تحت نظارت و کنترل باشد.
    • معیارهای اخلاقی و قانونی را نمی توان در روابط بین الملل به کار برد. نظم بین المللی مبتنی بر اعمال قانون بر رفتار دولت‌ها نیز دیگر به کار نمی آید.
    • هر کشوری در تعریف معیارهای حقوق بشری خودش براساس فرهنگ و ارزش‌هایش آزاد است و هیچ دولتی نمی تواند به نقض حقوق بشر در کشور دیگری اعتراض کند.

    پژوهش خبری // تهمینه بختیاری

    منبع: https://basirat.ir/fa/news/313483/%D8%A7%D9%81%D9%88%D9%84-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D9%85%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C

    گزارش/

    نخلداری شغل آبا و اجدادی هرمزگانی ها/خرمای مرداسنگ رودان، پای ثابت سفره کشورهای اروپایی

    آبا و اجداد هرمزگانی ها همه نخل کار بودند و هیچ درختی مثل خرما در برابر آسیب ها و بیماری ها استقامت داشته باشد با توجه به آزمایشات مختلف بر روی نوع خرمای این منطقه از نظر سموم و بیماری بعنوان خرمای ارگانیک شناخته شده است و هیچ گونه امراضی ندارد.

    نخلداری شغل آبا و اجدادی هرمزگانی ها/خرمای مرداسنگ رودان، پای ثابت سفره کشورهای اروپایی

    به گزارش شبکه اطلاع رسانی هرمز؛خرما دارای خواص بسیار زیادی است که در قرآن و دیگر کتاب های مقدس نیز به خواص این میوه شفابخش اشاره ویژه شده است و از آن بعنوان میوه های بهشتی نامبرده می شود.

    استفاده از این میوه در ماه مبارک رمضان به دلیل ارزش غذایی آن توصیه شده است، این میوه، قند کاهش یافته در دوران روزه داری را جبران میکند، به علت دارا بودن فیبر و خاصیت ملین بودن آن، سیستم گوارشی را که به دلیل روزه داری بی تحرک شده، به تحرک وا می دارد.

    تولید ۴۴ نوع خرما از نخیلات هرمزگان 

    غلامرضا انباز کشاورز رودانی و کارآفرین بخش مرکبات و نخیلات هرمزگان در گفتگو با هرمز اظهار کرد:۴۴ نوع خرما در استان هرمزگان تولید می شود که چهار رقم پیارم، کریته، مضافتی و مرداسنگ برند صادارتی دارد که بغیر از بازار داخل کشور به دیگر کشورها صادر می شود.

    وی افزود: خرمای گوردیال که بعنوان نوع مرغوب منطقه رودان برای شیره گیری استفاده می شود و نوع جدید وارداتی از کشور مراکش به خرماها اضافه شده که از سال ۸۹ توسط کشاورزان کاشته شد و امسال ثمر آن بدست آمده که در نوع خودش باکیفیت است و قیمت آن در بازار کیلویی ۸۰هزار تومان بالاتر از خرمای پیارم در بازار به فروش می رسد.

    عضو شورای بخش رودخانه هرمزگان ادامه داد: سالانه بیش از ۵۰هزارتن خرمای مرغوب از کشاورزان خریداری و بسته بندی می کنیم و بغیر از بازار داخلی به کشورهایی نظیر پاکستان، روسیه، افغانستان، عمان ، قطر، مراکش و اسپانیا صادر می شود.

    انباز اضافه کرد: بیش از ۵۰۰ تن خرما فقط از صدهکتار زمین زیرکشت خودم برداشت می شود که از نوع کریته در ماه مبارک رمضان باتوجه به سفارشات دریافتی از مشتریان بسته بندی شده و ارسال می شود.

     

    خرمای مرداسنگ رودان، پای ثابت سفره کشورهای اروپایی

    کارآفرین نمونه هرمزگان تصریح کرد: خرمای مُرداسنگ رودان در کشورهای اروپایی مشتری زیادی دارد و با توجه مطرح شده خرما بعنوان یک سبد غذایی کامل در جهان، تقاضا برای این میوه با ارزش روبه افزایش است و سالانه سفارشات زیادی از کشورهای مختلف داریم.

    وی همچنین گفت: اجداد ما در این منطقه همه نخل کار بودند فکر نکنم هیچ درختی مثل خرما در برابر آسیب ها و بیماری ها استقامت داشته باشد با توجه به آزمایشات مختلف بر روی نوع خرمای این منطقه از نظر سموم و بیماری و عدم استفاده از کود شیمیایی در تولید، خرمای شهرستان رودان بعنوان خرمای ارگانیک شناخته شده است و هیچ گونه امراضی ندارد.

    انباز با اشاره به تاثیر تحریم ها بر عرصه صادارت خرما افزود: تاثیر آنچنایی بر فروش و عرضه آن در کشورهای دیگر ندارد ولی درحال حاضر فروش خرما، تحت تاثیر شیوع بیماری کرونا قرار گرفته است.

    شورای بخش رودخانه هرمزگان با بیان اینکه نسبت به ظرفیت منطقه تولید خرما در شهرستان کم است افزود: لازم است جهادکشاورزی با ارائه الگوی کشت به کشاورزان، آن ها را تشویق به کاشت درخت خرما و تولید آن کنند و همه به درخت لیمو رجوع نکنند.

    صادرات خرما رودان به سایر استان ها و کشورها 

    وی خاطرنشان کرد:سازمان جهاد کشاورزی به نخیلات توجه آنچنانی ندارد در صورتیکه درآمدزایی خرما از دیگر محصولات بیشتر است در حال حاضر سفارش برای خرید زیاد است ولی تولید این میوه باارزش کم است.

    مهندس قاسمی مدیر صنعت و معدن و تجارت رودان هم در گفتگو با هرمز اظهار کرد: بدلیل اینکه اکثرا مردم این منطقه درخت خرما دارند و برای این ایام خرما برای خودشان ذخیره می کنند مصرف داخلی شهر رودان آنچنان نداریم منتها براساس سفارشات از دیگر شهرها واستان روزانه ارسال می شود.

    وی افزود: در حال حاضر نزدیک به یکهزارو ۷۰ تن از انواع خرمای مضافتی، کریته،خنزیزی در سردخانه های شهرستان ذخیره داریم که خرمای کریته  کیلویی ۱۲هزار تومان درب سردخانه به فروش می رسد.

    انتهای پیام/پ

    منبع: http://www.hormoz.ir/%d9%86%d8%ae%d9%84%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%b4%d8%ba%d9%84-%d8%a2%d8%a8%d8%a7-%d9%88-%d8%a7%d8%ac%d8%af%d8%a7%d8%af%db%8c-%d9%87%d8%b1%d9%85%d8%b2%da%af%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%87%d8%a7-%d8%ae%d8%b1/


    مردمهم از بعضی بداخلاقی های نمایندگان گله مندند آقای رئیس

    با توجه بهپایان دوره مجلس دهم، روزهای آخر مسئولیت ها در ایران معمولا روز گلایه ها و حرفهای نگفته است، جمله ای از ریاست مجلس سرتیتر اکثر خبرهای دیروز شد، علی لاریجانیاز بداخلاقی هایی که نسبت به مجلس دهم شد گلایه کرد و خاطرنشان کردند که مجلس دهم،مجلس مظلومی بود.

    باید خاطرنشان کنم که بسیاری از توده های مردم هم از بداخلاقی های برخی نمایندگی گلایهمندند، کاش ریاست مجلس این نقایص را هم یادآور می شد و به عنوان ریاست مجموعه ای کهدر کشور در راس امور است از مردم عذر خواهی می کرد تا اینکه در نقش یک مدعی مظلومظاهر شود.

    مردم فراموشنکردند بد اخلاقی هایی از جمله:

    -     بی نظمی ها در صحن مجلس

    -     غیبت های مکرر برخی نماینده ها

    -     به خواب رفتن برخی نمایندگان

    -     صحبت های و اظهار نظرهای خارج از حیطه مسئولیت نمایندگان

    -     سلفی حقارت

    -     فشارهای اقتصادی که برخی جوانب آن بخاطر عدم نظارت مجلس شکلگرفت

    -     تلاش برخی نمایندگان برای تلطیف چهره برخی فتنه گران و رفع حصر

    -     تصویب برخی لوایح همچون 2030 و aftf

    -     و بخشی از بد اخلاقی هایی بود که نمایندگان مرتکب شدند.

    امیدواریم مجلس یازدهم بتواند درجایگاه یک نهاد در راس امور به وظایف خود عمل نماید.

    انتهای پیام/

     


    در قوه قضائیه وکیل عنوان حرفه ای است که به شخصی داده می شود که از حقوق اشخاص حقیقی یا حقوقی دفاع می کند و در امور حقوقی و کیفری نقش راهنما دارد.

    واژه وکیل، کلمه‌ای عربی است و به معنای شخصی است که به عنوان شاهد یا مدافع به دادگاه احضار می‌شود. حرفه وکالت توسط افرادی انجام می‌شود که تحصیلات حقوقی دارند، دوره کارآموزی وکالت را گذرانده و شرایط لازم قانونی برای داشتن این حرفه را دارند. طبق مواد قانونی 656 تا 665 وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می‌نماید. تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است، وکالت ایجاباً و قبولاً به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن کند واقع می‌شود.»

    وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی. در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود. وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را بجا آورد وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد. وکیل نمیتواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است انجام دهد. وکیل در محاکمه وکیل در قبض حق نیست مگر اینکه قرائن دلالت بر آن نماید و همچنین وکیل در اخذ حق، وکیل در مرافعه نخواهد‌بود. وکالت در بیع وکالت در قبض ثمن نیست مگر این‌که قرینه قطعی دلالت بر آن کند.»

    وظایف یک وکیل چه چیزهایی را پوشش می‌دهد؟

    تعهدات حرفه‌ای وکلا را می‌توان در عناوین زیر گروه بندی کرد:

    انجام و خاتمه دادرسی‌های مربوط به پیگیری پرونده‌ها، اعلام نظرات حقوقی در موارد حقوقی مربوطه در صورت درخواست، اقدامات قانونی برای محافظت از منافع موسسات، جلوگیری از اختلافات، اطمینان از انعقاد توافقات و قراردادهای مطابق با این اصول، بررسی پیش نویس قراردادها و انجام کارها و معاملات مربوط به فرآیندهای حقوقی.

    شرایط وکیل شدن چیست؟

    افرادی که خواهان وکالت هستند باید تابعیت جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند. وکیل تهران نیز می‌بایست دارای پروانه وکالت و اشتغال در تهران باشد) انتظار می‌رود این افراد فارغ التحصیل دانشکده حقوق باشند و در عین حال، قبولی در آزمون وکالت و تکمیل دوره کارآموزی وکالت و داشتن گواهی کارآموزی نیز لازم است.

    شرایطی که از پذیرش یک وکیل کیفری و یک وکیل خانواده و باقی وکلا جلوگیری می‌کند به شرح زیر است: بیش از دو سال حبس برای جرمی که عمداً مرتکب شده است یا جنایاتی علیه امنیت کشور، ارتکاب جنایت علیه نظم قانون اساسی و عملکرد آن، اختلاس، اخاذی، رشوه، سرقت، ی، جعل و سواستفاده از اعتماد اشخاص و محکوم شدن به جرایم ی در انجام عمل، پولشویی دارایی ناشی از جرم یا قاچاق کالا.

    از یک وکیل تهران خوب چه صلاحیت‌هایی انتظار می رود؟

    یک وکیل تهران (https://rahjooyan.org/) خوب نیازمند داشتن یک روش تفکر منظم، قدرت تجزیه و تحلیل بالا، نقش اصلی در حل مشکلات، داشتن توانایی صحبت موثر است.

    چند نوع وکیل وجود دارد؟

    وکلا، خدماتی در طیف گسترده از جمله مشاوره، مداخله ، تحقیقات در حوزه‌ی جرم و پرونده های کیفری را مختلف ارائه می دهند. برای پروسه‌های حقوقی و کیفری به تخصص جداگانه‌ای برای هر زمینه نیاز دارند، وکلا با در نظر گرفتن تخصص خود در موضوعاتی که بیشتر به آن‌ها علاقمند هستند، کار می‌کنند. حوزه‌ی کاری وکیل انواع مختلفی دارد، خواه وکیل قانون‌کار، وکیل فناوری اطلاعات، وکیل کیفری یا وکیل طلاق و وکیل خانواده باشد.

    انواع وکیل مشاور حقوقی

    خدمات مشاوره‌ای می‌توانند به‌صورت حضوری، تلفنی یا آنلاین توسط مشاورین حقوقی ارائه شوند. این خدمات می‌تواند حقوق و اطلاعات مورد نیاز شما را در هر دعوای حقوقی برای شما تأمین یا تبیین کنند. علاوه بر این، با بررسی عواقب احتمالی مراحل اجرای قانونی برای شما، تلاش می شود تا اطمینان حاصل شود که اقدامات قانونی‌ای که انجام می دهید نتایج سالمی در پی‌ خواهند داشت.

    وکیل خانواده

    متداول‌ترین و پر درخواست‌ترین نوع وکیل و دعوای حقوقی در جمهوری اسلامی ایران وکیل خانواده و دعواهای حقوقی است. زیرا متأسفانه آمار طلاق‌ و معضلات و مشکلات مربوط به دادگاه خانواده امروزه در تمامی کشورها از جمله در کشور ما بسیار افزایش یافته است. طبق اعلام ثبت احوال کشور، در سال گذشته ۵۳۰ هزار و ۲۲۵ ازدواج و ۱۷۴ هزار و ۸۳۱ طلاق به ثبت رسیده است. هرچند که جامعه‌شناسان و روانشناسان در سراسر جهان اقداماتی در جهت کاهش آمار طلاق انجام می‌دهند، وکیل خانواده با به حداقل رساندن مشکلاتی که متقاضیان طلاق در روند طلاق و یا باقی دعاوی خانواده با آن درگیر خواهند شد، به افراد کمک می‌کند تا ازدواج خود را با کم‌ترین آسیب خاتمه دهند.

    وکیل کیفری

    وکیل کیفری یا جنایی، وکیلی است که در دفاع از شما در برابر هر نوع جنایت، پیگرد قانونی، تحقیقات یا انجام شکایت به شما کمک می‌کند. وکیل کیفری باید سخت‌ترین مراحل کارشناسی را طی کند و خدمات خود را به بهترین شکل ممکن ارائه دهد. چرا که یک دفاع نادرست می‌تواند موکل این وکلا را که به عنوان یک مجرم شناخته شده است به مجازات بسیار سنگینی محکوم کند و یا در صورتی که شخصی را متهم کند با خسارات غیرقابل جبران مواجه نماید. این خسارات می‌توانند شامل خسارات مادی و معنوی باشند که به افراد یا موسسات وارد شده می‌شوند. بنابراین انتخاب یک وکیل باتجربه حائزاهمیت فراوان است.

    شرح وظایف یک وکیل که همه باید بدانیم !
    منبع: سایت دلگرم


    آخرین مطالب

    آخرین جستجو ها

    frugunvimen matalebe janjalio khafan کلینیک لیزر مو و جوانسازی پوست با لیزر السلام علیک یا فاطمة الزهراء سلام الله علیها Audrey's site Robert's page mocguimarco tidasebco Courtney's game daneshjounews1